سلام
دوستان شرایط من به این صورت که ۳ تا بچه ایم، ۲۰ سال پیش پدرم از دنیا رفتن و همون زمان تعدادی از املاک پدر مرحومم رو تقسیم کردیم، نصف مهریه مادرم و سهم من و خواهرم و برادرم مشخص شد . یه خونه خوب هم سهم من و خواهرم شد که الان مادر و خواهرم دارن در اون زندگی می کنن. الان ۴ تیکه زمین مونده که میخوایم به زودی بفروشیم . دو تا از این زمین ها با ارزش و گران قیمت و دو تا شون معمولی و کم بها هستند.
حالا موضوع اینه که من یه خانم ۲۹ ساله متاهل هستم، دو ساله عروسی کردم و یه بار در سن پایین طلاق گرفتم و چون مهریه ای نگرفته بودم و درآمدی نداشتم خیلی اذیت شدم. در زندگی سابقم با همسرم خیلی صادق بودم یه هزار تومنی ازش مخفی نمیکردم و با اینکه بارها و بارها کلی طلا بهش تقدیم کردم بزنه به کاری یا چک و اقساطش رو پاس کنه، موقع طلاق و سختی راضی شد آواره بشم اما حتی طلاهای خودم رو هم پس نداد .
منم قانونی پیگیر نشدم چون میخواستم زودتر ازش خلاص بشم و زندگی جدیدی رو شروع کنم. الان با یه آقایی ازدواج کردم و زندگی خوبی دارم، ایشون ازدواج اولشونه که خیلی تلاش کردن تا من بهشون جواب مثبت دادم. درآمدش خوبه و هیچ سختی و مشکلی نداریم اگه کمی از ریخت و ّپاش و مسافرت و خرج های الکی بزنیم میتونیم ۵ سال دیگه خونه بخریم.
موضوع اینه که نمیدونم ارثیه ای که قراره بهم برسه رو با همسرم در میان بذارم یا نه؟ (همسرم از خونه ای که به نام من و خواهرمه خبر داره از املاکی هم که هنوز نفروختیم اطلاع جزئی داره و فقط در همین حد میدونه که یکی دو تیکه زمینه. به هر حال چون اطلاع جزئی داره نمیتونم به کل ازش مخفی کنم بالاخره شاید لازم بشه در جریان بذارم و بگم که مثلا فروختیم یا ...).
الان هفته دیگه اون زمین کم بها رو معامله میکنیم و به هر نفر حدودا ۲۰ میرسه، سوال من اینه که آیا لازمه همه چی رو با جزئیات براشون بگم؟، آیا در جریان تمام معاملات بذارم شون؟، ممکنه همسرم منو تو رودربایسی بذاره و ازم بخوادش؟ ممکنه ارثیه و درآمد من باعث بشه ایشون تلاش شون رو کمتر کنن؟
راستش من به خاطر اون یه بار طلاقم از آینده میترسم و میترسم آینده به خوبی الان نباشه. چون اصلا با همسر سابق من هیچ کسی فکرش رو نمیکرد کار به طلاق بکشه، آنقدر با هم عالی بودیم. الان با وجود اینکه همسرم خیلی عالیه و ازدواج عاقلانه و عاشقانه ای داشتیم اما با این حال با خودم میگم هیچ کس قابل پیش بینی نیست و نمیشه با آدمای این دور و زمونه کاملا رو راست بود.
دوستام و خواهرم میگن به همسرت نگو به اون اصلا ربطی نداره ارثیه ت رو چکار میکنی؟ خودم میترسم ایشون رو مطلع کنم ایشون ازم پول رو بخوان برا توسعه کارشون و من ندم و این باعث آغاز اختلاف بشه... چون همسر من هم آدم ولخرجی هست و با اینکه درآمدش بالاست اما بی برنامه خرج میکنه و اصلا اهل پس انداز نیست.
از طرف دیگه خانواده ش خودخواه هستند،داماد هاشون رو مجبور کردن نصف خونه به نام دختران شون کنن، اما اصلا این حق رو برای عروس هاشون قائل نیستن. در عروسی جاریم هم سرش کلاه گذاشتن . یعنی برادر شوهرم به زنش گفته نصف پول که میخوای جهاز بخری رو بده من بذارم رو پول و پس انداز خودم و خونه به نام دوتامون بخرم و لوازم خونه هم موقتا ارزون یا دست دو میگیریم. اما موقع سند زدن مادر شوهرم اینا دعواش کردن که هنوز نرسیده خونه چرا میزنی به نامش در صورتی که جاریم کلی طلا هم که پدرش تو مجردی براش خریده بود رو هم داده.
آخرش خلاصه نذاشتن بزنه به نامش و جاریم کوتاه اومده. راستش میترسم همین بلا رو سر منم بیارن . یا نه اصلا همسرم بخواد و من نتونم نه بگم چون خجالتی هم هستم و بعضی وقت ها از حقم میگذرم چون با خودم میگم ولش کن مال دنیای به هیچ کسی وفا نداره...
اما الان سر در گم نمیدونم چکار کنم بگم نگم خودم پولم رو با کار بندازم برای خودم جدا ملک و آپارتمان بخرم یا نه به همسرم بگم و ...
منتظر تجربیات تون هستم هم آقایون هم خانم ها ...
مرتبط:
شوهرم در مسائل مالی آینده نگر نیست
مدیریت مالی خانواده ای که زن و شوهر شاغل هستند
تنفر از کمک مالی شوهر به خانوادش
برقراری تفاهم مالی در بین زن و شوهرهای شاغل
احساس میکنم شوهرم مسائل مالی خودش رو از من مخفی میکنه
دلیل مخفی کاری بعضی از مردان در مسائل مالی چیه ؟
اگه مردی مدیریت مالی نداشته باشه زن باید چکار کنه؟
مدیریت مالی خانواده بر دوش مرد باشه بهتره یا زن ؟
آیا مساله مالی هم جز افتدار مرده؟
بیکاری یا مشکل مالی مرد رو عصبی می کنه ؟
آقایون با باجناقی که از خودشون وضع مالی بهتری داشته باشه کنار میان؟
آیا مردها بین حوزه اقتصادی و عشق و علاقه شون مرز میذارن ؟
تجربیات و ایده های شما در مورد مدل مدیریت اقتصادی خانواده
درد شرمندگی مردان در این اوضاع اقتصادی
← اقتصاد خانواده (۱۱۵ مطلب مشابه)
- ۱۵۵۵ بازدید توسط ۱۱۹۹ نفر
- دوشنبه ۳۰ ارديبهشت ۹۸ - ۱۳:۲۰