می خوایم پول عروسی مون رو خرج یه کار خیر کنیم

سلام

منو نامزدم قصد داریم تا آخر امسال به خونه اجاره کنیم بریم سر خونه زندگیمون و عروسی کنیم...

حالا دو تایی تصمیم گرفتیم بجای مراسم پر خرج عروسی پولش رو در حد وسعمون به یکی کمک کنیم و یه هفته بریم ماه عسل و بریم خونه ی خودمون یا بدیم خیریه و مراسم نگیریم.

منم کاملا با این موضوع موافقم و مشکلی ندارم اما اطرافیا و فامیل مخالفن و همش دارن تو گوشم میخونن که بعدا پشیمون میشی و حسرت لباس عروس به دلت میمونه این آرزوی هر دختریه الان جوگیری حالیت نیست بعدا پشیمون میشی و فلان میشی و بهمان میشی .

اینم بگم ما برا نامزدی هم مراسم نگرفتیم عقد کردیم و یه مهمونی ساده ی یه ساعته کهدخانواده ی من و نامزدم فقط بودن و تموم. ته دلم میدونم پشیمون نمیشم و از اینکه پول ریخت و پاش مراسم رو باهاش یه کار خیر کنیم خوشحالم ولی اطرافیان خیلی دارن اذیتم میکنن و حتی سرکوفت میزنن و یا میگن از همین الان داری میذاری ازت سو استفاده کنن و این فداکاریا خریته و کسی بعدا قدر این کارتو نمیدونه و برا شوهرت و خانواده ش بی ارزش میشی و این کارا دیوانگیه نه فداکاری...

نامزدم خیلی مرد خوبیه و نظر من براش اولویته یعنی میتونم بگم مراسم میخوام ولی خب نمیخوام و دوس دارم اول زندگی مون با یه اتفاق قشنگ و کمک به یکی که به اون پول نیاز داره شروع شه .

نمیگم مراسم و لباس عروس دوس ندارم چرا دارم خیلی هم دوس دارم ولی اینکه پولشو کمک کنیم رو بیشتر خوشم میاد و از طرفی وضع مالی نامزدمم زیاد خوب نیست و نمیخوام روش فشار بیاد و بنظرم بهتره در حد وسعمون پول مراسم رو کار خیر کنیم و ریخت و پاش اضافه نکنیم و بقیه شو بذاریم روی پول رهن خونه  ...

به نظرتون بعدا پشیمون میشم؟ کسی بوده این کارو کنه ولی بعد حسرت مراسم و لباس عروس رو بخوره ؟ چطوری از پس حرف و حدیث اطرافیانمون بربیایم ؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مراسم عقد و عروسی (۱۰۷ مطلب مشابه)

دنبال آدم خاص باشید نه وضعیت خاص

سلام

من حدود یک سال پیش اینجا موضوعی رو مطرح کردم که درباره نامزدی بود و اینکه احساس میکنم انتخابم اشتباه بوده چون وضع مالی ما بهتر بود و من بخاطر اینکه سن ازدواج تو فامیلمون از 24 بالاتر نبود و بخاطر اینکه از رفتارای بد بابام خسته شده بودم این انتخاب رو کردم.

واقعیت اینه که وقتی با پسره حرف زدم احساس کردم سلامت روانی کاملی داره و ادم معقولیه. با اینکه تیپ تاپی نداشت ولی صورت معقول و معصومی داشت با خودم گفتم مهم ترین ملاک اخلاقه و بلاخره میتونم از شر جو بد خونمون راحت بشم.

الان که عقدم در مورد این موضوع به نتیجه رسیدم که دوست دارم دخترای مجرد بخونن. من فهمیدم اگه خودت با سلیقه باشی میتونی با کارای ساده و انتخاب لباس مناسب شوهرتو چنان خوشتیپ کنی که از خودتم سرتر شه .

دوم اینکه من زیادی غرور داشتم من نقشی در ثروت پدرم ندارم و ارزش یه دختر با ثروت پدرش بالا نمیره اگرم کسی با این طرز فکر بیاد سراغت و ملاکش پول باشه بدون شک به مشکل بر می خورید.

یه موضوع دیگه اینکه مدرک تحصیلی ملاک مناسبی نیست مخصوصا تو ایران . پس با این حساب مهم ترین موضوع در انتخاب همسرتون اول شخصیت و اخلاق خودشه و بعد خانواده اش.

