سلام
در مورد پست زوج معلمی که همه خانومو محکوم کردن ، ازدواج من سنتی بوده.. و تو سن کم و نامزدی طولانی ، نمیدونم واقعا همسرم منو انتخاب کرده یا مادرش؟ و الان از انتخاب من پشیمونه یا نه؟ از همون اول از همسرم خواستم مستقل باشه ، بعد ازدواج برای کمکش طلاهامو فروختم. همه ته دلمو خالی کردن ولی من اعتماد کردم . خوب پیش میرفت منم با سختی هاش ساختم . زندگی توی اتاق ۳۰ متری با کمترین امکانات ، ولی از یه جایی به بعد همه ارزوهامو به باد رفته دیدم... وقتی تمام سرمایه ای رو که جمع کرده بودیم به پدرش داد و دوباره یکی شد .
دیگه زندگیم بهم ریخت ، مقایسه اومد تو زندگیم ، پشیمون شدم از اینکار... چون پدر شوهرم قصد برگردوندن پولو نداره ، همه چی پرید ، همسرم کاری رو کرد که من مخالفش بودم... منو ندیده گرفت... از اون موقع همش شد غر .
بعد ۴ سال هیچ پیشرفتی نکردم... همش شد پسرفت روز به روز بدتر... برای ۲۰ سال اینده هم هیچ پیشرفتی نمیبینم . منو ندیده گرفت و الان پشیمون شده از اشتباهش . ولی من الان باردارمو بدترین وضعیت مالی رو دارم پشت سر میذارم . الان فهمید که باید همون اول مستقل میشد . الان دوباره به فکر استقلال مالیه ولی من اعتماد ندارم بهش .
تحمل این شرایط برام سخته وقتی هر بار باید برم از مادر شوهرم یه کمی برنج و این جور چیزا بگیرم که گشنه نمونم هر بار غرورم له میشه...که اگه باردار نبودم گشنگی رو ترجیح میدادم به شکستن غرورم .
غــر میزنم به همسرم... امنیت مالی ندارم... اعتمادی ندارم ، دلگرم نیستم ، امیدی به اینده ندارم. وقتی هنوز پول ندارم ازمایش بارداریمو بدم... داروهامو بگیرم... مایحتاج لازمو بگیرم که مدام ضعف نکنم... به چی باید اعتماد کنم؟ دلم قرص باشه از بابت چی ؟ حالا شما برادر محترم مطمئنی اون خانوم الکی غر میزنه؟ و حق با اون خانوم نیست؟ شما تلاشی برا پیشرفت میکنی؟ پول نداری باشه تلاش چی داری؟
دلم براش میسوزه مرد خوبیه ولی ابراز احساس نمیکنه نمیدونم از من خوشش میاد یا نه... به خصوص که من وقتی بچه بودم نامزد شدیم... نمیدونم قیافه مو دوس داره؟ فانتزیش هستم یا نه؟ اینم یه سوال گنگ ، منم سرد شدم ..
دریغ از کادو ، دریغ از تبریک تولد ، ارزومه یه بار بگه تو خوشگلی ، منو خاطر جمع کنه که دوستم داره ، خودخواه نباشه و فقط به فکر ارضای خودش نباشه ، یه تفریح ، یه دلخوشی ، یه بیرون رفتن ، وقتی بهش میگم نگه همینه که هست .
بی معرفت نباشین اقایون ، اگه محبت میکرد منم تمام مشکلات مالی رو فراموش میکردم... من اهن پرست نیستم ، من جدی ترین نیازام برطرف نمیشه ، یه کم حق بدین... من اینده م برام مبهمه ، ماشین و خونه نمیخوام ، پول پرست نیستم ... کم آوردم ...
متاسفم برا خودم که یه دختر طفل معصوم رو اوردم به زندگی که هنوز برا پول بیمارستانش نمیدونم قراره چیکار کنم؟ همه فانتزی هام رفت ... .
و اصلا نمیدونم این کاری که شروع کرده سرمایه ش برا زندگی خودمونه؟ یا باباش اینا؟ حالا منم یه دختر غرغرو شدم ....که نمیدونم حرفامو چه جوری بگم... نمیدونم چه جور از نگرانی هام بگم... ولی بازم همه مشکلات مالی برام هیچه اگه همسرم بهم محبت کنه... دیگه فانتزیهامو تو ذهنم دنبالش میگردم ، تو ذهنم همسرم بهم میگه دوستت دارم ، میگه تو خوشگلی ... میگه .....
مرتبط :
احساس میکنم برای شوهرم دلنشین نیستم
شوهر چقدر باید به زن محبت کنه ؟
چرا کلام شوهرم محبت آمیز نیست ؟
خلاء محبت شوهر با هیچ کلاس رفتن و ورزش کردنی پر نمیشه
چیکار کنم تا شوهرم محبت کلامی رو یاد بگیره ؟
نحوه ارتباط کلامی و محبت بین زن و شوهر
شوهرم ابراز محبت کلامی نمی کنه مگر اینکه خودم ازش بخوام
4 اصل برای افزایش محبت بین زن و شوهر
شوهرم با اخلاقه ولی نمی تونه محبت کنه
غر زدن، سرزنش کردن و منت گذاشتن اثر مثبتی روی شوهر نداره
نکاتی برای شوهرداری - خانوم ها بخوانند
چطور شوهرم رو مجذوب خودم بکنم ؟
من نمیدونم چطور شوهرم رو مجذوب خودم کنم
چه کار کنم که برای شوهرم متنوع بشم ؟
چیکار کنم شوهرم بهم وابسته بشه ؟
← مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) ← مسائل زنان (۱۸۵ مطلب مشابه) ← محبت بین زن و شوهر (۵۱ مطلب مشابه) ← مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه) ← درد دل های زنان (۲۱ مطلب مشابه)
- ۴۴۵۴ بازدید توسط ۳۶۴۶ نفر
- يكشنبه ۲۱ خرداد ۹۶ - ۲۱:۱۶