طرح ازدواج خانواده برتر

سلام

بعد از کش و قوس های زیاد و بهره گیری از نظرات افراد مختلف ، طرح ازدواج خانواده برتر با تکیه بر بحث واسطه گری در فضای واقعی رو با استعانت از خدای متعال آغاز می کنیم .

در همین ابتدا باید عرض کنیم که این طرح هیچ شباهتی به روش کار سایت های همسریابی نداره . در واقع ما داریم با روش خودمون ، از طرح جوشکاری ازدواج حاج آقا عالمی ، تقلید می کنیم .

روش های مشارکت در ازدواج خانواده برتر :

1 - با اطلاع خانواده

ایده آل اینه که دختر و پسر با اطلاع خانواده فرم مربوط به خودشون رو پر کنن . بعدش یک یا چند نفر از اعضای خانواده ( پدر ، مادر ، خواهر ، برادر ، عمو ، دایی و ... ) به عنوان واسطه ی ازدواج عضو گروه واسطه گری ازدواج خانواده برتر که در پیام رسان سروش ایجاد شده بشن و با واسطه یا واسطه های ازدواج یه نفر دیگه ارتباط بگیرن .

2 - بدون اطلاع خانواده در مراحل اول

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
واسطه گری برای ازدواج (۵۰ مطلب مشابه)

دلایل انتخاب پیام رسان سروش برای طرح واسطه گری ازدواج

سلام

شاید برای عده این سوال پیش بیاد که چرا پیام رسان سروش برای طرح واسطه گری انتخاب شده ؟ در جواب به این سوال دلایل زیر رو عرض می کنم ؛

1 - ساخت ایران

2 - عدم نمایش شماره همراه

3 - به احتمال 99.99 درصد فیلتر نمیشه

4 - سرعت بالا

5 - پیگیری راحت سوء استفاده گران

منظور از سوء استفاده گر ، کسانی هستش که به طرق مختلف قصد اذیت و آزار کاربران رو دارن . یکی از موارد اذیت و آزار می تونه ایجاد اختلال در طرح باشه . مثلا سرکار گذاشتن واسطه ها و هدر دادن وقت و انرژی اون ها

موفق باشید

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
واسطه گری برای ازدواج (۵۰ مطلب مشابه)

کانال واسطه های ازدواج خانواده برتر در تلگرام

این طرح متوقف شده

سلام
تشکیل گروه واسطه های ازدواج خانواده برتر قدمی بعدی طرح واسطه گری ازدواج خانواده برتر هستش . با وجود این که فرم های ازدواج آزمایشی بودند ، ولی از آقایون بیش از 30 نفر و از خانم ها هم بیش از 60 نفر فرم رو پر کردند . این نشون دهنده ی تمایل مجردهای وبلاگ برای ازدواج و شرکت در این طرح هستش .
با توجه به تنوع خواسته های شرکت کننندگان و همچنین نظرات ارزشمند شما در پست های قبلی ، باید طرح رو طوری به پیش ببریم که تقریبا نظر همه جلب بشه .
یکی از موضوعات مهم مطرح شده در پست های قبلی ، این بود که آیا خانواده ها باید در جریان باشند یا نباشند ؟ بنده میگم لزومی نداره که خانواده ها در جریان باشند ولی به یک شرط ؛
کسی باید واسطه ی یه مجرد بشه که یا به واسطه گری مشهور باشه ، یا این که مورد اعتماد فرد مجرد باشه و خانواده ی اون هم واسطه رو بشناسن .
تکلیف واسطه های مشهور که مشخصه ، ولی دسته دوم واسطه ها که قصد داریم تعدادشون رو زیاد کنیم می تونن دوست ، فامیل ، همسایه و ... فرد مجرد باشن . در واقع می خوایم کاری کنیم که هر کسی یه مجرد میشناسه ، در به در به دنبال کیس مناسب برای اون باشه ! این طور نباشه که کسی دوستش ، همسایه ش و ... مجرد باشه ولی کاری نکنه !
یکی از موضوعات مهمی که مردم میترسن وارد واسطه گری ازدواج بشن اینه که میگن اگه واسطه ی یه ازدواج بشن ، اون ازدواج شکست بخوره و خانواده های اونا ، واسطه ها رو مقصر بدونن !

