بسم الله الرحمن الرحیم
من دو سه تا روایت را تبارکاً میخوانیم البته خیلی نمیخواهم روی این بحث بمانیم اما چون فضای روایات مهدوی را میخواهیم در اختیار دوستان قرار دهیم از امام صادق علیه السلام یک روایتی است که یَغیبُ عَنکُم شَخصُه و لا یَحِلّ لَکُم تَسمیته او شخصش از شما غائب میشود ولی جایز نیست که اسم او را ببرید اسم اصلیاش که هم نام پیغمبر اکرم است .
در یک توقیعی از خود امام زمان علیه السلام است که فرمود مَلعونٌ مَلعون مَن سَمّانی فِی مَحفل مِنَ النّاس اگر کسی من را به نام ببرد در یک محفلی و در جمعی از مردم .
در یک روایت دیگر از امام هادی علیه السلام که به یکی از اصحابش ابوهاشم جعفری فرمود لاتَرون شَخصُه و لا یَحِلّ لَکُم ذِکرُه باسمه شخصش را نمیبینید و برای شما جایز نیست که او را با اسم ذکر بکنید بعد ابوهاشم جعفری میگوید خب او را چطور بنامیم؟ امام هادی علیه السلام فرمود بگوید الحجة با آن القاب و اسامی دیگرش الحجة من آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم.
البته این یک بحث فقهی دارد که نمیخواهم واردش شوم هر کسی فتوای مرجع تقلیدش را ببیند بودهاند خیلی از فقهای من از جمله معمول فقهای این زمان که میگویند این حکم که حرمت نام حضرت را بردن یا حتی کراهت آن اسم اصلی حضرت را بردن مال زمان غیبت صغرا بوده است آن زمان چون خیلی روایت مال همان زمان است روایت مال اهل بیت است
شریعتی: روایت بر ناظر به همان غیبت صغرا است؟
حاج آقا عالی: بعضیها این طور برداشت کردهاند که آن زمان چون زمان خوف شدید بوده و باید حضرت شناسایی نمیشده است در زمان غیبت صغری که هنوز ارتباط برقرار بوده است این مال آن زمان است که به اسم نبرید .
ولی بعضیهای دیگر گفتهاند نه این حکم عام است ولی در هر حال احتیاطش این است که این همه اسامی و القاب حضرت دارند با این اسم اصلی ایشان را نام نبریم این یکی از مصادیق ادب و احترام نسبت به امام زمان است که ادب و احترام نسبت به اسم حضرت است
سومین مصداق ادب نسبت به امام زمان احترام کردن به منسوبین به امام زمان است آن افرادی که به گونهای منسوباند از خاندان حضرتاند
یعنی یا از جهت جسمی منسوب به حضرتاند یعنی سادات از خاندان اهل بیتاند و یا از جهت معنوی مثل علمای صالح و بزرگ و حتی مومنین که به گونهای منسوبین به حضرت هستند .
آن کسانی که از جهت جسمی به پیغمبر اکرم برسند و از خاندان اهل بیت هستند اینها یک ارتباط ویژهای دارند با امام زمان علیه السلام و یک ارتباط خونی به تعبیری دارند .
از سادات که هم اینها احترام خاص دارند و مومنین باید اینها را رعایت بکنند و هم آن کسانی که منسوب به حضرت هستند از جهت معنوی ولو از جهت جسمی نه علمای صالح و اهل عمل اینها شاگردان مکتب امام زمان و حوزهی امام زماناند و حتی مومنین شیعیان امام زمان علیه السلام اینهایی که منسوباند احترام به اینها گذاشتن احترام به آن بزرگشان است.
این یک چیز فطری است شما وقتی یک کسی را بزرگ بشمارید همان طور که عرض کردم متعلقین و منسوبینش را هم بزرگ میشمارید خدا را وقتی ما با عظمت میدانیم که میدانیم، کعبه را و پردهی کعبه هم برای ما میشود محترم آن شتری را هم که برای قربانی میبرند حدی که در قرآن دارد این جزء شعائر الهی است که قرآن میفرماید این را هم باید تعظیم کرد یعنی احترام گذاشت، چون منسوب شده به قربانی در راه خدا برای مسئلهی حج .
