سلام
خسته نباشید میگم خدمت خوانندگان وبلاگ
من دختری بیست و چند ساله م که حدود یک ساله با پسری بیست و نه ساله عقد کردم. از اون جایی که خوشبختانه توی خانواده با حیا و نجابت بار اومدم همیشه هم دوست داشتم با مردی ازدواج کنم که سرش توی کار خودش باشه و فقط به زن و زندگیش عشق بورزه و اهل زندگی باشه. نمی گم تفریح رو دوست ندارم و یا مانع تفریحات شوهرم می شم. نه اتفاقاً دختری خوش مشرب و با ذوق (تعریف نباشه) و خونگرم هستم. با همه کس می جوشم و زود گرم می گیرم ولی وقتی پای زندگی به میون میاد خیلی به تعهد داشتن اهمیت میدم.
داستان سؤال بنده از اینجا شروع می شه که متأسفانه مدتیه که احساس میکنم شوهری که انتخاب کردم مرد مقیدی نیست. مشکل از اینجا شروع شد که شوهرم زیاد به کوهنوردی میره. اون هم نه از اون کوهنوردی هایی که مثلاً با چند تا پسر و همجنس های خودش پاشه بره.
در واقع از اون کوهنورداییه که یک سره با دوستان مجرد و متأهل و خانم های کوهنورد از این شهر و اون شهر قرار مدار می ذارن و هر هفته هر ماه هر سال میرن کوه. کوههای مناطق و جاهای مختلف و خیلی هم اون خانمها (تا جایی که ازشون شناخت پیدا کردم) باز و بی قید و بند برخورد می کنن متأسفانه.
من هیچ وقت از ورزش و کوهنوردی بدم نیومده ولی الله وکیلی شما قضاوت کنین آخه این چه جور کوهنوردیه که دختر و پسر زن و مرد بدون هیچ قید و تعهد و نجابتی باید با هم مختلط برن و همه کاری دور از چشم خانواده انجام بدن (با یقین بهش رسیدم که میگم). یکی دو بار با شوهرم رفتم کوه که اصلاً ببینم چه خبره توی این کوه رفتن که این قدر ذوق و شوق نشون میده و متسفانه دیدم خیلی اوضاع بدی هست. دختر پسر مجرد متأهل تر خشک چشم پاک چشم ناپاک بدحجاب بی حیا باحیا همه جوره تو کوهنوردیاشون هست.
من نمی خوام بگم کوه رفتن بده. اما خواهش میکنم شما بگید چرا یک بار هم که شده شوهر من با دوستان همجنسش نمیره کوه. چرا حتماً باید خانم تو کوه رفتناشون باشه اون هم بیشتر خانمایی که به قصد رابطه داشتن و دوستی و رفع کمبود میان کوه (دقت کنید به حاشیه نچسبید لطفاً. میگم بیشترشون نه همه)
یکی دو بار به شوهرم خیلی منطقی گفتم که از اختلاط با همه جور دختر و پسری اون هم توی خارج شهر و به بهانهی کوهنوردی اصلاً خوشم نمیاد (حتی گفتم بعضی افراد واقعاً اسم کوه و کوهنوردی رو خراب کردن) برگشت گفت این چیزها خیلی طبیعیه تعجب میکنم از طرز فکرت. خوب که چی بشه مثلاً. اینکه بریم کوه با دختران حرف بزنیم برقصیم (دختر و پسر با هم میرقصن متأسفانه تو بیشتر این تیمها)
حتی یک بار که رفته بودم باهاشون دختران رفته بودن با دوست پسرهاشون توی آب (با لباسای تنگ که وقتی خیس هم می شه میچسبه به اندامشون) به همدیگه آب پرت میکردن و جیغ میکشیدن. یا اینکه به بدن هم دست می زنن واسه هم تعریف می کنن. یا حرف های منظوردار بینشون رد و بدل می شه. نمی گم همه کوهنوردا بدن. بینشونم یه چندنفری (اما خیلی کم) بود که گوشه ای نشسته بودن متشخص و فقط به منظور تفریح اومده بودن و سرشون به کار خودشون بود و اهل جلف بازیم نبودن.
