- ۱۳۵۵ بازدید توسط ۹۲۷ نفر
- دوشنبه ۵ مرداد ۹۴ - ۲۲:۵۹
سلام
من چند تا سوال حقوقی داشتم
فرض کنید ما ازدواج کردم و مهریه همسرمون 300 تا سکه هست , فردای روز عقد می تونه بره خونشون و اجازه نده ما کاری کنیم و باکره بمونه و تقاضای طلاق کنه و نصف مهریش رو هم طلب کنه ؟
ایا می تونه ما رو بندازه زندان ؟
یعنی حتی اگر پول نداشته باشیم تا 114 تا رو تصفیه نکردیم باید تو زندان بمونیم و مابقیش رو هم که اومدیم بیرون برامون قسط بندی می کنند یا از اول قسط بندیه , اگر قسط بندی کنند می تونییم بگیم زنمون رو طلاق نمی دیم ؟
سوال اخرم هم در رابطه با حق طلاق به زنه که ایا اگر زن این حقو داشته باشه و خودش طلاق بگیره بازم می تونه مهریش رو طلب کنه ؟
یعنی 1 ساعت بعد عقد بره از ما جدا بشه و مهریشم بگیره و اگر ندادیم بندازمون زندان ؟
ممنوم می شم اگر کسی تجربه ای داره یا وکالت خونده راهنمایی کنه
کسی هست که از ژل موضعی کلیندامایسین برای جوش های صورتش استفاده کرده باشه ؟ من چند روز قبل یه خورده به صورتم زدم اما بعد چند ساعت روی صورتم خشک شده و اصلا از پوست صورت کنده نمیشه
تازه کلی هم قرمز شده . نمیدونم چکار کنم . کسی هست بتونه کمکم کنه چکار کنم اون ژل از صورتم کنده بشه ؟
مرتبط :
تجربیات استفاده از محلول یا ژل کلیندامایسین برای رفع جوش
بهترین روش برای از بین بردن جای جوش و خال چیه؟
تجربیات شما در مورد قرص ریفامپین - رفع جوش
برای داشتن پوستی صاف و بدون جوش چه باید کرد ؟
راهکاری برای از بین بردن جوش های بدن دارید؟
سلام
از مقایسه کردن خسته شدم
چرا خیلی از جوونها باید قربانی خواسته های خانواده ها و چشم رو هم چشمی ها بشن.
عاقا مگه ما آدم نیستیم؟
دخترم و 24 سالمه.
دخترفوق اللععععاده شاد و شیطونی هستم امما...
هر وقت خواستگار برام میاد عزا میگیرم.
چرا؟
چون:
چون مادر و پدرم موقع خواستگاری یه جورایی درمورد من حرف میزنن که انگار منم که خیلی خوب و فرشته ام (البته هستماااااا )
وقتی خانواده پسر میان و شرط و شروط خانواده من رو میبینن ... میرن!
مثلا":
14 سرویس طلای 23 عیار (بجز مهریه ها)
مسکن مستقل
خونه مستقل و قد و بالای آنچنانی رو که بااااید داشته باشه
مهریه رو که جدا با بزرگترای فامیل میبندن.
حالا ملاک چیه بنظرتون؟
آهااان... ملاک اینه که آخرین دخترفامیل هر چی بوده ازش بیشتر.
مثلا" اگه آخرین دخترفامیل 814 بود برا من باید مثلا 914 تا باشه!
جالبه که به اون 14 تای آخرش هم که میندازن عجییییییییب اعتقاد دارن ها!
خونه و ماشین که اگه نداشته باشه راه نمیدن!
من هر چی اعتراض میکنم میگن آخه به تو چه بچه؟
پدرم ارتشی هستن و مادرم خونه دار و کدباننووو خیلی دوستشون دارم
ولی خب مثلا من خودم مهریه 14 تا رو قبول ندارم. مثلا خودم رو 110 مدنظرم بود.
اما فقط کافیه بگم که من 110 تا میخام. ی طوری برخورد میکنن که ترجیح میدم لال مونی بگیرم
درسته مدرک تحصیلی خوبی دارم و خیلی چیزای دیگه
ولی اخلاق و ایمان پس این وسط چی میگه؟
منطق و اینجور چیزا تو کتشون نمیره به هیچ وجههه
روحیه امو هنوز حفظ کردم و امیددارم یکی بیاد و راضی بشه... بعد حالا تو زندگی مشترک خودمون میریم کمش میکنیم (البته با سلام وصلوات و توکل بخدا)
خدا شاهده من رو قیافه اصن حساس نیستم
خودم میشه گفت خوشگلم (البته به نظر بقیه،تعریف از خود نباشه یه وقتی)
من فقط دلم میخواد طرفم مهربون و خوش اخلاق و با خدا و مث خودم دست و دل باز باشه (ترجیحا شهریوری ....خخخخ) و عرضه ی زندگی جمع کردن داشته باشه...منم که عمرا بزارم آب تو دلش تکان بخوره...همه جوره پشتشم....
مالی....عشقی.....روحی ،خلاصه همه جوره تا آخرش باهاش هستم
اصلا هم دختر لوسی نیستم
میترسم بمونم رو دستشون اونوقت منو با پُتک بندازن بیرون...خخخخ
برا م دعاااااااااااااکنید
سلام
من دختری هستم که بنیه ی بدنی ضعیفی دارم. وقتی هم پریود میشم دیگه واویلا! سردرد سرگیجه و یخ کردن دست و پام توی دوران پریود دارم.
یه کیلو میوه دست می گیرم یا بچه بغل میگیرم دستم غش میره دیگه!
من قراره درآینده مادر بشم و زایمان داشته باشم بنابراین نباید آنقدر ضعیف باشم. میشه کمکم کنید؟ چه مواد طبیعی ای به من پیشنهاد میکنید تا قوی شم و از الان برای زایمان خوب خودم رو آماده کنم؟ اصلا یه زن چه نوع مواد مهمی باید توی سبد غذاییش باشه؟!
تشکر.
مرتبط:
عادت های تغذیه ای، بهداشتی و سلامتی
تصمیم دارم تغذیه م رو اصلاح کنم
سبک برنامه غذایی شما در طول روز به چه صورته؟
ﺳﻼﻡ ﻭﻗﺖ ﺑﺨﯿﺮ
ﻣﻦ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎﻟﻪ ﻫﺴﺘﻢ ﯾﻪ ﺳﻮﺍﻝ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﯾﻪ ﺁﺩﻡ ﭼﺮﺍ ﭼﻄﻮﺭ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﯿﺸﻪ ؟؟!!!!
ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ ﮐﻪ ﭘﺴﺘﺎﯼ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺭﻭ ﻣﯽ ﺧﻮﻧﻢ ﻭ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺳﺎﯾﺖ ﻫﺎ ﻭ ﻭﺑﻼﮒ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﺭﻭ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﻥ ﺧﻮﻧﺪﻡ ﻧﻈﺮﺍﺕ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺘﻔﺎﻭﺗﻪ ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﯿﭻ ﺩﻟﯿﻠﯽ ﺑﺮﺍﺵ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﮑﺮﺩﻡ !!!
ﻣﻦ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺁﺭﻭﻡ ﻭ ﺧﺠﺎﻟﺘﯽ ﻭ ﮐﻢ ﺣﺮﻑ ﻫﺴﺘﻢ ﺍﮔﻪ ﺗﻮ ﺟﻤﻊ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﺎﺷﻢ ﮐﻪ ﭘﺴﺮ ﺟﻮﻭﻥ ﺩﺭ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﺑﺎﺷﻪ ﻫﻤﺶ ﺳﺮﻡ ﭘﺎﯾﯿﻨﻪ ﻭ ﺩﺍﺭﻡ ﺯﻣﯿﻨﻮ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻗﻮﺍﻡ ﻭ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ ﭘﺪﺭﻡ ﺍﮐﺜﺮﺍ ﭘﺴﺮ ﻫﺴﺘﻦ ﻣﻦ ﺑﻪ ﮐﻢ ﺣﺮﻑ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﻮ ﺟﻤﻊ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺣﺪﯼ ﮐﻪ ﺍﮔﻪ ﻣﺠﻠﺲ ﮐﺎﻣﻼ ﺯﻧﻮﻧﻪ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﺎﺯﻡ ﮐﻢ ﺣﺮﻓﻢ !!!
