یه خانم کارمند هستم که شوهرم بچه می خواد

سلام

من و شوهرم 4 ساله ازدواج کردیم. 3 سال اول که من دانشجو بودم. الآن هم یک ساله سر کار هستم. شوهرم هم از صبح تا عصر سر کاره. خلاصه اینکه سرمون شلوغه و گاهی حتی درست درمون نمیتونیم کنار هم باشیم.

شوهرم مدتی هست که میگه بچه دار شیم. خودمم بچه ها رو خیلی دوست دارم. اما مشکل اینه که فکر میکنم که چطوری بچه مو بزرگ کنم؟! بالاخره بچه ابتدایی ترین نیاز هاش توسط مادر تأمین میشه بچه آغوش پر مهر پدر و مادر میخواد. آرامش میخواد.

خانواده خودم که شهر دیگه ای هستن و نمیتونن کمکم کنن. از طرفی دوست ندارم که بچه م خونه مادربزرگ بزرگ بشه. چون چند تربیته میشه و هزار تا مشکل دیگه. کارمم نمیتونم کنار بذارم چون واسش چند سال درس خوندم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

پلیس برای متلک گفتن کاری میکنه؟

سلام.
چند وقت پیش که جلو چشمم یه مغازه دار جوون دم در مغازش به یک خانم جوان که با بچه هاش بیرون بود متلک گفتن خیلی ناراحت شدم و امروز یه سوالی به ذهنم رسید.

من پسر هستم.اگر به ناموسمون جلو ما متلک انداختن ( تو نت خوندم خانمی نوشته بودن با همسرشون بودن و متلک شنیدن ) برای اینکه هم یک برخورد محکم با طرف بکنیم که عبرت بشه براش و هم برخورد فیزیکی نشه که بتونه شکایت کنه ( اگه اشتباه نکنم حتی سیلی زدن هم مجازات داره ، درسته؟ ) به نظرتون تو مواردی مثل این که طرف جای ثابت داره مثل همین مغازه دار بعد یکم داد و بیداد که حساب کار دستش اومد میشه زنگ زد پلیس؟

یعنی متلک انداختن اصلا قابل اثباته؟! شاهد میخواد؟! خود مرد و همسرش شاهد حساب میشن؟ اصلا حداقل همین که مامور دم مغازش میاد حساب کار دستش میاد واسه آبروش ، نه؟!

خلاصه نظرتون در مورد کمک گرفتن از پلیس تو شرایط ساده مثل متلک و نه مزاحمت فیزیکی چیه؟ موردی دیدید که جواب گرفته باشه؟

ممنون

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در زن داری (۳۳۷ مطلب مشابه) مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه)

روم نمیشه به شوهرم بگم تو گوشیت کلیپ س. دیدم

سلام
دوستای عزیزم من یه مشکلی دارم خواهشا اگر کسی میتونه من رو راهنمایی کنه .

من چند وقت پیش یه گوشی برای همسرم کادو خریدم حالا همون شده مایه عذاب من ، چند وقته متوجه شدم شوهرم از این شبکه ها اجتماعی رو گوشیش نصب کرده و متاسفانه عضو یه گروهی شده که یه عده ادم بی اخلاق فقط فیلم و متن و کلیپ سکسی مبادله میکنن .

خیلی بدم میاد که شوهرم عضو این گروه شده حس میکنم با دیدن اون عکس و کلیپا میاد سراغ من ، منم دیگه انگیزه ای برای رابطه جنسی ندارم و به جرات میتونم بگم دارم براش کم میزارم چون حالم بد میشه وقتی حس میکنم همسرم با دیدن عکس و فیلمی میاد سراغ من .

بهش هیچی نگفتم تا حالا ولی اخلاقم باهاش خیلی عوض شده شوهرم خیلی ادم خوبیه ولی من روم نمیشه که بهش بگم همچین چیزی تو گوشیت دیدم .

دیدنمم هم خیلی اتفاقی بود خودش گوشی اش رو داد تا براش چیزی نصب کنم الان به نظر شما بهترین راهکار چیه؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

چکار کنم شوهرم صبور بودن رو یاد بگیره ؟

با سلام
من دختری هستم که دو ماهه عقد کردم من دانشجوی ارشد شوهرمم هم همینطور و اختلاف  سنی 6 سال داریم من شوهر منطقی و مهربونی دارم اما ازونجایی که همه ادما صد در صد بی عیبو کامل نیستن ( من جمله خود من) .

شوهر منم  تنها مشکلش اینه که وقتی در مورد یه موضوع صحبت میکنیم گاهی صداش بالا میره و دیگه اجازه نمیده من حرف بزنم بعد که سکوت میکنم خودشم اروم میشه میگه عزیزه من ای حرفی که زدی فلانه در حالی که دوست دارم قبل از عصبانیت اینجور باهام بحرفه ،نمیخام بگم چکار کنم عصبانی نشه نه درعوض
 دلم میخواد بهش کمک کنم صبور بودن رو یاد بگیره مثل خودم
پیشنهاداتتون چیه؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

نمی تونم خواهرهای نامزدم رو ببخشم

سلام
این روزا خیلی دلم گرفته و بعضی حرفا تو دلم سنگینی میکنه خواستم اینجا حرفامو بزنم تا کمی سبک تر بشم .
دختری ٢٢ ساله هستم که یک سال و نیمه عقدم خدا رو شکر نامزدم خوب و مهربونه .  خیلی همدیگه رو دوست داریم منم دختر ساکت و ارومی هستم و هیچ وقت دلم نیومده کسی رو ناراحت کنم و برنجونم .
مدتی بود از دست خواهرای نامزدم دلم گرفته بود چون با رفتارا و حرفاشون منو ناراحت کرده بودن یه روز که خونه مادر نامزدم دعوت بودم به خواهرای نامزدم با احترام حرفای تو دلمو بهشون گفتم و دلیل ناراحتیم .
گفتم از من توقع نداشته باشین بیام خونتون هر وقت نامزدم خواست خودش بیاد بهشون برخورد و گفتن یه داداش داشتیم فکر میکنیم مرد.
اصلا عروسیتون هم پا نمیذاریم و ما کجا دخالت کردیم و از این حرفا تا بالاخره آخرش آشتی کردیم و قرار شد من باهاشون رفت و آمد کنم .
بعد از چند روز خواهر نامزدم به نامزدم زنگ زد و کلی دروغ گفت که من گفتم ازشون بدم میاد خونه هیچ کدومشون پا و نمیذارم و ...
خیلی قلبم درد گرفت برای نامزدم قسم خوردم من اینجوری نگفتم شماره خواهرش رو گرفت تا من باهاش حرف بزنم تا صدای منو شنید گوشی رو قطع کرد.
برای خواهر دیگش زنگ  زدم خیلی بهم بی احترامی کرد گفت ظرفیت نداری و ما هر جا تو میای جرات نمیکنیم حرف بزنیم از بس بی ظرفیتی جنبه شوخی نداری و ... خیلی دلم شکست به ناحق به نامزدم دروغ گفتن تا منو بد کنن خیلی گریه کردم نفرینشون کردم .
فرداش خواهرم که اصلا از ماجرا خبر نداشت زنگ زد گفت خواب دیدم چند تا سگ دنبالت کردن خیلی ناراحت بودی و آیه های قرآن رو کاغذ مینوشتی و با هم آویزون درخت میکردیم گریم گرفت 
ماجرا رو برای خواهرم گفتم... خانوادم وقتی فهمیدن خیلی ناراحت شدن و گفتن دیگه حق ندارم با خانواده نامزدم در ارتباط باشم . نامزدم ازم معذرت خواهی کرد ولی من نمیتونم خواهراش و ببخشم از اینکه من همیشه میشم آدم بده خیلی دلم شکست
خواهشا راهنماییم کنی من باید چیکار کنم ؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه) مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه)

اون میخواد منو عوض کنه!

سلام

سایتتون مذهبی هست ولی به من منطقی جواب بدید

من و نامزدم بعد دو سال دوستی قصد ازدواج کردیم الان بعد از این که اسما به نام هم شدیم عوض شده میگه علاقم بهت بیشتر شده ولی من راضی نیستم دو سال زندگیمو پاش گذاشتم!

حالا مثلا به من گیر میده واسه حجاب و نامحرم و کوتاه بلندی مانتو و شلوار تنگ و مو و کلی چیزای دیگه . من به اینجور ارتباط ها اعتقاد نداشتم چیکار کنم ؟

چک کردناش اشکال نداره برام ولی از نظر اینا مخصوصا اعتقادی باهاش کنار نمیام دعوامون میشه بهش میگم خب میرفتی با یکی از چادریای اطراف خودتون که نمازخون اینا باشه ازدواج میکردی میگه داری بهم توهین میکنی من تو رو دوست دارم!

به من پیله کرده باید نماز بخونی چادری بشی نمیشی حجاب داشته باشی بهش میگم اقا لا اکراه فی الدین! میگه بر خودت کردی خیلی هم با من اکراه فی دین! پدر منو در آورده که ی دقیقه حرف نمیتونیم با هم بزنیم سر اینا دعوامون میشه!

عاشق همم هستیما یه روز حرف نزنیم با هم دق میکنه گریم میگیره اصلا! من عروسی جدا دوست ندارم میگم باید مختلط باشه میگه خانوادم! میگم مهمونی اینجوری میگه اونجوری! دینو ولش کنین چون من قبولش ندارم اگر میشه در موردش منطقی به من بگید چیکار کنیم با هم کنار بیاییم هر دومونم روابط ازاد قبلی داشتیم از همه چیز همم باخبر بودیم .

مشکلمون اصلا سر این نیست شاید یه وقتایی منو چک میکنه ولی من ناراحت نمیشم خب مرده دیگه . منم مشکلی ندارم نگران باشم میگم مشکلاتمون اعتقادیه که من به اعتقاداتش احترام میگذارم ولی کاریشون ندارم اون میخواد منو عوض کنه! من دوست ندارم قرارمونم نبوده!

کمکم کنید پلیزززززز

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

زن بودن و زنانه بودن (5) – مادری

داشتن جنبه ی مادری لزوما به معنای زایمان واقعی نیست !

جنبه‌ی مادری با  بذل‌ توجه ، محبت ، رسیدگی خالصانه و قبول مسئولیت در قبال رفاه و آسایش دیگری ابراز می‌شه.

این جزئی از نقش زنانه‌ی زن است که مرد رو پرورش بده ، حمایت و تشویق کنه و رشد بده . معمولاً مادونا نیازهای مرد به پرورش را درک می‌کند و جنبه‌ی مادری اون رو به اجرا می‌گذاره . ( به عبارت بهتر می شه مرد رو تربیت کرد ! )

مادری برای مرد سرچشمه‌ی آرامش و مأواست و این ویژگی‌ها رو در زن جستجو می کنه ، آغوش پر مهر مادری چیزیه که اغلب مرد ها همچنان تو تمایلات خودشون بهش کشش دارن ...

مرد ها نیاز به مراقبت و رسیدگی دارن ، اگر چه سعی می کنن قدرتمند به نظر بیان و از اقرار به ضعف امتناع می کنن اما نیاز شدید به عواطف زن دارن .اکثر اوقات خسته ، گرسنه و کسل ، بی حوصل و خشن به خونه بر می گردن ، نیاز دارن خونه پناهگاه گرمی باشه برای رفع خستگی و گرسنگی !

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

چطور میشه یه شوهر عصبی رو آروم کرد؟

سلام
من همسرم شغل پر مشغله ای داره و از طرفی ادم زود جوشی هم هست . دنبال راهکار میگردم برای اینکه بدونم چطور میشه یه ادم عصبی رو ارامش داد مخصوصا موقعی که از سر کار میاد یا از چیزی ناراحته چطور باید بهش ارامش بدم و آرومش کنم ؟
درسته که نباید مشکلاتش و توی خونه بیاره ولی بطور کل میخوام راهنمایی کنید چطور باید یه مرد عصبانی و ناراحت رو آروم کنم و باعث آرامش بیشترش بشم
ممنون

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

شما هم فکر می کنید مثل سابق برای شوهرتون جذاب نیستید ؟

سلام

من یه زن 26 ساله هستم که چهار سالی میشه ازدواج کردم شوهرم ادم خوبیه اما من همش فکر میکنم دیگه براش جذاب نیستم یعنی همش غصه میخورم که دارم پیر میشم منو شوهرم همسنیم .

همش بهش میگم دوست داشتی زنت جوونتر بود 17 یا 18 ساله ؟ هر چی میگه نه بخدا من ازت راضیم خودم انتخابت کردم تو گوشم نمیره .

همش فکر میکنم اوایل که ازدواج کرده بودیم منو بیشتر دوس داشت واقعا دارم افسرده میشم کمکم کنید

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

دخترم، پرمو بودنم خیلی روی روحیه ام تاثیر گذاشته

سلام

یه دختر 21 سالم که از وقتی یادم میاد موهای بدنم زیاد بود. یادمه وقتی بچه بودم همش دستامو از بقیه پنهون میکردم چون هیچکی شبیه من نبود. تو دوران ابتدایی موهای زاید بدنم در اومد همین موضوع باعث شده بود خودمو از بقیه جدا ببینم خیلی غصه میخوردم.
حالا رسیدم به این سن و  7 ماهی میشه که عقد کردم.
چند سال پیش رفتم دکتر و آزمایش هورمونی دادم دکتر گفت بدنت به همون مقدار کم هورمون مردونه حساسیت داره بهم دارو داد و حدودا دو سالی مصرف کردم تو اون زمان موهای زایدم کم شده بود ولی نمیتونستم تا ابد دارو رو مصرف کنم قطعش کردم بعد از یکی دو ماه همه چی مثل قبل شد دکترم نتونست چیزی بهم بگه!!!

حالا که ازدواج کردم بیشتر از قبل اذیت میشم هر بار که قراره با همسرم رابطه داشته باشم باید کلی وقت بذارم تا موهای بدنمو از بین ببرم. حس میکنم دارم افسردگی میگیرم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) زیبایی و بهداشت پوست و مو (۷۵ مطلب مشابه) رفع موهای زائد بدن (۴۳ مطلب مشابه) رفتارشناسی پسران برای ازدواج (۶۸۷ مطلب مشابه) خودسازی در پسران (۲۳۱ مطلب مشابه) قبل از ازدواج لازم است بدانید (۲۹۶ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

زن بودن و زنانه بودن (3) – مادونا

حسن مهرویان مجلس گرچه دل می برد و دین / بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود

بعد از معشوقه اینبار می خوایم در مورد مادونا صحبت کنیم . مادونای موشکاف و تیز بین ، بازتاب دهنده ی ایده ها ، ارزش ها و معیار ها و بیانگر شخصیت کامل زنانه

اگر معشوقه نماد جسم زنانه باشه ، مادونا یعنی روح زنانه داشتن، یعنی ارزش های معنوی

آرامش و متانت از مشخصه های جنبه ی مادونای شخصیت زن است. مستلزم سکوت ، سکون، پذیرندگی ،  ایمان  و  صبر فراوان ! . یک حس درونی از معنویت که اطرافیان هم حسش می کنن.

ویژگی ای که مادران ما و زن های نسل قدیم خیلی خیلی خیلی توش قوی بودن و بابت همین برای همسرشون بی نهایت عزیز می شدن. سکوت و منفعل بودن و پذیرفتن مرد تحت هر شرایطی و همینطور پاکدامنی چیز هایی بود که با گذشت زمان به شددددت مورد نقد فمنیست ها قرار گرفت ! این ها رو ضعف زن تلقی می کردن ! در حالی که تمام قدرت زن سنتی به همینا بود !

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

وقتی شوهرم اومد خواستگاری بهم قول داد ارشد بخونه ولی زده زیر قولش

سلام

تو رو خدا هر راهی بلدید به من بگید خواهش میکنم ازتون
وقتی شوهرم اومد خواستگاری بهم قول ارشد بخونه من دانشجوی یکی از رشته های عالیه مهندسی در یک دانشگاه خوب دولتی هستم و شوهرم استخدام و کارمند دولت هست و لیسانس یکی از زیرشاخه های حقوق اما الان زده زیر قولش من به دکتری فکر میکنم معدل کلم بااینکه متاهل هم شدم 17است تو رشته ی من این معدل عالیه
اما همیشه دوست دارم شوهرم ازم یه پله جلوتر باشه بارها بهش گفتم من اول پیشرفت تو رو میخوام بعد خودم اما اون قبول نمی کنه یعنی چند وقت یه بار قول میده ولی شاید در سه روز 5ساعت درس بخونه همش میخوابه خیلی اعصاب خود کنه دلش نمیخواد تلاش کنه اسمشو نوشتیم آزمون اما خیلی
هردمبیل  دلش میخواد همش بخوابه و بخوره و تفریح کنه باهاش که حرف میزنم خودش قبول داره اگه درس بخونه لذت بعدش بیشتره ولی باز زیر قولش میزنه یه روز میگه امروز خستم امروز روزم امروز
اعصاب ندارم کلا بد قوله جلوش اشک ریختم التماسش کردم غیرتی نمیشه بچسبه به درسش
همش 23 سالشه من از اول بهش گفتم حسن ازدواج ما اینه هر دو جوونیم و هم پا میتونیم با هم بپریم اونم همینو میخواد ولی میخوابه نمیدونم چه خاکی تو سرم کنم

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) ادامه تحصیل (۴۸۰ مطلب مشابه)

چطور شوهرم رو قانع کنم که صورتش رو تیغ نزنه ؟

با سلام و با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما. 

در یک مورد نیاز به همفکری شما دوستان دارم. نامزد من صورتش رو با تیغ اصلاح میکنه و با توجه به مطالعه ای داشتم از نظر مراجع این کار حرام هست. در این مورد با نامزدم صحبت کردم . جوابشون این بود که این مورد نیمتونند رو قبول کنند و فقط از همین روش استفاده خواهند کرد چون به غیر ار این روش صورتش بد میشه. میدونم اگر پافشاری کنم هم از من ناراحت خواهد شد و هم قانع نمیشه.

 الان مردد هستم که کلا بی خیال بشم ( البته بگم خوذم این ظاهر فعلیش رو میپسندم) و با اینکه با یه برنامه بلند مدت راضیش کنم ( البته در این مورد هم نمیدونم لازمه چه راهکاری استفاده کنم) .

 و یه نکته هم لازمه بگم ایشون پایبند به انجام واجبات دینی و ترک سایر محرمات هستند. پشاپیش از راهنمایی شما ممنونم. 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه)

نمیتونم قبول کنم که یه مرد با اون همه یال و کوپال کمبود محبت داشته باشه

سلام

یه سؤال دارم از آقایون :
من چند ساله ازدواج کردم . اوایل ازدواج که بچه نبود و دغدغه کارهاى خونه ، ابراز محبتم به شوهرم زیاد بود ولى الان اونقدر از کار خونه و بچه خسته میشم که حالى براى ابراز محبت نمیمونه.
اون موقع 24 ساله بودم و رفتارهاى مردانه و غرور و خشم و جدیت کمترى داشت ، و درخواست محبت از طرف اون برام قابل قبولتر بود ،ولى حالا وقتى اظهار نارضایتى میکنه از اظهار محبت کم من ، راستش ته دلم خندم میگیره و نمیتونم قبول کنم که یه مرد با اون همه یال و کوپال و غرور و مردونگیش اظهار کمبود محبت از جانب من میکنه.
البته شوهرم خیلى احساساتیه و همش میخواد حتى پیش دختر 4 سالم بهش ابراز محبت بکنم و بوس و بغل و ....
این خواسته شوهرم معقوله ؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) محبت بین زن و شوهر (۵۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

قرص ضد بارداری به چه درد مرد میخوره ؟

سلام خدمت دوستان گرامی
طاعات و عباداتتون قبول باشه

مشکلی دارم که هر کار میکنم جای بهتر شدن بدتر میشه . شوهرم معتاده . نمیدونم از کی و چطوری فقط میدونم تریاکه . فکر میکنم میخوره اما گاهی که خونه نباشم و بعد میام حس میکنم میکشه نمیدونم چیکار کنم قبلا از وسایلش قرص پیدا کردم که با اصرار و صحبت گذاشت کنار یا شاید من اینجوری فکر میکنم اما دیگه ندیدم فقط الان تریاک گاهی که یادش میره میبینم کارمون سر این مسئله به کتک کاری هم کشیده .

نمیدونم چیکار کنم بذاره کنار خیلی میترسم لطفا کمکم کنید. و میدونم که یکی از اقوام شون هست که اینو بهش میده گاهی میگم بهش زنگ بزنم و بگم با شوهرم کاری نداشته باشه ولی تا شوهرم نخواد چه فایده این نشد میره سراغ یکی دیگه .
و یه سوال دیگه به نظر شما قرص ضد بارداری به چه درد مرد میخوره؟، دو بار دیدم که شوهرم این قرص رو داره، اهل زن دیگه و روابط نامشروعم نیست. دیگه از بس با هم دعوا کردیم جواب سوالاتم رو نمیده و همه ش میگه دلم میخواد دوست دارم به تو ربطی نداره تو رو خدا کمکم کنید.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه)