خانواده برتر

فقط باید تو جمعی رفت که باهاشون راحت تری اگه شخصیتت متفاوته با اکثریت برای مدتی تنهایی هست اما همیشی نیس همرنگ این جور جماعت شدن یعنی وارد شدن تو کشتی مرگ و بدبختی

سلام به همه 

گاهی دلمون برای شخص و یا اشخاصی میسوزه و راهنماییتون میکنیم.

پذیرفت،بسیار خوبه و سود کرده.

نپذیرفت هم خودش چوبشو می خوره.

حالا اگر نپذیرفت و از بستگان بود،سعی میکنیم بیشتر و بهتر توضیح بدیم و در آخر بعد کلی تلاشوقتی دیدیم نمی خواد قبول کنه(نمی خواد) کنار میکشیم تاتجربه کنه.(به خاطر دلسوزی)

حالا اگر طرف غریبه هست ونخواد بپذیره و در جهت تحقیر یا تمسخر در اومد،حتی کلمه ای به زبون نیاز چون حیف انرژی بیشتر هست که هدر بدی.

مثلاً همین جا، هر جا دیدی بی معنی و کور کورانه جلوت در اومدن واقعا نخواستن بفهمن، حتی انگشتت رو برای توضیح بیشتر،خسته نکن.خیلی راحت بکش کنار تا تجربه کنه.

سلام .

  اگه امکان حرف زدن نیست بگو بله حق با شماست .

 ولی اگر  شهامت داری حرفت بزن و از حرفت دفاع کن ولی انتظار  رفتار خوب بعد از آن حرف ها نداشته باش .

سلام
خدمت برادربزرگوارسبحان۸۳
بنده جسارت نمیکنم محضرشما ،لطفانصیحت، تلقی نفرمایید.خواهرانه عرض میکنم؛
این دودلی ها،این سبک وسنگین کردن ها،یعنی شماراه خودتون روپیداکردید.امابعضی رفتارهاومنش هاباعث تردیدتون شده .
برادرم،گاهی منش نادرست اطرافیان مثل وزنه اضافی ذهنی، اجازه رهاشدن بهمون نمیده، اگراطمینان قلبی داریدازباورهاتون پس ثابت قدم باشید.
انزواودوری ازجمع هافقط شماروازواقعیت های درونی خودتون بی خبرخواهدکرد.همه مامثل یک زنجیربزرگ به هم اتصال داریم.مجبوریم به بودن درجمع هاونمیشه منفصل باشیم ازاین زنجیره ی هزارویک رنگ انسانی.
آدم های اطرافتون نقص های شماروبه دردناک ترین شکل ممکن بازگوخواهندکرد،بدترین رفتارهاروخواهیددید،افکارتون موردتمسخرقرارخواهدگرفت. اماشماایمان داریدبه آن چه بیان میکنید،ومیدونیدباورهاتون ازخباثت وحسدمبراهست.وفقط نیت اصلاح وکمک دارید.
نمیشه که همیشه همرنگ جماعت بودوخوش آیندهمه انسان ها.
کنارافرادهم فکربودن فقط شمارودرحالت سکون قرارمیده.
اگراشتیاق داریدبه افق های بالاتری ازسطح موجود،برسیدمعاشرت کنید.

هرآدمی باهرنظری، آینه تمام نمای خلقت خداونده.

بدیاخوب فرقی نداره همه ماانسان هایک ویژگی برجسته داریم که قطره ای است ازهزاران هزارویژگی خداوند.گاهی تونستیم این ویژگی ورسالت پنهان رو،درونمون کشف کنیم وپرورش بدیم،گاهی هم ناموفق بودیم.
اگرمحبوبیت ومقبولیت میخواید،درجهت خدمت به انسان ها؛اون ویژگی مثبت خدادادی رودرانسان هاپیداکنین.واون هاروباهمون صفت خوب موردسنجش قراربدید وبهشون احترام بذارید.
برای همه خیربخوایدوهرآدمی روبالاترازخودتون بدونید.
درکنارش عاشق موهبت های وجودی خودتون هم باشید.
تاثیرات مثبتش روخواهیددید،هیچ عملی باسیاست واحتیاط به دل نمیشینه.
دل نشین ترین آدم ها،به صدای قلبشون گوش میدن وگرنه ذهن که همیشه لرزان وترسان عمل میکنه.وهرقدم روبه پیشرفت روباهزاراحتیاط واماواگربرای مامتظاهرمیکنه.
عاشق خدابودن کارآسانی هست فقط کافی بزرگی ورحمت خدارومتوجه باشیم وچه آسون دل درگروخدامیبازیم.
اماعاشق بنده ناکامل وسراسرغرورخداچندان کارآسانی نیست مضافاکه بایدآداب دان هم باشید.واون هاروچون عزیزدل اکرام کنین.
ولی راه بزرگ شدن روح تون همین.
دریاواراباشیداجازه ندیدحرفی ازکسی باعث تلاطم وجودتون بشه.
اگردوست داشتیدکتاب ملت عشق رومطالعه کنید،زندگی نامه عارف شمس تبریزی دردونسخه ترکی وفارسی.
شمس هم توسط هیچ کس درک نشداماهیچوقت متوقف نشدعاشق همه بودوهیچوقت خودش روبالاتروحتی برابرباکسی ندید.

