شوهرم میگه برو سکه هات رو ببخش تا بتونم بهت اعتماد کنم

سلام

من 21 سالمه و همسرم تقریبا 34 ساله . ما تقریبا 4 ساله ازدواج کردیم و مشکلات زیادی داشتیم تا طلاقم رفتیم.

 5 ماه پیش از فشار روحی زیاد و دلایل کودکانه خودم به شوهرم خیانت کردم یه برنامه روی گوشیم نصب کردم و با چند تا پسر چت کردم  و همسرم دید .

حرف خاصی باهاشون نمیزدم فقط برا یکی شون نوشتم بوس . شوهرم دیده و ناراحته میگه باید جدا بشیم . 5 ماهه بهش میگم غلط کردم ببخش . یه هفته خوبه دوباره شروع میکنه میگه نمیخوام با هم زندگی کنیم دیروزم میگفت برو سکه هاتو ببخش تا بتونم بهت اعتماد کنم باهات زندگی کنم تو رو خدا کمکم کنید چیکار کنم خواهش میکنم

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

چه جوری ترمیم کنم که پزشکی قانونی تایید کنه؟

من کمتر 24 سال سنمه 10 ماهه که عقد کردم اما راضی نبودم . نامزدم وقتی متوجه شد شروع کرد به آزار دادن من .

حدودا 6 بار رابطه جنسی وحشیانه ای با من داشت تو 5 دقیقه بکارتمو خیلی وحشیانه از بین برد . حالا موفق شدم خانوادمو راضی کنم که ازش طلاق بگیرم اما نمیخوام کسی متوجه شه بکارت ندارم .

چون به کسی نگفتم اگر خانوادم متوجه شن نمیذارن جدا شم.  حالا باید چیکار کنم؟ چجوری ترمیم کنم که پزشکی قانونی تایید کنه ؟

پیشنهاد :

فشار آب میتونه باعث پارگی پرده بشه یا نه؟

آیا پودر موبر به پرده بکارت آسیب میزنه ؟

اطلاعاتی در مورد پارگی جزئی بکارت برای دختران

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل طلاق (۸۸ مطلب مشابه)

ما همدیگرو خیلی دوست داریم ولی اصلا تفاهم نداریم

سلام

دختری هستم۲۰ ساله

۲ سال با شوهرم دوست بودم ۲ سالم هست که عقدیم

ما همدیگرو خیلی دوست داریم

ولی متاسفانه اصلا تفاهم نداریم با هم تو هیچ زمینه ای

از نظر فرهنگی مالی خانوادگی کاملا دو قشر متفاوتیم

به همین دلیل خیلی با هم به مشکل بر میخوریم

شاید در هفته ما ۵ روزشو تو قهر به سر میبریم

دیشب طی بحثی که با هم داشتیم به این نتیجه رسیدیم که به صورت توافقی از هم جدا شیم

به نظرتون درسته این کار ؟

واقعا نمیدونم چیکار کنم ؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل طلاق (۸۸ مطلب مشابه)

تحصیلات خواستگار چقدر برای دختر و خوانواده ش مهمه ؟

با سلام 

من یک سوال داشتم از خانم های سایت 

می خواستم ببینم سطح تحصیلات خواستگاراشون برای خودشون و خانوادشون چقدر مهمه و چقدر به این مساله بها می دند 

مثلا فرض کنید 3 تا خواستگار تقریب هم سن و سال با شرایط اخلاقی و خانوادگی نسبتا مشابه ولی با تفاوت های زیر بیان خواستگاری به ترتیب کدوم ها رو انتخاب می کنند و چرا 

1 ) پسره دیپلم که بعد از دیپلم چون به درس علاقه ای نداشته رفته سربازی و وارد بیزینس شده و چون 6-7 سال تو بازار بوده درآمد و شرایط مالیش خیلی خوبه 

2 ) پسره لیسانس گرفته و رفته سربازی و الان یک کاره معمولی داره و 1-2 ساله کار می کنه و درآمد معمولی و ...

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
تفاوت تحصیلی در ازدواج (۳۵ مطلب مشابه)

چطوری به خانمم بگم که شب عروسی کاری نکنیم ؟

سلام

پسری 25 ساله مجرد هستم - در استانه ازدواج

شنیدم شب اول ازدواج به خاطر کارای زیاد و دنگ و فنگ مراسم و سرپا موندن های زیاد، عروس خیلی خسته میشه ( مخصوصا زیر اون ارایش و لباس غیرمعمول ) و بایستی تا حد امکان شب اول بر خلاف سنت قدیمی رابطه ای برقرار نشه ... .

میخواستم بپرسم این موضوع رو چطوری باید با همسرم مطرح کنم؟ و ایا مطرح کردن این موضوع باعث فکری شدنش نمیشه ؟ اصلا ازین پیشنهاد من خوشش میاد ؟ کدوم رفتار درسته ؟

مرتبط:

آموز عروسی - شب زفاف خاطره انگیزش شب اول

چرا خانوم ها رو از شب زفاف میترسونید؟

بایدهای رابطه‌ زناشویی، احکام شب زفاف و ...

در مورد رسم دستمال خونی شب زفاف

احساس ترس و خجالت از شب زفاف

حضور شخص سوم در شب زفاف!

حضور در تیم ملی یا ادامه تحصیل ؟

سلام امیدوارم که حالتون خوب باشه

من غزل هستم و قبل از عید با این وب آشنا شدم من نوزده سالم هست و سال پیش به امید خدا یه دانشگاه خوب و اون درسی رو که دوست داشتم قبول شدم من الان ترم دوم روانشناسی هستم و الان واقعا سر یه دو راهی گیر افتادم من قبلا به طور جدی رشته ی ورزشیم یعنی بدمینتون رو دنبال میکردم و در تیم ملی نوجوانان ایران هم حضور داشتم اما خب اون موقع شرایط طوری بود که به درس و مدرسه ی من لطمه ای وارد نمی شد .

اما  چند روز پیش از طرف تیم ملی بزرگسالان ایران یه دعوت نامه دریافت کردم و حالا باید یکی از این دو رو انتخاب کنم یا ادامه تحصیل یا پیوستن به تیم ملی و هر کدوم رو که انتخاب کنم سرنوشت من رو رقم میزنه الان چند روزه که خواب و خوراک ندارم والدینم هر تصمیمی که بگیرم از من حمایت می کنند به خصوص پدرم که خیلی دوست داره من به تیم ملی بپیوندم اما مادرم زیاد با این که برم تیم ملی موافقت نداره ، میگه باید ادامه تحصیل بدی از طرفی من تک بچه ی خانوادم که بعد از ده سال به دنیا اومدم و با کلی نظر و نیاز و به شدت به خونواده وابسته ام اگر شما جای من بودید چی کار میکردید به تیم ملی میپیوستید یا ادامه تحصیل میدادید؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ادامه تحصیل (۴۸۰ مطلب مشابه)

وارد دانشگاه که شدم چیزهای عجیبی دیدم

سلام می کنم خدمت همه ی خوانندگان مطلبم می خوام مشکلات زندگی خودمو حداقل به عنوان درد و دل کردن بیان کنم

تقریبا 3 سال پیش بود که برای کنکور آماده می شدم تو مدرسه ی استعداد درخشان درس خوندم و از همون ابتدا به درس و به خصوص به ریاضی علاقه زیادی داشتم و رشته ریاضی فیزیک رو انتخاب کردم  زحمت زیادی هنگام درس خوندن می کشیدم در دوران پیش دانشگاهی تقریبا روزی 12 ساعت درس می خوندم و فقط به فکر قبولی در برق شریف بودم و تونستم به خواستم یعنی رتبه زیر پنجاه و قبولی در دانشگاه و رشته مورد علاقم برسم بعد کسب این رتبه همه جا منو  تشویق می کردن و توی شهرمون شناخته شده بودم 

فکر می کردم که به موفقیت بزرگی رسیدم و از این به بعد آیندم تضمینه ولی بعد اینکه وارد دانشگاه شدم چیزهای عجیبی دیدم اصلا اون چیزی نبود که انتظارشو داشتم  وقتی وضعیت بچه های ترم بالایی و وضعیت کارشونو دیدم همین طور جو دانشگاه و باز هم جو خوابگاه که واقعا خرابه بود کلی تو ذوقم خورد .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه) نوع رفتار در دانشگاه (۱۲۲ مطلب مشابه)

با پسرانی که موی زرد و چشم سبز دارن ازدواج نکنید!

سلام

من قبلا از یکی از معلمامون شنیدم که میگفت با پسرایی که موی زرد و چشم سبز دارن ازدواج نکنین. میخواستم بگم آیا کسی این موضوع رو تا حالا شنیده و آیا کسی فلسفه ی اونو میدونه؟ آخه جدیدا یه خواستگار بور و چشم سبز دارم میترسم مشکلی باشه؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

خیلی زجر آوره که یکی هم سن باباتونو دوست داشته باشید

سلام وقت بخیر

دختری 24 ساله هستم

از لحاظ چهره  و سایر ویژگی ها خدا رو شکر راضیم

اما هر خواستگاری که برام میاد  نسبت بهش هیچ احساسی ندارم مثل برادرم نگاه میکنم یعنی نمیتونم چون از من از هر نظر موقعیت پایین تری دارند تحصیلات و ... اصلا بیشتر دیپلمه اند و قیافه های معمولی رو به پایین و حقوق اندک . 

مگر نمیگن زن و شوهر باید هم کفو باشند اصلا من این هم سان بودن رو نخواستم لااقل انقدر اختلاف نباشه !

برای همین فکر کنم هیچ حسی ندارم بر عکس به فردی که پزشک است و حدودا 50 ساله خیلی علاقمندم خدا رو شکر و به اندازه ی تمام نعماتش ماشاالله ( تو رو جان خودتون بگبد ماشاالله ) چهره ی خوبی داره و با ملاک های من مچه .

من به اون خییییییییییییییییییییلی حس دارم  به  هر شکلی بود بهش فهماندم که دوستش دارم و گفتم مایلم که زنش بشم البته اون زن هم داشت!

ولی اون هزار ماشاالله (بگید ماشاالله) انقدر ماه و مهربون و ... است و همونطور که گفتم خیلی خواستگار ندارم  و برخی هم که می آیند از همه بعد چندر غازند

من از آینده ام میترسم از خودم حتی !

از طرفی پدر و مادرم همش اذیتم میکنند زخم زبان ناسزا و... که شوهر کن

خب میدانم همه ی اون تحقیراشون به خاطر اینه که یک نان خور کم شود بابام مریضه نمیتونه کار کنه حتی رک بهم گفت که برو تا هزینه ی خانه کم شود دانشگاهم را یک سالی میشه که نیمه کاره رها کردم الان فقط به اون مرد فکر میکنم هفته ی پیش دیدمش عشقم شکسته شده بود (گریه) خیییییییییییییییییییییییلی زجر اور که یکی هم سن باباتونو دوست داشته باشید اما اون اصلا شبیه باباها نیست ماشااالله دلش طرز پوشش حرفاش عین جوون هم سن خودمه  ..............................

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

برای ازدواج چند درصد به زیبایی صورت دختر اهمیت می دهید ؟

نظر آقایون برای ازدواج چند درصد به زیبایی صورت اهمیت می دهید در دید و نظرات اول که قصد خواستگاری رفتن دارید یا اینکه برای اولین بار در خواستگاری دختر را ببینید چند درصد را به قیافه اختصاص می دهید؟ در ضمن  علاوه بر مورد اخلاق که برای همه اهمیت دارد , فقط ملاک قیافه چقدر اهمیت دارد ؟

مرتبط:

راز ازدواج پسرانی با ظاهر معمولی با دختران خیلی زیبا

خواستگاری دارم که از من کمی زیباتر هستند

آیا صبر کنم دختری با چهره زیباتر پیدا کنم؟

دروغی بزرگ با عنوان استانداردها و معیارهایی زیبایی زنان

موندم تو عدالت خداوند در تقسیم زیبایی بین بنده هاش

زیبایی دختری که بهم معرفی شده منو ترسونده

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

از خانوادم خجالت می کشم که با این سنم خواستگار ندارم

سلام

من یه دختر 22 که چند وقت دیگه وارد 23 میشم ,من تک دخترم ولی برادر دارم . هم دیگه رو دوست داریم ولی خیلی هم صمیمی نیستیم اما اون درس می خونه  پیش ما نیست , منم درسم تموم شده منتظر جواب ارشدم .

مامان و بابام رو دوست دارم با هم حرف میزنیم, شوخی می کنیم, اما خیلی هم با هم کاری نداریم سر خودم رو با کلاس کامپیوتر و زبان و اینجور چیزا گرم کردم هیچ دوستی هم توی شهر خودمون ندارم بیرون رفتنم تنها میرم گاهی اوقات با مامانم با هم خوبیم ولی تفاوت نظر داریم که ایشون اکثرا فکر می کنه مشکل از منه حالا بگذریم اینا رو گفتم که بگم واقعا احساس تنهایی می کنم .

تا حالا دوست پسر نداشتم رفتارم هم توی دانشگاه در حد جدی بود با پسرا ولی دوستام دوست پسر داشتند . دوستام که با پسرا دوست شدن زودتر ازدواج کردن ولی من ازدواجشون رو قبول ندارم ببخشید ولی همش دعوا و بچه بازی می کنن.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
نداشتن خواستگار مناسب (۸۱ مطلب مشابه) چرا خواستگار ندارم (۶۷ مطلب مشابه)

فکر میکنم تا از در میره بیرون به طرف زنگ میزنه

سلام 

تو رو خدا جوابمو بدید

چند وقته فهمیدم شوهرم بهم خیانت کرده . تو گوشیش چند تا پیام دیدم . این که طرف کیه مجرده متاهله نمیدونم . بهم نمیگه . فقط خیلی پشیمونه و معذرت خواهی کرده میگه رابطش فقط در حد پیام بوده .

ولی من اصلا نمیتونم باور کنم یه چیزی مثل خوره داره جونم و میخوره دارم دیوونه میشم اصلا نمیتونم فراموش کنم بهش بی اعتمادم فکر میکنم تا از در میره بیرون به طرف زنگ میزنه. یه پسر سه ساله دارم . تمام ذهنیتم خراب شده تو رو خدا راهنماییم کنید .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

در انتخاب شوهر آینده به حرف دلم گوش کنم یا عقلم ؟

سلام به همه دوستان.

تقریبا 9 ماه پیش یکی از دانشگاهی های قدیمیم به من پیشنهاد ازدواج داد و در تمام این مدت با اطلاع خانواده ها در ارتباط بودیم ولی به دلایلی امکان خواستگاری رسمی وجود نداشت ویژگی های خوبی داره و نظرم مثبت بوده ولی در چندین مورد اختلاف داشتیم که من همبشه نگران بودم ولی فکر میکردم با این همه علاقه ای که بهم ثابت کرده به من داره این اختلافاتمون حل میشه ولی الان درست موقعی که چیزی تا خواستگاری رسمی نمونده و همه فکر میکنند دیگه همه چیز تموم شده است .

یکی از همکلاسی هایم به من پیشنهاد ازدواج داده و جالب اینجاست که در تمام مواردی که اشاره کردم با خواستگار اولیم مشکل و اختلاف دارم با شناختی که از دومی دارم نخواهم داشت. من همیشه از چندین نظر، منتظر فردی مثل دومی بودم . مثلا من همبشه میخواستم با کسی باشم که از خودم مذهبی تر باشه، اهل مطالعه باشه، هم رشته باشیم از نظر تحصیلی زباد اختلاف نداشته باشیم.

وضع مالی متوسطی داشته باشه و خانواده خوبی داشته باشه. البته من هنوز باهاش صحبت نکردم از روی شناخت قبلی میگم. اینها مواردی هستند که اولی نداره و همیشه میگه من اینقدر بهت علاقه دارم که هرکاری برات میکنم. در نگاه اول شاید فقط تیپ و قیافه دومی به دلم نباشه .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

پسری هست که فقط عاشق یک نفر بشه ؟

سلام دوستان عزیز

من با یه آقایی دوست بودم البته فقط چند ماه بعد از یه مدتی تصمیم گرفتیم تا زمان خواستگاری رابطه نداشته باشیم و توبه کردیم . گفتن چند ماه دیگه میان خواستگاری ولی من چند روز پیش متوجه شدم داره با دخترای دیگه چت میکنه ...

الان نمیتونم با خودم کنار بیام آخه مثبت ترین پسری بود که دیده بودم . وقتی دیدم چت میکنه دنیام رو سرم خراب شد. الان فکر میکنم پسری نیس که خیانت نکنه دیدم در مورد همه عوض شده . فک میکنم همه پسرا با چند نفر رابطه دارن .

اصلا پسری هست که اگه عاشق کسی بشه چشمش رو رو بقیه ببنده؟؟

اگه این آقا بخواد خواستگاری کنه من بهش چی بگم؟؟؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

شوهرم مشکل نسبتا شدیدی در ابراز احساسات اش دارد

سلام،

من دختری ۲۹ ساله هستم که یک سال و پنج ماه از ازدواجم میگذرد. همسرم مرد با وفا و زحمت کش و آدم بسیار ساده و خوبی است. به دلیل مشکلات زیاد دوران کودکی از جمله طلاق والدین و غیره، صدمه یک روحی روانی دیده است. بطوری که مشکل نسبتا شدید در ابراز احساسات اش دارد.

مثلا هیچ وقت با دوستان خیلی گرم و با اشتیاق سلام و احوال پرسی نمیکند، یا به مناسبت های مختلف اصلا حرف و کار رومانتیک نمیکند فقط کادو گران قیمت میخرد، یا خیلی کم ابراز عشق میکند. نه ماه است که هیچ رابطه جنسی نداشتنم که روانی کننده است. قبلا که داشتیم من بیشتر همه کار میکردم و لذت نمیبردم چون همسرم مثل یک تکه گوشت بی حرکت بود تو تخت. بعد هم که کم کم هر وقت قصد برانگیختن یا شروع معاشقه داشتم میگفت الان نه عزیزم، امشب نه، بعدا،....

همسرم قبل از من پنج سال بود که مصرانه تلاش در پیدا کردن همسر دلخواه میکرد ولی نتوانسته بود رابطه طولانی منجر به ازدواج ایجاد کند ( بدلیل مشکل در ابراز احساسات ) وقتی ما آشنا شدیم، همسرم ابراز علاقه میکرد و همانطور که گفتم رابطه جنسی هم داشتیم اوایل ازدواج ولی همه یک این فقط تغییراتی بود که او به زود در خود ایجاد کرده بود.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)