حالا شما نگاه بکنید پیغمبر اکرم که هدایت همهی ما تا قیامت مدیون زحمات این بزرگوار است شکی نیست یکی از مصادیق احترام به او این است که بچه هایش را نسل اولادش را دوست داشته باشد آدم و محترم بشمارد احترام گذاشتن به بچههای پیغمبر در واقع احترام گذاشتن به خود آن بزرگ است
شریعتی: در مناسبات عادی این خیلی روشن است در همین زندگی روزمره مان.
حاج آقا عالی: بله خیلی واضح است آن آیهی قرآن که در سورهی شورا است آیهی 23 سورهی شوری که پیغمبر به مردم بگو من از شما اجر نمیخواهم برای رسالتم مگر این که فقط ذوی القربای من را و آن کسانی که منسوب من هستند بچههای من هستند که دوست داشته باشید که در وهلهی اول معصومین اهل بیت اینها مورد نظر در این آیه هستند و بعد شمول آیه تمام بچههای پیغمبر را میگیرد .
پیغمبر اکرم فرمود کسی که بچههای من را اکرام بکند من را اکرام کرده است یک روایتی است خیلی زیباست از امام صادق علیه السلام است که از قول پیغمبر اکرم که پیغمبر فرمود من چهار دسته را روز قیامت شفاعت میکنم ولو این که گناهان زیادی هم داشته باشند
یک کسی کمک بدهد به بچههای من
دوم اگر سیدی در مذیقه بود در فشار بود در سختی بود کمک مالی به او بدهد
سوم آن کسی که بچههای من را با دل و با عمل دوست داشته باشد عملاً و قلباً دوست داشته باشد
چهارم آن کسی که حاجات بچههای من را برآورده بکند
آن موقعی که تحت فشارند تحت فرار هستند به خصوص در دورههای قبلی به قدری از سادات و علویین را میکشتند در لای دیوارها و جرز دیوارها میگذاشتند در زمان بنی العباس و بنی امیه عجیب بود که اگر این توصیههای پیغمبر نبود که شاید هیچ کدام از نسل پیغمبر باقی نمیماند .
پیغمبر اکرم میدانست که چه دورههایی خواهد آمد لذا اشارههای زیادی کرده اند، به حساب همین توصیهها بود امام صادق علیه السلام فرمود در قیامت که مردم در آن هول و تکانهای قیامت هستند ندایی میرسد که ساکت باشید .
پیغمبر اسلام صحبتی دارند پیغمبر بلند میشوند میفرماید که هر کسی که منتی بر من دارد یا خدمتی بر من کرده یا خیری بر من رسانده است بلند شود .
همه میگویند یا رسول الله ما چه منتی به شما داریم تمام منت و خیر را شما بر ما دارید میفرماید نه آن کسی که به بچههای من اکرام کرده منت بر من گذاشته است، آنها بلند شوند یک عده بلند میشوند خطاب میرسد که یا رسول الله هر جای بهشت را که میخواهی اینها را جا بدهد .
پیغمبر میفرماید که اینها را همسایهی خودم جایشان میدهم واقعاش همین است مرحوم مجلسی در جلد 96 بحار از شخصی به نام عبدالله بن مبارک که از صالحان کوفه بوده آن جا نقل کرده که این شخص عبدالله بن مبارک هر یکی دو سال یک مرتبه مکه میرفته شاید حدود چهل سال این روند زندگیاش بوده است آدم متمولی بوده است یک مرتبه باز برای این که میخواسته سفر مکه را تهیه ببیند شترانی را میخواهد بخرد که یک کاروانی را راه بیندازد به سمت مکه .
