سلام
۲۱ سالمه ولی کسی رو ندارم، سه ماه تابستون توی یک اتاق سه در چهار گذشت مثل همیشه، گاهی که تنهایی خیلی اذیت میکرد به طرف گوشی میرفتم تا شماره کسی رو بگیرم و از یک نفر بپرسم حالت چطوره ولی صفحه مخاطبین خالیه خالی بود به جز اسم چند استاد و پدر و مادرم اسم هیچکس نبود.
به فکر افتادم اینستاگرام نصب کنم و نصب کردم و دو روز به صفحهای که دو عدد صفر اون جا خودنمایی میکرد نگاه کردم و یادم افتاد من باز هم کسی رو ندارم که بخواد منو دنبال کنه
گاهی با برادر کوچیکم که دو سالشه حرف میزدم و اون با تعجب به اشک های من نگاه میکرد و گاهی به طرف پدر و مادرم میرفتم که هر کدوم اون قدر درگیر بودن که متوجه نمیشدن من چی گفتم، به فامیلها فکر کردم و یادم اومد اون ها کیلومترها با ما فاصله دارند، به سمت کتابها رفتم خوندم و خوندم و ... نشد.
توی اینستاگرام برای یکی از سلبریتی های معروف و پر طرفدار خارجی فن پیج زدم کسی بود که به غیر خودم همه دوسش داشتن، وقتی این کار رو کردم خیلیها بودن که باهام حرف بزنن من براشون از فروش و چارتهای آهنگ ها بگم همه شون بچههای چهارده یا پونزده ساله بودن امّا فرقی نداشت مهم این بود که کسی هست که من بعد مدت زیادی بتونم حرف بزنم کم آدمهای سن بالاتری تا مرز سی سال پیج منو فالو کردن اون ها از اون سلبریتی تعریف میکردن و من از کار خودم ذوق میکردم.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه) خودسازی در پسران (۲۳۱ مطلب مشابه)