من نامزدمو از لحاظ لباس و تیپ بردم بالا و اون بهم ثابت کرد که چقدر یه مرد میتونه برای زنش ارامش و امنیت بیاره.

دخترای گل سرزمینم فقط یه مرد همه چیز تموم تو دنیا هست و اونم مردیه که تو دستای مادری بزرگ شده که بهش یاد داده ارزش درونی واقعی ترین ارزش دنیاست.

تو ازدواجتون عجله نکنید از ازدواج یه رویا نسازید اونم یه اتفاق زمینیه و خاصیت دنیایی داره هیچ چیز شگفت انگیزی نیست فقط و فقط این تویی که خاصش میکنی.

متاسفانه تو فرهنگ ما بجای اینکه به دخترا یاد بدن وقتی ادم مناسبتو پیدا کردی وقت ازدواجته یاد دادن اگه بیست ساله شدی باید نگران باشی باید بقیه روزا منتظر باشی که یکی بیاد باید از تر....ن بترسی...

و این چیزا زندگی خیلی ادما رو تباه کرده...من فکر میکنم اگه زن و مرد بهم احساس خوبی داشته باشن و جو بینشون مثبت و واقعی باشه پول و رفاه کمترین نتیجه این ارتباطه. دنبال آدم خاص باشید نه وضعیت خاص. از صمیم قلبم برای عروس خانومای آینده همسر خاص آرزو میکنم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

چطور میتونم بهش بفهمونم که از رد کردنش پشیمونم؟

سلام

من چند وقتیه این سایت رو میخونم تصمیم گرفتم سوالی که چند وقته رو اینجا بپرسم. من یه دختر 26 ساله هستم و فعلا دارم درسمو میخونم.

وقتی 20 سالم بود یکی از پسرها که فامیل دورمون هم هست به طور غیرمستقیم و به کمک یکی دیگه ازم خواستگاری کرد. من خیلی قاطع جواب رد دادم. با اینکه واسطه ایشون خیلی اصرار داشت که من بهش فکر کنم ولی من زیر بار نرفتم و سریع جواب رد دادم. آخه اصلا اون موقع به ازدواج فکر هم نمیکردم. راستش رو بخوایین تا سال گذشته هم اصلا قصد ازدواج نداشتم.

توی این 6 سال که گذشت من چندین و چند تا خواستگار داشتم که اونا هم مورد پسند من نبودن. نمیخوام فخر بفروشم شاید 15 تا خواستگار داشتم ولی خب نمیخواستم ازدواج کنم. اینو میگم که بدونین من به خاطر چی به اون آقا جواب رد دادم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
برگرداندن خواستگار (۴۴ مطلب مشابه)

ختم پرسود سوره واقعه برای تمام حاجات

سلام
ختم پرسود سوره واقعه، برای تمام حاجات! از دستش ندید ! چون شرایط خاصی داره! ممکنه به این زودی دیگه اتفاق نیفته.
این ختم سوره واقعه با بقیه ختم ها که تا حالا انجام دادید فرق داره ،چرا؟ چون شرطش اینه که اول ماه قمری باید روز دوشنبه باشه به همین خاطر اکثر علمای عرفان مانند سید علی قاضی و آیت الله بهجت و ... برای حاجات به این ختم سفارش میکردند ممکنه این ختم اصلا توی سالی اتفاق نیفته ولی توی سال 95 خوشبختانه دو مورد داریم: 

1- اول محرم شده دوشنبه 12 مهر95 

2- اول جمادی الاول شده دوشنبه 11 بهمن 95 

 *ایت الله بهجت و ختم سوره واقعه: 

 در کتاب زمزم عرفان صفحه 219 و 220 از قول ایت الله بهجت امده : "من در مورد ختومات از استادم (مرحوم آیت الله قاضی) چیزی نمی پرسیدم. اما گاهی خود ایشان می‌فرمودند. از جمله ختم سوره مبارکه واقعه که در ماه قمری‌ای که اولین روز آن، دوشنبه باشد است. 