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مربوط به خانواده برتر (۵۹۹ مطلب مشابه) واسطه گری برای ازدواج (۵۰ مطلب مشابه)

واقعا چرا آمار ازدواج پایین اومده؟

سلام

من نظر خودمو میگم . واقعا دخترا سطح توقعاتشون خیلی رفته بالا و پسرا هم خیلی مسئولیت گریز شدن . اینجوری میشه که آمار ازدواج میاد پایین . من و خانمم هر دو تایی مون ارشد مهندسی داریم و جفتمون شاغلیم .

کدوم آقا مهندس ارشد دیدی که با دوستش ساعت 2 نصف شب وعده کنه بره بیرون کارتون جمع کنه بفروشه به ضایعاتی ولی من گفتم مهندسی واسه خودت ولی زندگی رو باید بچرخونم رفتم این کارو کردم و به این کارم افتخار میکنم .

کدوم خانم مهندسی دکترا رو دیدی که 4 سال با دست لباس خودش و شوهر و بچه شو بشوره صداش هم در نیاد ولی خانمم این کارو کرد ( خدا وکیلی خانمم نه از من و نه از باباش چیزی می خواد اگر از توانمون خارج باشه ) و من بعد از 4 سال تازه واسش خشک کن خریدم . ماشاءالله همه ما ایرانی ها وقت حرف دکتر و مهندسیم ولی وقت عمل و زندگی ... .

من خودم 4 ساله ازدواج کردم ( خودم بچه تبریز و خانمم یزدیه ) وقتی رفتم خواستگاری گفتم هیچی ندارم فقط همین کت و شلوار تنمه که اونم بابام واسم خریده ولی همه کاری میکنم ( اینقدر با قاطعیت این حرف زدم که پدر زن و برادر خانم هام دیگه نتونستن نه بیارن ) . بعد از چهار سال با کمک خدا هم خونه ساختم هم ماشین خریدم ولی اول زندگی هیچی نداشتم .

تازه وقتی ازدواج کردم یه ماه بعد رفتم سربازی بعد از ظهرا کار می کردم ( چون متاهل بودم شهر خانمم خدمت کردم خخخ !!! ) و یه پروژه کسر خدمت گرفتم و یه ساله خدمتم تموم شد . متاسفانه همه میخوان اول زندگی همه چی داشته باشن که این شدنی نیست .

آهای خانم دکترا و مهندس ها پسرا درک کنید کسی من تو عمرم کسی رو ندیدم اول زندگی همه چی تموم باشه ( مگر اینکه باباش پولدار باشه ) و آقا پسرا کمی مسئولیت پذیر باشید

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ازدواج آسان (۵۶ مطلب مشابه) مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) تجربیات زوج های موفق (۳۲ مطلب مشابه) مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

معرفی استاد موسیقى در سطح تهران ، اصفهان یا البرز

لطفا از کنار این سوال راحت نگذرید ، این سوال براى بنده حکم مرگ و زندگى داره !

سلام دوستان عزیز

پسر ١٩ ساله ساکن تهران هستم ، تصمیم دارم وارد موسیقى بشم . اونم خوانندگى سنتى یا سبکى از پاپ که نزدیک سنتیه . چرا که صداى بم و گرمى دارم . در کنارش درسم رو هم میخونم اما تازگى ها فهمیده ام موسیقى از علایق لا ینفک زندگیمه .

دوستان عزیز لطفاً یه کلاس اواز ، و نت و سلفژ مناسب در سطح تهران میشناسید معرفى بفرمایید . اگر تهران نشد حتى حاضرم به اصفهان یا استان البرز مراجعه کنم . پس دوستان اصفهانى و کرجى هم اگه اطلاعى دارن منت بذارن و در حق من و اینده ام لطف کنن .

اگر از افراد معروف نظیر اساتید اصفهانى ، مسیحا ، رهنما ، حمید حامى ، اقاى اخشابى و ... باشند که چه بهتر .

متأسفانه بیشتر اموزشگاه ها هفته اى یکبار سى دقیقه بوده و انگیزه اى جز پول ندارند ! ضمن قدردانى و تشکر از کاربران محترم

عنوان سوال : لطفا استاد  خوب موسیقى در سطح تهران ، اصفهان یا البرز میدونید معرفى کنید

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) نیازمندی های اصفهان (۲۵ مطلب مشابه)

شوهرم از عصبی بودن خودش خسته شده و می خواد درمان بشه

سلام

ببخشید من یه سوال دارم امیدوارم راهنماییم کنید، من یه خانوم متاهلم ،همسرم خیلی عصبی هستن، از همون اولش هم همینجوری بود، نه اینکه فقط با من بداخلاق باشه ها،کلا عصبیه، تو خیابون موقع رانندگی، تو محیط کارش، خیلی خیلی زود از کوره در میره و کنترلی روی خشمش نداره، بد و بیراه میگه، حرفای خیلی رکیک میزنه، حتی فحش هایی میده که من واقعا خجالت میکشم، خیلی اهل احترام گذاشتن هم نیست کلا، حالا جدیدا خودشم خسته شده، میگه باید برم پیش روانپزشک، ولی من موافق نیستم، چون اصلا روانپزشک هارو قبول ندارم،فقط یه مشت قرص میدن ،مشکل اصلی رو حل نمیکنن.

