با سلام خدمت همه دوستان
پدرم از موقعی که به یاد دارم نسبت به لوازم آرایشی حساس بودن. اگه ببینن خانمی لاک زده یا آرایش داره از غذاش نمی خورن. اجازه استفاده از هر گونه لوازم آرایش رو حتی به مادرم نمیدادن و نمیدن و در صورت دیدن هر وسیله (حتی مژه فر کن) پرتش میدن.
من از موقعی که بچه بودم این رفتار پدرم واسم عجییب و غیرقابل تحمل بود حتی وقتی که از مادربزرگم علت میخواستم میگفت از بچگی همین شکلی بوده!!! و این واسه من قانع کننده نبود. وقتی از خودش میپرسیدم مثلا چرا لاک بده؟، میگفت چون از خون الاغ درست شده! اون موقع مدام ناخن های من رو از ته میگرفت و اجازه نمیداد که یه ذره بلند بشه.
بزرگتر که شدم دیگه با اون دلیل های مسخره دوران کودکیم قانع نمیشدم. مثلا نمیفهمیدم که چرا وقتی لبم خشک میشه ترک میخوره و خون میاد نباید از نرم کننده لب استفاده کنم. پدرم حتی اجازه نمیداد که برای پوستم که تو نوجوونی جوش میزد از ماسک های طبیعی استفاده کنم. در این شرایط اعتراض میکردم و همیشه با برخورد بدی مواجه میشدم . امثال مامانم و عمه هام هم مدام به اینکه باباته باید کنار بیای وادار به سکوتم میکردن.
دو سه سال پیش اول تابستون یه لکه رو صورتم افتاد. این لکه بزرگ و بزرگتر شد و نمای بدی به صورتم داد. من هم به مدت یکی دو ماه خودم رو حبس کردم و اگه بیرون میرفتم همراه با ماسک بود. دایی کوچیکم متوجه لکه پوستیم شد و داد و بیداد راه انداخت. بالاخره رفتیم دکتر پوست و خوب شدم. ولی دکتر گفت که بایستی همیشه نرم کننده و ضد آفتاب رو استفاده کنم.
پدرم هم بعد اون آرومتر و ملایم تر شد. دروغ واسه چی منم سوء استفاده کردم و اون مابین کرم های دیگه هم خریدم و میگفتم که دکتر تجویز کرده. یواش یواش قایمکی یکی دو تا رژ اون هم رنگ لب گرفتم.
چند روز پیش دیدم دستکش پوشیده و اون جامدادی که کرم هام رو توش میذارم چک میکنه. اهمیتی ندادم و گذشتم. حالا دیدم یکی دو مورد امروز کم بود. حدس زدم پرت داده باشه و رفتم زباله ها رو گشتم و دیدم درست حدس زده بودم. بهش گفتم و ایشون هم انکار کرد و به مسخره گفت که جن و پری ها بردن شون.
من هم عصبی شدم و باهاش دعوا کردم. البته من هر چی هم آتیشی بشم و دعوا کنم ایشون اهمیت نمیده و کاری که بخواد انجام میده، به نظرتون باید چیکار کنم؟
با توجه به اینکه مادرم هم پشتم رو نداره و میگه کسی که 50 ساله به چیزی عادت کرده دیگه نمیشه تغییرش داد. به نظرتون واسطه قرار دادن بابابزرگم یا دایی و عمو هام کار درستیه یا باعث میشه آبرو پدرم بره؟، این هم اضافه کنم که 18 ساله هستم و بچه ارشدم و برادر خواهر بزرگتری ندارم که کمکم کنه.
اگه میشه به پدرم هم توهین نکنید چون علاوه بر اینکه چیزی درست نمیشه بلکه بنده رو به شدت عصبی میکنه.
وای عروس چقدر خوشگل شده اصلا نمیشه شناختش!
کی تو مغز خانم ها فرو کرده که باید آرایش کنن ؟!
مضرات آرایش کردن مداوم برای خانم ها
ایران رتبه اول مصرف لوازم آرایش در منطقه
آیا پسران در انتخاب همسر، فریب آرایش بعضی از دختران رو می خورند ؟
خواهرم اونقدر آرایش میکنه که اصلا شناخته نمیشه
بالاخره دختر برای ازدواج کردن باید آرایش کنه یا نه ؟
با آرایش و مو بیرون گذاشتن به جایی نرسیدم
آقایون آرایش نکردن خانمها رو چی تفسیر می کنند ؟
← تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه)
- ۳۵۶۸ بازدید توسط ۲۴۷۶ نفر
- چهارشنبه ۱۳ فروردين ۹۹ - ۱۷:۰۷