بخشی از سخنرانی شب سوم محرم حاج آقا پناهیان در هیئت میثاق با شهداء دانشگاه امام صادق (ع) که به موضوعات وبلاگ مربوطه.
امتحان برای این است که تو عاشق خداوند متعال شوی. تعابیر دیگری در این میان زیاد است. به عزت و جلال و بزرگواری و جایگاه مرتفع عرشم سوگند، امید هر کس را که به جز به من امیدوار باشد حتماً و حتماً به وسیلهی نومیدی، خواهم برید. اصلا دست خودش نیست که به تو خیانت نکند.
اسمش خیانت نیست. سوء تفاهم شده است. با اسباب بازی نکن. خودت را به بازی گرفتی. حالا اگر این [روایت] را کسی بلد نباشد می گوید که چه خبر است در این شبکه های اجتماعی از عشق های شکست خورده. زن و شوهر وقتی با هم ازدواج می کنند قرار است با هم یگانه شوند و یک دل شوند و به هم وابسته شوند.
[یک سؤال] پس این پیوندی که باید گسسته شود تا به خدا پیوند بخورد برای چیست؟ شما فکر می کنید ریشهی این اختلاقات برای چیست؟ شما مگر قرار است چقدر به هم بپیوندید؟ پیوستی و از خدا گسستی؟ باور نمی کنید که خدا چه طراحی هایی کرده برای این عمیق ترین ارتباط که ناگسسته باقی بماند تا پیوند عبد با مولا قطع نشود.
خدا در احکام شرعی خودش این ها را طراحی کرده است. ما نمی خواهیم دعواها را توجیه کنیم. دعواها خیلی وقت ها ناشی از پیوند های نا بجای زیادی است. بعضاً مردم خوش بختی را در حماقت می بینند. زندگی را اشتباه گرفته است و نمی داند همه چیز امتحانی است. آن وقت می گوید که بیا صحبت اخلاق خانواده کن تا این پیوندها تقویت شود! [البته این حرف ها دلیل نمی شود که تو متنفر شوی از همسرت] تو بیجا می کنی که اگر خیلی وابسته نباشی از او متنفر می شوی. ارتباطت را با خدا قطع نکن. ازداوج هم امتحان است. این ها همان حرف های دیشب است ولی در ادبیات های متفاوت. تکبر از بین رود یعنی اتصال به خداوند برقرار شود و این یعنی بریدن اتصال از دیگران.
مثلا یکی از محل اتصالات آدم این جاست که وقتی خدمت می کنی و امید داری که به تو خدمت کند آن وقت است که که خداوند این امید را ناامید می کند. امام صادق علیه السلام می فرمایند من زجری که از همسر و غلاممم می کشم، خداوند به خاطر این زجر به من پاداش می دهد.
أمیرالمؤمنین علیه السلام هم که باشی و در بین اصحابت بیش از بقیه به یک نفر محبت کرده باشی او می شود قاتلت. خود امام علیه السلام به ابن ملجم گفت مگر من بیش از همه به تو محبت نکردم. حالا نباید قاطی کرد که پس به کسی محبت نکنیم. نخیر! تو باید تکلیفت را انجام دهی. کاری با نتیجه نداشته باش. اتصالات برای خودت درست نکن؛ چرا که خداوند قطع خواهد کرد.
محمد علوی
در مورد ارتباط با خدا:
احساس میکنم سیم ارتباطیم با خدا قطع شده
این جور قرار گذاشتن ها با خدا خوبه ؟
تجربیات شما از امدادهای خدا در موقعیت های سخت
وضعیت خوبی ندارم ولی امیدم خداست
کافیه همه چیز رو بسپاریم به خدا
چطوری خدا رو تو زندگی اصل قرار بدیم ؟
چه جوری دلم و متصل کنم به خدا ؟
بیاید یه خورده بنده با معرفتی برای خدا باشیم
باید چیکار کنم تا خدا تو زندگیم پر رنگ تر شه؟
دقیقا نمیدونم چی شد که مشتاق خدا شدم
قدر سلامتی تون و بدونید خدا رو هم شکر کنید
← مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)
- ۲۵۹۵ بازدید توسط ۲۰۱۳ نفر
- سه شنبه ۶ آبان ۹۳ - ۲۲:۰۵