من بهش میگم اگه با یه رواندرمانگر کار کنی خیلی بهتره تا اینکه خودتو ببندی به قرص اعصاب، میگه من با حرف زدن و مشاور و روانشناس خوب نمیشم باید دارو بخورم، حالا میخواستم ببینم نظرتون چیه؟ پیش چه دکتری باید مراجعه کنیم؟ کسی تجربه ی مشابه داشته آیا؟ اگه روانپزشک یا روانشناس خوبی در این زمینه میشناسید ممنون میشم معرفی کنید، اگه سوالی هم داشته باشید جواب میدم

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
معرفی پزشک (۴۷ مطلب مشابه)

چطور به خانوادم بگم که در سایت همسریابی با خواستگارم آشنا شدم

با سلام و احترام

دختری بالای 30 سال هستم که با پسری مجرد و بالای 40 سال آشنا شدم . اختلاف سنی ما بالای 10 سال هست البته محل اشنایی ما سایت همسریابی بوده  . پسند و صحبت های اولیه شده و حتی این اقا به خانواده خودشون  نحوه ی اشنایی رو گفتن و معتقدا اصلا نمیتونن دروغ بگن اما من با توجه به اینکه در خانواده سنتی بزرگ شدم و قطعا میدونم خانواده من این روش اشنایی رو نمیپذیرن نمیدونم چکار میتونم بکنم .

چرا که میدونم  اطلاع از نحوه اشنایی صرفا پسر میتونه عواقب بدی داشته باشه و نگرانی من هم همین هست  و به قدری سر این موضوع استرس و اضطراب دارم که اصلا نمیتونیم به مقوله شناخت بپردازم و حتی ایشون تمایل به دیدار دیگری دارن ( دیدار ما در مکان عمومی هست ) اما من معتقدم ادامه اشنایی باید با اطلاع خانواده من باشه  .

خودشون خیلی تمایل دارن و حتی راهکار به من دادن برای گفتن موضوع اما من اشنایی در سایت رو به دلیل نوع فرهنگ خانوادگی نمیتونم مطرح کنم تمنا دارم راهنمایی بفرمایید که من با وجود این مشکل به ارتباط ادامه بدم یا خیر .

بیشتر بخوانید ...

نظر شما در مورد موسسات همسریابی

دلایل عدم استقبال مناسب از سایت های همسریابی

میخوام برای ازدواجم در سایت های همسریابی عضو بشم

با پسری به قصد ازدواج در سایت همسریابی آشنا شدم

معرفی مراکز مشاوره و همسریابی معتبر

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ازدواج و مسائل گوهران کشف نشده (۱۳۳ مطلب مشابه)

نمیتونم حتی یه حرف دخترانه با مادرم بزنم

سلام

دقیقا نمیدونم که باید چطور حرفمو بزنم که درست باشه . راستش الان اینقدر بهم ریختم که واقعا حال درستی ندارم .

۱۸ سالمه و تنها دختر خانوادم، مشکلی برام پیش اومده که داره دیوونم میکنه. طوری که تا پارسال درسم عالی بود و حداقل جز ۵ نفر برتر مدرسه بودم، تو دبیرستان تیزهوشان درس میخونم ولی امسال به شدت وضعیتم خراب شده .

تقریبا ۷,۸ ساله بودم یه روز که فقط منو برادر بزرگم که الان حدودا ۳۰ سالشه خونه بودیم برادرم از خواب بیدارم کرد و مجبورم کرد یه فیلمی ببینم که تنها درکی که ازش داشتم این بود که چندش و خیلی غیر معمولیه. خوب من هیچ درکی از اون چیزی که می دیدم نداشتم عذر میخوام فیلم رابطه ی کامل نبود اما میشه گفت معاشقه بود از نوع چندشش. خیلی سعی کردم نبینم چشامو بستم اما سرم داد میزد و مجبورم میکرد نگاه کنم و بعد دقیقا همون کارو ... .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه) جهت اطلاع پدران و مادران (۱۵۸ مطلب مشابه)

کسی که ازش توقع نداشتم، ناراحتم کرد

سلام دوستان خانواده برتری

دختری بیست و چند ساله هستم . مدتی هست که مشکلی برام پیش اومده ممنون میشم کمکم کنید .