موفق باشید.چوخ یاشاتورک اوغلی

لازم نیست با بقیه بحث کنید.نظرتون و طرز فکرتون به خودتون مربوطه(مگر اینکه واقعا روی زندگی یکی دیگه تاثیر بذاره.نمیتونم درست منظورم رو بگم)

شاید خیلی‌ها وقتی که ممکن باشه مسخره یا تحقیر بشن،نظر واقعیشون رو پنهان کنن.

کسی رو میشناسم که خیلی وقتا میترسه نظرشو بگه،چون ممکنه اشتباه باشه و بقیه مسخرش کنن.

به آقا سبحان دوست داشتنی

سلام. سوال خوبی بود اما شاید من نتونم جواب خیلی جامع و کاربردی‌ای بدم ولی برات مینویسم. 

یه چیز رو در نظر داشته باش که تو این حدود سن و حتی بزرگتر، آدم یه مقداری غرور خاص و اینکه خیلی میفهمم، شاید براش بوجود بیاد. اما بطور کلی شما اون جمع رو اولاً به دید دوستانه نگاه کن و بابت حرفات گارد نگیر و همینطور قرار نیست دیگران رو قانع کنی. شما قراره اگه صلاح دونستی نظرتو بگی، حالا اون نظر یا عقیده میتونه درست باشه یا نادرست. 

بعدم شما باید ببینی چقدر اون نظراتت درسته و چیزی که بهت کمک میکنه مطالعه کتابهای خوب و همینطور منابع درستی که تو نت هست. از طرفی شاید اصلا طرف مقابلت ظرفیت اینو نداشته باشه که هر چیزی رو بهش بگی. الان من نظرم تو یسری مسائل اساسی با چند تا از دوستای صمیمیم متفاوته. اما خیلی وارد اون مسائل نمیشیم، یا اگرم یوقت حرفی پیش بیاد فقط نظرامونو میگیم. دیگه این میمونه به برداشتهای دو طرف که ببینیم آیا میتونیم بپذیریم یا نه. 

طرز فکرِ درست و اندیشه‌ی درست مهمه، اونم نه از هر منبعی بلکه منابع درست و البته حتی میتونه بخشی از اون منابع نیز صحیح نباشه.

یادمه یه بار مسافر بودم، کنارم یه خانمی نشسته بود که جزوه شرکتهای گلدکوییست دستش بود. تو بخشی از جزوه‌ش نوشته بود به حرف آدمهای منفی گوش ندید و راهی رو که انتخاب کردین برین. طوری مُخ رو شستشو میدادن که حتی اگه یه آدمِ آگاهم بخواد به طرف بگه بابا لااقل مراقب باش، میگه اینم جزو همون نفرات منفیه. 

مطلب بعدی اینکه خوبه هر آدم هرچند وقت یکبار بشینه به عقایدش فکر کنه و ببینه واقعا این تفکر و عقایدی که دارم درسته یا نه، که اگه حتی بخشی از اون تفکر اشتباه بود، بتونه اونو تغییر بده. 

نفر بوده که مثلا مسلمان بوده یدفعه برگشته گفته من به سمت مسیحیت گرایش پیدا کردم، گفتم خوب مگه مسلمونها عیسی رو قبول ندارن که تو حالا حتما باید اینطوری شخم میزدی مغزتو. 

