به نام خدا
یکی از دغدغه های مهم خانم ها برای ازدواج شناخت آقایون هست که علتش میتونه مسائل زیادی اعم از اختلالات جنسی یا تنوع طلبی آقایون باشه. از این رو بیشتر به دنبال فهم جهان بینی آقایون نسبت به خانم ها هستند.
همان طور که می دونید روانشناسان معتقدند رفتار مردان با خانم ها تابعی از حسی هست که به مادرشون دارند، بعضی ها حس پسر به مادر رو از نوع جنسی و بعضی از نوع غیر جنسی می نامند. کسی که معتقد بوده این کشش از نوع جنسیه فروید پدر علم روانشناسیه که نظریه ای داره به نام عقده اودیپ.
عقده اودیپ چیست؟
خلاصه عرض می کنم فروید معتقد بوده پسر بچه ها در سنین کودکی در رقابت با پدر خودشون نسبت به مادر کشش جنسی دارند اما به دلیل ترس از اختگی توسط پدر این کشش رو سرکوب می کنند که موجب نوعی حس تنفر از خود میشه.
عقده اودیپ به تحلیل رفتار هایی که از آقایون در آینده سر می زنه، اعم از گرایشات عاشقانه و یا حتی اختلالات جنسی می پردازه که سعی می کنم درباره هر دو توضیحی مختصر بدم و همچنین تحلیل روانشناسان مکتب یونگ رو در تایید یا رد این تحلیل ها بررسی خواهم کرد.
پستی در خانواده برتر وجود داره که از آقایون سوال شده بود اصولا برای انتخاب همسر چه اولویت هایی داشتید و گذر زمان چه تغییری در این اولویت های شما به وجود آورده، بعضی از آقایون اشاره کرده بودند که در ابتدا حجاب بسیار اهمیت داشت و بالا رفتن سن این ملاک رو کم کرد و یا از بین برد.
من می خوام با الهام گرفتن از این پست یک داستان خیالی رو تعریف کنم؛
آقایی در سن ۱۵ سالگی در فانتزی های خودش همسری چادری، مهربان با یک لبخند کوچک به لب رو بدون هیچ گونه نشانه ای دال بر تحریک پذیری جنسی به عنوان یک موجود مقدس و تمام نشدنی رو به عنوان همسر آینده اش تصور میکنه و در ۱۸ سالگی در یک مهمانی خانوادگی عاشق دختری میشه که به سختی در حال تلاش برای پذیرایی مناسب از مهمان هاست به طوری که به بقیه اصرار داره بنشینند و به چیزی دست نزنند و خودش قادره که با فداکاری تمام کارها رو اعم از پخت و پز ، پذیرایی و شست و شو رو انجام بده، حس مسئولیت پذیری و از خود گذشتگی نقطهای پر رنگ در این گرایش عاشقانه است اما وقتی آن مرد وارد محیط دانشگاه میشه عاشق دختری میشه که نحوه آرایش و لباس پوشیدن خانم موجب تحریک شدن آقای داستان و مقدمات علاقه ای که رنگ و بوی شهوت داره میشه بعد از فارغ التحصیلی آقای داستان در محیط کار به خانمی که از ۱۸ سالگی رو پای خودش ایستاده و توانسته با پس انداز شخصی خودش صاحب خانه، ماشین و مستقلات بشه و وابستگی به پدر خودش نداره علاقه مند میشه.
استقلال شخصیتی نکته جذاب برای توجیه این گرایش عاشقانه است. از دید روان شناسان فرویدی تمام این خانم هایی که مورد توجه این آقا برای رابطه بودند یک ویژگی شخصیتی مثل خنده رو بودن یا یک ویژگی ظاهری مثل چپ دست بودن داشتند که آقای داستان رو ناخداگاه به یاد مادرش می انداخت و سایر ویژگی ها در وجود آمدن علاقه نقشی نداشتند، ولی روانشناسان مکتب یونگی معتقدند صورت های ازلی که تجسم شون رو در داستان های اساطیری می بینیم ضمیر ناخوداگاه جمعی ما رو نسبت به ویژگی های زنان می سازه به طوری که گرایش مرد به زن های مختلف وابسته به ارتباط ناخوداگاه فرد با قسمت ماده روان خودش (آنیما) که ویژگی هایی مثل قداست ،ایثارگری، زیبایی و استقلال رو برای خانم ها در نظر می گیره.