به دلیل یک سری مشکلات مدتی هست با یکی از اعضای فامیل درجه دو ولی نزدیک یعنی بعد از بابا و مامان و خواهر برادر ، فرضشون کنید که برام خیلی محترم هستند و تقریبا همسن مادرم هستند به مشکل خوردم ، رفتاری از ایشون دیدم که بسیار به من برخورد و ناراحت شدم  .

اصلا توقع چنین چیزی رو نداشتم و این مدت تقریبا یک سال خیلی شکستم، قلبم از درون متلاشی شد چون چنین توقعی رو نداشتم. یه جوری به گوش ایشون رسوندم که من ناراحت شدم چون واقعا توقع نداشتم،  و قرار بر این بود که از دل من دربیارند با صحبت و اینا،معتقد بودند من اشتباه برداشت کردم، طبق چیزایی که از اطرافیان شنیدم، اما اقدامی نکردند . واقعا به مرز افسردگی حاد رسیدم .

تا اینکه خودم رفتم و بهشون گفتم که ناراحت هستم ازشون و با اینکه میتونستید هیچ اقدامی نکردند ولی ایشون گفتند وقت نداشتند! گفتند حالا اگر دوست داری بیا هر موقع خواستی صحبت کنیم و...!

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه)

چطور رابطه ای که به قصد ازدواج شکل گرفته رو به هم بزنم ؟

سلام

دوستای گلم چطوری رابطه ۱ ساله که به قصد ازدواج بوده رو تموم کنم که به طرف توهین محسوب نشه ؟ چون فهمیدم ایشون ایده آل من نیست . و بعضی عادت هاش غیر قابل تحمله برام.. مثلا اینکه ایشون و فامیلاش اهل الکل و قلیون هستن اما من به شدت مخالفم با این چیزا. بهش گفتم بذار کنار اما گفته نمیتونه و این منم که در آینده هم رنگ اونا میشم ! همه چیزش خوبه . منو هم خیلی دوست داره و منم دوسش دارم . طیف رابطمون هم احساسی بوده .. راه چاره چیه؟

ضمنا دخترم ۱۸ ساله

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

برادرام سال هاست خودشون رو پشت دختر بودن من قایم کردن

سلام

من یه دختره ۲۰ تا ۳۰ سال هستم راستش چیزی که میخوام بپرسم شاید مشکله خیلی هاتون باشه شایدم نه ، میخوام بدونم شما تو این شرایط چیکار میکنین .

من دو تا برادر دارم که یکیشون یه مقدار مغروره و اون یکی به شدت و غیر قابله هضم مغروره ، برای مثال صداش میکنم امیر اصلا جواب نمیده فکر میکنم‌ نشنیده دوباره بلندتر میگم امیر میشه صدای تلویزیون رو بیشتر کنی بازم جوابمو نمیده هیچ عکس العملی هم نداره یا اون یکی برادرم هم همینطور و اصلا فکر نکنید که حواسشون نیست چون بار ها بار ها این کارو میکنن و من دلیلشو نمیفهمم و خیلی نارحت میشم یا اینکه اصلا اهل کتک زدن نیستن ولی تهدید میکنن که منو میزنن .

این در صورتی هست که میدونن حق با منه و جوابی ندارن و میخوان اینجوری راحت بشن یا مثلا  کار های خونه رو تو موقع کمک کردن به مامانم میگن که باید من‌ انجام بدم چون دخترم و خودشون رو سال هاست پشت دختر بودن من قایم کردن .

شاید بگین خب کار های دیگه میکنن کار های شاید یکم پسرونه تر مثل خرید از بیرون ولی اون کارم نمیکنن خیلی برام نارحت کننده هست که دختر و پسر رو از هم انقدر جدا میکنن آدم احساس میکنه تو ۱۰۰ سال پیش زندگی میکنه  این بحثه خواهر برادری هست نه مثلا زناشویی که بگی مثلا مرد کار میکنه خب منم کاره خونه انجام بدم این بحثش کاملا جداست .

