- ۲۲۷۱ بازدید توسط ۱۶۷۱ نفر
- جمعه ۲۱ ارديبهشت ۹۷ - ۰۰:۰۲
درود وقت همگی بخیر
این وبلاگ خیلی باحاله ، زلزله میشه ، شلوغ میشه، تلگرام فیلتر میشه، پلاسکو میریزه، بر جام لغو میشه، سانچی غرق میشه و ... ، هر چی میشه همین جوری روال ثابت داره .
مثلا یهو میبینی دنیا به آخر رسیده، همه جا خشک شده میای خانواده برتر میبینی هر روز آقای نجفی چند تا پست جدید تایید میکنه:) ، بعد پست راجب خشکسالی بذاریم تایید نمیشه که بحثش پیش نیاد:) ، شوخی کردم امیدوارم همیشه برقرار باشید ...
سلام به خانواده برتری ها
19 سالمه. دانشجوی سال اول هستم. هر چند وضع مادی خونواده زیاد خوب نیست ولی تونستم با سختی فراوان از اول مهر 2 میلیون تومان پول پس انداز کنم. میخوام از این به بعد از بابام که از صد سوراخ ، پول تو جیبی ماهانه مو جور میکنه ، پول نگیرم. و در عوض با قناعت خیلی زیاد از سود اون پولم استفاده کنم.میخوام پولمو تو بانک بذارم .
می تونین بهم اطلاعات بدین که ( در کل ) چه کارهایی میتونم با این مبلغ بکنم ( البته خیلی زیاد نیست ولی برای من دانشجو ... ) به کدوم بانک میشه اعتماد کرد؟ چند درصد سود دارن؟
(در ضمن میخوام مامان بابام فعلا هیچی ندونن,اگه احتیاج به امضای اونا نباشه)
خیلی ممنون
با سلام خدمت دوستان
من کارمند هستم و دو تا بچه دارم. پسرم 9 سالشه و دخترم 7 سال . مدت زیادی هست که دخترم ادای بچه های کوچیک رو در میاره. اوایل زیاد اهمیت نمی دادم. ولی الان چون خیلی بیشتر این کارها رو می کنه نگران شدم. مطمئن نیستم لوس شده یا کمبود محبت داره. چون من ساعات زیادی خونه نیستم و وقتی هم خونه میام اکثرا خسته ام و توجه زیادی بهش نمی کنم.
خودش هم البته توجه طلب نیست و بیشتر ترجیح میده تنها باشه. کارهایی که می کنه؛
سلام دوستان
من الان به لطف خدا 22 روز هست که خودارضایی رو گذاشتم کنار. چیزی که اصلا برام قابل باور نبود که من بتونم ترکش کنم. با اینکه من دخترم و مثل پسرا نیستم که مدام با چشم تحریک بشم و زمینه گناهم فراهم بشه. ولی خب دچارش شده بودم.
بیشتر هم به صورت عادت برام شده بود. یعنی شب ها قبل خواب چون عادت کرده بودم خودم رو با ... تحریک میکردم و بعد هم گناه تا خوابم ببره. یعنی یک عادت خیلی شدید برا خواب. ترکش برام یه رویا شده بود. ولی الان 22 روز هست که سراغش نرفتم.
چند راهکار برای افرادی که قصد ترک این گناه کبیره رو دارن:
سلام
من یه دختر ۲۲ ساله و ترم شش یکی از رشته های پیرا پزشکیم ... نامزد دارم و نامزدمم هم رشته ی خودمه ولی دو ترم بالاتره .
خودتون میدونین که هزینه های دانشگاه آزاد بسیار بالاست و منم بابت همین که نتونستم وارد دانشگاه ملی بشم شرمنده بودم نسبت به بابام که این همه هزینه بهشون اضافه کردم و همیشه فکر میکردم طوری ازدواج کنم که بتونم حداقل پول جهیزیم رو خودم بدم یا مقداریش رو خودم بدم و جبران کنم . خلاصه من چند ماهه نامزد کردم خدا رو شکر نامزدمم خیلی دوست دارم و دوستم داره .
وقتی بهش این رو گفتم گفت بابات خدا رو شکر پول داره و جوش نزن و بجای اون کار پولت رو برای خودمون خرج کن که دستمون عقب نیافته از زندگی و اگه استخدام نشدیم حداقل یه پس انداز داشته باشیم...
سلام دوستان
من در شرف ازدواج با یه دختر خانم خوب و مومن و خانواده داری هستم. هر دو تحصیلات عالیه داریم و من قصد دارم تا آخر سال به کانادا مهاجرت دائم بکنم که بتونم تحصیلاتم رو ادامه بدم، همین طور ایشون هم موافقن برای زندگی و ادامه تحصیلات شون در کانادا . ولی تصمیم من قبل از آشنایی با ایشون این بود که اون جا بمونم و زندگی کنم، اما ایشون شرط گذاشتن که بعد از اتمام تحصیلات یعنی حدود 5 الی 7 سال بعدش برگردیم ایران.
ما شهرهامون 750 کیلومتر با هم فاصله داره، در حال حاضر هم ازم دوریم و قراره تا اوکی شدن یه سری مسائل کاری و مهاجرتی که زمان میبره من هی برم و بیام، ولی تصوری از زندگی در شهر با فاصله دور ندارم. سختی های زیادی رو میدونم که قراره بکشم، هم دوری شهر دیگه هم دوری از کشور دیگه اونم اون سر دنیا.