به طور مثال عشق سهراب به گردآفرید نشانه علاقه مردهای ایرانی در ناخوداگاه شون نسبت به زن هایی که روی پای خود ایستاده اند. اما مسئله ای که عقده اودیپ رو در روانشناسان بسیار جذاب کرده کاربردی هست که در تشخیص و درمان اختلالات جنسی که بیشتر در آقایون شایع هست رو داره .
یکی از این اختلالات که بسیار شایع اختلال فتیش هست که در اون آقایون به دنبال کامیابی از همسر نیستند، بلکه با مسئله ای که مربوط به زنان هست ارضا میشن. علاقه به کفش زنانه، لباس زیر زنانه و حتی اعضای بدن زنانه مثل ساق پاها و ... مواردیه که میشه بهش اشاره کرد.
تصوری که به اشتباه در جامعه ما نسبت به این اختلال وجود داره اینه که این اختلال به خاطر وجود حجاب به وجود میاد و اینکه آقایون همه به پاهای خانم ها گرایش دارند به طوری که حتی بعضی از خانم های چادری هم گاها پاچه های شلوار خودشون رو بالا می کشند تا نپوشیدن جوراب به چشم بیاد، اما باید توجه کنیم که فتیش درسته که در کشور های سنتی بیشتر شایعه اما چیزی نیست که بعد از بلوغ جنسی به وجود بیاد و از بدو تولد در فرد وجود داشته.
برای درک بهتر موضوع و همچنین کمک به آقایون که بتونند فتیش خودشون رو تشخیص بدن درباره فتیش خودم توضیح میدم. بنده در کودکی از لاک ناخن خیلی خوشم می اومد و در یک مهمانی از خانمی خواستم به ناخن های من لاک بزنه و ایشون هم یک لاک خوشرنگ صورتی زد که پدرم به سختی با این قضیه برخورد کرد، ولی این میل در من از بین نرفت، به طوری که با مداد شمعی و آبرنگ مخفیانه این کار رو انجام میدادم و بعد ها با لاک غلط گیر سفید می کردم و با خودکار روش رو تزئین می کردم.
امروزه دیدن ناخن های بلند و تزئین شده در خانم بسیار برایم تحریک کننده و در فانتزی های جنسیم پر رنگ شده. روان شناسان مکتب فروید معتقدند دیدن لاک در روی ناخن های مادرم موجب بروز این اختلال شده و برخورد پدرم در من ایجاد عقده کرده. ولی روانشناسان یونگی ذاتا معتقدند که فتیش به هیچ وجه یک گرایش جنسی نیست و برخورد اشتباه با این پدیده مخصوصا در جوامع سنتی که زن رو موجود دست دوم می دونند موجب این اختلال در مردان میشه.
فرض کنید دختر بچه با یک اسباب بازی پسرونه مثل شمشیر و تفنگ بخواهد پدر و خود رو بکشه صددرصد با ذوق و همراهی پدر رو به رو خواهد شد در صورتی که رفتار تهاجمی نسبت به پدر داشته و پسر بچه ای رو تصور کنید که برای پدر خود چای و غذای خیالی برای پدر خود آماده می کند و یا با بردن عروسک به زیر لباس خود وانمود به شیر دادن می کنند با اینکه کودک یک رفتار پذیرنده و عاطفی داشته مورد اخم و غضب قرار می گیره، مثل خودم که زدن لاک باعث خشم پدرم شد.
روانشناسی یونگی معتقده وقتی شما مسائلی رو برای فرد ممنوع می کنید مثل پوشیدن کفش های پاشنه بلند زنانه، گرفتن کیف زنانه به دست و یا حتی سر کردن چادر با سایر ممنوعیت ها از جمله رابطه جنسی در ناخوداگاه ترکیب میشه و رابطه جنسی فرد تحت تاثیر اون ممنوعیت های بی ربط قرار میگیره، این رفتار ها رو گاهی می بینید و براتون با توجه به اطلاعات علمی که دارید عجیبه.
