خانواده برتر

وای چه ربطی داره چرا همه حمله میکنن به مذهبی ها چرا این تفکرات داره به وجود میاد بخدا شاخ درآوردم که گفتین چون مذهبی بودن خانواده اش اجازه ندادن زن و شوهره برن مسافرت اخه دوران عقد تا یه حد بسیار کمی ربط داره ولی بیشتر به تعصب و فرهنگ خانواده اس تا مذهب وای دیگه خیلی خنده داره که چون مذهبین بعد خانواده استقلال نداریم....تا کی قراره ب چادر و مذهب و اینا با چیزای چرت و پرت مثل خشک بودن امل بودن یا استقلال نداشتن حمله شه

1_ قبل عروسی یعنی دوران عقد ۷۵ درصد چون هرچی باشه ادم دوران عقد داره با طرف اشناییت پیدا می کنه نمیشه یهو همه رو بعش واگذار کرد .... تازه شلید به طرف اعتماد کامل کردی و توزرد از اب دراومد برای احتیاط خوبه ۷۵ درصد باشه بعد که بیشتر اشنا شدید اون ۷۵ کمتر بشه برسه به ۵۰
بعد عروسی دیگه طرف زندگی شخصی خودشه کسی حق دخالت نداره بخصوص این موز مارای تو اب نمک خوابیده که فقط دو بهم زنن....
ولی
ولی
برای شور ومشورت وتحربه خوبه ادم از خانواده اش راهنمای بخواد



۲_ تو خواستگاری خب بنظرم طرف هی نباید بگه تا بذار به خانوادم بگم باید خودشم بتونه نظر بده

۳_ والا من هرکه کاری بگه که در توانم باشه اکثرا می گم چشم ... ولی خط فکری خودمو دارماینو نمی دونم چطور باید تشخیص داد


۴_ من از این موردا زیاد دیدم تو عقد زیاد گیس وگیس کشی کردن ولی رفتن سرخونه زندگیشون درست شدن

قطعا اون خانم هم با بعضی از تصمیمات پدر و مادرش مخالفه اما چون پدر و مادرشن میگه چشم

نه معمولا این طوری نیس

آخه چه ربطی به مذهبی بودن داره؟؟بیاین کسی رو نشونتون میدم که مذهبی نیست...پسرم هست...ولی بی اجازه خانوادش آب نمیخوره....این مشکل فرهنگیه نه مذهبی....هرکی پست میذاره مذهبی فلان ؛ مذهبی بیسار...فکرم میکنید به حرفاتون؟؟- ما یه خانواده مذهبی...تو دوران عقد تمام دخترای فامیل با شوهراشون 6 روز هفته پیش هم بودن....بعضیاشونم طبقه جدا داشتن....ولی به نظر من خب زشته خونه پدر دختر....- دختر اگه پشتوانش از طرف شوهر گرم باشه حرف پدر مادرش براش دیگه اهمیتی نداره... -اگه احترامو با وابستگیم اشتبا نگیری....خب وقتی مثلا مادر طرف میگه دوست ندارم اینجوری تو دوران عقد لباس بپوشی جلو شوهرت....به نظرت بی احترامی نیست جلوشون برخلاف حرفشون عمل کنی؟؟- یه مثال مذهبی که هیچ محدودیتیم ندارن فامیل ما یا حتی خیلی از دوستام که مذهبی بودن عقد کردن؛دوران عقدشون محدودیت نداشتن ( تاکید میکنم مذهبی بودددددن)مسائل فرهنگیو به مذهب ندین لطفا

سلام

به به سوال کننده:
اون ماجرای مسافرت که نوشتم رو که نگفتم مذهبین! (هر چند بودن اتفاقا ولی من نگفتم و ربط ندادم) من حمله ای نکردم لطفا با دقت تر بخونید.
عرض کردم محدودیتای دوران عقد از نظر سطح روابط و ملاقات و ... بیشتر تو مذهبیاس و دخترای مذهبی بیشتر به حرف بزرگتر گوش میدن (نظر بعد خودتون "مها" هم این موضوع رو تایید کردن)
اون مثال مسافرت یه چیز جدا بود.
بهرحال من به شخصه دید بدی به مذهبیا ندارم اصلا و دقیقا هدفم از این تاپیک تشخیص مذهبی متعصب از اکثریت مذهبی های واقعیه.

