خانواده برتر

سلام

به دختر ایرونی

بله منظورم از نامزدی دوره اشناییمونه. نه هنوز عقد نکردیم.

حضوری یا تلفنی خوبه. گرم حرف میزنه باهام. محبتشو حس میکنم. حتی اوایل هم که هنوز بحث جدی بود و توی دوره اشنایی نبودیم جانم و اینا میگفت. الانم تلفنی اینارو میگه. اما پیام یا تل جواب دادنش خیلی معمولی و خنکه

مثال میزنم.

من مینویسم سلام فلانی. خوبی؟ چه خبر؟ مامان و بابا چطورن؟ چند روزه ازت بی خبرم و صدای گرمت رو نشنیدم. مامان و بابا به شما و خانواده سلام میرسونن. به بابا و مامان سلام گرممونو برسون.

اونم تازه نه هر روز هر روز. مثلا بعد چند روز که از آخرین دیدارمون گذشته این پیامو میفرستم یا مثلا بعد یه هفته

ولی میبینیم سه ساعت بعد از ارسال پیامم این جوابو داده.

سلام. ممنون.

یا دیگه اوج محبت نوشتاریش اینه

سلام. سلامت باشی

من انتظار دارم حداقل بنویسه سلام. سلامت باشی. همه خوبن. شما هم سلام برسون

حداقل اینجوری. نه اینکه زیادم بخوام انتظار بالاتری داشته باشم

به به سوال کننده

نه اصلا زیاد مزاحمش نمیشم. اصلا اینطور نیست که هی مرتب پیام بدم. با فاصله ست و خیلی از این نظر مراعات میکنم. چند خط بالاتر مثال زدم.

اصلا نامزد و شوهر و جنس مخالف و این حرفها رو بیخیال میشیم ولی انصافا از بُعد انسانی وقتی مینویسم به مامان بابات سلام برسون اشکالی داره اونم بنویسه شما هم سلام برسونن؟ یعنی فقط ممنون؟ همین؟

من به نظرم این آدم بیتربیته و آداب اجتماعی بلد نیست. برای همینم دیگه دارم ازش زده میشم.میخوام نامزدیمونو به هم بزنم

بعدم کی گفته ناز ندارم و این حرفا؟ به دقت نمیخونید.

بحث یه چیز دیگه س وگرنه اون ناز و اداهای منو خیلی دوست داره و واکنش احساسی بهشون نشون میده. میفهمم اینو خودم

"براش یه صفحه اس ام اس میفرستم یه خط جوابم رو میده. یعنی چی واقعا؟ تو تلگرام ده تا عکس واسش میفرستم، چهار تا ترانه میفرستم به زور یکی میفرسته.

نامه عاشقانه واسش دو صفحه مینویسم دو خطم جواب نمیده."

شما گفتید که تو دوران آشنایی هستید نه عقد!!!

تو دوران آشنایی نامه عاشقانه واسش مینویسید!!!!؟؟؟؟

سرکار خانم شما فلسفه دوران آشنایی رو اشتباه متوجه شدید. توی این دوران همون طور که از اسمش پیداس باید با مطرح کردن یکسری سوالات ایشون رو بشناسید و خصوصیات و شرایط ایشون رو با معیارهاتون بسنجید، در صورت مطابقت داشتن با معیارهاتون و دادن جواب بله و بعد عقد، نامه عاشقانه بنویسید نه الان...!!!

اتفاقا توصیه میشه تو دوران شناخت اصلا و ابدا احساسات دخیل نشه تا باعث نشن شما عیب های ایشون رو نبینید و بعد چند سال وقتی از تب و تاب عاشقی افتادید تازه عیبهاشون برای شما روشن بشه.

شما خیلی تند رفتید و زود صمیمی شدید و انتظارهای نابجایی از ایشون دارید.

توی همین وبلاگ مراحل آشنایی برای ازدواج وجود داره، توصیه میکنم حتما مطالعه بفرمایید خیلی خیلی مفید خواهد بود.

آی که فقط خانوم 11 درک کرده من مشکلم چیه. انصافا خوب درک کردی منو عزیزم. الان دقیقا 20 روزه دیگه پیام نمیدم. خودشم که اس یا پی ام میده فقط مینویسم ممنون. حتی سلام هم نمینویسم. بذار یه کم ادب یاد بگیره

با بابام صحبت کردم گفتم این آقا وجه اشتراکی با ما نداره. قراره هفته آینده بابام زنگ بزنه اینو بهش بگه. بگه که دخترم با ادامه این اشنایی موافق نیست. بابام میگه بهش میگم دخترم راضی نیست و من خیری توی این اشنایی نمیبینم.

ببینید کاربرای محترمی که نظر دادید و منو متهم به مغز کوچیکی و مزاحمت و بیکار بودن و این حرفا کردید

اصلا بحث این حرفا نیس. این آدم انقدر شعور نداره که وقتی بعد از آخرین دیدارمون که مثلا ده روز ازش گذشته حال و احوالشو میپرسم و حتی از خانوادش میپرسم مثل آدم درست و حسابی تشکر کنه. کی گفته من بیکارم و مزاحمش میشم. من خودم سرم از اون شلوغتره. توی کامنتامم نوشتم که رعایت کار و وقت کاریش رو میکنم و خیلی هم با مراعات وقت و آداب دوره اشناییو این حرفا باهاش ارتباط پیامی و اسی و پی امی برقرار میکنم.

فقط به نظرم ادب نداره و بلد نیست در مقابل احساسات انسانی واکنش نشون بده. وگرنه من اصا ازش نمیخوام که قربون صدقم بره. من میگم این جمله

سلام. حالت چطوره؟ خوبی؟ مامان و بابا چطورن؟ سلام برسون خدمتشون

جوابش فقط این یه کلمه نیس که بنویسه

ممنون

اونم نه فقط یبار یا دوبار همیشه همینطوره

اعصابمو داغون کرده بی ادب

عزیزم به نظر خودت کارش عمدی بوده طرفت؟ من فک میکنم یا ازت دلخوری داشته یا اینکه حالت دوم کلا علاقه ای بهت نداشته. خودت فکر میکنی کدومش درست تره از این دو تا حدس من؟

داستان تو خیلی شبیه خودم و نامزدم داره میشه. ممکنه بیشتر توضیح بدی؟ اصا مو نمیزنن اخلاقاشون. اصا احساس کردم این نامزد من همون طرف تو بوده. واللا. چون قبلا دوس دخترم داشته . توهین نشه. منظورم اینه که چون روابط اجتماعی متعددی با دخترا داشته چ میدونم شایدم یکی از دخترایی که میشناختتش همین شما بودی. یعنی داغونم. ببین چ فکرا میاد سراغم

