سلام
میرم سر اصل مطلب
من یه دخترخانوم ۱۵ تا ۲۰ ساله ام که همیشه تو خیالم تو رویام صحنه مرگ عزیزترین فرد زندگیم رو میبینم . حتی مجلس ختم و قبر و بعد از اون همش فکر میکنم بابام یا داداشام یا هر کسی که دوستش دارم میخواد بره جایی یا جلو چشم نیس دیگه اخرین دیدارم با اون شخصه .
بابام میره سرکار همش حس میکنم تصادف میکنه دور از جون دور از جون میمیره یا همین حسو به بقیه دارم و ساعتها در روز براش گریه میکنم این واسه الان نیستا من از ۷ سالگی اینجوری بودم شایدم قدیمی تر .اینم بگم من الان تو شرایطی نیستم که برم مشاور یا روانشناس واسه همین اینجا خواستم کمکم کنید .
دارم دیوونه میشم اینا دست خودم نیست :( حتی بارها و بارها از خواب پریدم همیشه ترس از دست دادن کسی دارم با اینکه تو گذشته ام اتفاق خاصی نیفتاده همیشه منتظر یه عذابم و همیشه یه حسی بهم میگه این روز بد یه روز میاد .
دارم عذاب میکشم فردا مادرم یه مسافرت داره و من از وقتی فهمیدم یه لحظه آروم و قرار ندارم یه چیزی ته دلم میگه یه اتفاق بد براش میفته و دیگه نمیبینمش .
ممنون میشم کمکم کنید
میترسم که شاهد مرگ عزیزانم باشم
فکر می کنید نوع مرگتون ممکنه چطور باشه؟
دوست دارم زودتر از مادرم بمیرم تا مرگ اون و نبینم
گاهی اوقات در اوج خوشی به فکر مرگ می افتم
بعد از فوت یکی از همسایه ها ، نگرانم که مرگ منم نزدیک باشه
به خاطر فوت دوستم روحیه خوبی ندارم
← مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)
- ۱۵۵۵۴ بازدید توسط ۱۱۱۹۸ نفر
- دوشنبه ۵ مهر ۰۰ - ۰۷:۱۵