خانواده برتر

هر جور دوس دارین با خودتون رفتار بشه.

بنده تجربه ی شخصیمو بگم متاسفانه جلسه ی اول خیلی راحت قضاوت می شه , مثلا من یک جا رفتم خاستگاری کلا شیرینی نیاوردن واسه ما و من خودم جلسه ی اول کیک خریده بودم اونو قاچ کردن آوردن بعدا که اومدیم خونه یکم با خودمون کلنجار می رفتیم که خوب شاید خسیس ان یا اصلا اهل تجملات نیستن یا ...
جلسات بعدی من متوجه شدم کلا خیلی خانواده ای بودن که به تغذیشون اهمیت می دن و اصلا خودشون شیرینی و نمک نمی خورن واسه همون برای ما هم نیاورده بودن و خوب سری بعد گرفته بودن ..
می خوام بگم ساده ترین چیزا ممکنه سو تفاهم ایجاد کنه

سلام من تجربه زیادی دارم.من ۸دفعه خواستگاری رفتم

خیلی مهمه تو جلسه خواستگاری شیرینی بذاریم؟!میوه و چایی و شربت کافی نی؟

جاهای دیگه رو نمیدونم ولی طرفای ما ( حداقل تا جایی که از اطرافیان و دور و برم میدونم ) دیگه رسم اینکه دختر چایی ببره نیست حداقل جلسات اول. 

خواستگاری تو خانواده ی تحصیل کرده ی ما که نسبتا مرفه ایم به این صورته که خونه رو برق میندازیم هممون دمپایی روفرشی خانم ها حتما چادر نازک و لباس سارافن یا کت و دامن روسری دختر رنگارنگ.آرایش دختر ملیح.خودم که عروسک میشم با یه رژ کالباسی. پذیرایی فقط میوه و چای. شیرینی بد میدونیم جلسات اول پذیرایی کنیم چون هروقت اوکی دادیم گز یا شیرینی تعارف میکنیم.پدر و مادرم خیلی کم حرف میزنن ینی خودم بهشون گفتم. یه خواستگار که از نظر تحصیلی و رشته ای به من میخورد واسم اومد با این تفاوت که از لحاظ زیبایی و سن من خییییلی بالاتر بودم. از لحاظ تحصیلات خانواده ی طرف بی سواد خانواده من استاد دانشگاه.هیچی بعد خودشون فقط میپرسیدن خونتون چن واحده چن متره سیستم هاش چیان چقدر خرجتون شد و چرت و پرت. ما اصلا نمیگیم تماس بگیرید جواب بخواید یا نمیگیم پسرتون برن با دختر ما حرف بزنن چون خیلی بده.این دومورد باید از جانب خواستگار پیشنهاد بشه. هیچی این خواستگار ما با پیگیری من به واسطه گفته بدن فرهنگامون متفاوته.ینی انقدر بی شعور که فرداش زنگ نزدن بگن عذر خواهی کنن.همین.

سلام...با یه سرچ ساده تو اینترنت میتونید کلی اطلاعات بگیرید....ولی اینو بهتون میگم تو خواستگاری هر چه هستید رو بگید.....نه خیلی سطح بالا و نه خیلی سطح پایین.....صداقت بهترین چیز است ...موفق باشی

خودتون باشید و فیلم بازی نکنید. محترمانه برخورد کنید. البته فکر میکنم نگرانیتون بی مورد هست پدر و مادرتون انسانهای عاقلی هستند بهشون اعتماد کنید و اینکه اگر بزرگتری مثل عمو یا دایی هست که تجربه چنین مراسماتی رو دارن ازشون بخواهید که تو مراسم حضور داشته باشن. چای رو هم ندید داداش بیارن!