سلام
من روابط اجتماعیم با آقایون خیلی ضعیفه یعنی حتی با دایی هام و عموهامم خیلی راحت نیستم در حد یه سلام و احوال پرسی باهاشون حرف میزنم معمولا ، با داداشمم کم صحبت میکنم ، فقط فکر کنم بین مردا با پدرم راحتم . دیگه چه برسه به اجتماع ، واقعا نمیدونم اسمش رو خجالت و حجب و حیای بیش از حد بذارم یا روابط اجتماعی ضعیف .
سلام
طهارت و نجاست ، این مسئله ای هست که 5 - 4 ماهه شده تیتر توجه و مشکل اصلی من ، راستش پارسال قرار بود سر کار دولتی برم ولی نشد. و این باعث شد که وسواس خفیفی که داشتم روز به روز بیشتر بشه ، الان نمیدونم چکار کنم. اول از همه چند نکته بگم .
۱- بعضی ها زود موضع حمله و گاها حالت تمسخر میگیرن
یکی از سوالات در این مورد تو سایت یکی جواب داده. خارجی ها رفتن فضا ما هنوز تو این موندیم
۲- نکته دوم بنده تمام مسائل فقهی و شرعی را خوندم. ولی باز سخته . میخوام واکنش تون رو تو چند مورد بنویسید .
مورد اول :
سلام
دختری هستم 19 ساله که حدود 40 روزه پدرم فوت کرده. اما زندگی خودم که پس از یک سال پشت کنکور موندن در حال حاضر ترم دوم رشته ی حقوق هستم هیچ علاقه ای به این رشته ندارم و قصد دارم سال آینده به رشته ی روانشناسی وارد بشم اما تردید دارم چون اگه انصراف بدم با امسال و سال پیش که پشت کنکور موندم دو سال از عمرم تلف شده و از حرف دیگران میترسم حس شکست بهم دست میده اما اصلا به حقوق هم علاقه ندارم لطفا بهم بگین چیکار کنم خیلی به شدت بلاتکلیفم
مرتبط با رشته روانشناسی:
درآمد و آینده ی شغلی روانشناسی خوبه؟
کار درستی می کنم که نمیذارم دخترم روانشناسی بخونه؟
کسانی که روانشناسی خوندن یه کم ازش تعریف کنن
آینده شغلی رشته های میکروبیولوژی و روانشناسی چطوره؟
رشته روانشناسی آینده ای موفقی داره؟
انتخاب رشته ی روانشناسی توسط کسی که خودش مشکل داره
سلام به خانواده برتری ها
لطفاً اگه کسی تجربه ای داره بگه...
من یه خاستگاری دارم که از همه نظر همون چیزیه که میخوام . تمام معیار های اخلاقی ،ظاهری، اعتقادی و ... رو داره... و به هم علاقه مند هستیم و برام محاله که ولش کنم... مشکلی که هست اینه که خانواده شون هم با اینکه از نظر اخلاقی فوق العاده آروم و خوب و بی حاشیه هستن، از نظر تیپ و ظاهر شلخته هستن یه کم ، مادرشون مخصوصاً ... وگرنه خیلی خوبن.
با سلام
من دختری 25 ساله ، لیسانس حسابداری و مجرد هستم .
راستش من فعلا دوره خیاطی میرم و نازک دوزی رو تموم کردم ولی تقریبا بعد عید بصورت خیلی وحشتناکی دچار افت انگیزه و روحیه شدم و بسیار نا امید و سرخورده شدم . من راستش شخصیت درونگرام و به سختی با افراد و بویژه آقایون ارتباط برقرار میکنم برای همین علاقمند به کار کردن در رشته خودم نیستم و بعلاوه حسابداری کاریه که خشک و تکراریه و خیلی خسته میشم .
برای همین دنبال کار حسابداری نرفتم و علاقمند به کار خیاطی شدم چون بسیار متنوعه ، ولی من بتازگی دچار تردید شدم چون خب در حسابداری راحت تر میتونم به درآمد برسم و پرستیزش هم بالاتره و خوب میبینم خیاطی جوریه که بیشتر افراد تو اون شرکت میکنن البته من بعنوان شغل بهش نگاه میکنم .
سلام
دختری بودم بلند پرواز ، شیطون و شاد . همیشه میتونستم چند تا کار رو همزمان با همدیگه انجام بدم. باشگاه ورزشی و کلاس خیاطی و کامپیوتر و حسابداری و ... دانشگاه رفتم... اما همه این آموزش ها نصفه و نیمه رها میکردم چون حامی مالی نداشتم، سرکار هم نمیرفتم چون محله ای که توش زندگی میکردیم متاسفانه کم فرهنگ بودن و پشت سر دخترایی که سر کار میرفتن چیزهای بد میگفتن ...
الان شده ام ۳۲ ساله و متاهل . ۹ ماهه که عروسی گرفتیم و با همسرم زیر یک سقفیم. همسرم با اینکه برعکس من یک دونه مدرک هم نداره ولی سنتی هم فکر نمیکنه، طاقت ناراحتیم رو نداره، هفتگی بهم پول توی جیبی میده ...
دوستان خوب خانواده برتری