مثلا میگن فرد باید قبل رابطه استراحت کافی داشته باشه و از پرخوری بپرهیزه تا بدن در شرایط طبیعی خودش باشه، ولی افرادی که رابطه نامشروع برقرار می کنند قبل از رابطه در مصرف الکل و مواد مخدر با شریک جنسی خود افراط می کنند که در کشور خودمون شایعه و یا می دونیم که استرس باعث عدم نعوظ کامل و کم شدن کیفیت رابطه میشه، ولی فرد با اقدام به فیلم برداری مخفیانه برای خود یک عامل استرس زا ایجاد میکنه که این مسئله در کشورهای غربی که ساختن فیلم مستهجن غیرقانونیه بسیار شایع می باشد.
اما دلیلی که فروید برای اثبات نظریه عقده اودیپ میاره نفرتیه که پسر ها از شریک جنسی مادرشون و یا رقیب خودشون یعنی پدر در ناخودآگاه شون دارند. برای اینکه بدونیم آیا پسرها به مادر خودشون گرایش جنسی دارند یا نه در ابتدا باید بفهمیم آیا پسرها از پدر خودشون متنفر هستند یا نه؟، در واقع فروید معتقد بوده این پسران بودند که نسبت به پدران خود دچار سوءظن شده اند، (ترس از اختگی) در صورتی که پدران قصد اخته کردنه اون ها رو نداشتند.
اما سوال اینجاست که فروید چگونه به این نتیجه رسید؟ همان طور که می دونید داستان ها برگرفته از ضمیر ناخداگاه جمعی و فردی ما هستند، عقده اودیپ هم از یک داستان اساطیری یونان باستان برگرفته شده در این داستان اودیپیوس عاشق مادر خودش میشه پدرش رو می کشه و با مادر خودش ازدواج می کنه. اولین کسی که نظریه فروید رو رد می کنه شاگرد خودش کارل یونگ سوئیسی بوده که معتقد بوده نیازهای جنسی در دوران بلوغ به وجود می آیند.
روانشناسان مکتب یونگی معتقدند این داستان اشتباه به دست فروید رسیده و اصل داستان اینگونه بوده:
لائوس پدر اودیپیوس خوابی میبینه مبنی بر نابود شدن توسط پسرش (خواب ها تجسمی از قسمت سرکوب شده ناخوداگاه ذهن ما هستند)، پس تصمیم به نابودی پسر خودش میگیره ولی اودیپیوس به صورت معجزه آسا زنده میمونه و در آینده به صورت ناخواسته پدر خودش رو میکشه و بدون اینکه متوجه بشه با مادر خودش ازدواج می کنه.
روانشناسان یونگی با زدن مثال کرونوس که پسران خودش رو می بلعه و پایین انداخته شدن هفائستوس (پسر) از المپ توسط زئوس ( پدر) اصطلاحی به نام فرافکنیه سایه رو به وجود میارند، برای توجیه اختلافات پدر و پسر.
در دید این روانشناسان این پدران هستند که نسبت به پسران دچار سوء ظن هستند و به دنبال سر به نیست کردن پسران. جالبه بدونید زمانی که یونگ و آدلر از فروید جدا میشن و سیستم روانکاویه خودشون رو ارائه میدن، فروید از لفظ پسران سرکش برای اون ها استفاده می کنه.
در فرهنگ یونان باستان داستان های پدر کشی زیادی وجود داره، تلگوس و تزئوس ناخواسته موجب مرگ پدران خود یعنی اودیسیوس و اژه ئوس شدند. اما فرهنگ اوسطوره ای ما ایرانیان بیشتر با نظرات کارل یونگ تطبیق داره تا فروید. اورمزد پسر خودش کیومرث رو به قتل می رسونه. در شاهنامه فردوسی،سهراب توسط رستم کشته میشه. زال توسط سام در کودکی سربه نیست میشه و اسفندیار با حیله پدرش گشتاسب در دو راهی بی احترامی به پدر و به بند کشیدن نماد آزادگی مردم ایران رستم قرار می گیره که حرمت پدر رو نگه میداره و راه سخت رو در پیش می گیره که باعث کشته شدنش توسط رستم میشه. ولی اسفندیار هم همچون پدر موجبات کشته شدن پسران خودش بهمن، نوش آذر و مهرنوش توسط زواره و فرامرز به وجود میاره. حتی فریدون هم موجب مرگ پسران خودش سلم و تور میشه.