به مها:
ممنونم همین طور که فرمودید منم معتقدم نمیشه این طور نتیجه گرفت ... و دقیقا سوالم همینه که پس چطور متوجه شیم؟یعنی منم میگم همه اینا که قبل عقد حرف گوش کن هستن بعد عقد این طور نیستن اما عده کمی همچنان هستن درسته؟ خب همینو چطور تشخیص بدیم ... آخه مستقیم بپرسیم واقعا کسی میگه نه من بعد ازدواج از خودم اختیار ندارم؟ سوال غیرمستقیم به ذهنتون چیزی میرسه؟
ضمنا جسارتا پدرتون مستقیما این محدودیتو براتون مشخص کردن یا از طریق مادر؟ چون مذهبی هستید برام سوال پیش اومد چطور بهتون منتقل کردن من پدرخانم آیندم اینو بهم بگه خیس عرق میشم

به زهرا میم:
ممنون.همین طرز تفکر رو اگه داشته باشن خوبه ولی همین طرز تفکر رو باید مطمئن بشم دارن.مثلا مورد دو نکته مفیدی بود.بازم چیزی به ذهنتون رسید بفرمایید.ممنون.

به shiny :
ممنون.بله درسته که به پدر و مادر اگه چشم میگه احتمالا به منم میگه اما اگه پدر و مادر اهل دخالت تو هر چیزی باشن اونوقت تو ریزترین چیزها اولویت براش چشم به اون هاست حالا به دلیل احترام یا ترس یا هر چیز دیگه (اون موردی که مثال زدم از پدرشون میترسیدن)
پس بازم به ضرر زندگیمونه.

به honey :
ممنون.بله منم اگه بدونم خانمم خودش طرف منه اون دوران هم سعی میکنم صبوری کنم هم بهش اصرار نکنم معذب نباشه. اما باید اون اطمینانو بده که فقط همین دورانه و قلبش با منه.بدونم اختیار زندگیمون با خودمونه و دختر مستقلیه. همینو میخوام تو خواستگاری مطمئن شم.

من زیاد تابع خونوادم نیستم اونام دیگه عادت کردن برا همین کلا میدونن حرف حرف خودمه و تا وقتی نظر نخوام زیاد دخالت نمیکنن ولی قضیه ی همسر ازین جهت که انتخاب خودمه فرق داره و همیشه سعی میکنم تو تصمیماتم(ینی خواهم کرد)اونم راضی باشه

تو یه سایت که بیشتر افرادش ادعای مذهب دارند چه قد به مذهبی ها میپرن!!!:/

دختر از قبل عقد هم معلومه چه قد مستقله!من الان هم بخوام فردا برم شیراز خونوادم میگن برو مشکلی نسیت چه برسه تو عقد یا بعد ازدواج!
دختری که خونوادش بگن نرو هم میره مث من:)) البته راضیشون میکنم میرم:)) بعد عقدم همینم:)
خونواده ما که میگن عقد کردی تمومه اسمت تو شناسنامه طرفه تو زنشی و تمام! زن هم باید به حرف شوهرش باشه نه پدر مادرش اونا در حد احترام...

احترام به پدر و مادر از طرف دختر خیلی خوبه و نشون دهنده ی تربیت درستشه... توی دوران عقد هم معمولا خونواده ها محتاط تر عمل میکنند و شاید دست دختر خیلی باز نباشه.. بخصوص اینکه شما تازه وارد زندگیش شدین و خیلی قدرت طرفداری ازتون رو شاید نتونه داشته باشه...
بستگی به شرایط ‌و محیط داره.. اما چیزی که خیلی باید بهش توجه کنید اینه که توی دوران عقد دختر چند درصد از اتفاقای خصوصیتون رو به خونوادش میگه ! مثلا اگه دعوا شد بینتون همه چیز رو میره میزاره کف دست خونوادش یا اینکه نه و اگه بخواد بگه یه چیزهایی رو حفظ میکنه و کلیات رو میگه !!
به اینم توجه کنید که اگه دختر به خونوادش گفت عکس العمل اوناا چیه.. سعی میکنند میانه رو بگیرند و پادرمیونی کنند توی دعواهاتون یا اینکه نه و همه چیز رو بدتر کنند !! اگه مورد اول بود خیلی حساس نباشید چون همچین خونواده ایی توی شرایط دیگه ام راهنمایی درستی بچشون رو میکنند و دخالت بیجا ندارند ..خصوصا ممکنه اون دختر خیلی از چیزها رو بلد نباشه و میتونند راهنمای خوبی براش باشند .. ولی اگه همیشه طرفداری بیجا کنند از دخترشونو باهاتون برخورد خوبی نداشته باشند با دقت برید جلو !
میتونید از خود دختر بپرسید ..اگه دیدید همیشه و تحت هر شرایطی همه ی اتفاقات رو با جزییاتش به خونوادش میگه ،یعنی اینکه اون دختر یه کم ضعیف عمل میکنه توی این شرایط..