سلام. ممنون که دوباره به این پست سر زدید

ببینید آخه ما توی دوره اشنایی هستیم. این درسته. اما منم گفتم که ذعایت اداب این دوره رو میکنم و با رعایت اداب و شرایط ارتباط برقرار میکنم. درسته که دوره اشناییه ولی بالاخره باید واکنش احساسیشو بفهمم. اصا این خودشم شناختو کاملتر میکنه. دوره اشنایی هس که هس. ولی بالاخره اون از کانال خانواده اومده جلو و داریم به شناخت میرسیم حالا لابلای این شناخت مثلا من دو تا هم ترانه فرستادم. چی میشه مگه حداقل گرم ج بده و ی تشکر یه جمله ای بکنه؟

نکنه خیال دارید تو دوره اشنایی اینجوری بنویسیم؟

سلام علیکم. چگونه هستید و چه می کنید؟ آیا به فلسفه دکارت و نظریه های مارکسیستی فلانی اعتقاد دارید؟ لطفا در این مورد با همدیگر بحث کنیم تا بهتر از لحاظ اعتقادی هم را بشناسیم.

خوب بالار داریم اشنا میشیم و منم از روی ادب نه خودم اصا بابام میگه حالشونو بپرس خوب نیست. اونوقت اصا ترانه رو بیخیال. باشه کار اشتباهی کردم که یه موسیقی فرستادم احوال میپرسم توی دو جمله اونم مرتب و منظم و بااحساس اونم بعد ده روز از اخرین دیدارمون باز چرا اونجوری فقط ی جواب ممنون میده. یعنی چی؟

ما دخترا هممونم اونقد دیگه احمق نیستیم که توی دوره اشنایی تا ته احساسات بریم یا انتظار زن و شوهری داشته باشیم اما آدم اینجوریم به نظرم یه چیزیش میشه

آقای به سوال کننده

لطفا اینو درک کن که کارکردن و پول و پله جمع کردن منافاتی با یه جمله مودبانه نوشتن و تشکر کردن نداره. بالاخره ادم در طول روز یه دسشویی بره خودش پنج دقیقه ست این یه جمله نوشتن در جواب کسی که داری باش اشنا میشی ده ثانیم نیست. حتما ی چیزی هست و من میخواستم اینو بفهمم که اخرشم هیچ نتیجه ای نمیگیرم به جز همین که بابام زنگ بزنه بهش بگه ما رو به خیر و شما رو به سلامت

منظور شما رو خیلی درک نکردم. یعنی شما میگید رسمی پی ام دادنم باعث شده اونم اینجوری ج بده؟ یعنی اگه بزنم ب حرفای ددر دودوری ممکنه بهتر ج بده؟

ببخشیدا ولی شما اصلا خیلی پرت نظر دادید به نظرم.

مشکل من ی چیز دیگس. طرف شما رو مخ شما بوده سیریش بوده من که سیریش نیستم. به دقت نخوندیدا

اول خط قرمز هام رو گفتم بهش گفتم اینها فاکتورهایی هستن که اگر وجود نداشته باشن ادامه صحبت بی معنیه و بهتره که وقت همدیگه رو نگیریم

هر کس میتونه بنا به تیپ شخصیتی خودش خط قرمزهای خودش رو بگه ولی حتما باید بگه اینا چیزاییه که به شخصیت فرد ربط نداره به خط فکریش ربط داره پس اول باید خط فکری طرف مقابل مشخص بشه

خط قرمز های من اینایی که میگم بودن و هستن و خواهند بود

پوشش و حجاب

نون حلال

پیاده کردن شرع توی همه مسائل زندگی

عدم وجود ماهواره توی خونه

رعایت حلال و حروم (میزان شوخی و صمیمیت با نامحرم های فامیل، انجام واجبات مثل نماز و روزه و خمس و… چگونگی وضعیت حجاب فامیل هایی که باهاشون رفت و آمد خانوادگی خواهیم داشت و ولایت مداری و ...)

سوال اولم این بود که چه هدف هایی برای ازدواج داری؟ اصلا هدفت برای زندگی کردن چیه؟

شاید سوال احمقانه ای باشه ولی با همین یه سوال میشه فهمید که اصلا این آقا میتونه حرف بزنه؟ میتونه پنج تا جمله پشت هم ردیف کنه؟ میتونه هدف هاش رو توضیح بده؟ اصلا هدفی داره؟ اصلا به ازدواج به چه چشمی نگاه میکنه ؟ کاریه که صرفا باید انجام بده؟

سوال دوم

شما انتظار خاصی از همسر آینده ت داری؟

موندم تا هر چی میخواد بگه و منم اینا رو گفتم:

درک متقابل دو نفر

دوست بودن با خانواده همسر و انتظار همکاری از شوهر

تمامی مشکلات پیش خودموون حل بشه و اگر نشد پیش یک بی طرف مثل مشاور خانواده

زندگی با برنامه پیش بره

از ولخرجی و خساست جلوگیری بشه

خانواده دوستی برام خیلی مهمه

اعتماد داشتن به همدیگه

 دروغ نگفتن

عدم وجود شک 

احترام متقابل

توانایی ابراز محبت به شدید ترین شکل ممکن برام مهم بود

توانایی تشکر کردن

 توانایی عذرخواهی کردن

سوال سوم

شما وقتی به مشکلی بر میخوری از چه منابع و کسانی برای حل اون کمک میگیری؟

جواب این سوال وابستگی فکریش به هر کسی که نام میبره رو مشخص میکنه اگر بگه هیچ کس هم بحث این پیش میاد که اهل مشورت خواهی هست یا نه

سوال چهارم

شما فکر میکنید همه مسئولیت ها و دغدغه ها مخصوص مرد خونه ست؟ 

اینجوری میتونی بفهمی که اهل حرف زدن در مورد مشکلاتش هست یا نه

و اگر هست تا چه سطحی بیان میکنه؟

اگر نکنه ازت مخفی میکنه؟

اگر مخفی کنه به چه نیتی مخفی میکنه؟ میخواد آرامشت رو ازت نگیره؟

اگر مخفی کنه ممکنه دروغ هم بگه؟

کاملا میشه فهمید آدمیه که اهل پنهان کاریه یا نه

اهل رعایت برای روح و روان و آرامش خانمش هست یا نه؟

اگر بگه به چه نیتی میگه؟ وابستگی داره؟تخلیه روانیش به چه شکله؟ اگر موضوع و دغدغه ش رو بگه چه انتظارهایی داره؟ مطرح میکنه که هم فکری بگیره؟ 

توی حرف زدن خیلی مسائل شکافته میشه

سوال پنجم

الگوی شما توی زندگی کیه؟ اصلا میفهمی این آقا کسی رو قبول هم داره؟

جواب همسرم خیلی جالب بود به من گفت من فلان کس رو قبول دارم و فلان ولللللی از هر آدمی یه ویژگی اخلاقی مثبت رو برمیدارم و سعی میکنم از هر کس یه چیزی یاد بگیرم

