با سلام
حدود 4 ماه هست که با پسری که به قصد ازدواج جلو اومد در حال آشنایی ام. شروع این آشنایی از طریق واسطه یکی از دوستام بود. این آقا دوست دوست پسر دوستم بودن. و من هم دختری مذهبی هستم و هیجوقت با پسری دوست نبودم. اول هم که برام مطرح کردن به شدت مخالفت کردم و گفتم اهل دوستی نیستم اگه بودم زودتر دوست میشدم نه الان با 26 سال سن.
خلاصه گفتن که نه این قصدش ازدواجه و فرق داره پسر مثبتی هست و... و اینم بگم که ما دو شهر مختلفیم حدود 6-7 ساعت و شروع ارتباط چت و تلفن و عکس پروفایل بود.
تا بعد 1 ماه همو دیدیم. حالا مشکل من اینه که ایشون چرا زودتر اقدام نمیکنه برای خواستگاری .مشکل مالی ندارن. خانوادشون تقریبا پولدارن. اما میگه من نمیخوام دستم جلو پدرم دراز باشه. هنوز 2 ماه از سربازیش مونده و یک بار که خیلی تحت فشارش گذاشتم ( به خاطر خواستگارم که الان اومده و پایین توضیح میدم ) گفت بعد سربازی میام اما 1 هفته بعدش خیلی عصبی شد و گفت حرفاش به خاطر فشاری بوده که بهش آوردم.

از لحاظ به دل نشستن به دلم نشسته . تا الان همه خاستگارام مشکلاتی داشتن که به دردم نمیخوردن مثلا اهل نماز روزه نبودن، یا خیلی ظاهر زشتی داشتن، یا بیکار و علاف بودن، یا کار داشتن مناسب نبوده و.... ولی این آقا سربازیش که تموم شه کارش حاضره و علاف کار نیست.
ظاهرش به دلم نشسته قد بلند و 4 شونه س.از لحاظ ابراز احساسات هم خوبه، سرد نیست. خیلی روم حساسه و غیرت داره و حتی از راه دور مراقبمه و میگه تو مثل مادرم ناموسمی و برام مهمی و... از لحاظ سوء استفاده اصلا و ابدا ندیدم ازش. و وقتی کوچکترین چیزی پیش بیاد میگه تمام این جور مسائل ان شاالله برای وقتی که مال هم شدیم.
الان من سر کار میرم ولی میگه زیاد دوس ندارم و چون خودت دوست داری اشکال نداره ولی خیلی رسمی و اداری بری و مراقب باشی و راستش من دوست داشتم ته قلبم که گفت خیلی خوشم نمیاد بری سرکار چون الان به خاطر پولش مجبورم ساعت طولانی سر کار باشم و واقعا خسته میشم و دوس دارم با هر کی ازدواج کردم درک کنه من زنم و شاید هر زمان نتونم برم سر کار.
چون خواستگار داشتم که دنبال پول بوده و تو جلسه خواستگاری گفته پولتونو میخواین چیکار کنین!!! و همش میگه تو تنها گزینه من برای ازدواجی و مطمئنم بهتر و خوب تر و پاک تر از تو گیرم نمیاد و از این حرفا ولی الان نه! وقتی که من با خودم کنار اومدم و بتونم از پس زندگی بربیام. و یک بار هم گفت راستشو بخوای من با قصد ازدواج جلو نیومدم، قصدم دوستی بوده ولی وقتی دیدم چطور دختری هستی نیتم تغییر کرده و قبلش اصلا به ازدواج فکر هم نمیکردم.
اما تو این حین یک خواستگار برام اومد که معمولیه. یعنی خواستگارای قبلیم افتضاح بودن ولی این معمولیه. کارش توی کارخونه و کم درآمد . اعتقاداتش خوب ولی زیاد سفت و سختم نیست.برای کار پرسیدم گفت هر جور دوست داری - برای پوشش گفت چادر یا مانتو هر کدوم دوس داری ( من الان بیشتر اوقات چادری ام)- ظاهرش هم به دلم ننشست . بهش یه بار جواب منفی دادم اما سمجن و میخوان دوباره بیان و پدر و مادرم هم چون بقیه خواستگارام افتضاح بودنو این معمولی میگن همین خوبه.
وقتی قضیه خواستگارمو بهش گفتم خیلی بهم ریخت و تا چند مدت هر روز اعصاب خوردیو بحث داشتیم و گفت بعد سربازیم که حدود 2 ماه دیگه میشه حتما میام و بازم همون حرفا که تو بهترین و تنها ترین مورد ازدواجی برام  و کاملا مورد پسندمی ولی نه الان و زودترین زمان!
من با خودم کنار نیومدم. اخه یعنی چی من با خودم کنار نیومدم. پسرا جواب بدین . یعنی چی مثلا رابطه قبلی داشته و توش مونده یا فقط بحث مالیه؟  خیلی هم رک و صادقانه حرفاشو میزنه و میگه من میتونستم الکی بگم حتما حتما ما با هم ازدواج میکنیمو سر کارت بذارم اما حرفمو صادقانه بهت میزنم.
البته یک بارم گفت میترسم واقعا از پس زندگی مشترک برنیام و شونه خالی کنم. و بعضی وقتا یه جوری میشه مخصوصا زمانی که خیلی بهش فشار آوردم که میگم شاید بعد سربازیشم قطعی نیاد.
خلاصه نمیدونم چرا اینجوری میکنه و میترسم به امید این اون معمولی رو هم رد کنمو بعد تو این سن پشیمون شم و باز تا کی بشینم که یکی بیاد.
همش حس میکنم سنم خیلی بالا رفته و خانوادمم بهم میگن سنت خیلی بالا رفنه. از طرفی میترسم اون خواستگارو قبول کنم و بعد دلم پیش یکی دیگه باشه و خودمو سرزنش کنم و به خودم بگم این همه صبر کردی یه کم دیگه هم صبر میکردی. راستی پدرم برای اون خواستگار خودشون استخاره گرفتن و بد اومد ولی اصلا نه پدرم نه مادرم به استخاره توجهی ندارن و یادشونم رفته.

مرتبط:

نه میتونم فراموشش کنم نه میتونم پا پیش بذارم

تحلیل رفتار پسری که با دست پس میزنه و با پا پیش میکشیه

یه پسر در دانشگاه خیلی بهم توجه داره ولی پا پیش نمیذاره

با پسری در ارتباطم که حرفی از ازدواج نمیزنه، با قطع ارتباط هم مخالفه

به خاطر آبروی پدرم رابطه م رو با پسری که دوسش داشتم قطع کردم

رابطه بین دختر و پسر تا چه حد قابل قبوله ؟

مهمترین فواید رابطه دختر و پسر از دید خودشان

آیا بنده توی آب نمک نگه داشته شده ام ؟

مطمئنم همکلاسیم بهم علاقه داشت، پس چرا خواستگاری نکرد ؟

چرا همکارم ازم خواستگاری نمیکنه ؟

مرد مورد علاقم دیگه به هیچ وجه حرفی از ازدواج نمیزنه

اشتباه کردم که به اون دختر پیشنهاد ازدواج ندادم


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)