موفق باشید

به اخلاق خود دختر بستگی و رفتار پسر

به اولدوز** :
ممنون.دقیقا اگر تفکر همسرم همین باشه من مشکلی ندارم! فقط دو سوال ازتون:
- به چه نحوی به نظرتون از دختر خانم نظرشونو در این مورد بپرسیم که نترسن! منظورم اینه الان عبارات شما مثلا "اجازش دست اونه" و "صاحب امانتی" که خودتون فرمودین اگه یه خواستگار تو صحبتاش بهتون بگه و منظوری هم نداشته باشه ممکنه شما نگران بشید که قصد زورگویی،مردسالاری و از این چیزا داره.بالاخره این کلمات دخترو نگران میکنه در صورتی که منظوری پشتش نیست و منظورش همین فرمایشات شماست.شما خودتون ترجیح میدید چه مدل سوالاتی در این مورد ازتون بپرسن که بار منفی نداشته باشه؟میشه چند مورد مثال بزنید.
- دقیقا همین بحث احترام رو برای پسر هم میگن که پسری که به مادرش احترام میزاره به خانمش هم احترام میزاره.مرز بین همین احترام و وابستگی رو چطور میفهمید؟ مثلا میگه برای بیرون رفتن به پدرش میگه کجا میره. خب از یه طرف با خودم میگم چه خوب احترام میزاره ولی حالا اومدیم و این از رو وابستگی بود و بعد ازدواج هم ریز زندگی رو به پدر میگفت.مرزش قابل تشخیصه؟



به کاکتوس:
ممنون.مادر خانم بگه چجوری خانم جلو شوهرش لباس بپوشه دخالت نیس؟بنده خدا نمیخواد عریان باشه که ، باز بودن لباسش برای شوهر شرعیش رو مادرش تعیین کنه؟!!!
خب منم همینارو میگم دیگه!
البته تو این شرایط به نظرم احترامشونو رعایت باید کرد تو خونه خودشون اما مثلا تو خونه پسر دور از چشم مادر دیگه دختر میتونه لباس مورد نظر خودشو بپوشه! نه؟! خلاف شرع که نیس.

ضمنا دوباره تاکید کنم:
اون ماجرای مسافرت که نوشتم رو که نگفتم مذهبین! (هر چند بودن اتفاقا ولی من نگفتم و ربط ندادم) من حمله ای نکردم لطفا با دقت تر بخونید.
عرض کردم محدودیتای دوران عقد از نظر سطح روابط و ملاقات و ... بیشتر تو مذهبیاس و دخترای مذهبی بیشتر به حرف بزرگتر گوش میدن (نظر "مها" هم این موضوع رو تایید کردن)
اون مثال مسافرت یه چیز جدا بود.
بهرحال من به شخصه دید بدی به مذهبیا ندارم اصلا و دقیقا هدفم از این تاپیک تشخیص مذهبی متعصب از اکثریت مذهبی های واقعیه.




