خانواده برتر

باسلام به دوستان خوب و مهربون

من 18 سالگی کنکور شرکت کردم ولی پزشکی قبول نشدم باز شرکت کردم این بار پرستاری قبول شدم ولی نرفتم ( به همین خاطر تحت تحریم شدید خانواده قرار گرفتم و حرف های زیادی شنیدم بماند)

20 سالگی سربازی رفتم و با افتخار تمام 24 ماه خدمت کردم و 22 ساله شدم رقتم طب سنتی و طب اسلامی رو با هم خوندم ( مرض دکتر شدن داشتم مدرن نشد خو سنتی ) وام خود اشتغالی گرفتم و عطاری زدم

خدا رو شکر درامد خوبی دارم و راضیم خدا هم روزیمم رو میرسونه غم ندارم دستمم خدا رو شکر پیش بابام دراز نیست

من به دو دلیل به دانشگاه نرفتم

1: دوست نداشتم دستمو پیش بابام دراز کنم  حس گدایی بهم دست میداد  جوری پول میداد که انگار داره به گدا پول میده منم عصبانی شدم و رفتم دفترچه سربازی رو گرفتم  و فرستادم از نیازم به پولش داشت سوء استفاده میکرد

من کلا از پول گرفتن و قرض کردن متنفرم دوست داشتم خودم درامد داشته باشم خدا رو شکر خداهم کمکم کرد

2:خودمو میشناختم اگه میرفتم دانشگاه از راه به در میشدم  ( هر کی تو خانواده ما بره دانشگاه یه ماشین 405 و اخرین مدل گوشی رو واسش میگیرن )

3:دوست نداشتم اون ارمشی رو که بعد از توبه کردن  بهم دست داده بود از دست بدم اون حالت واسم از همه چی مهم بود

4: نیاز عاطفی جنسی داشت دیونم میکرد هر دو بلوغ همزمان بهم دست داد اگه میخواستم دنبال درس خوندن برم باید چند سال عذاب  ( به معنای واقعی ) میکشیدم از طرفی هم وسایل گناه ( ماشین و گوشی و غیره ) جور بود ولی عذاب وجدان نمیذاشت

این دانشگاه نرفتن از منی که چاق و تنبل بودم یه ورزشکار و متکی به نفس بار اورد . الان وقتی به پشت سر نگاه میکنم راضیم که به دانشگاه نرفتم و شکی هم ندارم .

خدا سر راه من افرادی رو قرار داد تا منو به خودش نزدیک تر کنه . چند تا استاد اخلاق خوب پیدا کردم و از لحاظ اخلاقی پیشرفت خوبی داشتم و نگاهم به زندگی 180 درجه تغییر کرد .

الان دنبال یه منبع درامد دومی هم هستم که تاسیس یه شرکت تولید مایعات گیاهیه ( بیشتر توضیح نمیدم مثل یه رازه که دارم  واسش برنامه ریزی میکنم اگه جور بشه میلیونر میشم و به همه چیزهایی که به خاطر دانشگاه نرفتنم از دست دادم خودم بی منت به دست میارم )

اگه این شرکت بزنم فورا ازدواج میکنم چون از درامدش مطمئنم . در ثانی وقتی دستم تو جیب خودم باشه میتونم سنت های چرت ازدواج شهرمون رو بشکنم .

این سنت ها رو تو این پست گذاشتم //khbartar.blog.ir/post/5868

از این سایت هم ممنونم که از لحاظ اطلاعات جنسی خیلی بهم کمک کرد و تونستم ظرافت ها و رفتارها و خیلی چیزا در رابطه با جنس مخالف بفهمم و حدودا کامل بشم

و به یه چیز خیلی قائلم و اون اینکه دختر نباید دانشگاه بره مگر دانشگاه فرهنگیان و ارایشگری و غیره . که کاملا با زن ها سرو کار داشته باشه . دانشگاه محیطش فاسده .