موقعی که این حرفو زد اول فکر کردم که شعار میده

ولی همسرم به طرز تعجب برانگیزی از هرررررر آدم دور و برش یه ویژگی مثبت برمیداره اینجوری کوهی از ویژگی های مثبت میشه 

سوال ششم

پرسیدم شما فکر میکنید زن و شوهر باید توی همه چیز با هم صادق باشن؟ حتی اگر گفتن اون حقیقت دیگری رو ناراحت کنه؟

جوابش سیاست های مدیریتیش رو لو میده

مثلا فکر کن مادرش حرفی بر علیه ت زده آیا این مرد میاد با بی سیاستی حرفاشو کف دستت بذاره و مادرشو خراب کنه؟

یا اون حرف رو به شکل بهتری از زبون خودش مطرح میکنه؟

آیا چیزی رو مخفی میکنه؟ یا بهینه شده همون حرف رو منتقل میکنه؟

سوال هفتم

جایگاه زن توی خانواده شما کجاست؟ و جایگاه مرد کجاست؟

بعد بحث در مورد اینکه پدر و مادرها چه جوری با هم برخورد میکنن باز میشه کاملا میشه فهمید این مرد توی چه خانواده ای بزرگ شده مرد سالار زن سالار یا شایسته سالار؟

مثلا گفته میشه توی هر جامعه کوچیکی احتیاح به رهبر هست و توی جامعه کوچیک خانواده مرد رهبری خانواده رو به عهده داره و از عوامل آسیب زننده بیرون به خانواده جلوگیری میکنه

از طرفی خانم خونه مدیریت داخلی خونه رو بر عهده داره و هر دو در کنار هم زندگی رو به ثبات میرسونن و نقششون یکسانه

دقیقا اتفاقی که توی خانواده های نرمال و خانواده خودمون افتاده رو توضیح میدیم

مرد مقتدر و مدیر ، جایگاه زن رو به عنوان شخصیت متعالی و هم سطح خودش پذیرفته و تصمیماتش با مشورت همسرش انجام میگیره دو تا دوست که در کنار هم قرار میگیرن و زندگی رو اداره میکنن به قوه تحلیل و تفکر هم احترام میذارن و نه تنها سعی نمیکنن دیگری رو پایین تر ببینن بلکه برای رشد دیگری تلاش میکنن برای رسوندن همدیگه به هدف هاش کمک میکنن و بال پروازش میشن

حرف میزنی

اونم حرف میزنه

از هر جمله ای که میگه کلی نشونه میشه بیرون کشید

سوال هشتم

شما بیشتر نقش حمایت گر دارید یا حمایت شونده؟

سوال نهم

در برابر تغییراتی که توی زندگی از سر اجبار به وجود میاد چه عکس العملی دارید؟ مثلا تغییر شغل؟ تغییر مکان زندگی تغییر رشته؟

جواب این سوال میزان انعطاف پذیری فرد رو نشون میده

بعضیا به سکون عادت دارن و ممکنه پنجاه سال توی یک خونه زندگی کنن بعضیا نه تغییر اذیتشون نمیکنه و اگر گزینه بهتری ببینن حاضرن از سکون خودشون خارج بشن و کمی هم ریسک عاقلانه کنن

این سوال ها جواب مشخصی ندارن

دختر بر اساس روحیات خودش سوال میپرسه و پسر بر اساس روحیات خودش جواب میده و برعکس

وقتی صحبت ها کامل میشه ، میشه فهمید که بطور کلی همخونی روحی وجود داره یا نه

سوال دهم

 فکر میکنید بتونید یه زندگی مستقل از لحاظ فکری، عاطفی، توی یه سطح متوسط مالی درست کنید؟

اینجوری هر چی داره رو میریزه رو داریه و شما سطح توقعاتت رو نشون میدی من به شوهرم گفتم  پول و ثروت آنچنانی نمیتونه حس خوشبختی بهم بده یا بگیره

یه رابطه نرمال در سطح مالی متوسط منو راضی میکنه

سوال یازدهم

تفریحاتت چیه؟ اوقات فراغاتت چه جوری پر میشه؟

سوال دوازده

چقدر دوست دارید که با دوستان رفت و امد کنید؟

سوال سیزده

اگر توی خانواده همسرتون معتاد به الکل یا واد مخدر وجود داشته باشه شما چه نظری در موردش دارید؟ این سوال رو من اینجوی پرسیدم چون دلم نمیخواست توهین آمیز بشه چون منظور من از پرسیدن این سوال این بود که بعد از اینکه جواب داد بگم ما همچین موردی نداریم آیا شما معتاد به الکل یا مواد مخدر توی خانواده تون دارید یا نه؟ مثلا یهو میبینی یکی از نزدیکان معتاده من نمیتونستم بپذیرم یا مثلا میبینی عروس هاشون مشروب سرو میشه یا توی مهمونی  باید تکلیف این مسائل همین اول روشن بشه

اینجا بحث سیگار و اینا هم مطرح میشه و میشه حساسیت ها رو هم مطرح کرد

سوال چهارده

دوستانتون در مورد شما چه فکری میکنن؟ چه خصوصیات اخلاقی بارزی دارید؟

اینجا بهش فرصت میدی در مورد خودش حرف بزنه خیلی مهمه که به خودش چه جوری نگاه میکنه؟

سوال پونزده

فکر میکنید بزرگترین نقاط ضعفتون چیه؟

همه این سوالا دو طرفه ست یعنی سوال میپرسی خودتم جواب میدی مثلا من ادبیات تحقیر آمیز یا کسی سرم داد بزنه واکنش نشون میدم و به شدت ناراحت میشم

در کنارش میشه مثلا  خیانت فیلم های مستهجن و خیلی چیزای دیگه هم مطرح کرد

سوال شونزده

عکس العمل شما موقع عصبانیت چیه؟ آیا احتمال این وجود داره که چیزی رو پرت کنید یا کسی رو کتک بزنید؟

اینو میپرسی که ببینی مثلا توی خیابون اگر کسی فحش ناموسی داد این پیاده میشه؟ داد بیداد میکنه؟  با قفل فرمون میکوبه توی کله طرف؟! اگر مثلا دعوایی شد توی خیابون واکنشش چیه؟

سوال هفدهم

موقع عصبانیت برای اینکه آروم بشی چه عکس العملی نشون میدی؟ بعضیا سکوت میکنن بعضیا داد میزنن بعضیا حرف میزنن بعضیا میزنن بیرون واکنش هاش رو باید توضیح بده

اصلا نوع جواب دادنش مشخص میکنه و میفهمی این آقا قبلا اصلا به این قضیه فکر کرده که چه جوری خودشو آروم کنه؟