به پرتو خورشیدی*متاهل* :
ممنون.اگه بگم بخواد بره بیرون چکار میکنه که اصلا متوجه منظورم نمیشه که در مورد چی باید توضیح بده.اگرم بگم از کسی اجازه میگیرید که خب میترسه من بخوام سین جیم و زندونیش کنم!
اگرم بگم تو تصمیماتتون همسر چقدر نقش داره خب خوبه ولی ممکنه ناخودآگاه بره سمت شعار.نه که دروغ بگه ولی خودبخود شعاری میشه.نمیگه شوهرم هویجه که :خخخ
خب باید حواسش باشه اول زندگی ، زندگیشونم حساسه و دل همسر هم باید بدست بیاد همون طور که مرد باید سعی کنه دل خانمو به دست بیاره.(هردو)


به فرناز:
ممنون.همین جمله خط آخر که گفتید زن باید به حرف شوهرش باشه خب این جا ما میدونیم منظور شما در حد معقوله اما میدونید که همچین چیزیو بپرسی از دختر ، دختر میترسه و یا بهش برمیخوره! به نظرتون چطور باید فهمید این دیدگاهو.خودتون چطوری ازتون سوال کنن این جوابو میدید؟


به نارنجی .. :
ممنون قسمت اول که برای بعد عقد مناسبه و تو خواستگاری نمیشه تشخیص داد.
اما قسمت آخر بله روش جالبیه ممنون البته ممکنه این تعریف کردنا برای حرف زدن و نوعی وقت پر کردن باشه که خیلیا انجام میدن نه کسب اجازه.


در آخر یه بار دیگه بگم اصلا نمیگم مذهبیا افراطین میگم مذهبی افراطی رو چطور از بقیه تشخیص داد.

نه دیگه باید بپرسید قبل از رفتن چه کارایی هست که باید انجام بده؟بعد میتونید خودتونو مثال بزنید که چه کارایی انجام میدین 

به پرتو خورشیدی*متاهل*  :
ممنون

سلام

قبل هر چیز بابت تاخیری که داشتم عذر خواهی می کنم فراموش کرده بودم این پست رو بوک مارکش کنم و اما پاسخ سوال تون :

* به چه نحوی به نظرتون از دختر خانم نظرشونو در این مورد بپرسیم که نترسن! منظورم اینه الان عبارات شما مثلا "اجازش دست اونه" و "صاحب امانتی" که خودتون فرمودین اگه یه خواستگار تو صحبتاش بهتون بگه و منظوری هم نداشته باشه ممکنه شما نگران بشید که قصد زورگویی،مردسالاری و از این چیزا داره.بالاخره این کلمات دخترو نگران میکنه در صورتی که منظوری پشتش نیست و منظورش همین فرمایشات شماست.

***راست و حسینی اگه بخوام بگم اگه خواستگارم برگرده بهم بگه که اجازه تو دسته منه و عبارت هایی مشابه اون به قول خود شما هم ناراحت میشم و هم این که فک میکنم چقد دیکتاتور تشریف داره و غیرتیه که موقع خواستگاری با اون همه خویشتن داری همچین حرفی تونسته بگه (اکثرا دختر ها و پسر ها سعی دارن موقع خواستگاری خودشون رو بهتر از همیشه نشون بدن )و به طور قطع بدون توجه به سایر ویژگی های مثبت ردش می کنم !!!

این اصطلاح ها رو صرفا واسه متوجه شدن شما گفتم وگرنه اینا حرف های مناسبی نیستن که بخواین موقع خواستگاری مطرح کنین


*شما خودتون ترجیح میدید چه مدل سوالاتی در این مورد ازتون بپرسن که بار منفی نداشته باشه؟میشه چند مورد مثال بزنید.
*مرز بین همین احترام و وابستگی رو چطور میفهمید؟ مثلا میگه برای بیرون رفتن به پدرش میگه کجا میره. خب از یه طرف با خودم میگم چه خوب احترام میزاره ولی حالا اومدیم و این از رو وابستگی بود و بعد ازدواج هم ریز زندگی رو به پدر میگفت.مرزش قابل تشخیصه؟


***من به شخصه ترجیح میدم چه خودم وچه طرف مقابل سوال های واضحی رو مطرح نکنیم که طرف متوجه منظور بشه و بخواد با سانسور پاسخ بده سوال رو یه جوری طرح کنین که از بین حرف ها متوجه بعضی مطالب بشین

 الان مشکل شما تشخیص وابستگی از احترام هستش اول من یه توضیحی در مورد افراد وابسته بگم بعد یه تعداد سوال که شاید بهتون کمک کنه :

