سلام
میخواستم به دختران بگم وقتی به شما میگن وارد رابطه دوستی نشین فکر نکنین از لج تونه یا از دمده بودنه، خیلی کم پیش میاد دوستیهایی که چارچوبش درست باشه و واسه سرگرمی نباشه.
من دلم شکسته، همیشه دلم میخواست یکی هم منو دوست داشته باشه تا اینکه با یه پسری وارد رابطه شدم، حکم یه زنگ تفریح ذو براش داشتم؛ یه رابطه ی طرفه با ی عالمه دوستت دارمهای الکی...
ولی در رفتار دور از علاقه!؛ میگن مشکلات تون رو بگین با طرف تا حل بشه ولی اینجا انگار برعکسه وقتی می خوای صادق باشی و حرف از احساست بزنی آدمها سه گروه میشن یا یه چک سفید امضا ازت میگیرند با حرف هات یا گفتاری و رفتاری پشیمونت می کنن یا کمکت می کنن که چقدر دسته سوم کم شده تو این دوره زمونه!
تا از احساساتم حرف زدم؛ از دلخوری هام گفتم؛ تا گفتم فلانی ما این مشکلات رو داریم، رابطه مون درست پیش نمیره، آینده نداره سرد شد، اون که میگفت دوستم داره بهم فهموند چرا قلبم هیچ وقت حرف هاش رو باور نکرد.
خودم کات کردم چون احساس میکردم چیزی که می خوام نیست این رابطه، نمی دونم شاید به عنوان ی دختر توقع داشتم عشق وجود داشته باشه تا یکی واقعاً دوستم داشته باشه ولی از این مسیر فقط تنهایی و دل شکستگی نصیبم شد.
تو جامعه می بینم چقدر دختران میگن وای پسران فلانن و پسران میگن وای دختران این مدلی هستند. ولی باور کنید تو این بحث و جدل هیچ کس برنده نیست! از طرفی نمی دونم خواستگاری سنتی حس میکنم حالت ی معامله داره و از طرفی هم دوستی این مدلیه.
دلم می خواد با عشق ازدواج کنم ولی انگار افراد کمی شانس عاشق شدن رو دارن نمی دونم، نه در حد لیلی و مجنون که داستانه حداقل در اون حد که آدم می بینه دو طرف این قدر هم دیگه رو می خوان که واسه ازدواج با هم تلاش می کنن و زندگی شون رو با هم می سازن و شریک میشن.
به هر حال فقط خواستم به دختران بگم خیلی حواس شون رو جمع کنن. باور کنید شاید همه حرفهای بزرگترها درست نباشه ولی حداقل هر حرفی می زنن درست یا غلط بدونین بد تو رو نمیخوان. دوستی راه صددرصد رسیدن به عشق نیست، واسه خیلیها جواب نمی ده با همین یک بار تجربه دیگه حس میکنم همه پسران یه طورن و دوری میکنم، هر چند می دونم این طور نیست.
ولی واقعاً شاید وارد ی رابطه هیجانی شدن هزینهای نداشته باشه ولی بیرون اومدن ازش هزینه داره حتما چه تو خارج چه تو این جا، خود دانید.
نکته: حد و حریم برای من مهم بود و خدا رو شکر از این نظر خیالم راحته ولی دلم شکست از دوستت دارمهای الکی و احساسی که خرج یه آدم اشتباه کردم. همین
مرتبط با ازدواج عاقلانه یا عاشقانه:
رد کردن خواستگارانم به امید ازدواج با پسر مورد علاقم عقلانیه؟
آیا علاقه بعد از ازدواج می تونه به وجود بیاد؟
آسیب های برخاسته از عشقِ قبل از ازدواج
می خوام عاشق بشم، بعد ازدواج کنم
من میتونم با یک ازدواج سنتی عاشق شوهرم بشم؟
اگر بعد ازدواج عاشقش نشدم چه گلی به سرم بریزم؟
اومدیم و این عشق بعد ازدواج به وجود نیومد!
آیا عشق بعد از ازدواج از بین میره؟
ازدواج عاشقانه یا ازدواج عاقلانه
باید عاشق بشم بعد ازدواج کنم یا بعد ازدواج عاشق میشم؟
ازدواج باید عاقلانه باشه نه عاشقانه
کدوم ازدواج با دوام تره ، با عشق یا سنتی؟
ادم عاشق بشه ازدواج کنه بهتره یا ازدواج کنه عاشق بشه؟
در ازدواج می خوام عقلانی شروع کنم و با احساس پیش برم
← دوستی به قصد ازدواج (۱۲۵ مطلب مشابه) ← عواقب ازدواج بر پایه دوستی (۲۴ مطلب مشابه) ← مضرات دوستی با جنس مخالف (۴۶ مطلب مشابه)
- ۲۲۹۶ بازدید توسط ۱۶۸۸ نفر
- جمعه ۲۶ ارديبهشت ۹۹ - ۲۲:۵۲