سوال هجده

انتظار داری همسرتون موقعی که ناراحت و عصبانی هستی چه واکنشی از خودش نشون بده؟

سوال نوزده نظرتون راجع به کسی که موقع عصبانیت فحش میکنه چیه؟ به نظرت اگر کسی که خیلی خیلی عصبانی شده حق داره با یه فحش خودشو تخلیه روانی کنه؟

سوال بیستم

آیا در برابر کسی که ناراحتت کرده گذشت به خرج میدی؟ اگر کسی ناراحتت کرده باشه چه جوری میتونه اون مساله رو از ذهنت پاک کنه؟

میفهمی آدم کینه ای ای هست یا نه

سوال بیست و یکم

اهل ابراز محبت هستی؟ نه صرفا گفتن عبارت دوست داشتن مثلا قدردانی از زحمات توانایی عذرخواهی کردن وقت گذاشتن برای خانواده ، خانواده دوستی ، احترام به نظر دیگری و…

سوال بیست و دوم

خصوصیات ظاهری تا چه حد براتون اهمیت داره؟

اینجوری میفهمی که صرفا چهره یا چیزی توی ظاهر یا مسائل سطحی باعث شده که بیاد جلو یا نه

یا اگر مساله ای توی سلامت ظاهرت وجود داشته باشه یا به وجود بیاد چه واکنشی نشون خواهد داد؟

 بعضیا همش کله شون توی کتاب بوده طرف دکتره دو زار مدیریت رابطه بلد نیست معلومه این صرفا واسه قیافه خوبت اومده جلو

درسته چهره باید به دل بشینه ولی گاهی اوقات قیافه ، مغز طرف مقابلو کور میکنه و حتی اگر از نظر فکری متفاوت هم باشی باهاش میاد جلو

همه اینا به کنار

میفهمی اگر یه روزی بر اثر اتفاق یا گذر زمان این چهره زیبا و جوان رو از دست بدی واکنشش چیه؟  آیا انقدر پخته و عاقل هست که متعهد بمونه؟

مثلا من خودم اگزما دارم و موقع استرس پوستم قرمز میشه هرچند اینو گفتم موقع آشنایی ولی برام مهم بود که قبل از اینکه بهش بگم بدونم زاویه نگاهش در مورد مسائل ظاهری چی میتونه باشه؟

سوال بیست و سه

نظرتون در مورد کار کردن همسر آینده تون و یا ادامه تحصیلش چیه؟

اینا همش کلی حرف توشه ها کلی چیز میشه از حرف ها در آورد

سوال بیست و چهار اگر اتفاقی برای همسرتون پیش بیاد که مثلا نتونه غذا درست کنه یا کار خونه سنگین باشه یا اصلا گاهی اوقات حوصله نداشته باشه یا شاغل باشه ، شما درباره کمک کردن به همسرتون چه احساسی دارید؟

من به شدت روی این مساله حساسم مواقعی که پریود میشم یه وحشیِ آماده گاز گرفتن میشم که دوست دارم هر چقدر پاچه میگیرم شوهرم نازم کنه بهم محبت کنه کارای خونه رو کمک کنه غذا بلد نیست درست کنه ولی یه نیمرو ذرست میکنه انگار بهترین هدیه دنیا رو بهم دادن یا سریع کباب و جیگر میگیره برام مهم بوده و هست

جواب این سوال نشون میده که طرف اصلا آمادگی پذیرش اینو داره که بفهمه زن ربات نیست و وظیفه ش نیست که صبح تا شب جون بکنه؟

سوال بیست و پنج

آیا بیماری خاصی دارید که لازم باشه من بدونم؟

من تالاسمی مینورم بهش توضیح دادم که این بیماری نیست و صرفا ناقله و با اسیدفولیک حل میشه و حساسیت پوستیمو هم گفتم و بعد این سوالو پرسیدم که توهین آمیز نباشه و از طرفی نگه مخفی کردی و فلان

چیزی دیگه به ذهنم نمیرسه فکر کنم همه رو گفتم

یه سوال هم اضافه آوردم😅

 اگر حرف های با اهمیت دیگه ای هم بوده مثل بچه و فلان موقعی که یه کم جدی تر شد مطرح کردیم در مورد نیاز جنسی هم توی سوال آخر اگر مشکلی داره باید بگه قاعده اینه که اگر کسی ویژگی ای داره که از حالت نرمال خارجه مثلا یکی کلا بچه نمیخواد یا زیاد میخواد یا بصورت افراطی سرده یا بصورت افراطی گرمه اینو اگر نمیتونه خودش مودبانه بگه باید توسط مشاور انتقال بده

من موقعی که صحبت رو شروع میکردم بهش گفتم من اصل و بنا رو میذارم روی صداقت گفتار شما و خودم هم ذره ای سانسور شخصیتی نخواهم داشت

(ما هر دو مقیدو مذهبی هستیم)

بهش گفتم من صادقانه برخود میکنم و همین انتظار رو هم از شما دارم چون همونطور که میدونید صحبت ها و قول های روز خواستگاری از نظر شرع قول های ضمن عقد محسوب میشه و هر گونه تناقضی توی صحبت های هر کدوممون میتونه باعث ابطال شرعی خطبه عقد بشه.

در ضمن هرگونه دروغی توی جلسات مشاورهء بعدش قابل ردیابیه کمترین اثر مثبت این مکالمه و پرسش ها اینه که میفهمی این آقا درست رو از غلط تشخیص میده یا نه؟ اگر آره پس تلاش میکنه که همونی که ادعا کرده باشه چون میدونه چی درسته اگر نه هم خودت میفهمی هم مشاور اصلا بهش بله نمیگی

یه مشاور توی گرفتن تصمیم نهایی خیلی میتونه بهت کمک کنه با زاویه دید منفی جلو نرو اصل رو بر خوب بودن بذار مگر اینه یه مشاور مجرب نظرت رو تغییر بده فقط بدون راه حل موفقیت توی ازدواج اینه که تا زمانی که بله نگفتی دل نبندی  این دل ،چشم عقلو کور میکنه نمیذاره عاقل باشی بذار تا زمانی که لازمه که مغزت فعالیت کنه دل به پر و پای عقلت نپیچه و اینو بدون از میون آدم های نامرد کلی مرد پیدا میشه فقط مردی رو انتخاب کن که اعتقاد داشته باشه حتی به یه تیکه سنگ ولی معتقد باشه آدمی که معتقد باشه از بد بودن ترس داره. نمیتونه بدی کنه نمیتونه بی دلیل بداخلاقی کنه چون از اینکه بهت ظلم کنه ترس داره چون میدونه یه دنیایی هم اون طرف هست برای همینه که روایت داریم از حضرت امام صادق اگر اشتباه نکنم نقل به مضمون می فرمایند دختر خودتون رو با مرد با تقوا به ازدواج در بیارید که اگر دخترتون رو دوستش داشته باشه خوشبختش میکنه و اگر دوستش نداشته باشه آزارش نمیده 

