سلام
من یه دختر ۲۴ ساله هستم با ظاهری متوسط، پوست سبزه، موهای مشکی فر و چهره در کل با نمک، قد نسبتاً کوتاه و خانواده کارگری که از لحاظ ثروت و سواد زیاد مرتبه بالایی ندارن، پدرم کارگر هستن و من بهش افتخار میکنم برای نون حلالی که در میاره و به هیچ وجه از این موضوع خجالت نکشیدم یا ناراحت نبودم.
هیچ وقت برای من کم نذاشتن، حتی تو تحصیل وقتی میخواستم برم دانشگاه هر جور شده برام کتاب کنکوری دست دوم خرید، گفت مزد پول کتاب ها رو با رتبه خوبت و خوشحالی من جبران کن که جبران کردم، تو رشته خودم یکی از بهترین دانشگاههای تهران قبول شدم بعد از اونم کار دانشجویی برداشتم خرج روزمره خودم رو در میاوردم و الآن دانشجوی ارشد هستم.
اینها رو گفتم به عنوان شناخت اولیه از خانواده و زندگیم بدونید امّا سوالم اینه که از اوایل ارشد یه آقایی بود نگاههای معنی داری داشت کلاً خیلی سوال میپرسید ازم و برای کارهای درسی هم یه موقعیتی پیش اومد شماره منو داشتن، این آقا چهار سال از من بزرگتره و خیلی از من قد بلند تره مثل فیل و فنجونیم! به جز تفاوت قدی یه تفاوت مهم دیگه داریم اینکه ایشون جزء طبقات مرفه جامعه محسوب میشه پدر و مادرش استاد دانشگاه و پزشک هستن امّا من خب وضعیت مالی متوسط یا حتی پایین شاید بشه گفت داریم.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ازدواج با دختر/پسر پولدار (۲۷ مطلب مشابه)