سلام

من بنا بر نیاز عاطفیم تقریبا همیشه پیش قدم شدم برا بغل کردن شوهرم و غالباً با بی اعتنایی ایشون مواجه شدم یعنی مثل یه عروسک که بغلش کردن نهایتش دستمو بگیره اما من خودمو بهش میچسبونم، اوایل ازدواج هر روز بغلم میکرد میگفت داره باطریم شارژ میشه.

الان سه ساله ازدواج کردیم ،گاهی که میگم بذار اونم پیشقدم بشه این روایت میاد تو ذهنم که زن وقتی خودشو به مرد عرضه میکنه که بره زیر پتو سوهرش و بدن عریان خودشو به بدن شوهرش بچسبونه (با این مضمون) دوباره میرم بغلش میکنم و اون مث یه عروسک بدون واکنش شب ها هم قبل خواب میگه شب بخیر و پشتش رو میکنه و میخوابه

وقتی واقعا و با رغبت تمام بغلم میکنه که نیاز جنسی داشته باشه که اونم کم شده حدود سه.چهار بار در ماه. البته تو طول روز ابراز علاقه میکنه و مطمئنم منو خیلی دوس داره اما خب...

نمیدونم چکار کنم نیاز عاطفی مو بیخیال بشم پس روایت رو چکار کنم حتما یه چیزی میدونستن که گفتن

نیاز عاطفیم رو بی خیال بشم یا غرورم رو .


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
نیاز عاطفی دختران (۲۲ مطلب مشابه)