به نام خدا
به رسم ادب سلام به همه...
خوندم همه پست ها رو و داغ دلم تازه شد...!
هر وقت به جمله {دلم} میرسم گریم می گیره...
من پسری 31 ساله مجرد از تهران هستم
همیشه مهربون بودم خوش اخلاق من عاشق داشتن همسر و خانواده بودم.
خیلیا حسرت داشتن منو میخوردن...
اما تنها موندم...!
چند سال پیش پدرم مرد و من شدم مرد خونه و از زندگی جا موندم
چون پول نداری دیگه کسی سمتت نمیاد
چون پول نداری دیگه کسی بهت محل نمیده
ببخشید معذرت میخوام اما از شهوت زیاد بعضی شبا کابوس می بینم
نه دوست دختری دارم نه زن و نه سراغ اون کارا میرم
هیچ کسی هم کمکم نمی کنه...!
دیگه خسته شدم از تنهایی از گریه از گریه از گریه...
افسردگی گرفتم...
وقتی حرف های بعضی از شما ها رو خوندم داغ دلم تازه شده
گفتم کمی درد دل کنم...
روزی صد تا دختر نگاهم می کنه خسته شدم از نگاه ها
میدونم خیلی ها مثل من هستن
واقعا سخته تو این زمونه... اما چیکار میشه کرد...؟
خدا هم که کاری نمی کنه...!
مرتبط با مشکلات روحی و اقتصادی پسران:
به خاطر شرایط اقتصادی در توان خودم نمی بینم بتونم ازدواج کنم
یه حسی بهم میگه امسال سال آخر زندگیمه
تا کی باید دست مون در جیب پدر و مادر باشه؟!
برای اینکه روحم آروم باشه میرم کارگری، تا به خودم بگم رفتم سر کار
برادرم به خاطر بی توجهی های گذشته، عقده ای شده
پسری 26 ساله ام، برام سخته که از خانواده پول بگیرم
بیکاری یا مشکل مالی مرد رو عصبی می کنه ؟
بیایید علل بیکاری رو به چالش بکشیم
در مورد حل مشکل بیکاری چه کارهایی میشه کرد ؟
یه پسر وقتی ناراحته، چطور باید آرومش کرد ؟
شما چه می کنید با این وضع بی پولی ؟
درد شرمندگی مردان در این اوضاع اقتصادی
اشکالی داره پسر و دختر ازدواج کنن ولی هر کدوم سر سفره پدرشون باشن؟
تکلیف پسرانی که به خاطر شرایط اقتصادی نمی تونن ازدواج کنن چیه؟
← مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه)
- ۴۲۷۵ بازدید توسط ۳۰۸۰ نفر
- شنبه ۵ دی ۹۴ - ۱۴:۰۸