خواهش میکنم بگید من در اشتباهم یا نه. چرا شوهر من از همه چیزش بگذره از کوه رفتنش نمیگذره. حتی یه جمعهای که تولدم بود و قرار بود با هم دو نفری جشن بگیریم نتونست بیاد خونه ی ما بمونه و با اون گروههای مختلط نره. از اون گذشته راه به راه دختران و خانمها از هر سنی حتی چند سال بزرگتر از شوهرم بهش زنگ می زنن و قرار کوه رفتن می ذارن به طوری که بیشتر روزهای تعطیل و غیر کاریش رو با اون ها میگذرونه. آخه همسر من مگر چی می خواد از زندگی. خدا رو شکر خوشگلم خوش قد و قواره م. شاغلم. حسابی اهل زندگیم. گرم و صمیمی و بامحبتم. پس چرا تا اسم گروههای مختلط میاد هوش از سرش میپره و همه ش میگه به بهانه دیدار دوستان قدیمی و جدید می خوایم دور هم جمع شیم.
جهت اینکه نگید من شکاکم و زیادی حساس خدمتتون بگم که دو سه سری گروههای غیر مختلط برنامه گذاشتن که فقط یکیش رو رفت و اون یکی دوتای دیگه شو رد کرد و بهشون گفت ان شاء الله برنامهی تیر ماه رو میام بجاش (که اون هم مختلطه).
ضمناً من سر کار میرم و کارمم رسمیه و آخر هفتهها و روزهای تعطیل واقعاً وقتی برام نمیمونه که بخوام با اون برم کوه و از طرفیم کار درستی نیست که من مثل یه مأمور همیشه با اون برم.
شوهرم به خواهر بیست ساله ش اجازهی رفتن به کوهنوردی با گروههای مختلط و اردوهای دختر و پسری رو نمی ده.
واقعاً اگر فکر من درباره ی اون کوهنوردی مختلط اشتباهه پس چرا شوهرم از رفتن خواهرش با اون ها به کوه ممانعت می کنه. خوب حتماً یه چیزهایی دیده.
پیشنهاد:
دختری که دوستش داشتم، بعد از ازدواجش منو از بلاک خارج کرده
خانم متاهلی هست برای رابطه ... ؟!
خاله ام با وجود متاهل بودن دوست پسر داره
دوستی مرد متاهل با زن متاهل به چه دلیل ؟
خانمی متاهل هستم که برای سرگرمی چت می کنم
عاشق مرد متاهلی هستم که شرایط ازدواج با هم رو نداریم
متاهلم، ولی بعضی از آقایون فکرم رو مشغول می کنن
چطور مرد متاهلی رو که عاشقم شده از زندگیم بیرون کنم ؟
چرا بعضی از افراد متاهل میگن ای کاش ازدواج نمی کردیم؟
دوستی ساده م با یه مرد متاهل به یه رابطه ی عشقی تبدیل شده
از این که با یک مرد متاهل در ارتباطم عذاب وجدان دارم
یه مرد متاهل می تونه برای سایر خانم ها جذاب به نظر بیاد ؟
خواستگارم با یه زن متاهل ارتباط صمیمی داره
خواهرم با دو نفر از همکاران مردش که متاهل هستند چت میکنه
در 16 سالگی با شوهر یکی از اقوام دوست شدم
در مجردی ، باعث جدایی یه خانم متاهل شدم
کارفرمای متاهلم بهم پیشنهاد دوستی داده
با اینکه متاهل شدم ولی دوست دارم دوست دختر بگیرم
متاهلم ، چطور جلوی تماس های دوست پسر سابقم رو بگیرم ؟
شوهرم با یکی از دوست دخترهای قبلیش تماس تلفنی و پیامکی داره
همه ش احساس میکنم یه روز خیانت شوهرم رو میبینم
از دخترای قد بلند خوشگل محیط کار شوهرم میترسم
← مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه)
- ۱۰۵۷۳ بازدید توسط ۷۴۹۸ نفر
- سه شنبه ۲۲ فروردين ۹۶ - ۲۳:۴۶