سلام
من واسه دوستم ازتون راهنمایی میخوام چون وضع روحیش خوب نیست . دوست من در گذشته با دو تا آقا پسر برای ازدواج آشنا شده وقتی آشنایی با فرد اول به دلایل مختلفی به ازدواج منجر نشد با فرد دوم آشنا شد که خانواده اش با ازدواج با فرد دوم مخالفت کردن و اون هم به نتیجه نرسید.
اخیرا متوجه شدم که این دوستم با این دو فرد در گذشته رابطه صمیمی تری داشته اما رابطه جنسی نبوده در حد بغل گرفتن و بوسیدن و لمس بدنها بوده .
چند روز پیش باهام درد و دل کرد و علت افسردگی این چند ماهش رو برام بازگو کرد . بهم گفت من از کارام توبه کردم و محاله دیگه با جنس مخالفم انقدر صمیمی بشم حتی اگه عاشقش بشم.
چند روز پیش بهم گفت : متوجه شدم اشتباه جبران ناپذیری کردم که با توبه هم حل نمیشه. احساساتی شدم که گذاشتم بدنم رو لمس کنن و زیبایی های بدنم رو دیدن و این باعث میشه همیشه پیش شوهرم عذاب وجدان داشته باشم.
به فرض که خدا توبه منو بپذیره اما با این ناراحتی چطور کنار بیام که به شوهرم دروغ بگم چون اگه راست بگم همیشه بهم شک میکنه و فکر میکنه زنا هم داشتم و اگه هم راستشو نگم عذاب وجدان داغونم میکنه و تصمیم گرفتم تا آخر عمر ازدواج نکنم.
توبه من عذاب وجدانمو تسکین نمیده. لطفا نگید راستشو بگه چون ممکنه آبروش بره و حتی اگه ازدواجم کنه شوهرش بهش شک میکنه.
میخوام بگم آیا راهی هست که این دوستم ازدواج کنه و عذاب وجدان نداشته باشه چون خودم هم وقتی فکرشو میکنم حق داره عذاب وجدان داشته باشه و خودمو جای اون میزارم واقعا بهش حق میدم.
مرتبط:
یه دختر 18 ساله چطور باید احساساتش رو کنترل کنه؟
دخترم، فکر میکنم احساساتم ثبات ندارند
چطور بدون وابستگی به کسی یا چیزی با احساسات جوونی کنار بیایم ؟
با احساساتم چکار کنم تا مانع پیشرفت توی کارم نباشه ؟!
در حد افراط احساساتی هستم، راه درمانی هست ؟
همیشه وانمود میکنم که به هیچ وجه احساساتی نیستم
من 17 سالمه و احساسات عجیبی بهم دست میده
فکر میکنم توی 18 سالگی احساساتم خیلی به منطقم میچربه
بازی با احساسات دختر یعنی چی ؟
← مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)
- ۱۲۷۲۳ بازدید توسط ۹۲۴۳ نفر
- يكشنبه ۱۷ خرداد ۹۴ - ۲۱:۲۰