سلام
من خیلی اینجا و جاهای دیگه خوندم و شنیدم که دل کسی و بشکونی، زیر قولت بزنی، نامردی کنی و طرف و بازی بدی، باعث از هم پاشیدن زندگی کسی بشی و .... یعنی همون حق الناس که تو همین دنیا همون بلا سرت میاد و تا طرف ازت نگذره زندگیت درس نمیشه .
حالا چه مرد چه زن نامردی کنه و طرفش رو بازیچه قرار بده یا زن و شوهرایی که تو طول زندگی شون خبلی همو اذیت کردن و بعد جدایی بعد از چند سال چوبشو خوردن منظورمه .
راستش اینو میخوام ازتون :
میگن چوب خدا صدا نداره . صبر کن همون بلا تو زندگی خودت میاد شما ها این اتفاقا رو که واسه خودتون یا دوستان یا اطرافیاتون پیش اومده ؟ شنیدید ؟ میشه تعریف میکنید تا عبرت شه و ما آدما که هیچی جلودارمون نیس و راحت بقیه رو زیر پا له میکنیم بعد که چوبشو خوردیم میگیم وااا اخه چراااا؟ مواظب رفتارا و کارامون باشیم ؟
ممنون از همراهیتون
چرا وعده های خدا رو باور نمی کنیم ؟!
من واقعا به وعده های الهی در زمینه ازدواج ایمان آوردم
شکر بابت نعمت آرامش و اعتماد به خدا
ما مجردها پاک میمانیم و به خداوند خود اعتماد میکنیم
باور داشتن به کمک کائنات نوعی شرک ورزیدن به خدا نیست؟
احساس میکنم سیم ارتباطیم با خدا قطع شده
نا امیدی نتیجه امیدوار بودن به غیر خداست
این جور قرار گذاشتن ها با خدا خوبه ؟
تجربیات شما از امدادهای خدا در موقعیت های سخت
وضعیت خوبی ندارم ولی امیدم خداست
کافیه همه چیز رو بسپاریم به خدا
چطوری خدا رو تو زندگی اصل قرار بدیم ؟
چه جوری دلم و متصل کنم به خدا ؟
بیاید یه خورده بنده با معرفتی برای خدا باشیم
باید چیکار کنم تا خدا تو زندگیم پر رنگ تر شه؟
دقیقا نمیدونم چی شد که مشتاق خدا شدم
قدر سلامتی تون و بدونید خدا رو هم شکر کنید
← مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)
- ۱۲۶۷۲۹ بازدید توسط ۹۷۴۳۸ نفر
- شنبه ۲۵ ارديبهشت ۰۰ - ۰۷:۰۵