سلام
من دختر هستم و ۲۲ سالمه. از نظر تحصیلی و خانوادگی وضع نسبتاً خوبی دارم خدا رو شکر، اما متاسفانه مشکل بزرگی در زمینه انتظاراتم در روابط عاطفی دارم.
همون طور که می دونید هر کسی توی دوران تجردش خیالبافی هایی داره و دوست داره همسر آینده اش دارای یه سری خصایص باشه. نمی دونم عجیبه یا عادیه، اما من توی تصورات و خیالاتم تماماً یه آقای به شدت سلطه جو، بی رحم و قدرت طلب هست!، حتی گاهی به مسائل سادومازوخیستی فکر میکنم و یه زمان هم فکر میکردم دچار مازوخیسم عاطفی یا جنسی هستم اما با شناخت بیشتر از خودم فهمیدم فقط دوست دارم در ارتباطات عاطفی تا حدی سلطه پذیر باشم.
مثلاً اصلاً از محبت کلامی خوشم نمیاد، کلماتی مثل خانومم، عشقم، عزیز دلم، عزیزم، خوشگلم ... حالم رو به شدت به هم می زنه. خواستگار خوبی داشتم که همون اوایل آشنایی منو با چنین صفاتی خطاب میکرد و من سریع ردش کردم چون اصلاً نمی تونستم تحمل کنم.
شاید طبیعی اش این باشه که دخترها موقع فکر و خیال به مسائلی مثل بغل و ... فکر کنند ولی من بیشتر به زانو زدن (!) و بوسیدن دست اون شخص فکر میکنم و حتی نمی دونم اینها طبیعیه یا نه!، یا چیزهایی مثل سندروم استکهلم، روابط شبیه به ارباب و سلطه پذیر خیلی برام جذابه و حتی توی کتابها و فیلم هایی که می بینم جذب چنین کاراکترهایی می شم.
چنین مسائلی به شدت برام بولد شده و گاهی اذیت می شم و خیلی اوقات حتی در برابر رفتارهای خشنی که از بعضی آقایون اطرافم می بینم و سایر دوستام ازشون بد و بیراه میگن من تو دلم غش و ضعف میکنم!
به نظرتون چی کار کنم؟ شدیداً سلطه پذیر شدم و از اینکه بیانش کنم ترس دارم چون گاهی به اشتباه برداشت می شه که من از آدمهای قلدر و سوء استفاده گر خوشم میاد در حالی که اصلاً این طور نیست و فرق بین این دو تا رو بعد از چند گفتگوی کوتاه می تونم به راحتی بفهمم.
نظر شما چیه؟!
راستی: با دیدن یه پست مشابه توی این وبلاگ به نظرم بد نیست چند تا نکته رو بیان کنم تا خدای نکرده سوء تفاهمی نشه.
۱. من در روابط اجتماعیم اصلاً حس سلطه پذیری یا خجالت بی جا ندارم و اتفاقاً با حفظ حریم و شرایط به خوبی ارتباط برقرار میکنم و دحتر مغروری به نظر میرسم، برای همین از روی رفتارم نمی شه حتی حدس زد که من تمایلات نیمه مازوخیستی دارم!
۲. پدر و مادر بسیار خوب و خونگرمی دارم و هیچ مشکلی هم با هیچ کدوم ندارم و نداشتم.
۳. تایپ شخصیتی من پرسفونه نیست و آتناست، با این حال شدیداً تمایل دارم پرسفونه باشم در روابط عاطفی.
۴. چیزهایی که به شما گفتم در زمینه سلطه گری یک آقا ... حتی گاهی خیلی فراتر میره و دلم می خواد از لحاظ شخصیتی پرفکت باشه و از من بهتر. کلاً نمی تونم سلطه کسی رو که از من پایین تره بپذیرم. متاسفانه تا حالا جنین کسی ندیدم.
پیشاپیش ممنونم از کمک همگی
مرتبط:
فکر میکنم دچار نوعی مازوخیسم خفیف شدم
میشه با یه مرد مازوخیسمی زندگی کرد؟
آیا حقیقت داره که مصرف فلوکستین، مازوخیسم جنسی رو درمان میکنه؟
شوهر آیندم نمیگه تو مازوخیسم داری؟!
روش تشخیص سادیسم و مازوخیسم قبل از ازدواج
← خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه)
- ۷۶۲۶ بازدید توسط ۵۳۸۵ نفر
- چهارشنبه ۱۸ تیر ۹۹ - ۱۳:۰۴