 *سید هاشم حداد(شاگرد سید علی قاضی) و ختم سوره واقعه :

 علامه محمد حسین تهرانی در کتاب مطلع الانوار جلد 2 ص 154 می گوید : سید هاشم حداد ختم (اذا وقعت) را دستور دادند که چون در روزاول ماه دوشنبه بود بجا آورده شود، در روز اول یک مرتبه، در روز دوم دو مرتبه، و به همین طریق بالا رود تا روز چهاردهم. 

 *عارف سوخته ایت الله محمد جواد انصاری همدانی و ختم سوره واقعه :

علامه محمد حسین تهرانی در کتاب مطلع الانوار جلد ص 388 از قول ایت الله انصاری می گوید: اول هر ماه که روز دوشنبه باشد شروع به خواندن سوره مبارکه ﴿ اذا وقعت الواقعه ﴾ نموده هر روزی به عدد ایام ماه بخواند؛ به این طریق که روز اول یک مرتبه و روز دوم دو مرتبه تا روز چهاردهم که چهارده مرتبه خوانده شود؛ و هر روز پنج شنبه هم دعای زیل را بخواند. این ختم جهت وسعت معیشت مجّرب است و دعا این است: بسم الله الرحمن الرحیم یا واحِدُ یا ماجِدُ، ، یا جَوادُ، یا حلیمُ، یا حَنّانُ، یا مَنّانُ، یا کَریمُ اَسْألُک تُحْفَةً مِنْ تحَفِکَ تَلُمُّ بها شَعْثی وَ تَقْضی بها دَینی وَ تُصْلِحُ بها شَأنی برَحْمْتِکَ یا سَیدی اَللّهُمَّ اِنْ کانَ رِزْقی فِی السَّماءِ فَأنْزِلْهُ وَ اِنْ کانَ فِی الْاَرْضِ فَأخْرِجْهُ وَ اِنْ کانَ بَعیداً فَقَرِّبْهُ وَ اِنْ کانَ قَریباً فَیسِّرْهُ وُ اِنْ کانَ قَلیلاً فَکَثِّرْهُ وَ اِنْ کانَ کَثیراً فَبارِکْ لی فیهِ وَ أرْسِلْهُ عَلی اَیدی خِیارِ خَلْقِکَ وَ لا تُحْوِجْنی اِلی شِرارِ خَلْقک. وَ اِنْ لَمْ یکُنْ فَکَوِّنْهُ بکَینُونِیَّتِکَ وَ وَحْدانِیتِکَ، اَللّهُمَّ انْقُلْهُ اِلَیّ حَیثُ اَکُونُ وَ لا تَنْقُلْنی اِلَیهِ حیثُ یکُونُ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَِیءٍ قَدیرٌ. [یا حَی یا قَیومُ، یا واحِدُ یا مَجیدُ، یا بَرُّ ] یا رَحیمُ یا غَنی، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ تَمِّمْ عَلَینا نِعْمَتَکَ، وَ هَنِّئْنا کَرامَتَکَ، وَ اَلْبسْنا عافیتَکَ [بِرَحمَتِکَ یَا اَرحَم الرَّاحِمِینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلیَ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاَهِریِنَ 

 ***اما طریقه انجام ختم : 

توی سه نکته بالا فکر کنم دستگیرتون شد چطوری ختم خونده میشه ولی یه بار دیگه میگم: 

علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار جلد 90 ص 315 ،برای گشایش در کارها و افزایش روزی و رفع گرفتاری ها و مشکلات از امام سجاد نقل کرده : "شخص گرفتار در ماهی که روز اول ان دوشنبه باشد شروع بخواندن سوره واقعه کند و در روز اول،یک مرتبه و در روز دوم،دو مرتبه بخواند ، تا روز چهاردهم که چهارده مرتبه سوره واقعه را بخواند و چون به پنجشنبه رسید این دعا را نیز یکبار بخواند : دعا در قسمت قبلی اومده همون رو بخونید 

 موفق باشید
این اخرین پست من بود به خاطر وضعیتم و برداشتم از دنیا دیگه توی نت نمیام.

 محمد 383

مرتبط :

تجربه شما از سوره احزاب برای بخت گشایی

ختم قرآن به نیت یک ازدواج خوب

تجربه معنوی من در ازدواج کردن با چله سوره یاسین

معرفی چند ختم برای بخت گشایی

 معرفی چند ختم برای بخت گشایی 2

ختم صلوات برای ازدواج

ختم دعای یستشیر برای ازدواج

دعا یا ختم خاصی برای زود ازدواج کردن سراغ ندارید؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)

بیا با هم و کنار هم به عشقمون بر گردیم

سلام دوست گلم....!!!