 سلام

ببین من تجربم در این موضوع زیاده چون سه تاخوواهر داشتم که تک به تک خواستگاراشون که میخواستن بیان یقه منو میگرفتن ومیگفتن تو برو جلوشون چون طبق معمول پدرومادرمون یه سوتی هایی میدادن والحق وانصاف هر دفعه که رفتم در نهایت احترام واسشون جمعش کردم ونتیجش این شد که این شب با رونی من تنهام ولی اونها با شوهراشون هستن.در کل دستم نمک نداره.باید بذارم زیره گیوتین.ببین خواهر این چایی آوزدن فقط مال فیلم هاست  دوما اینکه هر خواستگاری که خواست بیاد حتما تاکید کنین پسر رو بیارن چون طبق تجربه میدونم دختر بهش برمیخوره.دیگه بگم واستون خیلی خودتون رو توی رودبایستی قرار ندین پذیرایی در حد یه چایی ومیوه اونم بسته به فصلی که داخلش هستیم سه نوع میوه کافیه. معمولا جلسه اول چیزی درباره پسند کردن یا نکردن نمیگن میبینن ومیرن حالا ممکنه بخوان که باهاتون صحبت کنن واسه همین یه اتاق منزل رو آماده کنین بهتره.این خیلی مهمه که اونایی که شناخت ندارین بهشون یا معرف رو نگفتن انتظار هر رفتاری رو داشته باشین البته نه اونجور که بد باشه مثلا خودشون رو بگیرن یا زیاد بمونن نذار این رفتارها تاثیر روتون بذاره.اگر شاغلین شاید از شغلتون بپرسن وشما بیشنر از حاشیه بگین معمولا مادرها زیاد گرم میگیرن ولی پدرها بیشتر سوتی میدن مثلا نگین ازدواج باید ساده باشه وفلان داماد خانوادمون چجوری دختر بهش دادن اینجور طرف فکر میکنه الان دختر ماله خودشه یه کم خودتون رو بگیرین واصلا کم نیارین.از قدیم گفتن مهمون شتر صاحبخونست. البته تجربه زیادهست که بگم بازم یادم اومد میام مینویسم.فقط یه چیزی اونی که قراره مال هم بشین وقتی بیاد انگار بهت وحی میشه نمیدونم چه جور بهت بگم بااینکه واسه من خواستکار نمیومد وکلا نمیاد ولی وقتی همون ۳نفری که الان وصلت کردیم باهاشون اومدن متوجه شدم این خودشه با اینکه جلسه اول معمولی بود ولی خودت متوجه میشی پس در مقابل یه سری برخورد پدرومادرتون حساس نشین اون که باید بیادبه موقش میاد.یه چیزه دیگه زمانی که واسه سومی خواستکار میومد بابام جلو خواستگارا میگفت ما به دوتا داماد دیگمون سخت نگرفتیم از این حرفها که همین حرف بعد از رفتن مهمونا باعث جرو بحث میشد این سومی که از منم کوچکتره من ازش فراری بودم اون موقع  که میگفت چرا این حرف زدین الان فکر میکنه من زیادیم حالا بیادرستش کن. واسه همین منم بعد رفتن خواستگارا جعبه شیرینی بایه لیوان چایی برمیداشتم وفلنگ میبستم میرفتم داخل اتاقم تا از تیر و ترکش در امان باشم.

خوب عزیزم

به محسن

سلام

به تینا:

من چندین جا خاستگاری رفتم

تو جلسات مخصوصا جلسه اول واقعا مهمه که چطور رفتار میکنین. چه اینکه ممکنه برداشت نادرست از رفتارتون بکنن آخه اونا اولین باره شما رو میبینن. از قبل نمیشناسن که پیش خودشون توجیه کنن. بعضی خصوصیات واقعا با یک یا چند جلسه کوتاه به درستی مشخص نمیشن ولی متاسفانه چون راه دیگه ای نیست با همین جلسات سنجیده میشن. مثل خساست.ادب. احترام به بزرگترا. محبت بین بچه ها و والدین. زن سالاری یا مردسالاری...

به محسن 

نظر اقا محسن خیلی جالب بود
 با یه لیوان چایی نمیشه یه جعبه شیرینی رو بالا کشید لااقل کتری قوری روببر به دلت بشینه.
تومراسم خواستگاری خود واقعیت باشی بهتره ادا اصول الکی درنیارن خونواده دختر
من زن داداشم نه خودش نه خونوادش اون چیزی که بودنو هستنو قایم کردن نه زیاد ولی اونی که به دل مابشینه نیست الهی خوشبخت بشن.خودتون باشید  بعد پسر میاد تو خونواده تون میبینه با اونی که تو جلسات خواستگاری بودین فرق دارین  .تاقسمت چی باشه اونی که خدابخواد همون میشه .