در زندگی مشترک، چه شرایطی پیش میاد که به هم خیانت می کنن؟

با سلام به همگی

یک سوالی که شاید برای شما هم پیش اومده که در زندگی مشترک بین زن و شوهر (چه شرایطی در زندگی به وجود میاد) که زن به شوهر خیانت می کنه؟، با برعکس شوهر به زنش خیانت میکنه؟

چرا بعضی وقت ها دیده شده بعد از بیست سال زندگی بین زن و مرد یک خیانت زندگی رو کاملاٌ متلاشی میکنه. لطفاٌ خانم ها در مورد عواملی که زن ها به طرف خیانت میرن صحبت کنند و آقایون هم عواملی که آقایون به طرف خیانت میرن رو صحبت کنند. مذکرم دیروز (پسر ترشیده امروز).

با تشکر

پیشنهاد:

دختری که دوستش داشتم، بعد از ازدواجش منو از بلاک خارج کرده

خانم متاهلی هست برای رابطه ... ؟!

خاله ام با وجود متاهل بودن دوست پسر داره

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در زن داری (۳۳۷ مطلب مشابه) مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه)

شوهرم می خواد که جلوی هیچ کسی کم نیارم و یه کم با جربزه تر باشم

سلام دوستان

دختری هستم در دوران عقد که همسرم منو دوست داره، منم بهش علاقه مندم و رابطه خوبی با هم داریم، فقط یه چیزی که وجود داره من یه کم زیادی مظلوم و آرومم و خودش هم میگفت آدم های آروم رو دوست داره، ولی دلش می خواد جلو هیچ موقعیت و هیچ کسی کم نیارم و یه کم با جربزه تر باشم.

همسرم خیلی دوست داره همه ش سر به سرم بذاره و یه جورایی با هم بحث و شوخی داشته باشیم، من تا حد امکانم سعی می کنم ولی خب یه کم مظلومم واقعا و به من میگه چه زود تسلیم میشی و انگار که این رفتار من زده اش می کنه.

خودم هم دوست دارم اون جوری باشم و به نظرم این طوری بیشتر بهمون خوش می گذره و زندگی از حالت یک نواختی خارج میشه، ولی خیلی بلد نیستم از این کارها

می خواستم بدونم چه جوری می تونم یه کم شیطون و تند و تیز تر باشم و کم نیارم، البته تو روابط خاص و این جور چیزها منظورم نیست، همون رفتار دوستانه است، همسرم خیلی دوست داره با هم رفیق باشیم. 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه)

شوهرم حریم خصوصی نمی فهمه

سلام

زنی زیر 25 سال هستم. که نمی دانم خوشبختانه یا شوربختانه باردار هم می‌باشم. من با همسرم اختلافات زیادی دارم اما کم و بیش قابل حل هستند اگر هم حل نشه اونقدر مشکل حادی نیستند که نشه ادامه داد، همیشه هم من کوتاه اومدم اما جدیدا متوجه مشکلی شدم که  منو با چالش جدی مواجه کرده، جوری که بعید می‌دونم در صورت حل نکردنش بشه به زندگی با همسرم ادامه داد. 

همسر من متاسفانه تمام ریز مسادل بین ما رو نه تنها به خانواده اش میگه بلکه بعد از هر بار اختلاف و بحثی که بین ما پیش میاد شکایت منو پیش مادرم و حتی پدرم هم می‌کنه که علی القاعده اون ها هم ناراحت و عصبی میشن . 

متاسفانه تو مورد اخیر سر یه موضوع کم اهمیت خواهرش رو وادار کرده که به مادرم زنگ بزنه و خواهرش با لحن تند و بد و با صدای بلند و بی ادبانه یک طرفه به قاضی رفته و تماما من رو متهم کرده، تازه تهدیدم کرد به باباشم میگیم، یعنی تا این حد منو کوچیک و بی شخصیت کردن.

یعنی نه تنها ادب و احترام رو حفظ نکرده، مسائل رو به سطح خانواده ها میکشونه، بلکه آبروریزی کرده و با این کارهاش کینه و کدورت ایجاد میکنن . 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه)

ایده آل وجود نداره ایده آل رو بساز - ۶

راه کار هایی برای دلسرد کردن همسر 

من یه دختر تازه ازدواج کرده دلسردم و میخوام بهتون راه کارهایی بدم که چه جوری همسرتون رو دلسرد کنین؟، فقط کافیه نسبت به کارهای خوب و دلچسب همسرتون عکس العمل نشون ندین،  چه جوری به روش های زیر؛

مثلا وقتی از راه میرسین دستان تون رو باز نکنین و نگین بدو بیا بغلم خستگیم رو در کن، وقتی میاین خونه یه لباس جدید پوشیده بهش نگین قربون خانم خوشگلم برم که هر چی بپوشی بهت میاد، وقتی مدل موی جدید زده بهش نگین فدای موهات بشم خوشگل خانمم،  وقتی غذای خوشمزه یا کیک خوشمزه پخته بهش نگید واییییی خانمم عالی بود، کیف کردم، فدای دست پختت بشم من، وقتی عاشقانه نگاه تون میکنه بهش نگین این جوری نگام میکنی دلم برات ضعف میره ها ... 