دلت نو شدن میخواد؟ تحول میخواد؟ از دنیا بریدی؟ از ادما بریدی؟ خسته شدی از همه چی و همه کس؟ داری زیر فشار زندگی له میشی؟ داری از تنهایی تلف میشی ؟ ... ؟

من یه نفر و میشناسم میخواد کمکت کنه میخوای آدرس بدم ؟ راهش دور نیس یه میس کال بزنی خودش میاد دنبالت بی منت دستتو میگیره تو دستاش اینقد مهربونه حد نداره تو ندیدیش اما اون دیده و شناخته و پسندت کرده ، هر جورم هستی قبولت داره پیری جوونی فقیری سالمی بیماری گناهکاری قاتلی ... خلاصه از یزیدم بدتری حق الناس خوردی اینی که میگم فرقی نداری کی هستی براش قبولت اره به جان خودم چون کلا عاشقه بدی هاتو نمیبینه ...

وسایل مورد نیاز: یه قلب شکسته ، یه چشم گریون ، یه یا علی بلند و یه اراده پولادین

من 1-2 ساله تا حدی ازش فاصله گرفته بودم زده بودم جاده خاکی و ترک مستحبات  و حواشی ... دیدم هیچی گیرم نیومد جز ناامیدی و ضعف و شکست و دوباره خجالت زده چمدون بستم برگردم به منبع عشق و امیدم ... بهترین دوستم که از پدر و مادرم عاشق تره .

حالا هیچیم گیرم نیاد که میاد... حداقل پاکی و ارامش روح و روانمه . حداقل وجدانم بیداره... دلم پاکه... تو خواب بمیرم آدم میمیرم . پناهگاه امنی چون خدا دارم که مالک دنیا و اخرته با وجود اون نیاز به بنی بشری ندارم... احسااااس قدرت عجیبی میکنم ...

به دلت شک راه نده بگو بسم الله محرم نزدیکه ... نذار سست شی... قلب شیطونو بشکن یا علی بگو ...

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)

میخوام با امام زمانم دوست باشم

سلام
خیلی خوش حالم از اینکه جمع به این خوبی هست و همه به هم کمک میکنن. من دختر نوجوونی هستم که این چند ماه علاقه مندی زیادی به معنویات پیدا کردم البته هیچ وقت با جنس مخالف دوست نبودم و  نماز میخوندم ولی نه مرتب و با خلوص.
نشستم فکر کردم دیدم هیچی این دنیا موندگار نیست . تصمیم گرفتم بنده ی خوب خدا باشم  دیدم زندگیم هدفدار شده خیلی حس خوبیه . راستش من گاهی وقتا میگفتم کاش دوره ی امام حسین( ع) بودم و پیروشون بودم . ولی الان میبینم امام زمانم امام عصر خودم تنهاست . سوالم اینه میخوام با امام دوست باشم شما برای امام زمان چکار میکنید؟ ترک محرمات و انجام واجبات درسته و یکی از برنامه هام همینه .
ولی من میخوام با امام دوست باشم باهاش همراه باشم دوست دارم تو راه عشق به مولا هر سختی رو به جون بخرم دوست دارم درد دین داشته باشـم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)

یه رفیق دارم دختره اما خیلی شبیه پسراست

سلام

من دختری 18 ساله م . یه رفیق دارم دختره اما خیلی شبیه پسراست. شک دارم ترنس یا نه. صداش کاملا پسرونست. عکسشم روی پروم گذاشتم همه فکر کردند پسر باشه. رفتاراشم کاملا پسرونست.

با یه دختر رابطه داشت که دختره ولش کرد. خیلی داغون بود. من کنارش بودم و آرومش کردم و باهاش راه اومدم. اون کاملا بعد از 2 سال دختر رو فراموش کرد خدا رو شکر. اما امشب بهم گفت که عاشقم شده ولی نگفته چون ترسیده باهاش بد شم.

من چکار باید بکنم؟

میگه هیچ انتظاریم ازت ندارم. فقط عاشقتم و میخوام همیشه خوشحالت کنم. لطفا بگید من چه رفتاری بکنم؟ میترسم ترکش کنم چون تازه حالش خوب شده و باز بد میشه. اگرم بمونم میترسم بدتر اذیت شه.

