سلام
میخواستم یه نکته رو یادآوری کنم به خودم و بقیه دوستان. درسته که اینجا جایی واسه درد و دل کردن و تخلیه بار منفی احساسی و راهنمایی گرفته. درسته که هیچکدوم همدیگه رو .نمیبینیم و تو زندگیای هم نیستیم و از گذشته و حال و گناه هایی که مرتکب شدیم و میشیم و خیلی چیزهای دیگه که ممکنه بخاطرشون دچار مشکل شده باشیم،مطلع نیستیم.
حتی گاهی واسه بزرگ جلوه دادن مشکلمون و چون فکر میکردیم تو دنیا فقط ماییم که دچار مشکل میشیم و از همه بیچاره تریم و ... پیاز داغ مشکلو زیاد میکردیم. ولی هیچوقت از نعمتا و معجزه هایی هر چند کوچیک یا بزرگ تو زندگیامون نگفتیم. یا اگرم گفتیم جنبه خودنمایی داشت و میخواستیم نشون بدیم که خاصیم !
ولی هیچکدوم از ماها حواسمون بود که همین درد و دلای بی شمار و گله از خدا هم تو روحیه خودمون تأثیر میذاره هم بقیه کسانی که ممکنه پست و پیام ما رو بخونن؟! میدونستین این کار هم حق الناسه هم حق الله؟!
بخدا من از بس پست های منفی و گله مند رو خوندم دیگه نسبت به خدا بی اعتماد شدم! هر آن منتظرم خدا بلای بزرگی رو بسرم بیاره یا نعمتی رو ازم بگیره! دیگه از امید به خدا خبری نیست. دیدم کاملا منعی شده و دنیا رو با اون همه غم و غصه های مردم و اینکه شاید در آینده بسر منم بیاد، سیاه میبینم!
هر چند قطعا تک تک ماها تو زندگیامون نعمتهای بزرگی رو داریم، یا معجزاتی رو دیدیم که اصلا اون مشکلاتمون در مقابله اونها گمه! بنظرتون این حق الناس نیست که با یه پست و نظر تنها امید خیلی ها رو هم ازشون بگیریم؟! وقتی داریم یه نظر مینویسیم فقط به این جنبش فکر میکنیم که حرف دلمونو زده باشیم ولی هیچوقت شد به این فکر کنیم که ممکنه همین یه نظر ما چه پیامد و تأثیرات روحی روی افرادی که اونو میخونن داشته باشه؟!
خدا گفته منو زوری معرفی کنید که بنده هام منو دوست داشته باشن تا منم کاری کنم بقیه شما رو دوست داشته باشن (یه همچین چیزی) خب ما چقدر به این عمل کردیم؟! منی که میام پست گله و شکایت شما رو میخونم به این فکر نمیکنم که ممکنه چه گناهی کرده باشین (خدایی نکرده) که باعث این مشکل شده! چیزی از نیات درونی شما تو کل رندگیتون نمیدونم ! تنها چیزی رو که میبینم و میفهمم اینه که خدا اون بلای عظیم رو بر شما نازل کرده و شما هم سالهاست هر چی به خدا التماس میکنید جوابی نمیگیرید!
مثلا دختر خانمایی که مدام از ازدواج نکردن و بالا رفتن سنشون مینالن، همین کار میدونید چه تأثیر منفی رو بقیه همجنساتون میذاره؟! من از بس این آه و ناله ها رو از دختر خانومای اینجا شنیدم دیگه نسبت به آیندم از ترس و استرس دارم .
عزت نفسمو از دست دادم و هر خواستگاری که برام میاد بدون در نظر گرفتن کفویت ها هر چند هم پر از ویژگی های منفی باشه، با اینکه سنی ندارم ولی دوست دارم حتی اگرم دوستش نداشته باشم طرفمو بهش بله بگم! چون اینجوریم خدا یه کاری میکنه که خواستگارا خودشون برن و دیگه برنگردن تا مبادا من تصمیم اشتباه نگیرم!
بخدا تمام اونایی که تصمیم داشتم بهشون بله بگم و ویژگی های منفیشون رو ندیده گرفتم، (به لطف خدا) خودشون دیگه پیگیر نشدن. ولی اون هایی که تصمیم داشتم جواب رد بدم ( با همون هایی که دیگه پیگیر من نمیشدن در یک سطح بودن) زنگ میزدن و چقدرم مشتاق بودن! اصلا شایدم از بس اینجا خوندم دخترا همممه خواستگاراشون رفتن و پشت سرشون رو هم نگاه نکردن به منم تلقین شده و این اتفاقا میافته واسم !
دیگه واقعا هیچ انگیزه و اعتماد بنفسی نمونده برام.تو رو خدا یه ذره تو پستا و نظراتون رعایت کنید و ناله و شکایت و ناشکری نکنید. بخدا رو خود شما هم تأثیر منفی میذاره روحیه خودتون هم داغون میکنه!
آقای نجفی بخدا این یه مشکل اساسیه این وبلاگه. شاید خود من هم شامل این دسته بشم گاهی ، ولی کاش یه طوری بشه که اینطوری نباشه دیگه. خیلی سعی میکنم دیگه اینجا نیام تا روحیم بهم نخوره ولی حیفم میاد همش فکر میکنم ممکنه از یه سری اطلاعات خوب محروم بمونم! کاش بشه یه فکری هم واسه این موضوع بکنید. این پستها خودشون به افسردگی دامن میزنن
در مورد ارتباط با خدا:
احساس میکنم سیم ارتباطیم با خدا قطع شده
نا امیدی نتیجه امیدوار بودن به غیر خداست
این جور قرار گذاشتن ها با خدا خوبه ؟
تجربیات شما از امدادهای خدا در موقعیت های سخت
وضعیت خوبی ندارم ولی امیدم خداست
کافیه همه چیز رو بسپاریم به خدا
چطوری خدا رو تو زندگی اصل قرار بدیم ؟
چه جوری دلم و متصل کنم به خدا ؟
بیاید یه خورده بنده با معرفتی برای خدا باشیم
باید چیکار کنم تا خدا تو زندگیم پر رنگ تر شه؟
دقیقا نمیدونم چی شد که مشتاق خدا شدم
قدر سلامتی تون و بدونید خدا رو هم شکر کنید
← مربوط به خانواده برتر (۵۹۹ مطلب مشابه) ← خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه) ← خودسازی در پسران (۲۳۱ مطلب مشابه)
- ۲۱۱۷ بازدید توسط ۱۳۵۵ نفر
- سه شنبه ۱ فروردين ۹۶ - ۲۱:۰۵