سلام به همه ی کاربرای عزیزی که لطف کردن برای حل مشکل من نظر دادن

آقای احسان محمدی ازتون خیلی خیلی ممنونم. نظر خوبتون رو خیلی دوست داشتم و واقعا به نتیجه رسیدم که نمیتونم اگه این ادم بخواد همین باشه باهاش ادامه بدم. نه از روی نظر شما یا کابرا. خودم واقعا بهم برخورده. الان حدود چهارماه نامزدیم ولی طرف همینه که بوده. با دیگرانم دیدمش البته همینطوره. ولی واقعیتشو بگم توی فضای مجازی حضور داره زیادم داره هر روز تو اینستاست. تو تله. من نمیدونم چیکار مینکنه اما خب ادمی انقد فعال باشه توی مجازی بعد زورش بیاد یه کلمه بیشتر بنویسه معلومه یه مشکلی هست که من میگم شاید کلا ادمیه که اداب اجتماعی رو یاد نگرفته یا انقد با دختر حرف زده قبلا که دیگه دخترجماعت به حسابش نمیاد. در هر دو صورتم به درد من نمیخوره و ازش به دل گرفتم. حداقلش اینه که من ادم گرم و اجتماعیم و نمیتونم با این ادم کنار بیام.

همینطور به خاطر توضیحات مفیدی که به کاربرای خانواده برتر دادین. ازتون ممنونم. امیدوارم گوش کنن و انجام بدن. متاسفانه بعضیاشون نمیدونن جریان چیه یه سری توهین و اینا میکنن بعدم میرن

آقای مجتبی کبیر

خیلی ازتون ممنونم. ممنونم که به پستم سر زدین و چندمرتبه س که برادرانه راهنماییم میکنین. نمیدونم واقعا چجوری باید تشکر کنم. بابت اون متنم که فرستادید متشکر. خیلی استفاده کردم. چندبار خوندمش. مرسی

خانما غزاله و آیس گرل و دختر ایرونی ممنونم. خیلی ممنونم. امیدوارم هیچوقت هیچ مشکلی توی زندگی و روابطتون واستون پیش نیاد. مرسی خواهرای خوبم

آقای حافظ رندانه

از نظر بسیار مفیدتون ممنونم. ممنونم که انقدر مفصل و باحوصله نظر گذاشتید.

خانوم 11 عزیز

همدرد و همراه من توی این پست

مرسی که بازم سر زدی و سوالمو بی جواب نذاشتی.

بله دقیقا دیگه. هم در مورد شما و هم در مورد من

من فکر میکنم این دو نفر یا احیانا یه نفر

دو تا دلیل داره

و ترکیبی از هر دو دلیل باعث این رفتارشن

اولیش که شک ندارم درست و حسابی یاد نگرفته اداب اجتماعی رو. یعنی اصا شک ندارم. چون اصا به فرض که از دختریم خوشت نیاد به زور که نمیخوان بندازنش توی خونه ت بابا. حداقل یه سلام و احوالپرسی مودبانه چیزی ازت کم نمیکنه

نصف دلیلشم احتمالا آدم سردیه و از طرفش دلسرده یا متوجه شده خیلی علاقه ای نداره یا دودله و چون دخترای زیادی رو باهاشون دوست بوده(خودش اینو گفت بهم قبلا که دوست زیاد داشته چ اجتماعی چ از اون یکی مدلش) که من کنار اومدم که ای کاش نیومده بودم

و چون تجربه های زیاد داشته حداقل سه مورد صمیمی تر و بقیه هم کمتر این خودش باعث شده کلا تو انتخاباش تردید داشته باشه ولی منم از اونجایی که به این نتایج رسیدم تا هفته اینده همه چیو تموم میکنم.

واقعیتش منو نسبت به خودش سرد کرد. الان دقیقا سه ماه و بیست روزه نامزدیم از روزی که اومد با بابام حرف زد. سنتی سنتی نبوده اشناییمون. یه مدت از دانشگاه قبلی همو میشناختیم ولی رابطه ای نداشتیم هیچوقت تا اینکه خودش پیام داد و خواست سر صحبت دربیاره که من زیاد محل نمیذاشتم چون اهل دوستی نیستم. بعد یک ماه خودش شماره بابامو خواست و هفته بعدش خانوادش زنگ زدن با بابام صحبت کردن و یه جلسه اومدن و دوره اشناییمون شروع شد. بابام شیش ماه شرط اشنایی براش گذاشت ولی هیچ قولی ندادیم بهش.

انگار که مثلا اسیر عراقیه اینجور جواب میده

سلام به بقیه کاربرایی که نظر دادن. آقای بهنام احمدی عزیز مرسی که نظر دادید و همینطور مهدیس گل. البته قطعا حرف مهدیس رو گوش نمیکنم. چون اصلا مشکل من چیز دیگه ایه. من توی همین اشناییمم بحث طالب و مطلوب نبوده. من اصلا زیادی شورشو در نیاوردم. این اقا خودش عجیب غریب میزنه. وگرنه من زیادی طالب نبودم. پس قطعا توصیه ایشون به در من نمیخوره. البته ممنون از نظرشون. ولی معلومه که کامنتهای منو به دقت نخوندن ایشون.

به منم پسر خوب

بله حق با شماست. ممنون. اعتراف میکنم که اشتباه کردم گول احساسم رو داشتم میخوردم.

سلام به بقیه کاربرایی که نظر دادن. آقای بهنام احمدی عزیز مرسی که نظر دادید و همینطور مهدیس گل. البته قطعا حرف مهدیس رو گوش نمیکنم. چون اصلا مشکل من چیز دیگه ایه. من توی همین اشناییمم بحث طالب و مطلوب نبوده. من اصلا زیادی شورشو در نیاوردم. این اقا خودش عجیب غریب میزنه. وگرنه من زیادی طالب نبودم. پس قطعا توصیه ایشون به در من نمیخوره. البته ممنون از نظرشون. ولی معلومه که کامنتهای منو به دقت نخوندن ایشون.

به منم پسر خوب

بله حق با شماست. ممنون. اعتراف میکنم که اشتباه کردم گول احساسم رو داشتم میخوردم.

سلام عزیزم

من هنوزم باور نمیکنم دو نفرن. نکنه اصلا خودشه رفته با یکی دیگه هم نامزد کرده؟ من و نامزدم هر دو کرد هستیم. این آقا که شما میشناسی هم کرد هست؟نامزدشم کرده؟ چه میدونم شایدم خودشه. از دیروز تا حالا که اینو نوشتین این فکر مث خوره افتاده به جونم. آخه ما کردها مردامون زیاد احساسات بروز نمیدن. اینم هست. برای همینه میگم شاید اصلا خودشه.