لطفا کمکم کنید!!!

پیشنهاد :

ترنس ها نمی تونن بچه دار بشن؟

ممکنه شخص یک تراجنسی یا یک ترنسکشوال باشه

بررسی مسائل دو جنسه ها در ایران

حاضرید با کسی که تغییر جنسیت داده ازدواج کنید ؟

باید تحت جراحی تغییر جنسیت قرار بگیرم ولی امکانش نیست

یعنی پسره؟ پس چطوری تو مدرسه دخترونست؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

معرفی موسسه خیریه در فارس برای کمک به یه زن سرطانی

سلام خدمت دوستان

می خواستم بدونم کسی از شما موسسه ی خیریه ای که بتونه به یه زن سرطانی و بد سرپرست کمک کنه  برا خرج بیماریش سراغ ندارید در محدوده شیراز و یا استان فارس ؟

اگر هم بشه استان های هم جوار . مرسی عزیزان

موسسه ی خیریه ای که با وجود داشتن یه شوهر معتاد به یه خانم سرطانی کمک کنه و داشتن همسر رو هم بهونه نکنه . دوستان ، کمیته امداد و ... نتیجه نداده .

ممنون

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل متفرقه (۷۵۸ مطلب مشابه)

با این روش ها توی 20 سالگی شهوتم رو تو مشتم گرفتم (2)

سلام

تو پست قبلی khbartar.blog.ir/post/8541 اشاره کردیم به یه سری چیزا که تو کنترل شهوت آقایون تاثیر داره.

تو اون تاپیک یکی از نظر دهندگان گفته بود که در آینده دچار مشکل می شید، ولی بنده میخوام بگم که نه. شما فقط کنترل رو به دست میارید. نه اینکه از بین ببرید شهوت رو.

حالا موارد دیگه ؛

۱۲- داشتن یه فضای مذهبی معنوی شدیدا موثره.

یکی از قاضی های قدیمی بزرگ تهران برام می گفت که من تو ۲۰ سالگی کتاب جامع السعادات ملا مهدی نراقی (عربیه) رو میخوندم و تو خیابون که راه میرفتم، زن ها برام هییییییچ جذابیتی نداشتن ( البته الان ۱۰ تا بچه داره ما شاء الله ). شما هم ببینید کتاب های خوب چی هستن. من کتاب های امام خمینی رو پیشنهاد می کنم.

برادرم سال ها پیش با دنبال کردن سیر استاد صمدی آملی تو سن حدود ۲۰، یه بار بدون ترس، روح از بدنش جدا شده بود. مطالعه ی این کتاب ها به زندگی آدم جهت خاصی میده. و البته تو کنترل شهوت هم بسیار موثر هستن. البته آدم باید مواظب باشه دچار افراط نشه. هیچ جای دین نداریم آدم به خاطر معنویات همسر خودش رو رها کنه، بلکه ترغیب هرچه بیشتر به رو کردن به همسر وجود داره. تا جایی که یکی از ویژگی برخی انسان های شایسته رو جماع زیاد میدونن.

۱۳- یه دردسری که الان وجود داره، آهنگ های عشقی هستن!

این آهنگ ها به شدت رو روان آدم تاثیر میذارن. تاثیری که تصویر زن رو تو ناخود آگاه انسان تداعی میکنه ( نه اینکه لزوما تصور کنید ). دنبالش نرین. از بین این آهنگ ها سه مدل آهنگ خیلی مضر هستن. یکی آهنگای عروسی ها، یکی آهنگای خیلی عشقی یا امثال اون، و یکی آهنگ های به بن بست رسیدن و همه چی تموم شده و تو چرا خیانت کردی و از این حرفا!

یکی از دوستام عاشق شده بود، یکی دیگه اومد بهش گفت آهنگ دسته ی سوم گوش بده برات خوبه! اون گفت اتفاقا منو داغون تر میکنه! یه مدل چهارم هم هست، اونم برخی آهنگ های خارجیه. اگر هم گوش می کنید ( که گوش نکنیند!) ترجمه ی بعضیاشون رو نخونین. انصافا بعضیاشون انقدر هنرمندانه مطالب رو با آهنگ ترکیب میکنن که نگو!