همچنین در نظر داشته باش که هر حرف یا هر نوشته‌ و کتابی حتما درست نیست. بزار یه مثال بزنم

بخشی از کتاب بادبادک باز از خالد حسینی👇 

گفت : 

خیلی می ترسم و من گفتم چرا؟ 

و او گفت : چون از ته دل خوشحالم دکتر رسول!

خوشحالی این شکلی وحشتناک است. 

ازش پرسیدم چرا؟ 

و او گفت : وقتی دست سرنوشت بخواهد چیزی را از تو بگیرد ، می‌گذارد این طور خوشحال باشی.. 

خوب این تفکر تماماً اشتباس. حالا در نظر بگیر کسی اینو قبول کنه و بهش عقیده داشته باشه. 

سعی کردم تورو به یه چالشی بندازم که اگه خواستی تفکری داشته باشی بر مبنای درست باشه. هرچند که ایرادیم نیست که الان چیزی رو بهش باور داشته باشی و بعدا بفهمی اشتباه بوده. یعنی اینطور نباشه بخوای دچار وسواس بشی که حتما یه آدم بدون اشتباه و نقص باشی. ما بسمت تکامل پیش میریم.

در کنار همه اینها، دوست خوبم سعی کن از لحظه‌های زندگیتم لذت ببری 

طبق معمول نظر شخصی و شاید اشتباه

سلام 

جایی که افراد اهل گفت‌وگو و بحث محترمانه هستن، بحث کنید، 

جایی که افراد، شما رو مورد تمسخر قرار میدن، بی تفاوت و خنثی باشید، 

چون بعضی افراد قصدشون از بحث کردن، قانع شدن و به نتیجه رسیدن نیست، وقتی توی بحث، کم بیارن، شروع به تمسخر می‌کنند. 

گاهی اگه سکوت و بیان نکردن نظرتون، ضرری رو متوجه خودتون نمی کنه، سکوت کنید، 

اما وقتی، سکوت به ضررتون تموم میشه، یا باعث میشه، خلاف عقایدتون رفتار کنید، نظرتون رو اعلام کنید، 

گاهی تو بعضی جمع ها افرادی هستن که مثل ما فکر میکنن و اونا هم سکوت کردن، وقتی ما نظرمون رو میگیم، اونا هم جرات اعلام نظر مخالف رو پیدا می کنن. 

سلام ممنونم از همگی

یه جاهایی مجبوری به نظر گفتن مثال میگم:

نظر سنجی شده یا نظرم رو میپرسن

میبینم اگر حرفم رو نگم یا به من آسیب میرسه یا به دیگری مثلا خیلی ها فکر میکنن که اگر به دانشگاه برن دیگه چرخ زندگی شون تا اخر عمر براشون میچرخه فامیل داریم رتبه ۳ کنکور الان هم فارغ التحصیل از شریف و بی کار

 یا مثلا من اگه یه حرفی رو بگم اون اعتنا قائل نمیشه و آخرش میرسه به حرف من .

اگر بخوام که دور از آدم های مخالفم باشم باید برم تنهایی کوهستان زندگی کنم چون عده خیلی کثیری هستن و سوا کردن ادم هایی مثل خودم خیلی سخته چون مثلا شاید ۳ یا ۴ نفر تو هر صد نفر باشه اما اگر بنا به دوری باشه بهتر هست با اون ادم های غیر منطقی مخالف خودم دور باشم تا ادم های منطقی مخالف خودم .

پس اینکه حرفی رو نگم بنظرم راه حل خوبی نیست

به بیدار بیدار

واضح تر بگید

به هواخواه تو ام ساغولاسیز

از "هرآدمی با هر نظری آئینه تمام نما خداوند هست " به بعد رو متوجه نشدم. راستش

ان شاء الله کمی بعد جوابگو محبت کاربران خواهم بود. 

یه مسله دیگه هم این هست که من نه ادم تو داری هستم نه دوست دارم اینطوری باشم اما گاهی وقتا شرایط مجبور میکنه به تو دار بودن و منزوی بودن

سلام مجدد.

ببخشیدشایدبنده نتونستم حق مطلب روبرسونم.

عرض کردم خدابه همه ماانسان هایه ویژگی خوب عطاکرده.