یا مثلا ادامو در میارن میخندن مثلا یکی از برادرام تمام وسایلش مارکه و خونه هم تو بهترین نقطه داره چون کار میکنه ولی من کار نمیکنم هیچ کدوم از این هارو هم ندارم ولی با این حال نمیتونه هیچ چیزی دسته من ببینه حتی اگه ارزشش خیلی پایین باشه یعنی تا این حد که اگه من یه چیزی بخورم اونم میاد نگاه میکنه همون لحظه همون چیزو میخوره و خیلی حسوده .

برادرام از من بزرگ ترن و واقعا دارن دیونم میکنن . چیکار کنم خیلی احساس ضعیف بودن میکنم و هیچ اعتماد به نفسی ندارم 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه)

سال کنکورم بدترین سال عمرم شده

سلام
پسرم و هجده سالمه ، پدرم فوت کرده و با داداشم و مادرم زندگی میکنم . مشکلم اینه که من به اصطلاح کنکور دارم ولی داداشم اعصاب واسم نذاشته . سر کوچیکترین مسئله با خودم یا مادرم بحث میکنه ، خودم به درک ولی خیلی رو اینکه با مادرم با داد حرف بزنه حساسم . یعنی آتیش میگیرم نمیتونم تحمل کنم و بحثی پیش میاد .
در ضمن داداشم سه سال از خودم بزرگتره یعنی بیست و یک سالشه ولی چون همش با چهار سال پنج سال بزرگتر از خودش گشته فکر میکنه خیلی ازم بزرگتره . جوری میشم که وقتی پا درسام نشستم با صدای دادش اعصابم خورد میشه تا میتونم مشت میکوبم تو دیوار تا یکم آروم شم چون واقعا بد دهنه و فکر میکنه عقل کل هست . سال کنکورم بدترین سال عمرم شده .
نمیدونم چی بهش بگم از این رفتاراش دست بر داره خدا شاهده همیشه احترامش رو داشتم ولی از یه جایی به بعد اصلا نمیشه تحملش کرد . بدیش اینجاست تو اجتماع و بیرون صدو هشتاد درجه رفتارش عوض میشه و خوش اخلاق میشه جوری که اصلا ردی از کسی که تو خونه بوده نیست . خودمم جدیدا نفس تنگی گرفتم به خاطر یکم مشکل اعصابی که داشتم .
با این وجود که داد میزنه مادرم باز سعی میکنه چیزی بهش نگه و من نمیدونم واسه اینکه مادرم دیگه صدای داد اینو نشنوه باید چیکار کنم ؟
بخدا موقع عید یا هر چی بشه خودم سعی میکنم هیچ چیزی نخرم اون بهترین چیزا رو بخره ولی آخر سر هم منت میزاره و دو قورتو نیمشم باقیه تازه سرکار هم نمیره مدرک الکی گرفته همش هم تو خونس و خیلیم تو فکر پوله و امید داره از آسمون واسش بباره نه با تلاش . 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه)

نقش ظاهر زن در علاقمند شدن شوهر به او

سلام دوستان
وقتتون بخیر
من یک دختر 20 ساله هستم. چند وقتی است که نامزد کرده ام. من می دانم که یک زن وظیفه دارد به خودش برسد. من هم آنچه در توان دارم برای همسرم انجام می دهم.
حالا دغدغه ی من اینجاست که این اقایونی که همسرشان را دوست ندارند یا از ظاهر همسرشان خوششان نمی آید آیا واقعا از ظاهر فرد خوششان نمی آید یا از شلخته بودن همسرشان؟
هیچ کس دندان های زرد را دوست ندارد. هیچ کس موهای ژولیده را دوست ندارد. هیچ کس بوی عرق را دوست ندارد. هیچ کس بدن پر از مویی که مویش اصلاح نشده باشد را دوست ندارد. هیچ کس لباس کثیف و نا زیبا را دوست ندارد.
من می خواهم بدانم مردانی که می گویند ظاهر همسرشان را دوست ندارند واقعا ظاهرش را دوست ندارند یا تنبلی اش را؟؟
آیا اگر همسر شما ابروانش را مدام تمیز و خوش حالت نگاه دارد و موهایش را شاداب و براق و پرپشت و تمیز نگاه دارد و آن ها را به رنگ دلخواه در بیاورد باز هم گله ای هست؟
آیا اگر همسرتان چشم هایش را تمیز نگاه دارد و مراقب باشد تا سفیدی اش زرد و قرمز نشود و چشم هایش را با آرایش برایتان بیاراید باز هم گله ای هست؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