اون آقایی که من دیده بودم اونقد  اخلاقاش و جواب ندادناش و بی تفاوت بودناش برام عجیب بود که فکر نمیکردم یه آدم دیگه هم تو این دنیا وجود داشته باشه که اینقد شبیهش باشه

یعنی دقیقا دقیقا اخلاق گندش همینه. مو نمیزنه اصن

سلام بچه ها

خوبین؟

نارسیس و به سوال کننده عزیز

توضیحاتتونو خوندم و واقعا استفاده کردم. این مدت همه تون خیلی زحمت افتادین. واقعا جای تشکر داره این همه مهربونی. ممنونم که کمکم میکنید و بهم سر نخهایی دادید. تصمیم گرفتم لحنمو یه کم عوض کنم ببینم چی میشه که بابام اومد پرسید مشکلت چیه. چرا خواستی بهش بگم مناسب هم نیستین. منم کامل توضیح دادم که بخاطر این نوع حرف زدنش فکر میکنم مشکلی هست یا منو دوست نداره یا اجباریه یا به خاطر منفعتی منو میخواد اما واقعا نمیخواسته. حس بدی پیدا کردم و اصلا میخوام پی ام بدم دچار وسواس شدم و مثل خوره به جونم میفته که نکنه دوباره پی ام بدم و اون همه با ذوق و شوق بنویسم بعد بیاد دوباره بنویسه مرسی. به خاطر همین حالت بد احساسی ذهنمم دچار نگرانی و تشویش شده و واقعا حس میکنم دیگه نمیتونم باهاش ارتباط بگیرم.

بعد گفتم بذارید لحنمو عوض کنم احتمالا لحنمو باید عوض کنم ببینم تغییر میکنه یا نه. میخوام یه فرصتی بش بدم که ببینم موضوع چیه. شاید اصلا برعکس ظاهرش از من خجالت میکشه یا از شما بابا یا مشکلی داره( اینکه این پیشنهادو دادم از روی متن شما دوتا نارسیس و به سوال کننده عزیز به نتیجه رسیدم) ولی بابام گفت نه. حالا که اینطوریه این قایم موشک بازیا چیه و من خود همه چیو بهش میگم. عین همینارو میگم بهش. دختر من بازیچه اون نباید بشه احساساتش و ازین حرفا. خلاصه بابام غیرتی شد که اگه نمیخواد مرض که نداره. بعد مامانم گفت بالاخره اینا دخترن حساسن تو نباید با حرفای دخترمون انقدر فوری بد فکر کنی. بالاخره دخترا احساسین ممکنه تصوراتش اصلا خیلی فرق کنه با واقعیت. خوب نیست که اینطور واکنش بدی و این حرفا. بذار ببینم خودش چیکار میکنه. بذار مشکل خودشو خودش حل کنه. این فرصتو به هر دوشون بده. که دیگه بعدش بابامم زمین تا آسمون حرفشو عوض کرد و گفت باشه فعلا فرصت داری از راه خودت استفاده کنی ولی بعدش بخواید قایم موشک بازی دربیارید خودم بهش میگم مسخره مردم که نیستم. دخترمو که آویزونشون نکردم و از این حرفا. خلاصه بچه ها

الان میخوام این هفته روندمو کلا تغییر بدم از راههای مختلف استفاده کنم مث پیشنهادایی که دادید مثلا بی محلیای کوچولو و تغییر لحن و اینا ببینم چی میشه همونه که بوده یا نه. بعد میخوام رفتارشو با دخترا همکاراش هم ببینم یه چکاپی بکنم و بعد حتما پست میزنم یه پست جدید و رفتار جدیدشو گزارش میدم تا به یه نتیجه ای برسیم با همدیگه. ایشاالله پست زدم خوشحال میشم حتما شرکت کنید توی نظرخواهیم و کمکم کنید چون شماها در جریانید و بیشتر از بقیه حرفامو خوندید.

به خانوم 11 گل

عزیزم متوجه شدم کاملا که نامزد من اون آقا نیست. الان دیگه مطمئنم با توضیح اخیرت. چون کار نامزدم اون نیست و اصلا مشتری و اینا نداره. اما خوب احتمالا آقای مورد نظر شما طبیعیه که با مشتری یکسره در ارتباط باشه چون کارای آزاد و اونم اینجوری توی تلگرام باید ارتباط  اجتماعیت گسترده باشه. من که از روی شغلش این احساسو کردم. اگه کسی توی شغلش اینجوری باشه دلیل نمیشه حتما خصوصیت اخلاقیش اینطور باشه شاید واقعا به اجبار کار و مشتری مدار بودن و جذب بازار مجبوره اونطور باشه ولی در کل خیلیم اجتماعی و پرحرف نباشه.

آخه ما تهران هم زندگی نمی کنیم. ما ارومیه زندگی میکنیم. البته یکی از شهرای ارومیه. کامل نگفتم چون اینجا نمیشه مستقیم اسم شهرو اورد. یه وقت خودش میاد میبینه خاک به سرم میشه. از کجا معلوم از کاربرای اینجا نباشه. البته یه بار ازش پرسیدم میگفت نمیشناسم این سایتی که میگیو ولی میترسم بعد گفتن من پیدا کرده باشه اینجارو.

اتفاقا هر روز توی اینستاست و هر روزم دختر فالو میکنه و اعصاب من خورد میشه وقتی چک میکنم میبینم دختر فالو کرده. بهرحال هیچ کاریم که نکنه ولی اینکه همش دختر فالو میکنه یعنی چی. خوب چرا همش دختر.

سلام عزیزم

نه اصلا مشکلی نداره. اتفاقا کامنتت همین الان تایید شد و دیدم. آقای نجفی هم مجبوره بخاطر یه سری مسائل مث شناخته نشدن این کارارو بکنه و بالاخره مدیریت کامنتا یه کمی سختم هست. ولی از روی همون پیام ستاره دار شدت احساس کردم باید همچی چیزایی سوال کرده باشی و یه توضیحاتیم دادم و مطمئن شدم خودش نیست و برات نوشتم اینو.

شغلش دقیق نمیگم که خودشم ببینه نفهمه. خخخ. یا حداقل بتونم بزنم به اون راه. اما اینو بدون که کارش توی یه شرکت مهندسیه و پروژه‌هایی برمیدارن ازین خانم مهندسا هم زیاد دور و ورشه و زیاد بهش زنگ میزنن جلو من که باشون خیلی جیک تو جیک نیست خدا میدونه پشت سر من چه خبر باشه ولی به نظرم نامزدم ازون پسراییه که سر و گوشش میجنبه کلا. چون مثلا وقتی دخترا همکاراش بش زنگ میزنن همش چشم و به روی چشم و ازین حرفا میگه و گاهیم میخنده و مثلا با هم اینور اونور میرن توی پروژه هاشون. اما خوب میگه من خوشم نمیومد از آشنا ماشنا زن بگیرم یا از هم رشته و همکار و اینا. من از تو خوشم میومد و اومدم سراغ تو.