وقتی رفته بود در بازار شتر فروشها پول زیادی هم با خودش برده بود چشمش میفتد در خانمی که در زباله دان یک مرغابی مردهای را برداشته و پرش را دارد میکند این عبدالله بن مبارک میرود جلو میگوید مگر نمیدانی خوردن گوشت مردار حرام است آن زن گفت به آن چیزی که مربوط به شما نیست و نمیدانی در آن دخالت نکن ایشان باز اصرار میکند میگوید این مردار حیوان است حیوان مرده است، لاشه است، خوردنش جایز نیست .
او میگوید من از بچههای حضرت زهراء سلام الله علیها از علویین هستم چهار بچهی یتیم دارم پدرشان مدتی است از دنیا رفته است، سه چهار روز است هیچ غذایی نخوردیم بچههای من در حال مرگاند برای آن کسی که در حال مرگ است گوشت مردار خوردن جایز است حلال است در هنگام اضطرار است .
یک مرتبه زانوهای این عبدالله بن مبارک میلرزد میآید جلو میگوید خانم گوشهی چادرت را بگیر هر چه پول و سکهی طلا و به اصطلاح دینار بود میریزد در دامن او که مقدارش هم خیلی زیاد بود و میگوید اینها را خرج زندگیات کن و خودش برمی گردد .
آن سال هم حج نمیرود چون دیگر چیزی نداشته که حج برود وقتی که ایام حج تمام میشود و حاجیها میروند و بر میگردند عبدالله بن مبارک میرود برای دیدن بعضی از حاجیانی که همسایه هایش بودند به آنها قبول باش و زیارت قبول میگویند .
آنها هم به او میگویند زیارت شما هم قبول ما شما را فلان جا دیدیم یکی میگوید ما تو را فلان جا در آن موقف دیدیم تعجب میکرد یکی از آن شبها خواب دید پیغمبر اکرم را، پیغمبر اکرم فرمود که عبدالله تعجب نکن آن موقعی که تو آن کمک را به فرزند من دادی به بچهی من دادی من دعا کردم به درگاه خداوند متعال که پروردگار عالم فرشتهای را به صورت تو خلق بکند که تا قیامت هر سال برای تو حج انجام بدهد تا قیام قیامت .حالا خودت هم هر سال میخواهی مکه بروی میخواهی نروی ولی میخواهم بروم .
اهل بیت مدیون کسی نمیشوند اگر شما به یکی از بچههای پیغمبر اکرم و اهل بیت اکرام بکنید دهها برابر جبرانش میکنند البته وظیفهی مومنین احترام کردن به سادات است اما این معنایش این نیست که سادات خودشان یک احساس مصونیت در خودشان ببینند خودشان را مثلاً این طور ببینند نه هر کسی یک وظیفهای دارد، وظیفهشان این است که بیشتر مراقب باشند چون منسوب به حضرت هستند مسئولیت بیشتری دارند.
امام صادق علیه السلام به یکی از اصحابش فرمود کار خوب از هر کسی خوب است از تو که منسوب به ما هستی دو برابر خوب است و کار بد از هر کسی بد است و از تو که منسوب به ما هستی دو برابر بدی دارد.
قرآن راجع به زنان پیغمبر در سورهی احزاب میفرماید اگر یکی از شما همسران پیغمبر گناه آشکاری بکند دو برابر چوب میخورد چون حرمت او را از بین بردید بزنطی از اصحاب امام رضا علیه السلام بود میگوید ما در مجلس امام رضا علیه السلام نشسته بودیم حرف از سادات پیش آمد من به امام رضا علیه السلام عرض کردم که آن منحرفین از سادات آنها هم مثل بقیه هستند آنها هم چوب میخورند یا چون از سادات هستند نه؟
امام رضا علیه السلام فرمود خوبان از ما دو برابر اجر میبینند بدان از ما هم دو تا چوب میخورند دو برابر چوب میخورند چون یک حرمتی را شکستهاند از اهل بیت چون منسوب به اهل بیت هستند.