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)

ورک شاپ شخصیت شناسی - تیپ حامی

تیپ حامی، اعتقاد دارد که شما باید قوی و قدرتمند باشید تا بتوانید از خود در این دنیای خشن مراقبت کنید. بنابراین حامی ها به دنبال عدالت بوده و رک و صریح، قوی و عمل گرا هستند و می توانند بیش از حد تأثیرگذار و انگیزه دهنده باشند.

شعارشان این است:

"من باید قوی باشم"

هشت ها با اعتماد به نفس، قوی و قاطع هستند. آنان مدبر، رک و قاطع بوده و در عین حال ممکن است خودمدار و سلطه جو باشند.

هشت ها احساس می کنند که باید محیط خود و به خصوص اطرافیان را کنترل کنند و برخی اوقات به تهدیدی برای آنان تبدیل می شوند.

آنان معمولا با مزاج خود مشکل دارند و خود را در معرض آسیب قرار می دهند. این افراد در بهترین حالت بر خود مسلط بوده و از قدرت خود برای بهبود زندگی دیگران استفاده می کنند و به یک قهرمان، سخاوتمند و الهام بخش تبدیل می شوند. بر استعدادها و اهداف ارزشمند خود تمرکز می کنند، قدردان، شاد و راضی هستند.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مطالب مرحومه آیدا (۴۴ مطلب مشابه)

پسر مورد علاقم منو خواهر خطاب کرد

سلام

من با پسری همکار هستم... دو ساله ... تو این دو سال ایشون به من خیلی محبت داشتن و رفتارای متفاوتی از خودشون نشون میدادن ... که باعث علاقه من به ایشون شده شدیدا...
سه چهار  ماهی میشه که چند تا دختر جدید وارد محل کارمون شدن... و من احساس میکنم .

رفتار ایشون تغییر کرده و به من خیلی سرد شده... چند شب پیش که داشتیم با هم حرف میزدیم تو چت ( البته بحث کاملا کاری بود و هیچ وقت در مورد مسائل دیگه حرف نمیزدیم...  البته گاهی ازم میپرسه من چطور ادمی هستم. خوبم یا بد و از این حرفا.. ) ... ناگهان تو یکی از جملاتش به من گفت : ... خواهر ...

راستش برام خیلی سخت بود که ادمی که اینقدر دوسش داشتم به من بگه خواهر ... میخوام بدونم شما اقایون پیش اومده براتون که به کسی که بهش علاقه مندید بگید خواهر؟

یا نمیدونم...یعنی ممکنه اشتباها این کلمه رو تایپ کرده ... ؟

اگه واقعا تمام این مدت حسش به من مثل یه خواهر بوده... پس دلیل اون همه رفتارای محبت امیزش چی بوده ؟ چرا باعث علاقه مندیه من به خودش شده ؟ 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

ارشد آزاد قبول شدم نمیدونم برم ثبت نام کنم یا نه!

سلام دوستان
طاعات و عباداتتون مقبول باشه
من ارشد ازاد قبول شدم الان نمیدونم برم ثبت نام کنم یا نه! یه کار پاره وقت تو رشته خودم یعنی برق انجام میدم  و درامد زیادی نمیگیرم و حتی ممکنه این کار رو هم رها کنم.تو این یکسال کار دیگه ای گیرم نیومده همین هم به زور دارم میگن برم ادمه تحصیل بدم شاید وضعیت بهتر بشه. ضمنا خدمت هم رفتم.
.الان مردد هستم برم ثبت نام بکنم یا نه شهریه ازاد هم زیاده و از طرفی بعد گرفتن مدرک معلوم نیست اوضاع من تغییری کنه و مدرکش بدردم بخوره یا نه. خیلی از دوستان بنده میگن شرکت کن و برخی دیگه میگن بیخیالش شو.
نظر شما چیه؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
کسب و کار (۵۷۶ مطلب مشابه)

