ِسلام
من و نامزدم در دانشگاه با هم آشنا شدیم، و بخاطر اخلاقیاتی که داشت ازش خوشم اومد، اصلا اهل دوستی با کسی نبود، مودبانه و خوش برخورد با دیگران رفتار میکرد، ساده اما تمیز لباس می پوشید، این رفتار هاش برای مخ زدن نبود، بی حاشیه بود و توی ۴ سال حضور در دانشگاه، از هر نظر پیشرفت میکرد.
حتی اوایل مسخره هم میشد، ولی همیشه آروم برخورد میکرد تا الان که استاد ها وقتی میاد براش از صندلی بلند میشن، چند بار هم که نظراتش رو درباره موضوعاتی که مطرح میشد، گفته بود، نظراتش عاقلانه و پخته بود، با اینکه هنوز ۲۴ سالش نشده بود.
روزی که اومد خواستگاریم، اول مادرش اومد، گفتش پسرم سختش بود خودش بگه، اگه جوابت منفی هست هم هیچ اشکالی نداره، بعد هماهنگی ها شد و یه بار که اومد خواستگاریم دو دل شد و به نوعی پشیمون شد، ولی بعد از یه سری گفتگو ، برگشت و خلاصه نامزد شدیم.
علتش هم این بود که سطح ما بالاتر از خانواده اش بود، ولی خود پسره از من سطحش بالاتر هست( البته خودش گفت این ها برای من مهم نیست ولی شاید برای شما مهم باشه)، اما با اینکه والدین شون سواد دانشگاهی هم نداشتن ولی خیلی محترمانه رفتار کردن گفتن ما نه رسم جهاز بینون داریم ، نه رسم دختر بینون نه رسم گواهی سلامت چون همش توهین به دختره.
ما نامزد کردیم (صیغه موقت مشروط) و هیچ رفتار بدی ازش ندیدم، حتی من براش هدیه میخریدم با سختی قبول میکرد. واقعا چشم و دل سیر بود و عزت نفس داشت، البته خودشم وضعش نسبت به سنش خوب بود، ولی یه بار مادرم برگشت گفت باید فلان قد برای دخترم خرج کنید وگرنه لیاقت ما رو نداری و این گفته رو یک بار دیگه تکرار کرد.
نامزدم هم از اون روز سرد شد و گفتش یک ماه دیگه وقت مون تموم میشه و جدا میشیم، و اینکه گفت احترام پدر مادرت رو نگه دار و بعد از اون حرف یک کلمه به مادرم یا پدرم توهین نکرد، البته کلاً کم حرفه، الان هم میخواد جدا بشه، من دوسش دارم.
هیچ ایرادی نداره، اخلاقش خوبه، خانواده ی با آبرویی دارن، وضعشون هم خوبه، سالمه و از هر نظر دلخواه منه، الان فقط سه هفته مونده، چه طوری میشه از دلش در آورد؟
با مامانم سرد برخورد میکنم و مادرم هم انگار پشیمونه ولی انقدر مغرور و مادی هست که میگه از اون بهتر برات میاد، اینم بگم خواهرم هم بخاطر دخالت های مامانم از همسرش جدا شد.
مرتبط:
چطور رفتار کنم که مادر شوهرم تو زندگیم دخالت نکنه ؟
تشخیص استقلال فکری دختر و تمایز دخالت به جا از بیجای خانواده
چطور محترمانه به مادرم بگم، در زندگیم دخالت نکنید
چکار کنم که پدر و مادر شوهرم در زندگیم دخالت نکنن؟
دخالت مادرم در روابط من با خانواده ی شوهرم
مشکل ما دخالت پدر بزرگ و مادر بزرگ توی زندگی ماست
چطوری خانواده ی شوهرم رو قانع کنم که در زندگیم دخالت نکنن ؟
← طلاق در دوران عقد (۳۵ مطلب مشابه)
- ۴۱۷۶ بازدید توسط ۳۰۴۸ نفر
- جمعه ۱۰ خرداد ۹۸ - ۱۷:۰۳