سلام به همگی
من یه دختر 20 ساله هستم که جدیدا خیلی زیاد به ازدواج فکر میکنم و این مسئله تمام فکر و ذهن منو به خودش مشغول کرده! بخدا دیگه دارم دیوانه میشم از بس نگران اینده هستم و ترسم از دور ازدواج کردن و مجرد موندنه .
هر جا میرم, هر کاری که میکنم ,همش حس کسی رو دارم که یه چیزی گم کرده و دنبالشه! نمیدونم چطور بگم متوجه بشین ولی یه حس کلافگی و نا امیدی زیادی دارم. همش دلتنگم و گریه میکنم دلم میخواد تا وقتی سنم کمه و توقعات کمیم دارم یه ازدواج خوب داشته باشم که به ارامش برسم!
بخدا دیگه نمیدونم چیکار کنم خدا رو شکر از همه لحاظم در حد متوسط رو به بالام و چیزی کم نیست. ولی این مسیله ازدواج و حس دوست داشتن و دوست داشته شدن داره منو از پا در میاره!
حالا سوال اصلی من از دخترای بالای 25 ساله که دوست دارم بدونم بنظر خودشون چرا تا الآن ازدواج نکردن؟ اونایی که از همون بچگی بفکر ازدواج بودن و ازدواج کردن رو دوست داشتن دلیلش چی بوده که تا الآن که بالای 25 هستن هنوزم مجرد موندن؟
و در آخر توصیشون به من و دخترایی مثل من چیه که بتونیم ازدواج زود و آرامش بخشی داشته باشیم؟
والا من توقع زیادیم ندارم! معیار اصلی منم ایمانه و اخلاق خوب با یه ظاهر معمولی که به دلم بشینه! دیگه نمیدونم چرا خدایی که خودش اصرار داره به زود ازدواج کردن با اینکه اینهمه اشتیاق منو میبینه ولی بازم دست دست میکنه؟
مرتبط با عدم تمایل به ازدواج در دختران:
برای علاقمند شدن به ازدواج چه راهکارهایی دارید؟
به خاطر خیانت هایی که دیده ام از ازدواج متنفرم
روحیاتم با خانم بودن، همسر بودن و کدبانو بودن جور در نمیاد
دخترم، اصلا هیچ میلی به ازدواج ندارم
به دختری علاقه دارم که نمیخواد ازدواج کنه
دخترم، نمی خوام ازدواج کنم ولی با دل والدینم چه کنم ؟
بر خلاف قبل الان دلم نمیخواد شوهر کنم
من از ازدواج می ترسم، چونکه اصلا نمی تونم به کسی اعتماد کنم
حس خوبی نسبت به ازدواجم ندارم و مطمئنم که خوشیخت نمیشم
نمی تونم هیچ پسری رو برای ازدواج دوست داشته باشم
← موانع ازدواج (۴۹ مطلب مشابه)
- ۱۲۲۵۰ بازدید توسط ۹۰۷۰ نفر
- پنجشنبه ۲۸ آبان ۹۴ - ۱۸:۴۳