وقتی دستش رو میگیرین انگشتانش رو نبوسین، نگین قربون دستات خانمم، وقتی تو بغل تونه  محکم به قلب تون فشارش ندین و نگین تو همه دنیای منی، وقتی نگاهش میکنین، قربون صدقه اجزا صورتش، چشماش، حالت لباش و موهاش نرین، وقتی از مهمونی برمیگردین نگین مثل همیشه تو بهترین بودی

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) تجربیات زوج های موفق (۳۲ مطلب مشابه)

آقایون، ما خانم ها چیکار کنیم که شما محبت زبانی تون رو بیشتر کنید

سلام

من یه سوالی برام پیش اومده که واقعا ذهنم رو درگیر کرده و دارم کتاب میخونم، ولی دوست داشتم نظرات شما رو هم بدونم. من یه دخترم و مثل خیلی از دخترها، نیاز به توجه و محبت بیشتری از طرف همسرم دارم.

نامزد من با وجود این که پسر خوبیه و علاقه ش رو بارها بهم نشون داده ولی هنوز هم منو به لحاظ عاطفی ارضا نمیکنه. سوال من اینه که در برخورد با تفاوت های این چنینی بین زن و مرد باید منه دختر چطور رفتار کنم تا هم من ارضا بشم و هم نامزدم راضی باشه.

آقایون ما دخترها چیکار کنیم که شما با میل خودتون و رغبت بیشتری محبت و توجه تون رو با زبون نشون بدین. آیا همیشه توجه و محبت از طرف ما واسه شما نتیجه مستقیم میده؟، لطفا راهکار بدین که چطور یه پسر که بسیار کم تجربه هست رو با رفتار متوجه کنم که باید محبت زبونیش رو بیشتر کنه.

ممنونم

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) روابط عاطفی در دوران عقد (۷۴ مطلب مشابه) روابط عاطفی زن و شوهرها (۸۱ مطلب مشابه)

قبل از ازدواج فکر نمیکردم اختلافات فرهنگی بتونه مشکل ساز بشه

سلام

خانمی 28 ساله هستم و نزدیک به 5 ساله که ازدواج کردم، مشکلی که میخواستم مطرح کنم این بود که من وقتی تو دوران دانشجویی با همسرم آشنا شدم مجذوب شخصیت پخته و شوخ طبعی همسرم شدم، وقتی هم به خواستگاری اومدن من خیلی راحت پذیرفتم و یه جورایی اون زمان تحت تاثیر احساساتم هم کمی بودم و فکر نمیکردم اختلافات فرهنگی ما بتونه مشکل ساز بشه. 

من خودم از خانواده ی مقیدی هستم، پدر و مادرم اهل نماز و روزه هستن البته خودم نمیخونم، یا حجابم کامل نیست و تو دوران مجردی محدودیتی تو پوشش نداشتم اما سنگین میپوشیدم یا مثلا تو خانواده ما اصلا مرسوم نیست جلوی نامحرم ها زیادی باز بپوشی یا مثلا جلوی دوست خانوادگی که هیچ ارتباط فامیلی باهاشون ندارین بدون حجاب باشی یا مثلا باهاشون بری شمال یا سفر های دیگه... 

در کل خانواده ما یه همچین چارچوبی وجود داشت و من با وجود اینکه شخصا خیلی آدم مذهبی نیستم اما این چارچوب داشتن رو بیشتر دوست داشتم ولی وقتی وارد خانوده همسرم شدم اولین چیزی که تو ذوقم خورد این بود که مشکلی با خوردن مشروبات الکلی ندارن، مثلا با دوستان همسرم که رفتیم ترکیه، خانم های اون ها راحت با لباس نامناسب رفتن ساحل در حالی که من برام واقعا سخت بود جلوی دوست همسرم اینقدر باز بپوشم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) قبل از ازدواج لازم است بدانید (۲۹۶ مطلب مشابه)

درونگرا بودن شوهرم، واقعا منو سرد کرده از زندگی

سلام

من یه خانم متاهل 30 ساله هستم، حس میکنم از زندگیم راضی نیستم بعدِ 6 سال عقد و ازدواج، همسرم نه معتاده، نه بد اخلاقه، فقط خیلی درونگراست.

هیچ محبتی تو رفتارش حس نمیکنم، اوج محبتش در آغوش کشیدن منه، چشم هاش رو میبنده و میخوابه همین... 

بعضی از رفتارهاش خیلی داغونم میکنه، تو نامزدی خیلی خوب بود حرف ها و رفتارها و نگاه های عاشقانه در حد کم داشت، بعد عروسی کلا سرد شد.. 

هزار بار بهش هم گفتم ولی نمیتونه عوض بشه، تا من حرف نزنم حرفی نمیزنه، ببینه ناراحتم یه کم شوخی میکنه اما اگه حالم خوب باشه با بی تفاوتیش خرابم میکنه...،  من شاغلم، خوشش نمیاد پول پس انداز کنم، این جور رفتارهاش واقعا منو سرد کرده به زندگی، اصلا از زندگی راضی نیستم، چه کار کنم چه راهکاری برام دارید تا یه کم زندگیم از این سردی در بیاد، خسته شدم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) روابط عاطفی زن و شوهرها (۸۱ مطلب مشابه)

بعد از ازدواج متوجه شدم شوهرم اون طور که نشون میداد مذهبی نیست

سلام محضر دوستان خانواده برتر

زنی ۳۰ ساله هستم که چند ساله ازدواج کردم. در مورد همسرم میخاستم یه مطالبی بگم و ازتون میخوام اگر کمکی به ذهن تون میرسه راهنماییم کنید.

همسر من وقتی باهاشون مزدوج شدم فهمیدم که انسان مذهبی هستن و همه از اخلاق شون تعریف میکردن و خلاصه با یک سری رفت و آمدهای ظاهری و خواستگاری های متعدد رفتیم سر خونه زندگی مون.

ایشون توی زندگی مون واقعا از نظر مالی کم نمیذارن. ولی خب مشکل من شاید ایده آل های دینیم هستش و ایشون خیلی فاصله دارن، گر چه خودم هم انسان کاملی نیستم. در واقع فهمیدم که ایشون با اون چیزی که ادعا میکردن خیلی فرق دارن.

بسیار آدم کم توجه و بی دقتی هستن. اینی که میگم بسیار زیاد واقعا زیاده ها، آدم مذهبی هر جایی نمیره، هر کاری نمیکنه و خلاصه بگم انجام واجبات و ترک محرمات داره. نسبت به من که بماند اصلا دیگه خودم رو فراموش کردم. بیشتر نسبت به بچه مون کم توجه و بی دقت هستن. انگار نه انگار که خدا این بچه رو به ما داده.  در طول روز شاید یک بار هم سمتش نره، خیلی خیلی اخلاقیات شون هم که تند هست و سریع موضع میگیرن و متاسفانه چند باری هم دست شون رو من بلند شده. این کجاش به مذهب میخوره؟ 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه)

بی وفا یا وفادار؟

آیا تصورات ما درباره افراد خیانتکار صحت داره؟ شاید تا حدودی...

یه پژوهش جدید که در انجمن علوم سلطنتی انتشار پیدا کرده نتایج جالبی داشته. پژوهشگران از 189 نفر درباره خیانت به همسرشون سوال کردند و چهره این 189 نفر رو به 1500 نفر نشون دادند تا چهره ها رو در جذابیت، مردانگی-زنانگی، قابل اعتماد بودن و وفاداری قضاوت کنند. ناظرین توافق بالایی داشتند که چه چهره ای رو جذاب، مردانه یا خیانتکار ادراک می کنند. ناظرین جذابیت رو در هر دو جنس و مردانگی در مردان رو به خیانت ارتباط می دادند.

اما واقعیت چی بود؟

ناظرین می تونستند چهره مردان خیانتکار (اما نه زنان) رو با احتمال بالاتر از شانس تشخیص بدند اما چطور؟، در حالی که جذابیت هیچ ارتباطی با خیانت در مردان نداشت ولی مردانگی چهره یه ارتباط مثبت با بی وفایی مردان داشت. چهره مردان وفادار زنانه تر و قابل اعتمادتر بود اما کمتر یا بیشتر جذاب نبود.

با این حال برای زنان هیچ ارتباطی بین جذابیت یا میزان زنانگی و قابل اعتماد بودن چهرشون وجود نداشت. به نظر می رسه زنان راحت تر می تونند پشت چهره های معصومانه خودشون رو پنهان کنند.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در زن داری (۳۳۷ مطلب مشابه) مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه)

نحوه درست مواجهه با آقایان فراموش کار

سلام

من یه دختری هستم که کمتر پیش میاد مسائل مهمی مثل سالگرد ازدواج و تولد و ...، یادم بره. حالا با پسری در آستانه ازدواج قرار گرفتم که برعکس من یه خرده در به خاطر سپردن تاریخ های خاص یا برخی صحبت هایی که از نظر من مهمه ضعیف هستن و  این رو هم خودشون اقرار کردن.

حالا خانوم ها و آقایون با تجربه به من بگین در برخورد با همچین مواقعی که ایشون یادش میره من چه برخوردی بکنم؟، قطعا برخورد بد منظورم نیست چون خودم این رو پذیرفتم، منظورم یه راهکاره که هم ایشون شرمنده نشه از فراموش کاریش، هم من آسیبی به لحاظ عاطفی نخورم!

ممنونم

بیشتر بخوانید ...

برنامه ریزی شوهرم به هم خورده، احساس می کنم منو مقصر میدونه

چکار کنم شوهرم دوستم داشته باشه ؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) روابط عاطفی در دوران عقد (۷۴ مطلب مشابه) روابط عاطفی زن و شوهرها (۸۱ مطلب مشابه)

شوهرم احتمالا می خواد در آینده مدافع حرم بشه

سلام به همه ی دوستان گلم

یه موضوعی رو به تازگی متوجه شدم و ذهنم رو اذیت میکنه، منو همسرم از دو سال قبل با هم آشنا بودیم و واسه رسیدن بهم سختی های زیادی کشیدیم سایه به سایه ...، هنوز هم بهم نرسیدیم و دل هر دو تامون خیلی آشوبه ...، که با تکیه بر اهل بیت و امام حسین (ع) دل مون حسابی آروم گرفته و حس سبکی داریم ...

من متوجه شدم ایشون یه سری درخواست هایی از من دارن و من به خوبی متوجه شدم (البته ایشون منو اجبار نکردن، ولی میدونم که این طوری بیشتر دوست دارن)، مثلا در مورد پوشش و خانه داری و شغل و غیره ...

من به خاطر نتایجی که خودم گرفتم به خاطر خداوند، نه فقط بخاطر ایشون (چرا البته دروغ نگم راحتی و آرامش  ذهنی و روانی ایشون هم بی تاثیر نبوده در این تصمیمم)، حجابم رو کامل رعایت کنم، آرایشم یه ذره در حد ملایم (خیلی کم)، به خاطر این میگم بخاطر خدا چون من انگار خودم دنبال یه تلنگر بودم، و متوجه شدم که ایشون یه سری خواسته ها و علاقه مندی ها داره.

مثلا تعداد فرزندان بسیار بالا (که همیشه خودمم دوست داشتم بخاطر تربیت شون در مسیر یه هدف خاص که ترجیح میدم بهش اشاره نکنم قطعا خود پدرشون متوجه میشن ...)، این ها رو همه قبول دارم با علاقه و اختیار ...

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه)

سیاست زنانه در نسل های مختلف

سلام دوستان 

میخوام در مورد یه موضوع سیاست زنانه در نسل های مختلف باهاتون صحبت کنم.

اول چند تا مثال براتون بزنم:

رابطه مادر بزرگ و پدربزرگ مادریم: 

مادر بزرگ پدر بزرگم که اصلا کنار هم نمیخوابیدن و هر کس جداگانه یکی کنار دخترهاش میخوابید یکی کنار پسرهاش.

رابطه عاطفی محبت کلامی هم وجود نداشت، پدربزرگم هم گوشه گیر، فقط صبح به صبح به مادر بزرگم میگفت برای خونه چی میخوای همین.

بعد از مرگ پدربزرگم هم مادربزرگم اصلا براش مهم نبود و محبت رو از پسر و برادرهاش دوست داشت دریافت کنه نه از شوهرش

رابطه مادر بزرگ و پدر بزرگ پدریم: 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در زن داری (۳۳۷ مطلب مشابه) مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) روابط عاطفی در دوران عقد (۷۴ مطلب مشابه) روابط عاطفی زن و شوهرها (۸۱ مطلب مشابه)

حق زندگی و آرامش دارم ولی نمیدونم کی قراره بهش برسم؟

سلام

من یه خانومم،  29 سالمه، تک فرزند خانواده بودم، بچه باهوشی بودم، اما از بچگی از پدرم خشونت فیزیکی و روانی دیدم. همیشه بهم میگفت که منو نمیخواسته و اگه من نبودم خوشبخت بود.

وضع مالی خوبی هم نداشتیم، توی مدرسه همیشه بهترین بودم، ولی ازم حمایت مالی نشد نتونستم رشته خوبی توی کنکور قبول بشم اما با همه مشکلات دانشگاه رفتم و با یه آقایی آشنا شدم، همدیگه رو دوست داشتیم با سختی ازدواج کردیم و توی شهر ایشون زندگی مون رو شروع کردیم.

تنها بودم همیشه، ولی تحمل می کردم، بعدها فهمیدم توی خیلی از مسائل مالیش بهم چیزی نگفته و یه جورایی مشکلات مالی بزرگی رو ازم پنهون کرده با این استدلال که من ناراحت نشم، مرتب یه سری مشکلات مالیش به گوشم میرسه که خبر نداشتم.

مثلا یه وام بزرگ میگیره و من ازش خبر ندارم و میگه دوست ندارم مسائل کاری و مالی رو تو بدونی و ناراحت بشی، فهمیدم که به شدت از خانوادش حمایت میکنه و چون پدر بی مسئولیتی داره برای خواهر و برادرهاش پدری میکنه، با این هم مشکلی نداشتم و مجبورا کنار اومدم، ولی فهمیدم که همه داشته های مالی مون رو با اونا شریک میشه بدون اینکه اون ها ریالی داده باشن.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) ارتباط با خانواده شوهر (۶۴ مطلب مشابه) مسائل تک فرزندان (۱۵ مطلب مشابه) درد دل های زنان (۲۱ مطلب مشابه)

اوایل ازدواج برای خونه اومدن شوهرم لحظه شماری میکردم

بعضی مواقع از تیپ و قیافه شوهرم یا طرز رفتار و حرف زدنش بدم میاد و حوصله ش رو ندارم. الکی خودم رو راضی نشون میدم.

یادمه اوایل ازدواج برای اینکه برگرده خونه لحظه شماری میکردم، پیام های عاشقانه و تماس و ... ، حتی دوست داشتم همه ش پیشش باشم، ولی الان نه، برام فرقی نمیکنه زود بیاد یا دیر، حس بدیه ، نمیدونم بابد چکار کنم.

انگار زندگیم کسل کننده شده و تکراری، من خیلی از تکرار بیزارم، یه جورایی خیلی تلاش میکنم که تنوع داشته باشم ولی بازم درونم کسل هست و اینکه به حالت وسواس هر روز یه لباس و کفش میخرم، شاید تنوع باشه برام ولی نیست.

نمیدونم قبلا دختر پر جنب و جوش و فعالی بودم و اجتماعی، الان نه. تنها سرگرمیم خرید بی فایده و بی مصرفه.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه) درد دل های زنان (۲۱ مطلب مشابه)

آیا در ارتباط با همسر هم باید حد و حدود رو حفظ کرد؟

سلام

یه جمله ای هست که میگه هیچ وقت 100 درصد رازهات رو به صمیمی ترین دوستت هم نگو، چون ممکنه روزی دشمنت بشه و از همون ها بر علیه ت استفاده کنه! 

اگر ما فرض کنیم همسر آدم شاید صمیمی ترین دوست آدم باشه، یعنی باید در رابطه با همسر هم حد نگه داشت و همه حرف ها رو باهاش نزد؟

من همیشه فکر میکردم اگر یه دوست صمیمی و قابل اعتماد داشته باشم که هر چی توی دلم هست رو بهش بگم، اون همسر آینده ام باشه، ولی بعضی وقت ها حس میکنم با همسر هم نمیشه همه ی حرف ها رو زد. انگار آدم یک سری حرف ها رو فقط باید توی دلش چال کنه. و یا بیاد به صورت ناشناس توی این طور فضاهای مجازی بپرسه و بگه. ولی خب هیچ وقت شبیه این نمیشه که با یه نفر که واقعا بهش اعتماد داری صحبت کنی.

البته یک چیز دیگه هم وجود داره. بعضی حرف ها از جنس ضعف هست. بالاخره هر آدمی یک سری نقاط ضعف داره و یا یک جاهایی بالاخره کم میاره و میخواد وا بده. و دلش میخواد این طور مواقع با یکی حرف بزنه. اما همیشه این ترس وجود داره که من اگر جلوی همسرم ضعف نشون بدم، در آینده دیگه مثل سابق به من اعتماد نمیکنه. 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در زن داری (۳۳۷ مطلب مشابه) مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) روابط عاطفی در دوران عقد (۷۴ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه) روابط عاطفی زن و شوهرها (۸۱ مطلب مشابه)