بسم الله الرحمن الرحیم...
سلام به همه ی کاربرای محترم خانواده برتر.... ان شالله که نماز روزه هاتون قبول درگاه حق قرار بگیره...التماس دعا...
اگه سوالم طولانیه همین الان ازتون معذرت میخوام و البته ممنونم که وقت میذارین...
من دختر 17.18 ساله ای هستم پر از سوال و مجهولاتی که هم ذهنم رو مشغول میکنه و هم اکثرا بدون پاسخ میمونه....
مدتی قبل دختری بودم که پوششی عادی و گاهی هم کمی نامناسب داشتم و آرایش متوسطی هم انجام میدادم...البته نمازم رو میخوندم و با نامحرمم رابطه ی دوستی و عاطفی نداشتم...ولی خب با پسرای فامیل بگو بخند و شوخی بود...
دقیقا نمیدونم چی شد که مشتاق خدا شدم اول گریه ی بر امام حسین (ع) و کم کم مطالب دینی و آشنایی با امام زمان(عج)...
اول از همه نماز سر وقتم درست شد...به نماز صبحم توجه بیشتری میکردم بعدم که یه هندزفری تو گوشم بود و سخنرانی و آهنگای مذهبی گوش میدادم... با شهیدا آشنا شدم و کلا دگرگون شدم... ( همه فامیل جمع منم گوشم به صدای آقای نریمانی بود... حسین آقام آقام) :)
کم کم از آرزوی چادری شدن رسیدم به دختری با چادر مشکی پر از عشق روی سرم.... اینکه کنایه شنیدم و گاهی شوخی های تلخ به کنار و حتی اینکه متهم شدم دوس پسرم گفته چادر بزنم!!!😐
راستش من آدمای زیادی رو دیدم که خودشون رو مذهبی خطاب میکنن (عده ای) ولی رفتارشون کاملا خلاف یک شخص مومن و متقید رو نشون میده... و البته طبیعتا ما که معصوم نیستیم و دچار خطا و اشتباه میشیم...
گاهی رفتارم تند میشه و ناآگاهانه واکنشی رو نشون میدم که شایسته نیست میترسم همین موضوع هم وجهه ی بدی رو از مذهبی ها و چادری ها نشون بده میدونم که باید کنترل بیشتری داشته باشم برای همین اعمالم رو محاسبه میکنم البته باید بگم که زندگی خیلی عجیب و سختی داریم که اگر بخوام بگم انگشتم بی حس میشه و چشمه ی اشکتون خشک...
(فقط در حدی بدونید که یکی از دوستان میگفت حضرت ایوب باید بیاد به شما صبر بده ) دیگه ناراحتتون نکنم...بیخیال...
( خدایا شکرت مرسی که دارمت) ☺
حالا سوالاتم...
1. دوست دارم خیلی به خدا نزدیک شم ( میدونم کار مشکلیه ) برای همین هم میخوام تجربه های با ارزشتون رو باهام شریک شین و به عنوان بزرگتر راهنماییم کنید و راهکار سرعت گرفتن تو این مسیر رو یادم بدین
2. اکثر دوستام دوست پسر دارن و منم نمیتونم بعد سه چهار سال قطع رابطه کنم میترسم اینجوری هم از دین زده بشن... البته خیلی حدیث جست و جو کردم ولی مشخصا به یک نتیجه ی واحد نرسیدم
از طرفی امربه معروف و نهی از منکرم انگار با دیوار بحث میکنم میگن قبول داریم ولی بعداااا توبه میکنیم وقتیم میگم تو قسم بخور فردا زنده ای .... میگن مطمئنیم...چی بگم آخه ؟!
حالا من چه رفتاری داشته باشم اگه بخوام کنار بذارم که کلا باید با در و دیوار کلاس حرف بزنم دیگه....
3. میخوام کار فرهنگی برای امام زمان(عج) انجام بدم ولی دقیق نمیدونم اگه پیشنهاد دارین ممنونم....
4. اینکه من دختر فوتبالی هستم و توی خلوتم برقصم اینا گناه نیست؟ ( مرجع تقلیدم رهبر هستن )
دیگه اینکه چشاتون درد گرفت... فحش نخورم صلوات (شوخی کردم)
لعن کن به شیطووون آفنرررر...
یا الله یا الرحمن یا الرحیم
یا مقلب القلوب ثبت قلوبنا علی دینک.
در پناه حق....
سلام به همه ی کاربرای محترم خانواده برتر.... ان شالله که نماز روزه هاتون قبول درگاه حق قرار بگیره...التماس دعا...
اگه سوالم طولانیه همین الان ازتون معذرت میخوام و البته ممنونم که وقت میذارین...
من دختر 17.18 ساله ای هستم پر از سوال و مجهولاتی که هم ذهنم رو مشغول میکنه و هم اکثرا بدون پاسخ میمونه....
