سلام
مدتی هست که بسیار نا امید شدم. اینها دلایل نا امید شدن من هستند. اگه شما موافق یا مخالف نظر من هستید لطفا بفرمایید.
ازدواج هر روز سخت تر و سخت تر میشه
از یک طرف به خاطر تورم، هزینه ها بسیار سنگین و غیر قابل پرداخت میشن. از طرف دیگه شغل ها اشباع تر میشن و شغل های خصوصی هم بدتر از بردگی هستند. شغل های دولتی هم بسیار کم اند و شغل های آزاد هم دیگه مثل قبل درآمدزا نیستند.
وضعیت فرهنگی جامعه هم روز به روز در حال سقوطه. بعضی ها دنبال سر هم کلاه گذاشتن و زیر آب زنی از هم هستند.
دیگه الان بعضی از جوانان ایرانی تنها راه نجات خودشون را از این وضعیت مهاجرت می دونن که اون هم بسیار سخت شده، چون هم کشورهای خارج متقاضیان زیادی دارند و هم ارزش پول ایران به شدت در حال افت کردنه به طوری که شما حداقل باید 250 میلیون تومان را برای تبدیلش به ارز باید کنار بذارید!
حالا با این اوصاف تکلیف چیه؟
پیشنهاد من اینه که خانواده ها با ازدواج ساده جوان ها موافقت کنند تا شاید در آینده فرجی بشه. از همون اول دنبال خونه و ... نباید بود.
مرتبط با مشکلات روحی و اقتصادی پسران:
یه حسی بهم میگه امسال سال آخر زندگیمه
تا کی باید دست مون در جیب پدر و مادر باشه؟!
برای اینکه روحم آروم باشه میرم کارگری، تا به خودم بگم رفتم سر کار
برادرم به خاطر بی توجهی های گذشته، عقده ای شدهپسری 26 ساله ام، برام سخته که از خانواده پول بگیرم
بیکاری یا مشکل مالی مرد رو عصبی می کنه ؟
بیایید علل بیکاری رو به چالش بکشیم
در مورد حل مشکل بیکاری چه کارهایی میشه کرد ؟
یه پسر وقتی ناراحته، چطور باید آرومش کرد ؟
شما چه می کنید با این وضع بی پولی ؟
درد شرمندگی مردان در این اوضاع اقتصادی
اشکالی داره پسر و دختر ازدواج کنن ولی هر کدوم سر سفره پدرشون باشن؟
← ازدواج آسان (۵۶ مطلب مشابه) ← ازدواج فرزندان (۱۸۰ مطلب مشابه)
- ۴۱۶۵ بازدید توسط ۱۸۴۴ نفر
- چهارشنبه ۲۰ آذر ۹۸ - ۱۷:۴۴