در حالت کلی محیطی که موجب ایجاد فرزند وابسته میشه : 

1) والدین سخت از فرزند حمایت می کنند یا بجای فرزند تصمیم می گیرند .
2) والدین مراقب تمام جزییات زندگی فرزند هستند حتی ممکن است والدین تکالیف فرزند را انجام دهند .
3) هیچ گونه مسئولیتی به فرزند نمی دهند .
4) فرزند وابسته به ندرت از والدین جدا می شود .
5) والدین عقاید و نظرات او را مسخره می کنند و توانایی فرد را برای انجام وظایف و تکالیف روز مره به مسخره می گیرند .
6)در این افراد حس (ترس - دلهره -حقارت- عدم امنیت - عدم مسئولیت پذیری - عدم کنرل احساس خودنمایی ) مشاهده میشه

واما سوال هایی که می تونید با مطرح کردن اون ها تا حدودی به وابسته بودن یا نبودن طرف پی ببرید :

1) نظر دیگران (مث دوستان- پدر و مادر ) در زندگیتان چقدر است ؟ ایا برای شما خیلی اهمیت دارد ؟

( اگه بگه خیلی مهمه و من بدون نظر ان ها هیچ کاری نمی کنم می تونه یه نشونه منفی و هشدار باشه !!!!)

2)ایا ترجیح میدهید که دیگران برایتان تصمیم بگیرند ؟

3)ایا برای تصمیمات روزانه نیاز به توصیه و راهنمایی دارید ؟

4)ایا تاکنون در موقعیت هایی قرار گرفته اید که به جای این که خودتون در مورد حوزه های مهم زندگی تصمیم گیری کنید دیگران برایتان تصمیم بگیرند ؟

5)ایا مخالفت با نزدیکان برای شما دشوار است ؟اگر در چنین شرایطی قرار بگیرید چه رفتاری خواهی کرد ؟

6)ایا اغلب برای شروع یک کار تازه به کمک دیگران نیاز دارید ؟

7)ایا زمانی که تنها هستید احساس ناراحتی می کنید که نتوانید در این وضعیت از خود نگه داری کنید ؟

8)ایا از این نگران هستید که افراد هم زندگیتان شما رو تنها بگذارند ؟

****اگه جواب بیش از 3 مورد مثبت باشه نگران کننده خواهد بود و احتمال وابسته بودن زیاد !!!! *****

این سوال ها سوال های واضح روان شناسی برای تشخیص وابسته بودن یا نبودنه پرسیدن همه اینا به نظرم کار خوبی نباشه و بهتره که بدون سوال مستقیم به یه نتایجی برسین

شما می تونید حتی با زیرکی و توجه به بعضی حرکات و حرف ها هم به یه سری مسایل پی ببرید برا مثال :

اگه خانوم تک فرزند باشن ( همه گیر نیس )
اگه بین حرف ها زیاد از تکه کلام مامانم استفاده کنن
یا وقتی در بین جمع خانواده هستین شما سوالی از ایشون می کنین به پدر و مادر خیره بشن
یا می تونید در مورد کابوس هاشون ازشون بپرسین که کابوس هایی که می بینن بیشتر اوقات چیه (اکثر بچه های وابسته کابوس از دست دادن والدینشون رو دارن )
یا می تونید سوال هایی در مورد اردو هایی که از طرف دانشگاه میبرن بپرسین مث راهیان نور - مشهد و ... که میرفتن یا نه و اگه نه علتش رو بگن
یا می تونن باهاتون تو یه شهر دیگه زندگی کنن یا نه
اگه بتونین با جمله هایی پخته و سنجیده از روابط مادر و پدر شون هم بپرسید که بهشون برنخوره خیلی خوب میشه (مثلا حرف پدر چقد تو خونه مهمه ایا مادر موقع خارج شدن از منزل به همسر اطلاع میده یا نه ) البته اگه همین جوری بگین حتما بهشون بر می خوره 