سلام خانوم 11 عزیز و گل

چشم حتما عزیزم. یا همینجا خبر میدم که چی شد یا پست جدید میزنم گلم و جوری توضیح میدم که مشخص باشه در ادامه این پست هستش.

ممکنه یه یکی دو هفته ای چندهفته ای طول بکشه. میخوام امتحانش کنم و یه فرصتی بش بدم. اگه ببینم همینجوریه دیگه رد میکنم و خیال خودمو راحت میکنم. من خیلی احساسیم واسم سخته اینجوری

بازم مرسی از نظرای خوبت. چشم حتما امتحانش کنم هر چی دستم بیاد مینویسم برات

آره واقعا شبیهن. دو تا بی احساس که حداقل توی نوشتن بی احساسن و این سخته. شاید اصلا ادم ازدواج کنه باشون بعد یه مدتی بخواد دور باشه مثلا ماموریتی چیزی بره شوهرش. نمیشه که مث سنگ ج بده و اینه که همین پی ام دادنم مهمه

به سوال کننده ی عزیز

سلام

ممنونم از دعای خوبت. چشم از ته دل و صمیم قلب دعا میکنم برات. ممنونم که کلی این مدت زحمت کشیدی و پا به پام خوندی و نوشتی.

چشم حتما پست بذارم همینجا هم خبر میدم. به روی چشمام

سلام

میخوام سوالاتونو جواب بدم.

دلیل اینکه حاضر نیستین ازین آقا دست بکشین با اینکه دختر بازه درحالیکه خودتون همچین دختری نیستین و دنبال پسرا نبودین ، یا با اینکه خودتون احساسی و مهربون و خوش سر زبون هستین ولی اوشون تو همه جا باهاتون اینجور نیست ، چیه ؟؟؟

خوب واقعیتش نمیشه که فرصت ندم بهش. شما اگه شرایطت با یکی جور باشه و از نظر خانوادگی همه چیز مث هم باشید بعد فقط بخاطر یه موضوع همون بار اول بدون فرصت دادن میگید نه؟ خوب اگه اینجوری باشه سنگ رو سنگ بند نمیشه. فقط ذهنم مشغول میشه که چرا برخوردش انقد اینجوریه. چرا انقد سرده ولی برعکس حضوری یا تلفنی یا تو مهمونیای خانوادگی که اونم هست منم هستم خوبه. چرا.

بذارید دروغم نگم بهتون. علاقه یه چیزیه دست خود ادم نیست. حس میکنم بش دلبستگی یا علاقه خاصی دارم. نمیدونم شایدم وابسته شدم. نمیفهمم. نمیدونم.

اما اگه فکر میکنید ممکنه ثروتمند باشه و من به خاطر پولشه که بازم با وجود دختربازیش و بی احساس ج دادنش میخوام بش فرصت بدم اشتباه میکنید. سطح مالی هر دو مون یکیه. ویژگی خاصی هم حداقل از نظر دیگران نداره که بولد باشه. ولی از لحاظ تیپ و قیافم به هم میایم. اوایلم بابام میگفت پسر سالمیه حیفه و زیاد به گوشم خوندن باعث شد به چشمم بیشتر بیاد

دلیل اینکه دوست دارین بازم بیشتر روی اون آقا فکر بکنین چی هست ؟ چه مورد بلدی (bold) داره براتون ؟؟؟بهش علاقه و کشش دارین ؟؟ 

علاقه و کشش دارم. حداقل من دارم. اون نمیدونم با این وجود با این رفتارای متناقضش داره یا نداره ولی من دارم

در مورد ارتباطش با دخترا قطعا نتونستم ثابت کنم اونقدر زیاد کشش داره به دخترا ولی از چند مورد قبل نامزدی با من و در حال حاضرم با همکاراش و دوستای اجتماعی قبلیش که هنوزم بش زنگ میزنن کاملا اطلاع دارم. نه اطلاع از اینکه باشون رابطه خاصی داره الان. قبلا با دو سه تا داشته. الان نمیدونم داره یا نه رابطه خاص یا دوستانه یا هرچی ولی اطلاع دارم از نوع حرف زدنش باشون. مثلا وقتی بش زنگ میزنن با شوق و ذوق جوابشونو میده و گرم برخورد میکنه و میخندن و قرار آخر هفته میذارن و وانمود میکنه که این چیزا عادیه یعنی حداقل جوری بام برخورد کرده که جرات پرسیدن مستقیم نداشته باشم چون یبار بم گفت خیلی زشته که دختر بعد ازدواجش حساس باشه و هی سرک بکشه توی اکانت شوهر. گفتم اگه سرک نکشه چی. خود مرد باش درمیون میذاره با کیا ارتباط داره مثلا اگه دوست دختر قبلیش بش زنگ بزنه چی. میگه یا نمیگه. گفت اره باید بگه. منم میگم. اصن متن پی امو نشونش میدم خودش ببینه و بش میگم فلانی واسه فلان کار زنگ زده.

ضمنا اینم بگم که قبلا خیلی حس زنانه و حسادت زنانه به شوهرو درک نمیکردم اما هر چی بیشتر از اشنایی مون گذشت کم کم حس حسادتم شدیدتر شد و الان اذیت میشم وقتی میبینم دختری زنگ میزنه و اینم احوالپرسی گرم میکنه باش و میگه وظیفمه و از این حرفا. یعنی الان کم کم بهم فشار میاد و اذیت میشم ولی قبلا اصن درک نمیکردم و فکر میکردم اونجور زنا مشکل دارن و بدبینن اما الان میبینم نه خودمم حس حسادت زنانم به خانمایی که بش زنگ میزنن اذیتم میکنه.

