سلام
من دخترم و ۱۶ سالمه
حقیقتش من خیلی دوست دارم مرکز توجه باشم اعتماد به نفس پایینی دارم ولی تظاهر می کنم که خیلی با اعتماد به نفسم و خودم رو برونگرا و باحال نشون می دم تا دیگران جذبم بشن.
نمی دونم چرا اما به این کار انگار معتاد شدم. و خیلی احساس خوبی دارم وقتی بقیه دورم جمع میشن و می خندونم شون یا همه ی توجه ها به منه. و مشکلم اینه که توی مدرسه یکی از همکلاسی هام کلا خیلی معروفه همه معلمان اون رو می شناسن و بین همه محبوبه و خوشگلم هست و خب با اینکه دوست نزدیکمه من خیلی حسادت می کنم!
نمی دونم تمام مدّت تو ذهنم با خودم درگیرم و نسبت به ظاهرم اصلاً اعتماد به نفس ندارم برای همین همه ش به این فکر می کنم که دیگران منو به چشم یه آدم زشت میبینن. بعضی وقت ها فکر می کنم اگه زیباتر بودم خیلی آدم اجتماعی تر و محبوب تری می شدم!
نمی دونم واقعاً احساس سردرگمی می کنم و ارامش ندارم.. نمی تونم خودم رو تحمل کنم خیلی دوست دارم واقعاً اجتماعی باشم ولی تو نیمه تاریک وجودم پر از ترس و خجالت و درونگرایی و حسادت به آدم هایی که مرکز توجه هستند و اعتماد به نفس پایینه! چون بشدت دوست دارم دورم آدم باشه و محبوب باشم و با تنهایی حال نمی کنم اصلاً. ولی درونگرام! انگار دچار تناقض و سردرگمی هستم.. و این چیزها باعث می شه برخلاف ظاهرم که ریلکس به نظر میاد تو مغزم پر از نشخوار ذهنی و تلاطم و زیر ذره بین گذاشتن تک تک رفتارهام و حرف هام و اینکه بقیه چه فکری در مورد من می کنن و حسادت هست!
یکم منظورم رو شاید نتونسته باشم درست برسونم ولی اگه تجربیاتی مث من دارید لطفا بهم بگید چه طوری خودم رو از این باتلاق نجات بدم.
← خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه)
- ۱۴۶۵ بازدید توسط ۹۲۶ نفر
- شنبه ۸ مهر ۰۲ - ۲۲:۱۰