امام رضا علیه السلام یک برادری داشت معروف است در تاریخ به نام زید النار زید جهنمی آدم خوبی نبود آن زمانی که حضرت در خراسان بود امام رضا علیه السلام آمد وارد مسجد شد دید این گوشهی مسجد یک جمعی را جمع کرده معرکه گرفته میگوید ما سادات، ما بچههای پیغمبر، چنینایم چنانایم افتخار میکند امام رضا علیه السلام بلند به نوعی که همه صدا را شنیدند فرمود که زید حرفهای بقالهای کوفه تو را فریب ندهد خیال نکنی یک تافتهی جدا بافته هستی هر کسی عملش را باید در نظر بگیرد بعد امام رضا علیه السلام فرمود اگر قرار باشد که تو بدون عمل قربی پیش خدا داشته باشی پس از پدرت موسی بن جعفر بالاتری چون پدرت موسی بن جعفر با زحمت با عبادت با تهجد با سختی کشیدن قرب خدا را به دست آورد تو بدون سختی کشیدن میخواهی قرب به دست بیاوری پس تو بهتر از اویی این حرفها چه است؟ عمل باید داشته باشی.
خود سادات خود منسوبین به اهل بیت باید به این توجه داشته باشند اما در عین حال هر کس یک وظیفهای دارد، دیگران وظیفهشان احترام کردن است حتی پیغمبر اکرم فرمود بدان از سادات آنهایی که بد هم هستند به خاطر من درست است عملشان بد است حتی به آنها تذکر هم بدهید اما در عین حال ذاتشان خوب است به خاطر من احترام بگذارید عملشان را تذکر بدهید ولی محترمانه.
وظیفهی آنها هم خودشان را حفظ کردن است البته اگر یادتان باشد یک موقعی هم ما گفتیم سادات کسانی که از طریق مادر هم منسوب به پیغمبر باشند به اصطلاح ما میگوییم میر آنها هم جزء ساداتاند همین احترام را دارند منتهی از جهت احترام اما احکام فقهیاش جدا است یا شجرهی نامهی معتبری دارند یا مشهورند در بین فامیل و اطرافیان به سادات بودن این باید رعایت شود سیرهی بزرگان و علمای ما فوق العاده نسبت به سادات احترام میگذاشتند هر کس رسیده به جاهایی میگفتند با این رسیده مرحوم آیت الله شیخ نخودکی اصفهانی ایشان درآمدش را نصفش برای خانوادهاش بوده آن مقداری که تامین شوند نصفش را خرج سادات فقیر میکرده .
پسر ایشان که کتابی هم در خاطرات ایشان جمع آوری کرده میگوید پدرم با این که عبادت و ریاضت و زحمت خیلی زیاد داشت اما میگفت روح تمام این اعمال خدمت به بچههای پیغمبر و ذریهی حضرت زهراء سلام الله است، اگر آن خدمت به سادات نباشد اعمال بی روح است .
خودش میگفت من به هر چه رسیدم با سه چیز رسیدم نماز اول وقت رزق حلال خدمت به بچههای پیغمبر و سادات. رحمت خدا و رضوان خدا بر میرزا جواد آقای تهرانی باد من خدمت ایشان رسیده بودم یکی دو سال پیش مرحوم شدند فوق العاده بود ایشان، مرحوم میرزا جواد آقای تهرانی این بزرگوار نسبت به همه تواضع عجیبی داشت ولی نسبت به سادات چیز دیگری بود.
یکی از شاگردانش سر درس اشکال کرد ایشان جواب میداد اشکال جواب او قانع نمیشد صدای میرزا جواد آقای تهرانی یک مقدار بلند شد بعد که درس تمام شد گفت عزیز من بیا من دستت را ببوسم به شاگردش گفت. صدای من بر فرزند زهراء بلند شد. این یک چیز درسی و علمی بود. یکی از شاگردانش باز هم از سادات بود دنبال ایشان تا خانه سوال میکرد مسئله میپرسید حدود یکی دو ساعت ایشان را سر پا نگاه داشت تا دم در بعد آن آخرش خیلی شرمنده شد هی عذرخواهی میکرد که تو را به قرآن ببخشید حلالم بکنید آن قدر اذیت کردم گفت نه چیزی نیست من وظیفهام است .