اما در تراژدیک ترین داستان شاهنامه جایی که بحث رقابت جنسی هم مشهوده. سیاوش پاک نهاد هم با اینکه از آتش زنده عبور میکنه ولی توسط کاووس پدر شهوت ران خودش غریبانه در توران کشته میشه، حتی سیاوش هم موجب مرگ پسر خودش فرود میشه. امروزه در برخی مناطق ایران برای سیاوش عزاداری می کنند و این نشان از عمق تاثیر این داستان بر ناخوداگاه ما ایرانیان هست.
حالا آیا مورد پدر کشی در شاهنامه وجود داره؟، بله، ضحاک که فردی با فرهنگ بیگانه هست و نماد اهریمن با کشتن پدر خود به قدرت میرسه، پسر کشی در ناخوداگاه ایرانیان آنقدر مقبول بوده که هر کسی از این الگو پیروی نمی کرده متحمل سختی میشه، زمانی که زال خواب میبینه پسرش شغاد باعث از بین رفتن دودمانش میشه از الگو پسر کشی به دلیل اینکه خودش هم در کودکی توسط پدر سربه نیست شده بود پیروی نمیکنه و در نهایت شغاد بزرگترین پهلوان شاهنامه یعنی رستم دستان رو به قتل میرسونه.
در تاریخ واقعی ایران هم داستان پسر کشی وجود داره. نادر شاه و شاه عباس پسران خودشون رو به جرم محبوبیتی که در نزد مردم داشتند کشتند. اما سوال اینجاست آیا این داستان ها با ناخوداگاه جمعی ما در زمان حال نیز ارتباط داره یا نه؟
یکی از بهترین مورد هایی که میشه ازش نام برد مسابقه خنداننده شو بود که رای مردمی نفر برنده رو مشخص میکرد.به نظر می اومد انتخاب مردمی باعث شده بود مسابقه سر این نباشه که کی کمدینه بهتریه، بلکه سر این باشه که کی می تونه شخصیت پارانوئیدتر و پسرستیز تری از پدر خودش ارائه بده، به طوری که نفر اول بارها با جمله (بابا نه آقای صبوری) موجب خنده میشه.
البته جک هایی که درباره خاموش کردن کولر و بخاری توسط پدر ها ساخته میشه ناشی از نوعی خصومت پدرها نسبت به پسرانشون در ناخوداگاه جمعی ما داره.
اما ناگفته نباشه عقده اودیپ تو رمان ها و فیلم های زیادی تاثیر گذار بوده که به نوعی می توان رابط ای با خالقین آون آثار هنری با ناخوداگاه خودشون متصور بود. رمان معروف برادران کارامازوف که به تعبیر فروید کامل ترین رمان تاریخ می باشد داستان سه پسری هست که مادر خودشون رو از دست دادند، ولی پسر بزرگتر عاشق دختری زیبا شده که پدر پیر شهوت ران سعی در به دست آوردن آن دختر با قدرت پول و ثروت یک مثلث عشقی ویرانگر رو با پسر خودش می سازه.
پسر دوم با گرایشات سوسیالیستی شخصیتی فیلسوف مسلک و بسیار پیچیده داره که او هم با پدر خودش به شدت سر جنگ داره. ولی پسر سوم آلیوشا یار و همدم پدره. آلیوشا به تازگی تبدیل شده به یک کشیش ارتودکس، پس تصمیم به باکرگی تا آخر عمر گرفته، یعنی دچار خود اختگی شده پس چیزی برای از دست دادن در مقابل پدر (ترس از اختگی) نداره.
به نظر میاد داستایوفسکی معتقد شهوت در پسر عامل اختلاف و سرکش شدن در مقابل پدر میشه. و رابطه خوب پسر سوم با پدر رو متاثر از سرکوب شهوت در پسر سوم می دونه. اما جالب اینجاست که در ادامه پدر داستان به قتل می رسه و تمام شواهد و قرائن باعث محکومیت پسر بزرگتر میشه . در صورتی که در آخر داستان مشخص میشه مقتول توسط اسمردیاکوف پسر حرامزاده کارامازوف بزرگ که مادرش توسط مقتول قبلا هتک حرمت شده و مورد تجاوز قرار گرفته به قتل رسیده.
داستایوفسکی نتیجه می گیره پسران زمانی که پای مادرشون وسط باشه کمر به قتل پدران می بندند. اما فیلم معروف روانی ساخته آلفرد هیچکاک که جزء آثار برجسته سینمای جهانه از عقده اودیپ الهام گرفته.