مدتی قبل دختری بودم که پوششی عادی و گاهی هم کمی نامناسب داشتم و آرایش متوسطی هم انجام میدادم...البته نمازم رو میخوندم و با نامحرمم رابطه ی دوستی و عاطفی نداشتم...ولی خب با پسرای فامیل بگو بخند و شوخی بود...
دقیقا نمیدونم چی شد که مشتاق خدا شدم اول گریه ی بر امام حسین (ع) و کم کم مطالب دینی و آشنایی با امام زمان(عج)...
اول از همه نماز سر وقتم درست شد...به نماز صبحم توجه بیشتری میکردم بعدم که یه هندزفری تو گوشم بود و سخنرانی و آهنگای مذهبی گوش میدادم... با شهیدا آشنا شدم و کلا دگرگون شدم... ( همه فامیل جمع منم گوشم به صدای آقای نریمانی بود... حسین آقام آقام) :)
کم کم از آرزوی چادری شدن رسیدم به دختری با چادر مشکی پر از عشق روی سرم.... اینکه کنایه شنیدم و گاهی شوخی های تلخ به کنار و حتی اینکه متهم شدم دوس پسرم گفته چادر بزنم!!!😐
راستش من آدمای زیادی رو دیدم که خودشون رو مذهبی خطاب میکنن (عده ای) ولی رفتارشون کاملا خلاف یک شخص مومن و متقید رو نشون میده... و البته طبیعتا ما که معصوم نیستیم و دچار خطا و اشتباه میشیم...
گاهی رفتارم تند میشه و ناآگاهانه واکنشی رو نشون میدم که شایسته نیست میترسم همین موضوع هم وجهه ی بدی رو از مذهبی ها و چادری ها نشون بده میدونم که باید کنترل بیشتری داشته باشم برای همین اعمالم رو محاسبه میکنم البته باید بگم که زندگی خیلی عجیب و سختی داریم که اگر بخوام بگم انگشتم بی حس میشه و چشمه ی اشکتون خشک...
(فقط در حدی بدونید که یکی از دوستان میگفت حضرت ایوب باید بیاد به شما صبر بده ) دیگه ناراحتتون نکنم...بیخیال...
( خدایا شکرت مرسی که دارمت) ☺
حالا سوالاتم...
1. دوست دارم خیلی به خدا نزدیک شم ( میدونم کار مشکلیه ) برای همین هم میخوام تجربه های با ارزشتون رو باهام شریک شین و به عنوان بزرگتر راهنماییم کنید و راهکار سرعت گرفتن تو این مسیر رو یادم بدین
2. اکثر دوستام دوست پسر دارن و منم نمیتونم بعد سه چهار سال قطع رابطه کنم میترسم اینجوری هم از دین زده بشن... البته خیلی حدیث جست و جو کردم ولی مشخصا به یک نتیجه ی واحد نرسیدم
از طرفی امربه معروف و نهی از منکرم انگار با دیوار بحث میکنم میگن قبول داریم ولی بعداااا توبه میکنیم وقتیم میگم تو قسم بخور فردا زنده ای .... میگن مطمئنیم...چی بگم آخه ؟!
حالا من چه رفتاری داشته باشم اگه بخوام کنار بذارم که کلا باید با در و دیوار کلاس حرف بزنم دیگه....
3. میخوام کار فرهنگی برای امام زمان(عج) انجام بدم ولی دقیق نمیدونم اگه پیشنهاد دارین ممنونم....
4. اینکه من دختر فوتبالی هستم و توی خلوتم برقصم اینا گناه نیست؟ ( مرجع تقلیدم رهبر هستن )
دیگه اینکه چشاتون درد گرفت... فحش نخورم صلوات (شوخی کردم)
لعن کن به شیطووون آفنرررر...
یا الله یا الرحمن یا الرحیم
یا مقلب القلوب ثبت قلوبنا علی دینک.
در پناه حق....
در مورد ارتباط با خدا:
احساس میکنم سیم ارتباطیم با خدا قطع شده
نا امیدی نتیجه امیدوار بودن به غیر خداست
این جور قرار گذاشتن ها با خدا خوبه ؟
تجربیات شما از امدادهای خدا در موقعیت های سخت
وضعیت خوبی ندارم ولی امیدم خداست
کافیه همه چیز رو بسپاریم به خدا
چطوری خدا رو تو زندگی اصل قرار بدیم ؟
چه جوری دلم و متصل کنم به خدا ؟
بیاید یه خورده بنده با معرفتی برای خدا باشیم
باید چیکار کنم تا خدا تو زندگیم پر رنگ تر شه؟
قدر سلامتی تون و بدونید خدا رو هم شکر کنید
← خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه)
- ۲۸۱۱ بازدید توسط ۲۱۳۵ نفر
- سه شنبه ۹ خرداد ۹۶ - ۲۲:۴۸