سلام
یه موضوعی هست که خیلی منو آزار میده اگه کسی منت گذاشت و وضعم رو خوند نظر داد خیلی بهم کمک کرده :
پسری هستم در شرف ازدواج 23 ساله تحصیلات دانشگاهی دارم و سربازی هم رفتم .
من همیشه دوسش داشتم و خیلی هم با من بوده و خیلی هم سعی میکردم براش اتفاقی نیوفته و دورادور هواش رو داشتم و همون سنین هم خیلی زیاد باهام بوده و تنها یه بار این اتفاق افتاده و سالای بعدش هم خیلی باهم تو خونه تنها بودیم ولی هیچ اتفاقی نیوفتاده
خب این شرایط منو ایشون هست و الان اون به سن ازدواج رسیده و منو هم خیلی خیلی دوست داره و شایدم به کس دیگه هم اینطوری ابراز علاقه کرده باشه که راحت میتونم در بیارم ولی جراتش رو ندارم ازش تحقیق کنم درباره ی گذشته ش و... چ
چون من * سالی هست شهرمون نبودم و دو ماه پیش برادرم بهم پیشنهاد ازدواج با ایشون رو داد و من از یه طرف میگم تو زندگیش خیلی رنج کشیده اگه منم جاش می بودم همین اتفاقا چه بسا بدتر برام رخ میداد و از یه طرف با اون قضایا نمیتونم کنار بیام و برام خیلی سخته که با کسی ازدواج کنم که از کاراش باخبر باشم که هم من و هم اون دوتا پسر اطلاع داشته باشند اصلا برام تصورش سخته که با اون دو تا پسر بعد از ازدواج رو در رو بشم ( یکیشون پرده بکارت عمه مجردشو برداشته اینهمه وضعش خراب بوده ) من هیچ زمان از ارتباط با دیگران به کسی چیزی نمیگفتم. ولی اون شاید گفته باشه همین طور که در مورد عمه ش به من گفته.
حالا اگر هم بخوام بگم بچگی بوده ولی اینم باید بگیم که داداش اون هم خیلی بیخیال بود و یه جورایی ترس دارم برم ازش یه تحقیق کنم چون میدونم به احتمال 90 درصد بعد از اینکه داداشش رفته سربازی ارتباط تلفنی شاید داشته؟
نمیدونم بگم متاسفانه یا خوشبختانه پسرای اقوام ما خیلی دهن لق ( حرف تو دهنشون نمیمونه ) هستند و یه حرفو همه جا میگند اگه یه اتفاقی رخ داده باشه به همه میگند و همین که برم یه سئوال و جواب کنم از ریز جزئیات زندگیش میتونم با خبر شم و از طرفی برادر منم خیلی اصرار داره برم خواستگاریش.
همین باعث شده که یه جوری با خودم بگم شرایط برای هر کسی فراهم باشه این کارو میکنه نمیدونم شاید من اشتباه کنم. و یه موضوع دیگه که دودل بودنم رو خیلی تشدید میکنه این هست که از جزئیات همه ی دخترهای کوچه و اقوامم باخبرم و باخودم میگم مشکل سر دونستن هست وگرنه ... .
کابوی تنها و عباس و زری 28 جام دل و احسان و.... از شماها که فعالترین توقع دارم کمک کنید .
یه سئوال مجزا هم از خانوما بپرسم : نظرتون در مورد این شرایط چیه؟ ( در لفافه سئوال کردم! میتونید با اسمی غیر از اسم خودتون جواب بدید)
سپاس
پیشنهاد:
به خواستگارم بگم که قبلا رابطه ی نامشروع داشتم؟
آیا باید به یه پسر پاک راستش رو گفت؟
می ترسم خواستگارم بعدا با سابقه دوستی من مشکل پیدا کنه
اگه بعد از ازدواج فهمیدید همسرتون سابقه دوستی داره، چه می کنید؟
دختر مورد علاقه م 5 سال سابقه دوستی داره
آیا مشکل از منه که نمی تونم گذشته ی ناپاک دختری رو ببخشم ؟
نمیخوایم با یه تواب ازدواج کنیم، مگه زوره ؟
گذشته هر کس به خودش مربوط نیست، من واسم مهمه
علت دروغ گفتن دختری که به خواستگاریش رفتم چی بود؟
نمی دونم از گذشته ی خودم در خواستگاری بگم یا نه ؟
در خواستگاری، گناهان گذشته رو باید فاش کنیم ؟
چقدر باید برا ازدواج گذشته ی دختر رو بررسی کرد؟
بالاخره گذشته ی طرف مهمه یا نه ؟
وقتی به گذشته ی همسرم فکر می کنم به هم میریزم
آیا خانم ها روی گذشته شوهرشون حساسند ؟
گذشته خانم تون چقدر برای شما مهمه ؟
اگه در گذشته دوست پسر داشتی زن من نشو ...
با دختری که قبلا دوست پسر داشته ازدواج نمی کنم
من یه دختر ترسو هستم و خیلی میترسم گذشته م لو بره
بعد از ازدواج فهمیدم که همسرم قبلا ...
به پسر مورد علاقه م بگم که قبلا دوست پسر داشتم
در خواستگاری باید روابط قبلی رو فاش کنیم؟
نمک روی زخم ما دخترها و پسرهای توبه کرده نپاشید
تردید در ازدواج با دختری که 7 سال دوست پسر داشته
ازدواج با دختری که تلفنی با دوست پسرش رابطه داشته
نسبت به گذشته پسر مورد علاقه م احساس نا امنی می کنم
← مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)
- ۴۳۵۱ بازدید توسط ۳۴۳۸ نفر
- پنجشنبه ۲۱ مرداد ۹۵ - ۲۱:۲۰