شمابرای اینکه نرنجیدازحرف آدم هاسعی کنین اون ویژگی مثبت روببینی مثلاکسی شماروتحقیرکردولی ادم راستگویی هست شماراستگوبودنشوببین نه مسخره کردن و،فایده اش این که کمترمیرنجی.

نیمه پرلیوان وببینیداون موقع معاشرت باآدم هاهم براتون قابل تحمل ترمیشه.

به جای شخصیت بدطرف باطن خوبش روکشف کردین.وبجای رنجیدن حرفش رونوعی دلسوزی تلقی میکنین.

سعی کردم خلاصه ترین صورت ممکن بیان کنم.

عذرخواهی میکنم اگرگنگ بودبراتون.

بلاخره توی همه ی موارد که با بقیه فاز مخالف نداری.

بیشتر مردم توی مذهب و سیاست و اینجور چیزا اختلاف نظر دارن. بهتر هم هست که کلا در اون موردا حرف نزنیم

یعنی چی که بعضی نادیده میگیرن؟ این از بزرگواری و لطفشونه که دخالت شما در زندگیشون رو نادیده میگیرن و برخورد تندی نمیکنن. حق با جمعه نه با یه شخصیت بسته و دیکتاتور

من خودم شخصا کل کل کردن انرژیمو میگیره و درضمن ادمیم که نمیتونم بدون فکر همون موقع حاضر جوابی کنم و بعضی وقتام که بدون فکر یه حرفی میزنم و بحثی میشه به شدت عذاب وجدان میگیرم و وسواس فکری دچار میشم. ترجیح میدم سکوت کنم و نظرات ارزشمنمو با هر کسی در میون نمیزارم. 

باز یاده یه خاطره افتادم خخخخ من کلن تا قبل از دانشگاه زیاد اهله کل کل کردن بودم، یادمه سرکلاس سره یه مسله اعتقادی با دوستم بحثم شد، که متاسفانه اون یه توهینی به اماما کرد، که متاسفانه چن سال بعد  شنیدم به دلیل نامعلومی قدرت تکلمشو از دست داد، و بعدش به من پیام داد و خیلی پشمون بود، به نظرم اگرم میخای بحثی کنی سعی کن خیلی منطقی و خونسرد و با هدفه رضایت خدا اینکارو کنی نه اینکه حالا طرف میدونی تغییر نمیکنه و احتمال میدی توهینی بشه، سریع بحثو خاتمه بدی

سلام وقت بخیر

 اگر حوصله بحث کردن به چالش کشیدن خودتون و طرف مقابلتان ندارید  و یا نه ممکنه که دیدگاه طرف مقابل تغییر کنه   سکوت کنید  و بگویید  و یا کلمه حق باشماست .

 ولی اگر حوصله دارید و  دوست دارید اعتقاد   دانستی هاتون به چالش بکشید و طرف مقابل هم دید گاهش تغییر نکنه  بحث کنید.

 بعضی  مکان ها هم به نظرم باید بدون حرف ترک کرد .

 بعضی مکان ها را هم باید حرفت بزنی و بعد مکان  ترک کنی .

 درمورد نظر گفتن ، اگر حوصله دارید نظر واقعی‌تان بگویید ولی اگر حوصله ندارید نظری که شنونده میخواهد بشنوه را بگو.( در بیشتر مواقع به کسی که سوال می پرسه واقعیت  می گم که شنونده ناراحت می شود ، حتی مورد داشتیم به قهر رسیده ، ولی در آخر بهمون حرفی که همون اول گفتم رسیدند )

 در آخر اگر می‌خواهید منزوی نباشید  و همه دوستتان  داشته باشند با سیاست جلو بروید ولی اگر وجدان براتون مهمه واقعیت بگویید .

از همه تون ممنونم که توجه داشتید متاسفانه از افرادی که گفتم هم در همین نظرات پیداست که حرف من رو نخونده و نظر نوشته و من رو پیش داوری که اصلا حرفی از دخالت یا اینکه حق با کیه نیست عنوان مطلب موضوع رو مشخص کرده

به پایدار ۲۰۰۰

نظرتون رو قبول دارم  و اونجایی که گفتید بعد از مدتی عقایدم رو مرور کنم ببینم درسته یا نه  دوست داشتم اما مشکلی که هست اینکه بعضی عقاید در دراز مدت ثمر میده مثلا مبحث دانشگاه رفتن:

۱ بعضی ها به واسطه دانشگاه رفتن موقعیت فعلی شون رو دارن یعنی دانشگاه شده براشون سکوی پرتاب و اگر دانشگاه نمی رفتن به اون موقعیت نمی رسیدن

۲ بعضی ها دانشگاه رفتن رو  از بزرگترین اشتباهات زندگی شون و میگن بهترین سال های عمرشون رو تلف کردند

یا مثلا انتخاب شغل 

حالا من برای مسائل این چنینی باید خیلی سال صبر کنم و بعدش که به یه نتیجه رسیدم که اشتباه انتخاب کردیم اما فرصت بازگشت نیست

به هواخواه تو ام 

نه من مخالف من وقتی میدونم طرف نظر من رو نقد نمیکنه که من از نظرم دفاع کنم مسخر و اتهام و...هست کارش  چرا خودم رو خسته کنم نهایت سه بار چهار بار بعدش دیگه نیمه پر لیوانی نیست

کشف باطن خوب اینجا کار ساز نیست 

یبار یکی میخواست من رو بکشه (از بالا به پایین بندازه) که نشد بکشه درسته بعدش به من یه خوبی هایی کرد همون ادم. اما شما خودت هم جای من بودی حرف نیمه پر و این ها نبود چون هیچ وقت فراموش نمیشه 

میخوام این رو بگم که بعضی ها حتی پارچ پر هم باشن شما اصلا نباید اون رو به حساب بیاری 

سلام

آقاسبحان صحبت شماکاملامنطقی وصحیح کسی که قصدجان شماروکرده که تکلیفش مشخصه بایددورباشیدازش.

شماخودتون عاقل هستیدوکاربلد،مبحث ماجمعی هست که شماقراره باهاشون معاشرت داشته باشیدهمه جورانسانی هم دراون جمع هست.

مثل همین جمع خانواده برتر.همه جورعقیده ونظری هست. گاهی انتقادی گاهی تاییدی.

اماهمه دوستان حاضردراین جمع ویژگی های خاص ونابی دارندکه میشه ازهمشون یادگرفت.این میشه همون نیمه پرلیوان.

نمیشه که فقط توجمعی بودکه تاییدمیشی چون اینطوری همیشه ضعف شخصیتی نصیب مون میشه.

ازخودبنده هم انتقادشده توهمین جمع ولی من اکثرااول پست های همون منتقدین رومیخونم چون بنظرم خیلی منطقی میان حالاجایی ممکنه من ضعیف بودم درانتقال مطلب جایی هم ممکنه اطرافیان هم بحثم، اشتباه متوجه منظورمن شدن.

ولی لزومانمیشه بخاطرنقدیانظرمخالف معاشرت رورهاکنیم.

گاهی پیش میادتوجمع هاکسی صحبتی میکنه،طعنه ای میزنه ولی اصلانفهمیده چطورشماروناراحت کرده،ممکنه هزارویک اتفاق ناگواردرزندگیش داره وباعث شده درمقطعی اززندگی آدم تلخی بشه.

برای همین عرض کردم دوست داشتن آدم هاراحت نیست،خیلی بایدتلاش کنیم وخودمونوجای طرف قراربدیم،ازمنظرهمون ادم تلخ زندگی روببینیم وبتونیم بهش احترام بذاریم.

این واقعاروح بزرگی میخوادومستلزم تلاش،اماشدنی.

این همون شرط مقبولیت ومحبوبیت توجمع هاست.

هرکسی شماروببینه باخودش میگه این اقاچقدربزرگواره حتی باهاش تلخی کردم اماصبوربود.

خیلی هاحتی تمایل دارن باشماهم بحث بشن چون متوجه شدن شماانسان محترم وآداب دانی هستین درهرشرایطی.

موفق باشید

به بیدار بیدار

تا حدودی موافقم اما دو مبحث هست:

۱ بعضی بحث ها که اتفاق می افته با هدف تغییر دیدگاه شخص نقابل هست یعنی اونا میخوان نظر ما رو تغییر بدن ما هم میخوام نظر اون را تغییر بدیم در اخر یا نظر مون تغییر پیدا میکنه یا نظر شون یا نظرات ما و اونا یا نظرات هیچ کدوم مون اما به هر حال هدف از بحث تغیر دیدگاه طرق مقابل بوده 

۲ گاهی مواقع گفتن حق با شماست اشتباهه