شاگردش گفت اگر میشود یک چیزی از من بخواهید از شما انجام بدهم یک کمی شرمندگیام کم شود یک کاری برای شما کرده باشم میرزا جواد آقای تهرانی فرمودند اولاً من وظیفهام است ولی خب حالا که اصرار میکنی من یک کاری به تو میگویم انجام بده و آن این که در قیامت وقتی جواد را میخواهند ببرند به سمت جهنم تو برو پیش مادرت حضرت زهرا بگو مادر جان من دو ساعت در دنیا وقتش را گرفتم شما دستش را بگیر، شما شفاعتش بکن .
به هر چه رسیدهاند با این احترامها رسیدهاند یک مورد دیگری هم ادب نسبت به حضرت ولی عصر علیه السلام دارد که ما این را برای این که یک مقدار مفصل تر برسیم انشاء الله موکول میکنیم به جلسهی بعدی احترام و ادب نسبت به اوقات زمانها و مکانهایی که منسوب به حضرت است یعنی آن زمانهایی که یک نسبتی با حضرت دارد و در آن زمان نیمهی شعبان، جمعهها، دوشنبهها، پنج شنبهها، عید فطر، عید قربان، عید غدیر، عاشورا، عرفه در این زمانها آدم میتواند ارتباط بیشتری با حضرت برقرار بکند مکانهایی هم هست که به گونهای در آن مکانها حضرت دوست دارد آن جا یاد شود مثل مسجد سهله، مثل مسجد جمکران، مثل سرداب مقدس سامراء، اینها یک نکاتی اسراری هم دارد اگر فرصتی شد انشاء الله در جلسهی بعد مفصل تر میپردازیم که عجله در آن نکنیم.
" مباحث یادی از امام زمان عج الله - حجت الاسلام عالی - برنامه سمت خدا - http://samtekhoda.tv3.ir "
مرتبط با رعایت ادب در محضر امام زمان عج:
مصادیق ادب نسبت به وجود مقدس امام زمان عج الله (1)
مباحث مربوط به امام زمان (عج):
آیا در بین یاران خاص امام زمان علیه السلام، خانمها هم هستند ؟
توضیح ویژگی زنده بودن امام زمان عج الله
دلایل زنده بودن امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف
توضیح در مورد رحمت، رأفت و مهربانی گسترده امام زمان (ع) (1)
توضیح در مورد رحمت، رأفت و مهربانی گسترده امام زمان (ع) (2)
توضیح در مورد ویژگی غایب بودن امام زمان (ع)
دلایل غیبت امام زمان علیه السلام
راه های ارتباطی ما با امام زمان (ع) در عصر غیبت - (1)
راه های ارتباطی ما با امام زمان (ع) در عصر غیبت (2)
رابطهی امام حسین ( علیه السلام ) و امام عصر ( علیهالسلام )
بررسی عدالت گستری امام عصر(عج) (1)
وظایف فردی منتظران در عصر غیبت امام زمان عج الله
در محضر امام زمان عج الله بی ادبی نکنیم
وظایف منتظران – ادب زمان و مکان (1)
تجدید عهد روزانه با امام زمان علیه السلام (1)
چرا امام زمان عج الله به داد فقیران و گرفتاران نمی رسد ؟!
تبعیت از جانشینان امام زمان عج الله (1)
علائم ظهور و وظیفه منتظران (1)
← مباحث یادی از امام زمان (عج) (۴۶ مطلب مشابه)
- ۱۳۴۲ بازدید توسط ۹۷۶ نفر
- دوشنبه ۳۰ شهریور ۹۴ - ۱۲:۰۰