یه مورد خیلی اورژانسی دارم از همه میخوام که نظرات سازندتون رو ازم دریغ نکنید . من کسی رو ندارم واقعا... متنم رو کامل بخونید لطفا بعد راهنماییم کنید.. از همین الان هم بابت طولانی شدنش عذر میخوام و از همتون ممنونم .
دختری هستم 20 ساله و پشت کنکور... برام یه خواستگار از فامیل اومده اما هنوز اجازه ی جدی اقدام کردن ندادم چون هم اون آقا به خاطر اختلاف سنیمون و و هم من به خاطر یه سری چیزا که در ادامه میگم درگیریه ذهنی داریم و مرددیم... 33 سالشه و کارمنده. اما ظاهرش جوون تر از سنشه.. از لحاظ اعتقادی معمولیه...اخلاق خیلی خوبی داره..
دست و دلبازه و به هیچ عنوان خسیس نیست.. ریز و درشت زندگیه ما رو هم میدونه... من پدرم اعتیاد داره و اون این رو هم میدونه و باهاش مشکلی نداره.. میدونه من چه سختی ای میکشم ... متاسفانه مادرم هم مبتلا به سرطان هست و خب هر چند به هیچ وجه دلم نمیخواد به زبون بیارم اما .میترسم از دستش بدم و تنها شم. و بدون مادرم واقعا نمیدونم چطور میتونم با پدرم سروکله بزنم و کنار بیام.
مسلما اگه اتفاقی برای مادرم بیافته خدایی نکرده ، وضع خواستگارهای من از همینی که هست خیلی بدتر خواهد شد..
خانوادمون رو به قولی با سیلی سرخ نگه داشتیم . به جز این هیچ مشکلی نداریم... وضع مالیمونم معمولیه.خونه و ماشین و محل کاری که مال پدرمه از خودمونه..همین..
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
رفتارشناسی پسران برای ازدواج (۶۸۷ مطلب مشابه)