درسته والدین ناراحتیشون رو به فرزندشون منتقل کنند؟

سلام

دختری زیر بیست سال هستم. راستش از وقتی یادم میاد مادرم و خانواده ی پدرم مشکل داشتند. همیشه مادرم از اونا حرف میزنه از بدی هاشون از اخلاقشون اینکه موقع عروسیش چیکار کردن و نکردن خلاصه همه چی. انگار هر چی تو دلشه پیش من خالی میکنه.با به زبون اوردن خودشو راحت میکنه اما من.شدم عین ادمای عقده ای که حالم ازشون بهم میخوره همه حرفای مادرم در من پر میشه 20 سال ناراحتیشو پیش من خالی میکنه.اعصابم ضعیف شده پرخاشگر شدم و گریه میکنم.کنکور دارم بخدا نمیکشم کینه اونا رو به دل بگیرم .اخه حرف است تا حرف...
من چیزی نمیگم و میذارم بگه و به قولی سنگ صبورش میشم میگه تو انتخاب شوهر اشتباه بزرگی کرده شبم راحت میخوابه و من خوابم نمیبره فکرم خراب میشه و گریم میگیره.

اما تا یه خطایی میکنم منو به اونا نسبت میده میگه مثل اونا غد و تلخ و مغرور و تند و بداخلاق و ...هستی. همه فحش ها نثار من میشه. هم به حرفا و درد دلاش رو گوش میکنم هم فحش میخورم.
به نظر شما کار درستیه والدین ناراحتیشونو به فرزندشون منتقل کنند؟؟ من باید چیکار کنم؟؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه)

اگه میشه پای درد دلم بشینید

سلام

خسته نباشید

اگه میشه به درد دلم جواب بدین چون بد جوری تنهام. من چند وقته با یه دختر خانومی اشنا شدم. چهار سال با هم بودیم. رفاقت پاکی داشتیم. بعد من بهشون پیشنهاد ازدواج دادم. تو این بین من مادرمو از دست دادم. بعد فوت مادرم پدرم دوباره تجدید فراش میکنن و از اون خانم بچه دار میشن.

خلاصه من در مورد ازدواج خودم با پدرم حرف زدم و گفتم که بابا پشتم باش و تنهام نذار. بعد از اینکه جلسه اول خواستگاری رفتیم یهو زد زیر همه چیز گفت من پول ندارم.

حتی بیچاره خانمم راضی شده برا لباس عقدش یه لباس ارزون بخره بازم با این شرایط پدرم میگه ندارم. شغل پدرمم کارمند دفترخانه هستن. الانم دختری که چهار سال میخواستمشو دارم از دست میدم. واقعا نمیدونم چیکار کنم.

اگه میشه پای درد دلم بشینید ممنون میشم

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

آیا دستم تو پوست گردو گذاشته شده ؟

با عرض سلام خدمت همه

سوال بنده خلاصه اش این میشه که ایا دست من رو تو پوست گردو گذاشته؟
لطفا دختر خانم ها و کسایی که تو این موقعیت بودن جواب بدن البته نظر همه محترمه و خوشحال میشم نظرات  رو بدونم

داستان از اونجا شروع شد که بنده تو سال اخر دانشگاه از یه دختر خانمی خوشم اومد که ترم اولشون بود و تازه دانشگاه رو شروع کرده بودن بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم دیدیم هیچ راهی نداره و باید حرف دلم رو بهش بگم رفتم جلو و همون طور که انتظار داشتم با سکوت ایشون و طفره رفتن از این که باهام حرف بزنن مواجه شدم .

ولی بعد از حدود یک و نیم ماه تونستم باهاشون حرف بزنم و گفتم قصدم ازدواجه و اگه بخوان شرایط رو توضیح میدم براش قبول کرد و همه شرایطم رو کاملا صادقانه بیان کردم ایشون هم شرایطشون رو گفتن تقریبا از همه جهات متناسب بودیم و قرار شد که یکم با هم اشنا بشیم و اگه متناسب بودیم موضوع رو به خوانواده ها بگیم.

بعد از یکی دو هفته یه روز گفتن که چون من وضع مالی خوبی ندارم نمیتونه با من ازدواج بکنه و نمیتونه خودش رو با کم بودن پول وفق بده اینم بگم که اون موقع من 3 روز دانشگاه بودم و 3 روز دیگه رو کار میکردم گفتم که خب اگه مشکل فقط همینه من حلش میکنم با خوانوادم صحبت کردم و اونا هم گفتن که برای شروع زندگی کمک میکنن منم به لعیا گفتم که با خوانوادم صحبت کردم و اونا گفتن که کمک میکنن خودمم درسم تموم بشه تمام وقت کار میکنم .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)