به طور کلی منت گذاشتن و غر زدن بر روی مردان نه تنها هیچگونه دست آورد مثبتی برای زن نداره و هیچ اثر مثبتی بر مرد نداره؛ بلکه تمام اینها هر روز مرد رو از شما دورتر میکنه و ضربه بیشتری به زندگی مشترک شما وارد میکنه و این ها از اساس باعث تخریب زندگی میشن و هرگز غر زدن، سرزنش کردن و منت گذاشتن سازنده نبوده و در تمامی حالات در زندگی زناشویی باعث کاهش کیفیت زندگی میشه
حالا یه وقت میبینید که مرد باید یک تکانی بهش داده میشه و به صورت مقطعی و مثلا یک بار غر هم میزنید اما اگه این تبدیل بشه به شخصیت غالب شما، زندگی تون خراب میشه و مردها واقعا چنین مخلوقاتی هستن که تا زمانی که یه چیزی رو دوست دارن، دوست دارن ولی وقتی دلشون زده بشه و دل به چیز دیگری ببندن، دیگه به سختی میشه مرد رو دوباره عاشق همون زنی کرد که قبلا عاشقش بود! یعنی همسرش .
بذارید یه جور دیگه ادامه بدم. یکی از دوستان من شاغل هستش دور و بر بیست و نه سال داشت که ازدواج کرد و خانمش بیست و هشت ساله بود .
یک روز اومد پیش من داشت درد دل میکرد و گفت که من همسرم رو خیلی دوست داشتم بیشتر از هر چیزی در دنیا، اما اخیر احساس میکنم که دارم ازش دور میشم و هر روز بیشتر ازش بدم میاد و عشق داره کم کم به نفرت تبدیل میشه و ...
گفتم چرا؟ گفت من وقتی با این خانم ازدواج کردم ماشین داشتم، کار ثابت و دولتی داشتم و درآمد کافی، در زمان عقد و عروسی و ... بهترین طلا و هدایا رو براش خریدم و عروسی خیلی مجللی براش گرفتم (خودم میدونستم ولی داشتم گوش میکردم) و با احترام کامل و عشق فراوان همسرم رو آوردم به خونه و نه رنگ مستاجری رو دید نه حتی برای یک لحظه سختی کشید و ... از همون اول قبل از عروسی اومد وسایل جهیزیه اش رو داخل خونه خودش چید، مهریه بالا براش گرفتن و ... و انصافا تاکنون هیچ توقع بی جایی هم ازش نداشتم.
گفت که این خانم خیلی خانم پاکیه و حتی یک درصد به پاک بودنش شک ندارم و از این نظر مشکلی نیست، از لحاظ چهره و زیبایی هم همونی هستش که میخواستم اما میتونستم با خیلی زیباتر هم راحت ازدواج کنم چون من شرایط خیلی خوبی داشتم .
گفتم خب. مشکل کجاست؟
گفت، خانم من هیچ هنر خاصی که نداره مثل خانم هایی نیست که کار خاصی در دنیا داره انجام بده که بگم حالا چون بیرون از خونه کار میکنه فرصت نمیکنه در خانه برای من آرامش رو فراهم بکنه .
گفت من از این خانم تنها انتظارم اینه که وقتی از سر کار میام نه اینکه برای من چای بیاره بلکه دو تا چای بیاره و بشینیم با هم بخوریم، دوست دارم یک بار وقتی برای من غذا درست میکنه سرم منت نذاره و بهم دستور نده (از اون زنایی هستش که مغروره و احساس طلبکار بودن داره و سرم منت میذاره و هی بهم گیر میده)
یعنی من احساس میکنم وقتی که از سر کار میام خونه تازه دردسرها و گرفتاری هام داره شروع میشه، هر دقیقه هم که خونه مادرشه و من خوشم نمیاد هی بریم خانه مادرش نه اینکه با مادرش مشکل دارم ولی من خسته ام وقتی از سر کار میام دیگه حال ندارم هر روز برم خانه مادرش و این خانم مثل بچه هاست و نمیفهمه زندگی مشترک یعنی چی؟
انگار که من باید پدر اون باشم و تنها وظیفه ام اینه که براش پول بیارم و اونم بگه تو وظیفته! (با رفتارهاش)، گفت من سی سال سالم موندم و حتی قبل از ازدواج به یک دختر دست هم نزدم اما چند روز پیش وقتی داشتم از سر کار میومدم یک خانمی رو بین راهی سوار کردم که بین دو تا شهر که مسیر محل کار تا خانه ام هست برسونمش باور کنید هی وسوسه میشدم که مخ این خانم رو بزنم چون از زنم خسته شده بودم . اون هم از این شیطوون ها بود که دوست داشت یه پسر رو مخ بزنه و باهاش بگرده و ...
این در حالیه که من هرگز آدمی نبودم که به خیانت و چنین چیزهایی فکر کنم، به هر حال خودم رو کنترل کردم، ولی اخیرا چنین فکرهایی خیلی تووی سرم میاد، منم بهش گفتم که به هر حال تو ازدواج کردی و الان باید زندگیت رو درست بکنی و پناه بردن به یک زن دیگه راه کار تو نیست، گفت آخه یه مقدار شعورم خوبه کدوم پسری شرایط من رو داشت اهل نماز و روزه و ... بودم و از لحاظ مالی هم هیچ فشاری بهش نیومد ولی اصلا قدردان نیست و نه تنها اینها رو نمیبینه بلکه همش یه جوری رفتار میکنه انگار از من طلب داره و هیچ آرامشی نمیتونه به من بده.
گفت اخیرا آشپزی هم میکنه به صورت مرتب ولی بدون رضایت، ولی تووی روم بهم میگه من دوست ندارم این کارها رو بکنم، برام سخته ولی هی منت میذاره ولی آشپزی میکنه میگه تو ظرف ها رو بشور و ... تو جارو بزن!!!
آخه من خودم ساعت چهار پنج بعد از ظهر از سر کار میام، بعد بیام کار خونه رو هم خودم انجام بدم!؟
خانم های محترم، خواهران گرامی لطفا به خاطر کارهایی که مربوط به خودتون هم هست سر شوهرتون منت نذارید، یعنی اگه آشپزی میکنید برای خودتونم هست، اگه به بچه شیر میدید برای خودتونم هست، اگه رابطه ج... برقرار میکنید برای خودتونم هست، اگه خانه رو تمیز میکنید برای خودتونم هست و ...
بعضی از دختران ما متاسفانه در شوهرداری کم اطلاع هستند، فکر میکنن اگه برای مردشون غذا درست میکنن باید سر مرد منت بذارن در صورتی که اثرات مثبت این کار بر میگرده به خودشون؛
اول اینکه این عذا رو برای خودشون و بچه های خودشون هم درست میکنن
دوم اینکه وقتی با این کارها دل مرد رو به دست میارن
وقتی که به مرد محبت میکنن مرد هم سعی میکنه با اون ها مهربانتر باشه و بهتر رفتار بکنه، براش هدیه بخره، ازش قدردانی بکنه، زن رو به مسافرت ببره، یا یه وقت هایی اون رو میبره رستوران، حتی گاهی خود مرد برای زنش آشپزی میکنه (دیدم که میگم) و یا وقتی زن مریضه آشپز میگیره و یا خودش آشپزی میکنه ازش پرستاری میکنه و درکش میکنه ...
الان وقتی از کار خونه صحبت شد فکر نکنید که منظورم اینه که زن کلفته و فقط باید در خانه کار بکنه ولی میخواستم بگم در برابر این همه کاری که مرد داره انجام میده و این همه وظیفه ای که بر دوشش هست واقعا یک غذا درست کردن و ... کار سختی نیست. من حتی خانم هایی رو دیدم که شاغل هستن اما همه این کارها رو هم انجام میدن بدون اینکه منت بذارن .
وقتی من انقدر از مهریه و خیلی چیزهای دیگه میگم و میگم که ممکنه زن هم بد در بیاد، منظور از بد در آمدن دختر این نیست که بره خیانت بکنه یا هرزه در بیاد و معتاد بشه. یک زن این شکلی (مثل زن دوستم) با اینکه خیلی پاکدامنه، چادریه، خیلی پاک و سنگین و خوبه ولی هیچ چیزی از شوهرداری نمیدونه و به خاطر غرور و خود برتر بینی و احترام نذاشتن به شوهرش داره زندگی رو نابود میکنه .
خب این دوست من اگه الان بخواد این خانم رو طلاق بده باید یک مهریه سنگین حدود سیصد سکه ای هم بپردازه، حق این مرده ؟ شاید بگید شما که داخل زندگی اونها نیستید شاید مرد هم مرد بدیه، ولی اگه به شما بگم که این مرد، خوبترین مردیه که در تمام زندگی ام دیدم و اون زنه انگار داره سر این سواری میکنه باورتون میشه؟
یعنی یه دختر که هنوز که سی سالشه بچه مونده و فقط نیاز به یک پدر داشته، انگار این شوهر نقش برده و نوکر رو داره .
بنابراین منت گذاشتن خیلی بده، گلایه کردن و غر زدن خیلی بده، طلبکار بودن خیلی بده، بدی های این رفتارها تنها به مرد نمیرسه به خودتون هم میرسه .
من الان خودم مجرد هستم چند ساله پدر و مادر از دنیام رفتن، تنهایی کار میکنم، پول در میارم، آشپزی میکنم، بهترین غذاها رو درست میکنم، به تفریحاتم میرسم، بعد الان بیام ازدواج بکنم برای غذایی که خودم بی منت برای خودم میپختم یکی دیگه بیاد برای من درست بکنه و سرم منت بذاره؟ خب درسته که من به زن به چشم یک آشپز و کلفت نگاه نمیکنم باور کنید احترام زیادی قائل هستم، اما یک تقسیم وظایفی گفتن یک عشق و محبتی گفتن .
اگه فقط به بحث باید و نباید باشه پس در دین ما خیلی چیزها گفته شده مثلا درباره مهریه، یا مثلا وظیفه مرد فراهم کردن خوراک، پوشاک و مسکنه .
پس اگه مرد یک خانه بیست متری هم تهیه بکنه زن نباید اعتراض بکنه، پس اگه مرد پاشه بره یک اتاق دیگه مثلا از شمال بره جنوب زندگی بکنه، زن نمیتونه اعتراض بکنه، پس اگه مرد برای زنش تا زمانی لباس بخره که فقط اون لباس دیگه داره پاره میشه، زن نباید اعتراض بکنه ...
غذا پختن، نظافت منزل، نگهداری از بچه ها و ... طبق اون چیزی که در اسلام اومده وظیفه ی زن نیست، اما اگه یک مرد هم بخواد از حقوقی که در اسلام براش تعیین شده استفاده بکنه خیلی به زن سخت میگذره .
خب پس با مردی که با شما راه میاد، داره تلاشش رو انجام میده، با مردی که این همه وظیفه در این گرونی و مشکلات به دوشش هست، یه کم مهربان تر باشید .
بله مرد وظیفش هست خوراک زن رو تامین بکنه، و وظیفه زن آشپزی کردن نیست همون طوری که وظیفه مرد هم این نیست که زن رو ببره سینما و مسافرت و ... و فقط خوراک و پوشاک و مسکن حتی در همون حدی که براش شما مثال زدم فقط، و زن هیچ اعتراضی نمیتونه بکنه .
اما زنان عزیز آشپزی کردن توسط شما حتی اگه هر روز انجام نمیدید و دو بار در روز این کار رو انجام نمیدید، نه تنها از ارزش شما کم نمیکنه نه تنها شما رو تبدیل به کلفت نمیکنه، بلکه زندگی شما رو قشنگ تر میکنه.
هر چقدر به مرد آرامش بیشتری بدید مرد هم با شما بهتر و قشنگ تر رفتار میکنه، نمیگم تشت آب بذارید و با شیر و عسل پاهاش رو ماساژ بدید !
ولی برای کارهایی که برای خودتونم انجام میدید سر مرد منت نذارد و از اساس منت گذاشتن و غر زدن و گیر دادن به مرد رو فراموش کنید لطفا و این کارها رو نه تنها برای مردها انجام نمیدید بلکه برای زندگی خودتونه ...
ارسالی از "اسقف اعظم" با کمی ویرایش
مرتبط:
نکاتی برای شوهرداری - خانوم ها بخوانند
چطور شوهرم رو مجذوب خودم بکنم ؟
من نمیدونم چطور شوهرم رو مجذوب خودم کنم
چه کار کنم که برای شوهرم متنوع بشم ؟
چیکار کنم شوهرم بهم وابسته بشه ؟
- ۶۱۵۴ بازدید توسط ۴۴۹۸ نفر
- سه شنبه ۱۳ فروردين ۹۸ - ۲۰:۱۳