پسر داستان بدون پدر بزرگ شده و زمانی که مادر تصمیم به ازدواج می گیره نمی تونه مادر خودش رو با مرد دیگه ای تقسیم کنه، پس مادر و معشوقه مادر رو می کشه، ولی سطح وابستگی به مادر آنقدر زیاده که مادر در ذهن پسر حلول پیدا می کنه و باعث پدیده اختلال شخصیتی در پسر میشه، زمانی که زنی زیبا به هتل میاد و پسر رو به شدت جذب خودش می کنه و پسر در ابتدا سعی داره با یک رفتار جنتلمنانه اون خانم های زیبا رو تحت تاثیر قرار بده.
اما به یک باره روح مادر در جسم پسر حلول پیدا می کنه و زن هایی که پسر رو جذب خود کرده بودند رو به قتل می رسونه. احتمالا یکی از گیج کننده ترین رفتار آقایون برای خانم ها همین مسئله است که نسبت به زنان زیبا حس نفرت و عشق رو به صورت توامان و پیچیده دارند. و آلفرد هیچکاک در فیلم روانی به این سوال خانم ها با نظریه عقده اودیپ پاسخ داده .
حال جالبه به این سوالات کمی فکر کنید. چرا پدیده اسید پاشی در صورت خانم ها در کشورهایی مثل ایران، افغانستان و پاکستان بیشترین آمار رو داره؟، چرا مردها روی صورت زنی که عاشقش هستند اسیدپاشی می کنند؟، مردی که رو صورت خانم ها اسید می پاشه خود شیفته است یا خود متنفر؟، یکی از فیلم های فوق العاده ای که به رابطه پدر و پسر اشاره داره فیلم درخشش اثر استنلی کوبریک هست.
این فیلم در اکثر رده بندی های معتبر سینمایی جزء سه تا از ترسناک ترین فیلم های تاریخ سینماست. یکی دلهره آور ترین و ترسناک ترین سکانس های این فیلم صحنه ای که جک نیکلسون در نقش پدر با یک چاقوی ترسناک به دنبال پسر بچه خودشه و کودک در یک هزار تویی در حال فرار . هزار تویی در آثار سینمایی نمادی از ضمیر ناخوداگاهه. روانشناسان فرویدی علت تاثیر گذار بودن این سکانس رو ریشه در همون ترس از اختگی توسط پدر در پسرها می دونند و روان شناسان مکتب یونگی ترس پدر از امیال خودش جهت کشتن پسر می دونند ...
مرتبط:
علت تناقض های رفتاری پسری که قراره باهاش ازدواج کنم چیه؟
دخترانی که پسران اون ها رو برای تفریح و رابطه جنسی میخوان چه ویژگی هایی دارن؟
مشکل بزرگم اینه که اصلا دید خوبی نسبت به مردها ندارم
آقایون از کانال رابطه جنسی عاشق یه خانم میشن؟
بدترین رفتاری که از جانب جنس مذکر اعصاب تون رو خورد میکنه چیه ؟
اعتماد به نفس پسری که منتظره دختران بهش پیشنهاد آشنایی بدن بالاست ؟
پسرانی که دختر زیاد دور و ورشونه چه مشخصه هایی دارن؟
تفاوت های دل کندن واقعی با کم محلی مصنوعی پسران در ارتباط با دختران
فراز و نشیب های بعضی از آقایون در ارتباط با خانم های همکار، همکلاسی و ...
دلیل انتشار عکس با دوست دختر در فضای مجازی چیه؟
زئوس تایپ ها، رابطه عشق و قدرت
هدف دختران از تمجید، تایید و علاقه به سلبریتی های مرد چیه ؟
نقش شناخت از خود و طرف مقابل در داشتن یک رابطه موفق
واکنش مورد علاقه مردان موقع درد و دل کردن
سه سوال در مورد نیاز عاطفی مردان
← رفتارشناسی پسران برای ازدواج (۶۸۷ مطلب مشابه) ← رفتار شناسی پسران (۹۹ مطلب مشابه)
- ۶۰۳۵ بازدید توسط ۳۶۸۹ نفر
- چهارشنبه ۲۴ مهر ۹۸ - ۱۶:۵۴