شامل اساتید غرب زده و مبلغ غرب

اساتیدی که به غرب زدگی مبتلا هستند چطور میخوان ادم تربیت کنن

اساتیدی رو میشناسم که از خدا و پیامبر و دین و بخصوص اخلاق بهره ای نبرده

این اساتید فقط پول رو مایع خوشبختی میدونن و خودشون هم به فکر پولن

اساتیدی که به دختر جماعت نمره میده و به پسر جماعت نه

اساتیدی رو میشناسم فقط برای این که دختره اویزونش بشه واسه نمره به دختره نمره قبولی نمیدادن

اساتیدی که از روابط ازاد دختر و پسر حرف میزنن و از بدبختی های اروپا نمیگن از بی بندوباری هاش

و همچنان فکر میکنیم هر کس مدرک بالای علمی داشته باشه حتما انسان فهمیده ایه . کمی با چشم باز به زندگی این اساتید نگاه کنیم و بینیم ایا چیزی به نام معنویات تو زندگیشون معنا داره

نمیگم همشون این جورین دیدم اساتیدی رو که خوبن و اکثرا مثل موارد بالا هستن . اگه شما به خاطر خدا نرین دانشگاه مطمئن باشین خدا جبران میکنه به بهترین وجه شاید اون دنیا ولی حتما میکنه

من الان بزرگترین دقدقه زندگیم پیدا کردن یه دختر خوب و پاکه و قیافش هم متوسط باشه . (زن خوشگل نگه داشتن کار ما نیس خیلی سخته ) . دختر خوشگل دانشگاه بره میشه زن خوشگل والا.....

یه جا یه جمله ی خیلی جالب که وضعیت جامعه رو به اطلاع میرسوند نوشته شده بود :

ز گهواره تا گور دانش بجوی که دیگر نیست خبری از شوی . شما دخترا باچه تدبیری میرین دانشگاه اصلا واسه چی دانشگاه میرین؟ . پسرا شما وقتی میدونین بازار کار واسه شغلتون نیس واسه چی میرین دانشگاه؟ نگاه شما به دانشگاه چیه واقعا؟

اگه وقتی دیپلم دارین خوستگار خوب داشته باشین دانشگاه میرین؟ آیا حاضرین به خاطر شوهرتون دانشگاه نرین؟

چرا دخترا/پسرا بعد از دانشگاه رفتن این همه فرق میکنن؟

مرتبط با نوع رفتار دختران در دانشگاه:

قبل از اینکه برم دانشگاه یه دختر خیلی سر به زیر و معتقدی بودم

لازمه یه کم راحت تر با پسران همکلاسیم برخورد کنم ؟

چگونه در حین سنگین بودن در دانشگاه زیبا باشیم؟

والدینم تا قبل از دانشگاه اجازه ندادند به هیچ اجتماعی وارد بشم

در دانشگاه همیشه در برابر پسران خیلی مغرورم

وارد دانشگاه که شدم چیزهای عجیبی دیدم

مثل بقیه دختران کلاس مون با پسرا راحت باشم؟

در کلاس های مختلط احساس امل بودن بهم دست میده

از جو محیط دانشگاه می ترسم

تصور من از محیط دانشگاه اون چیزی بود که در فیلم های خارجی دیده بودم

می خوام با همکلاسی های پسر ، رفتاری محترمانه داشته باشم

چطور پسر همکلاسیم رو نادیده بگیرم و به درسم برسم ؟

اعتماد بنفسم رو از وقتی وارد دانشگاه شدم پاک از دست دادم

من دختریم که چشم چرونم ؟

محدوده دوستی و آشنایی برای یه دختر دانشجو

در دانشگاه چه طوری باید با پسران رفتار کرد ؟

دوستی با پسرهای هم کلاسی افتخاره ؟

حدود رفتار اجتماعی یک دختر در دانشگاه و محیط کاری

جلوگیری از ایجاد صمیمیت با نامحرم ها در دانشگاه