سلام
پسری هستم در آستانه ورود به 23 سالگی، اخیرا قصد کردم به ازدواج، اما هر چی بیشتر فکر کردم متوجه شدم که ازدواج (فعلا فقط نامزد کردن)، فقط ذهنم رو درگیر میکنه و با توجه به اینکه من یه دانشجوی پژوهشگر هستم نمیتونم با این مساله کنار بیام، بنابراین تصمیم گرفتم که فکر ازدواج رو از سرم بیرون کنم اما نمیشه.
یعنی باز ناخودآگاه به ذهنم میاد که شاید ازدواج یه سری خوبی داره که من نمیدونم، اما با درگیر شدن ذهنم نمیتونم کنار بیام، البته بذارید در کنارش این که نمیدونم ازدواج (فعلا فقط نامزد کردن) قرار چی بهم اضافه کنه.
چیزهایی که مد نظر منه این ها هستند؛
پیدا کردن همراه و هم صحبت، دیگه چشم آدم دنبال دختر مردم نیست، آرامش روانی بخاطر داشتن کسی که دلسوز آدم هست، زیاد شدن انرژی کار، چون میدونم حالا دیگه متعهدم و فقط خودم نیستم.
خب شما دیگه چه چیز هایی در ازدواج تون دیدین که من حالا نمیبینم؟، آیا موقع ازدواج دانشجو بودین؟، ازدواج چقدر بر درس خوندن تون اثر گذاشت؟
مرتبط:
فواید و معایب عقد کردن در دوران دانشجویی با وجود داشتن درآمد و خونه
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
زندگی دانشجویی (۳۹ مطلب مشابه)