ﻭﻟﯽ ﺣﺎﻻ ﻣﺸﮑﻞ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﺩﺭﺩﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﻭ ﭼﺠﻮﺭﯼ ﻣﻨﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺶ ﺳﺮﻡ ﭘﺎﯾﯿﻨﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﺷﺪﻡ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻬﺶ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﺮﺩﻡ ﻭ ﻧﻤﯽ ﺩﻭﻧﻢ ﺳﯿﻤﺎﺵ ﭼﻪ ﺷﮑﻠﯿﻪ ؟؟؟ﺁﺧﻪ ﭼﺮﺍ ؟؟؟
ﺑﻪ ﻧﻈﺮﺗﻮﻥ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﻥ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺁﺩﻣﻪ ؟؟؟ ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻮﺩﻣﻮ ﻣﻼﻣﺖ ﮐﻨﻢ ؟؟؟ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺣﺮﻓﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻧﺎ ﺤﺮﻡ ﺯﺩﻡ ﺍﮔﻪ ﺳﻼﻡ ﻭ ﻋﻠﯿﮏ ﺭﻭ ﺍﺯﺵ ﺣﺬﻑ ﮐﻨﻢ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﭘﺎﺭﺍﮔﺮﺍﻑ ﻫﻢ ﻧﺮﺳﻪ !!! ﺧﺐ ﻣﻦ ﺍﻵﻥ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﻨﻢ ؟؟؟
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺣﺪﻭﺩﺍ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺳﺎﻝ ﻭ ﻧﯿﻢ ﻣﯿﺸﻪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺁﻗﺎ ﺧﻮﺷﻢ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﻭ ﺩﻭ ﻣﺎﻩ ﭘﯿﺶ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺗﺼﺎﺩﻓﯽ ﺩﯾﺪﻣﺶ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮔﺮﻡ ﺻﺤﺒﺖ ﺑﻮﺩﻡ ﺳﺮﻣﻮ ﺑﺮﺩﻡ ﺑﺎﻻ ﺩﯾﺪﻡ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺭﻭﻣﻪ . ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻣﯿﺒﯿﻨﻤﺶ ﺳﺮﻡ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻡ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺍﺧﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﻬﺶ ﺑﻔﻬﻤﻮﻧﻢ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﻡ ﻭﻟﯽ ﻏﺮﻭﺭﻡ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﻤﯿﺪﻩ.
ﺍﯾﻨﻢ ﺑﮕﻢ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﺧﻼﻗﯿﺎﺗﺸﻮﻧﻮﻥ ﺗﺎ ﺣﺪﻭﺩﯼ ﻣﻄﻠﻊ ﻫﺴﺘﻢ ﺍﯾﺸﻮﻥ ﺍﺯ ﺍﻗﻮﺍﻡ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺭ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﻭ ﻣﻦ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﻮﺩﻧﺸﻮﻥ ﺧﻮﺩﮐﻔﺎ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﺑﺎﻻﯾﯽ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭ ﻫﺴﺘﻦ ﺑﺮﺍﻡ ﺗﺤﺴﯿﻦ ﺑﺮ ﺍﻧﮕﯿﺰ ﺑﻮﺩﻩ .
ﺣﺎﻻ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺮﺍﻡ ﭘﯿﺶ ﻣﯿﺎﺩ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺁﯾﺎ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺍﯾﺸﻮﻥ ﮔﻨﺎﻫﻪ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﻨﻢ ؟ ﭼﻪ ﮔﯿﺮﯼ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ ؟ ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﻣﺜﻞ ﺑﭽﻪ ﺁﺩﻡ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﻮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ !!
ﻣﯿﺸﻪ ﺑﺮﺍﻡ ﺩﻋﺎ ﮐﻨﯿﺪ ﻣﻨﻢ ﺑﺮﺍﺗﻮﻥ ﺩﻋﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺧﺪﺍ .
سلام به همگی
من دختری حدودا 25 سال هستم که عقد هستم و چند ماه دیگه عروسی اما مشکل اینجاست که با همسرم یکسری مشکلات داریم که هر وقت در موردش میخوام صحبت کنم فوری میگه من همینم که هستم اگه نمیتونی برو طلاق بگیر .
به نظر شما باید چیکار کنم وقتی الان این حرف رو میزنه حتما آینده هم سر هر موضوعی میخواد من کوتاه بیام وگرنه طلاق .
واقعا به نظر شما همین الان طلاق بگیرم بهتر نیست این رو هم بگم که به خاطر این حرفاش و بی تفاوت بودنش دیگه دوستش ندارم .
سلام
من یه دختر ۱۸ سالم ، خونواده ی فوق العاده دلسوزی دارم و از نظر اعتقادی آدم معتقدی هستم ، و توی روابطم با نامحرم هم فوق العاده حساس بودم و هستم . ما اوایل وضع مالی خوبی داشتیم و الان متاسفانه به خاطر یه سری بدخواهی ها زمین خوردیم و چند ساله که همه با هم تلاش میکنیم و تازه مثلا از صفر رسیدم به شاید چهار .
من انقدر روزای سختی رو گذروندم که چون بچه ی بزرگ بودم و همیشه همدم مامان و بابا ، تو اون روزای سخت صبوری یاد گرفتم حداقل .
من راستش از دوم راهنمایی خواستگار داشتم :)) تا حالا که میخوام برم دانشگاه و بابام اجازه داده خواستگارها وارد خونه بشن
نمیخوام خودستایی کنم به خدا اصلا شما که منو نمیشناسین که بخوام دروغ بگم ...من قیافه ی خوبی دارم ، همه اولین بار که منو میبینن به مامان و بابام میگن ، یعنی توی کل خانواده من چون به مادر ِمادربزرگ بابام رفتم خیلی قیافم خوب شده و خدا رو شاکرم ، قبلا اصلا برام مهم نبود اما حالا موقع ازدواج افرادی میان سمتم که شرایط خیلی خوبی دارن و همه میدونن که ما چقدر بد ورشکست شدیم بعد هر کی میشنوه فلانی اومده میگن چون خیلی خوشگلی ، اگه قیافت عادی بود کسی سمتت نمیومد و یا یه عده میگن صبر کن و ازدواج نکن که تو بهتر از اینا برات هست .
من واقعن همچین آدمی نیستم و همیشه از خدا یه آدم مومن و با اخلاق هستم و برای چهره ام که امانت ِخداست اصلا مغرور نشدم اما خب برای همین چهره خیلی ها ازم دور شدن و باهام دشمنی کردن.
نمیدونم چرا دارم اینارو مینویسم در صورتی که ممکنه کسی باور نکنه اما کمکم کنید که من چطوری ازدواج کنم ؟ چطور مطمئن بشم برای ظاهرم منو نمیخوان ؟ اصلن ازدواج کنم الان ؟ من محجبه و چادری هستم باور کنین کلی کار بلدم ، خونه داریم حرفه ای شده اما هیچ کس این ویژگی ها رو نمی بینه و میگن تو فقط قیافت خیلی خوبه .
چیکار کنم ؟ میترسم ازدواج کنم و واقعا همسرم منو فقط برای ظاهرم بخواد ....
کل مباحث قیامت در سه مرحله تحقق پیدا می کند :
مرحله ی اول مرحله ی نفخ است.
مرحله ی دوم ورود به عالم محشر و گذراندن مواقف پنجاه گانه ی قیامت است.
مرحله ی سوم بحث بهشت و جهنم است .
ما یک چشم اندازی از کل قضایایی که در قیامت رخ خواهد داد را توضیح می دهیم . ما در ادبیات دینی با کلمات حشر و نشر ، نامه ی عمل ، حساب و کتاب ، میزان و شهود روز قیامت و بهشت و جهنم آشنا هستیم ولی حقیقت اینها برای ما مشخص و روشن نیست . ارتباط این حودث برای ما روشن نیست .
مثلا چه ارتباطی بین نامه ی عمل ، صراط و میزان است ؟ اینها کاملا بهم ربط دارد . بعلاوه ترتیب حوادث در قیامت هم مهم است . ما یک انسجامی در ذهن درست می کنیم و یک فهرست اجمالی از اتفاقاتی که در قیامت خواهیم داشت را در ذهن فهرست می کنیم .
بعد تک تک حوادث را توضیح خواهیم داد . البته اینها در حد فهم ما در دنیا است و تا ما به آن دنیا نرویم اینها برای ما قابل درک نیست .
مرحوم نائینی می گفت که در خواب استادم مرحوم فشارکی را دیدم و پرسیدم : چه خبر ؟ ایشان فرمود : بدانید که شما یک چیزی شنیده اید و تا دیدن آن فاصله زیاد است . سخت بودن ارتباط حوادث قیامت بخاطر این است که ما بطور شفاف در آیات و روایات نداریم که ترتیب مراحل و منازل را گفته باشند . البته با یک دقتی می توان ترتیبی بدست آورد .
وقتی نفخ دوم دمیده می شود و همه از قبرها برانگیخته و مبعوث می شوند اولین اتفاق حشر است حشر یعنی جمع . همه در محشر و عرصه ی قیامت جمع می شوند . تمام انسانها از بدو خلقت تا آخر جهان در صحنه ی عظیم قیامت جمع می شوند .
در عرصه ی محشر اولین اتفاقی که رخ می دهد این است که نامه ی اعمال هر کس را به او می دهند . در نامه ی عمل ، تمام اعمال ما در جلوی چشم ما است و گویی داریم آن عمل را انجام می دهیم .
روایت داریم که گویی شما اعمال چند ساله ات را داری همان موقع انجام می دهی . حتی شما پلک زدن ها و حرکت مردمک چشمهایت را در طول عمرت می بینی .
سلام
اگه خطاب به " بانوی آفتاب " مطلبی می خواید بگید در بخش نظرات همین پست بنویسید .
از صاحب صفحه خواهش می کنم یه متن هر چند کوتاه برای صفحه شون انتخاب و ارسال کنن تا جایگزین متن فعلی بشه