اما ی چیزیم هس که با خودم فکر میکنم نکنه من بدبینم. همین که فکر میکنم نکنه بدبینم باعث میشه نخوام کلا به طرف مقابلم سخت بگیرم ولی بازم حساسیت رو دارم تا حدودی

سلام عزیزان

ببخشید امروز وقت نشد بیام چک کنم اینه که دیروقت اومدم و الان کامنتاتونو خوندم. مرسی از لطفتون. حقیقتش خودمم بدجوری بهم ریختم و به شماها و نظرایی که میدید حق میدم. ممکنه کار من با این نامزدم نشه اصلا. تازه شروع کردم دارم امتحانش میکنم. تازه بی محلیامو شروع کردم و اونم نه طوری که مستقیم باشه خیلی عادی. یعنی مثلا امروز که یه سوالی درباره موضوعی از بابام داشت که قبلا با هم قراری گذاشته بودنو وقتی پرسید توی تل اصلا خیلی معمولی در حد دو کلمه نوشتم نمیدونم از خودش بپرسید بهتره. فقط همین

البته اونم خیلی عادی نوشت سلام اوکی

یعنی یه چیزیه واسه خودشا

اینه که اصن شاید کارم با این نشه واقعا. من انقد احساسیم اینجا هم همش میام میگم نکنه یکی کامنتی داده بی جواب بمونه زشته بی احترامیه و بعد اون اینجوری

به قول منم مث خودت کردم فکر نمیکنم در آینده هم بتونیم با هم کنار بیایم بعنوان زن و شوهر اما میخوام فقط واسه تجربمم شده امتحانش کنم و این فرصتو از خودم نگیرم یعنی حداقل فرصت تجربه کردن یه همچی ادمی با همچی اخلاقی رو

چند وقت دیگه پست جدید میذارم توضیحات کاملتر میدم این امتحانو ک کردم ازش ولی فکر نمیکنم این از این امتحانم سربلند بیرون بیاد. جدی خیلی عتیقه هستش

نیلوی عزیز

از نظر و کامنتت ممنونم اون استادت معلومه دنبال راه انداختن کار دانشجو نیس دنبال راه انداختن کار و کاسبی خودشه. عتیقه تر از این نامزد من اونه واقعا. خدا همچی نعمتایی رو کم نکنه از سر مردم و اطرافیان شون واقعا

اما به نظرم کم نیار بحث تو بحث درسته مدرکته نمره ایه که روی پیشونیت میخوره. وظیفشم هست انجام بده از بی محلیاشم هیچ دلخور نشو . انقد بپرس تا مجبور شه ج بده و کارتو راه بندازه. تو درس و دانشگاه و گرفتن حقی که به خاطر زحمتت میکشی با کسی رودروایسی نداشته باش. اصلا پی ام ج نداد زنگ بزن. من از این استادا داشتم دقیقا همین کارارو کردم و کاری کردم که کار منو نگفته راه مینداخت

منم مث خودت کردم عزیز

خود ارومیه نیستیم توی اون کامنتمم نوشتم که دقیق اسم شهرمونو ننوشتم. یکی از شهراشیم که بیشترشون کردن ولی البته توی ارومیه هم کرد هست از شهرای طرف ما مهاجرت کردن خیلیا به مرکز

از نظرت و کامنت خوبی که بر اساس حس مسوولیتت گذاشتی ممنونم

سلام دوستان

من امروز با نامزدم برای همیشه جدا شدیم و همه یادگاریاشم پس دادم. ما نتونستیم کنار بیایم. رفتارش همچنان سرد بود و من دیگه حوصلشو نداشتم. از طرفی روابط متعددش اذیتم میکرد ولی از این نظر چیزی نگفتم بهش فقط گفتم که من دیگه نمیتونم به این مساله ادامه بدم و خداحافظ.

قرار بود یا اینجا یا توی پست جدیدی ب دوستان اطلاع بدم که تصمیم گرفتم همینجا بیام بنویسم. ضمنا اگر اون هم برگرده من هیچوقت دیگه برای زندگیم انتخابش نمیکنم. بازم مرسی که وقت گذاشته بودین واسم و منم به قولم عمل کردم و خبر نتیجه کارم رو دادم.

البته این رو هم بگم که فکر نکنید هر کسی سرد ج میده دوست دختر زیاد داره یا دوست پسر زیاد داره. قطعا اینطور نیست و نمیشه این نتیجه رو گرفت از این پست من.

ولی من خودم متوجه روابط متعدد این اقا شده بودم و با دلیل و مدرک بهش ثابت کردم و دیگه اونم جای حرفش جلو من و بابام نبود چون دیگه چیزی نداشت برای پوشوندن و این شد که خودشم دیگه روی برگشتن نداره و منم دیگه نمیخوامش. احتمالا اون با یکی دیگه مثل خودش خوشبخت تر میشه

ببین مثلا بهشون میگه گیانکم گیانم

ضمیر تو و اینا نمیدونم چیه. من به همکلاسیای آقا میگم دسته کانتان خوش بی اما اون به همکارای خانمش میگه دسته کانت خوش بی گیانی من. به قوربانت بم گوله کم. گیان. ئه ی گیان. وقتی بش تلفن میزدن اینجوری حرف میزد باشون.حتما تو محل کار دیگه ...

اگه اینارو به اونا میگه پس بعد ازدواج قرار بوده به من چی بگه؟

منظورم از تو همین ت و تان بود و این چیزا. حالا متوجه شدید؟

چرا باید اینا رو بگه یعنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

حالا دیگه مهم نیس. مهم اینه که نامزدی ما بهم خورد و همه چی تموم شد. نه من دیگه برمیگردم و نه اگه اون برگرده برمیگردم. دختر دور و ورش زیاد بود شاید دلیل سرد بودنش با من همین بود نتونستم دلیل سرد بودنشو بفهمم و دلیل بهم خوردن نامزدیمون این نبود اما همین که تونستم روابطشو بفهمم این شد دلیل بهم زدنم

ببین مثلا بهشون میگه گیانکم گیانم

ضمیر تو و اینا نمیدونم چیه. من به همکلاسیای آقا میگم دسته کانتان خوش بی اما اون به همکارای خانمش میگه دسته کانت خوش بی گیانی من. به قوربانت بم گوله کم. گیان. ئه ی گیان. وقتی بش تلفن میزدن اینجوری حرف میزد باشون.حتما تو محل کار دیگه ...

اگه اینارو به اونا میگه پس بعد ازدواج قرار بوده به من چی بگه؟

منظورم از تو همین ت و تان بود و این چیزا. حالا متوجه شدید؟

چرا باید اینا رو بگه یعنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

حالا دیگه مهم نیس. مهم اینه که نامزدی ما بهم خورد و همه چی تموم شد. نه من دیگه برمیگردم و نه اگه اون برگرده برمیگردم. دختر دور و ورش زیاد بود شاید دلیل سرد بودنش با من همین بود نتونستم دلیل سرد بودنشو بفهمم و دلیل بهم خوردن نامزدیمون این نبود اما همین که تونستم روابطشو بفهمم این شد دلیل بهم زدنم

نامزد دقیقا یعنی چی؟عقد کردید یا تو دوران نامزدی هستید یا دوست پسر دوست دخترید؟درکل کسیکه درست جواب نمیده عشق و علاقه ای به طرف مقابلش نداره پسر و دخترم نداره اگه واقعا دو طرف عاشق هم باشن واین یه حس دوطرفه باشه تحت هر شرایطی هم که باشن به بهترین شکل ممکن جواب همدیگرو میدن