ولی بازم میگم نگران نباشین تعداد این جور ادما خیلی خیلی کمه من تو عمرم فقط یکی رو این طوری دیدم که اونم دوران مدرسه بود از راهنمایی باهم بودیم تا پیش دانشگاهی همه قرار میزاشتیم و نزدیکی های عید که مدارس تق و لق میشد میرفتیم پارکی -پیتزایی -بستنی و .. ولی اون هیچ وقت نمیومد و میگف باید اجازه بگیره که بهش اجازه هم نمی دادن حتی تنهایی اجازه نداش از خیابون رد بشه !!! اگه تو برگه امتحانیش مشکل داش فردا مامانش میومد و با معلم حرف میزد !!! تو اون همه سال هیچ وقت بهش اجازه ندادن که با سرویس یا خودش برگرده با این که خونشون هم دور بود مامانش هر روز با تاکسی هم این و و هم برادرش رو که دانشجو بود !!! میاورد و می برد خودش هم از قضایا خیلی ناراحت بود ولی خوب کاریش نمیشد کرد الان هم ولش کنی تو خیابون فک نکنم بتونه برگرده خونه !!!


نمی دونم این مطالب چقد بهتون کمک کنه ولی در هر حال من هرچی میدونستم گفتم امیدوارم که تونسته باشم یه ذره از دغدغه تون رو کم کرده باشم

در پناه حق باشید

به اولدوز** :
خیلی ممنون خیلی خیلی زحمت کشیدید.
به خصوص اون نکات آخر راه های غیرمستقیم خیلی جالب بود.
البته متاسفانه من یک مورد در نزدیکان میشناسم اتفاقا خانم شاغل بودن و در این حد محدود نبودن اما خانواده خیلی روشون نفوذ دارن حتی بیشتر از همسر!
باز هم ممنون

سلام 

سلام
میشه بگید از کدوم حرفم این برداشتو کردید؟
این هایی که پرسیدید خیلی کلیه مثلا در حالت عادی نه هیچکدوم دخالت نیست و صحبت روزمرست

اما مثلا اینارو خوندم :
خانم نوشته مادرم جلو من از قیافه شوهرم بد میگه ! خود خانم ناراضیه که مادرش دلسردش میکنه. خب کم کم اثر میزاره دیگه.
یا گاهی خانم میخواد برای خوشحالی همسرش کاری کنه مادرش میگه فلان کارو نکن مردا پر رو میشن.
یا مثلا خانم و آقا سر نحوه خرج کردن درآمدشون به توافق رسیدن بعد خانواده دختر میگن عروس بی خرج بی ارجه و این حرفا.خلاصه نظرشو عوض میکنن.
یا یه جا خانم نوشته بودن دوستشون هی بهشون میگه تو این هوای گرم چرا چادر سرت میکنی ... دوستش سعی میکنه کم کم عوضش کنه
خلاصه گاهی زن و شوهر خودشون به یه توافقاتی میرسن بعد یهو خانوادش نظرشو عوض میکنن.
مثال های دیگه هم زیاده و دیدید و شنیدید.مثال مسافرت یک مدلش بود.اگه خانم وابسته باشه تو بقیه تصمیمات زندگی هم ممکنه خانوادش نظرشو راحت عوض کنن.اشتباه میگم؟
اینا رو شما مثبت میدونید؟! انشاالله که نه...

به طور مشخص جواب سوالاتتون:
مثلا چه نکاتی؟ فکر نمیکنم... نکات یادبگیره که خوبه چه بهتر ولی اگه در راستای این باشه که مثلا به اسم سیاست فلان رفتار رو که همسرش دوست داره انجام نده آره.اینو میشه توضیح بدید؟

سلام 

سلام.
خواهش میکنم.
اخیرا باز یه مورد دیگه دیدم که البته خداروشکر خانم مستقل فکر میکنن و تحت تاثیر خانواده نبودن. زن و شوهر حساب مشترک وا کرده بودن و خیلی هم تفاهم داشتن اما مادر دختر به دلیل مشکلات زندگی خودشون دائم به دختر خانم میگفتن یه حساب شخصی بدون اطلاع همسرت باز کن و توش کم کم پول بریز ، ممکنه با شوهرت به مشکل بخوری.
کلا نگران این جور دخالتا هستم و میخوام مطمئن باشم خانم مستقل از دیگران هست در عین این که نظر همسرش براش مهمه (مثل خودم)