سلام و عرض ادب خدمت کاربران گرامی
بنده چند هفته ای هست که برخی موضوعات وبلاگ رو دنبال میکنم و با توجه به حس مددجویی که در اغلب کاربران وبلاگ دیده میشه،تصمیم گرفتم مساله ی خواهر زاده ام را با شما در میان بگذارم و امیدوارم که راهنمایی شما عزیزان راهگشا باشه.
ایشون دختری هستند، تک فرزند ،سن زیر 25 و دانشجوی پزشکی ،و در کل به دلیل مشغله های کاری پدر و مادرش و شرایط تحصیلی خودش زمان کمی رو در کنار هم سپری میکنند، اما در این زمان محدود ،پدر و مادر ایشون از محبت کلامی و عاطفی و صمیمانه نسبت به فرزندشون کوتاهی نمیکنند.
ایشون چند سالی هست که با یک بیماری درگیره که فشار عصبی روزمره در کنار بیماری ، روند درمان رو به تعویق و حتی گاهی اوقات ،کنترل بیماری رو هم از دست ما خارج میکنه ،در صورتی که با حذف این فشار میتونستیم درمانشو تا یک ماه دیگر کامل کنیم اما متاسفانه....
خدمتتون عارضم که که این فشار عصبی به خاطر شرایط تحصیلی نیست و خدا رو شکر از هم کلاسی های خودش جلوتر هست ، در روابط اجتماعی هم قوی عمل میکنه و در جمع هم شوخ و شاد هست ، اما مشکل اول، مشکلات و ناراحتی های روزمره هست که به وفور در تمام زندگی ها دیده میشه و بالاخره افراد با صحبت کردن ،با فردی یا از فشارش کم میکنند یا این که کلا فراموشش میکنن ،اما ایشون خلاف معمول عمل میکنند و اصلا در ابتدای جریان، با خانواده یا حالا، با بنده یا افراد درجه 1 صحبتی نمیکنن و تمایل دارند تنهایی با مسائل کنار بیان، بهتره این طور بگم که تمایلی برای ناراحت نشون دادن خودشون در برابر افراد نزدیک رو هم ندارن .
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)