دختر مورد علاقم حاضر نیست رابطه مون رو علنی و رسمی کنیم

سلام وقت همگی به خیر
حدود 9 ماهه به واسطه یکی از اطرافیان با دختر خانمی آشنا شدم البته رابطه در حد ماهی یه بار هم و دیدن بود بدون حتی تلفنی حرف زدن، گاهی اوقات پیام از طریق تلگرام . دلیل خانم هم برنامه ریزی برای رفتن به خارج از کشور و مشغله کاری در این زمینه بود که مثلا : شش ماه دیگه معلوم میشه اگه نرفتم چشم بیشتر  با هم هستیم و بیشتر آشنا میشیم  و اگه رفتم خارج وابسته هم دیگه نشده باشیم و اذیت نشیم . گفتیم باشه قبول مشکلی نیست.
بعد از این مدت میگه نمیتونم برم هم کارم درست نشده هم پشیمون شدم اما بازم حاضر نیست رابطه علنی بشه یعنی حاضر نیست هیچ کدوم از خانوادهای دو طرف از این رابطه اطلاع داشته باشن . رابطه هم شده در حد هفته ای یه بار ملاقات حضوری .
شاید توی جامعه ما از لحاظ عرفی این خانمه که همیشه میخواد رابطه رسمی و بشه از پنهان کاری بدش میاد اما توی این مورد من ، این خانمه که مخفی کاری رو دوست داره و کسی نفهمه و  رسمی شدن این رابطه و خاستگاری رسمی رو انداخته دو ماه دیگه دلیلشم اینه که مشکل خانوادگی داره که نمیتونه بگه وقتی میپرسم مشکل چیه عصبانی میشه .
میگه بیشتر آشنا بشیم حرف منم اینه که رابطه پنهایی و یواشکی مگه میشه آدم شناخت پیدا کنه؟ بدون وجود خانواه ها و بررسی سلایق خانواده ها شناخت بدست بیاد؟ یا نه داره من و با چند نفر دیگه سبک و سنگین میکنه؟ یا دلش دنبال کسی دیگه است میخواد از اون مطمن بشه .
با تشکر از دوستان

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
رفتارشناسی دختران برای ازدواج (۶۰۴ مطلب مشابه)

به جایی رسیدم که دیگه دارم حس می کنم خدایی نیست

سلام

من یه دختر 20 سالم ... یه دختری که اومده تا شاید کمی درد و دل کردناش ارومش کنه ... .
من یه دختریم که خستم از اسلام از دین از چادر از هر چیزی که به امسال اینا مربوط بشه... . بدون شک هر روز دارم به خودکشی فکر می کنم ... بابام یه ادم دیکتاتور و بی اخلاقه که هر چی می گه انتظار چشم شنیدن داره ... خستم از زندگیم ... به پوچی رسیدم... .

نه می تونم برم مشاوره نه تفریحی میذاره برم تا کمی از محیط سر سخت خونه دور باشم تا کمی  اروم بشم... بخدا کم اوردم از این همه سختی و و تحت فشار بودن برای همه چیز ... به قران دیگه نمی تونم ...

تو رو قرآن شما بگین چیکار کنم با این زندگی که از بچگی همش عقده شده برام چیکار کنم ؟! با این زندگی که صبحش با فحش شروع می شه و شبش با گریه تموم می شه چیکار کنم ؟!

با پدری که اهل درک کردن نیس چیکار کنم که دارم طاقتم تموم می شه دیگه ! با مادری که از اول مظلومانه سوخته و ساخته با این زندگی نکبت چیکار کنم؟! من چیکار کنم که دیگه دارم به مرز انفجار میرسمو نمیدونم چیکار کنم؟! من کجای زندگیم اشتباه کردم که باید اینقدر عذاب روحی بکشم اول جونی... من به کی بد کردم که خدا یه زندگی اروم جلوی پاهام نمیذاره ... بخدا کم اوردم توی این راه نمی تونم ... دارم به راهای بد کشیده می شم بخدا ، دارم به پوچی میرسم ...

به جایی رسیدم که دیگه دارم حس می کنم خدایی نیست ... شما بگین من چیکار کنم با این همه حس پوچی و فشار روحی ... خسته شدم از بس خودمو محکم نشون دادم ولی توی خودم شکستم و دم نزدم ...

خسته شدم از بس لبخند زدم ولی از سر رسوا نشدن بود تا مبادا کسی بفهمه چقدر توی دلم غوغاست... خستم از این محکم بودنا که داره نابودم می کنه...

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه)