سلام
دوستان عزیز استاد مطهری تو کتاب تعلیم و تربیت در اسلام یکی دو صفحه ای در مورد ازدواج صحبت میکنند که خلاصش میشه این 2 تا مطلبی که من میگم:
1- ازدواج پاسخ به یه سری نیازها هست که تنها راه پاسخ به اون نیازها ازدواجه. یعنی نه با جهاد میشه نه با علم آموزی نه با ... نه حتی با شرکت در مجلس اهل بیت فقط و فقط ازدواج و میگه یه تکاملی هست که فقط از راه ازدواج بدست میاد نه از هیچ راه دیگه ای.
2- اونائی که ازدواج نکردن یه خامی و بچگی تو رفتارشون دیده میشه. حتی اگه یه شخصیت بزرگی شده باشن مثلاً یه عالم بزرگ یا یه شخیت سیاسی مطرح حتی اگه مرجع تقلید هم شده باشه اما مجرد باشه بازم یه خامی و بچگی تو رفتارش هست.
حالا دوستان عزیز شما این 2 تا مطلب رو قبول دارید؟ کلاً نظرتون چیه؟ اگه این 2 تا مطلب رو قبول دارید به این 2 تا سوال من پاسخ بدید:
1- در مورد بند اول بجز نیاز جنسی و علاقه به داشتن فرزند و شاید یه نیاز عاطفی که فقط باید از طریق همسر برآورده بشه؛ دیگه چه نیازایی هست که تنها راه پاسخگویی بهش ازدواجه؟! دقت بکنید تنها راه . چون اینو از چند نفر پرسیدم یه سری مسائلی گفتن که من بهشون گفتم خب این مسائل از طرق دیگه هم میشه برآورده کرد. بحث سر نیازهایی هست که تنها راه پاسخگوییش ازدواجه.
2- در مورد بحث خامی و پختگی چرا ما اینو نمی بینیم؟!
یعنی واقعا من تو دانشگاه خودم و سایر مجردین دانشگاه رو با متاهلین که مقایسه می کنم هیچ خامی و بچگی تو رفتارای مجردا نمی بینم که بگم تو متاهل نیست. که بگم متأهلین یه پختگی و کمال خاصی تو رفتارشون هست که تو ما مجردا نیست.
همچنین خود متاهلا قبل و بعد ازدواج رو که آدم مقایسه می کنه متوجه کمال و پختگی خاصی نمیشه که بگیم این بنده خدا زمانی که مجرد بود اینطوری بود الان تغییر کرده.
حتی برخی مواقع بالعکسش هم دیده میشه یعنی خیلی مجردها پخته تر از خیلی از متأهل ها هستند.
در واقع آدم در کل تغییر خاصی رو احساس نمیکنه. اگه فرد زمان مجردیش با وقار و با متانت و سنگین بوده بعدشم اینطوره. اگه کسی هم اهل لودگی و سبکسری و ... بوده بازم بعدش اینطوره.
پس منظور استاد مطهری چیه؟
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)