سلام
من پسری ۲۹ ساله هستم قصد ازدواج دارم، اما موضوعی منو نگران کرده، اونم اینکه من چند سال افسردگی داشتم، الان خوب شدم اما همچنان اختلال خواب دارم و قرص خواب میخورم، اما تعریف از خود نباشه، اخلاق به شدت خوبی دارم و بسیار اجتماعی هستم و بسیار زیاد احساساتی، و ظاهر خوبی هم دارم، اما میترسم با داشتن اختلال خواب ازدواج کنم.
از طرفی نمیخوام با کسی دوست بشم چون خودم هم خواهر دارم، دخترها رو مثل خواهر خودم حساب میکنم، چون همین طور که خودم دوست ندارم کسی با خواهرم دوست باشه منم حق ندارم با دختر مردم دوست بشم.
از طرف دیگه از تنهایی خیلی رنج میبرم و اذیت میشم و خیلی نا امیدم و دلم گرفته، از طرفی هر کاری میکنم نمیتونم قرص خواب رو کنار بذارم، تا حالا چند بار خواستم کنار بذارم اما هر کاری کردم بدون قرص خواب، خوابم نبرد.
نمیدونم چیکار کنم، به نظر شما میتونم با خوردن قرص خواب ازدواج کنم یا باید برای همیشه قید ازدواج رو بزنم، لطفا اگه تجربه ای دارید یا اگه از کسی تجربه ای شنیدید راهنماییم کنید.
ممنون
به خاطر بیکار شدن، زخم زبون های ننه مون هم به غصه هام اضافه شد
در حق من که بچه ی آخرم داره ظلم میشه
سوال از دهه شصتی هایی که چشم انداز روشنی ندارند
کی قراره به یه زندگی خوب برسم ؟
آیا به صلاح دهه شصتی هاست که ازدواج نکنند ؟!
بخدا منم دوست داشتم ازدواج کنم
پسری 35 ساله ام، احساس میکنم گم شدم در این دنیا
تا کی ما دهه شصتی ها باید غصه بخوریم ؟
← تجربیات پزشکی (۳۲۲ مطلب مشابه) ← رفتارشناسی دختران برای ازدواج (۶۰۴ مطلب مشابه) ← ازدواج و مسائل پسران حدود ۳۰ سال (۴۲ مطلب مشابه)
- ۳۰۶۷ بازدید توسط ۱۱۷۴ نفر
- شنبه ۲۷ مهر ۹۸ - ۱۰:۳۸