زهرا :
سلام چند وقتیه که یکی از دوستانم رو تو یه حادثه ای از دست دادم فقط 20 سالش بود
هم دوره ی دبیرستانم. روحیه ی الانم اصلا خوب نیست هنوز نتونستم باور کنم حتی نمیتونم گریه کنم با توجه به این که تا چتد وقت دیگه کلاس ها شروع میشه و من باید برم شهر دیگه .
تصمیم گرفتم به خودم بیام ولی نمیدونم چه جوری . میشه اگه این جا کسی کتابی برای آرامش و بهبود روحیه میشناسه معرفی کنه.
پاسخ :
سلام
طبیعتا نمیشه مرگ یه عزیزی رو به طور کامل فراموش کرد . چیزی که شما احتیاج دارید گذر زمان هستش . گذر زمان کم کم شما رو آرومتر می کنه .
یه نگاهی به کسانی که مثلا پدر یا مادر از دست دادند بندازید . همون کسی که اوایل فوت عزیزش مدام غش می کرد . بعد از مدتی می بینید که داره می خنده . این خنده از بی مهری اون نیست . طبیعت دنیا همینه .
اگه بخوایم معنوی تر به موضوع نگاه کنیم ، دوست شما الان داره در یه دنیای دیگه زندگی می کنه . شاید شما اون رو نبینید و از احوالش بی خبر باشید ولی احادیث و روایت میگن که اون می تونه از حال شما مطلع بشه . خوشحالی شما اون رو خوشحال می کنه ، ناراحتی و غم شما اون رو غمگین می کنه . پس بهتره برای آرامش اون هر چه زودتر به زندگی عادی برگردید .
اون الان دستش از این دنیا کوتاه شده . به یه چیزهایی احتیاج داره که شما می تونید بهش بدید و خوشحالش کنید . بهتر نیست به جای گریه کردن که سودی براش نداره ، کارهای مثبتی براش بکنید ؟
ببینید روزه یا نماز قضا نداره ؟ به کسی بدهکار نیست ؟ کسی از دستش ناراحت نیست ؟ ... ؟ . به جای غصه خوردن کمبود هایی که اون طرف داره رو جبران کنید .
قرار نیست که هیچ وقت اون رو نبینید . بالاخره روزی که ممکنه همین فردا باشه دست در دستش بذارید . مرگ دوست تون یه هشدار برای ما و مخصوصا شماست . آیا خودمون رو آماده کردیم ؟
جهت شادی روح اموات صلوات
موفق باشید
مرتبط:
میترسم که شاهد مرگ عزیزانم باشم
فکر می کنید نوع مرگتون ممکنه چطور باشه؟
دوست دارم زودتر از مادرم بمیرم تا مرگ اون و نبینم
گاهی اوقات در اوج خوشی به فکر مرگ می افتم
بعد از فوت یکی از همسایه ها ، نگرانم که مرگ منم نزدیک باشه
با بیماری یا فوت عزیزان تون چطوری کنار میاید ؟
← مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)
- ۱۹۹۸ بازدید توسط ۱۵۵۰ نفر
- يكشنبه ۲۶ مرداد ۹۳ - ۰۹:۲۵