بی قرار گل نرگس »
قراره این بار از زبون من به دیگران معرفی بشی. دونستن اسم کسی که خیلی ها فکر می کنند ما رو تنها گذاشته و رفته. اعتراف به گناه واقعا سخته ! آخه اونی که تنها گذاشته و رفته من بودم نه تو!
من تو رو یادم رفت و فراموشت کردم من توی غربت رهات کردم و رفتم. با وجودی که حتی جلوی چشام بودی تا بهت پشت کنم و اشک گونه هامو خیس کنه ،اما هیچ وقت اشک گونه هامو خیس نکرد چون ندیدمت با یادت اشک تو چشام خیمه زد.
خیلی وقتها گفتم دوستت دارم و تو هر بارش رو باور کردی اما این خودم بودم که هم به تو و هم به خودم فهموندم دوست ندارم.
خیلی وقتها بغض گره خورده ی گلوی منو تو التیام دادی اما من فقط به بغض های تو اضافه کردم و سد راه نفس های پر مهرت شدم،هر بارم که بغضت شکست فقط در حقم دعای خیر کردی !
خیلی وقتها بهت گفتم فراموشم نکنی اما من هم خودمو فراموش کردم هم تو رو. این من بودم که به قلب عزیزت یه زخم همیشگی هدیه دادم. من بودم که صورتتو کبود کردم.
من بودم که اون همه اقتدار و ابهت تو رو با کارهام خدشه دار کردم.شب قدر مداح توی مسجد از همه گفت: برای دل علی (ع) گفت.. برای جیگر آتیش گرفته امام حسن (ع) گفت.. گفت تا رسید به تو.. می دونی از تو چی گفت؟ "هیچی"
فقط گفت اللهم عجل لولیک الفرج. یک کلمه نگفت: مهدی فاطمه غریبه. نگفت آی شیعه ها! از بدی شما مهدی فاطمه غایب شد. نگفت تو غربت مهدی زهرا شیعه ردیف اوله !
نگفت که شیعه ها خجالت نمی کشید شب های عنوان دار مثل شب قدر یاد آقا می کنید؟ نپرسید و کسی ام نگفت چند نفرتون پنج شنبه شب ها با این امید سر رو بالش می ذارید که تا صبحش کارت دعوت آقا بیاد عصر جمعه مکه باشید برای ظهور آقا. چند نفرتون 40 روز دعای عهد خوندید و روز 40 آقا رو دیدید. چند نفرتون فقط فقط به امید ظهور رفتید جمکران و گفتید خدا مهدی. آقای عزیزمون رو برسون... ؟ چند نفرتون از خدا خواستید آقا برای نماز شب بیدارت کنه تا جمالشو ببینی؟
نپرسید شیعه ها خدایی چند تاتون بدون اینکه کسی بهت بگه :فلانی نذر کردیم برای ظهور آقا صلوات.. تو چقدر می فرستی؟ برای آقا خودت صلوات .. فرستادی ؟
نپرسید و به خدا، هیچ کس نگفت: چرا فقط زورتون به مهدی زهرا رسیده و هر روز سیلی به صورتش می زنید ؟
کسی نگفت: مداح من نذر هر شبم اینه که نماز شب بیدار بشم و به خدا بگم : خدا این نماز رو سپر قرار بده برای عزیز دلت تا از دست گناهای من در امان باشه ؟
چرا آقا چرا ؟ انقدر غریب شدی که اول ، دعای مریض وگرفتاره بعد دعای ظهور تو ! اونم به خاطر حل گرفتاری وشفای مریض ! تو کجای قلب مایی مهدی جان؟ وما کجای قلب تو هستیم ؟
همیشه می گن دل به دل راه داره اما انگار برای تو دلی نسیت ! یا شایدم هست و ما دوست نداریم که برای تو باشه ؟
کاش گرفتاری هامون حل نشه شاید تو رو از یاد ببریم ! ماها هر وقت کارمون لنگ می مونه می شیم عبد عبید خالص و مخلص خود خدا و نوکر در خونه ی تو اما به محض حل گرفتاری می گیم فلانی حلش کرد نمی گیم خدا حلش کرد نمی گیم عنایت تو بود ! اصلا نمی فهمیم که همون یک لحظه عبد خالص خدا شدن کارمونو راه انداخت وچه دل انگیز می شد اگر همیشه عبدش می بودیم.
کاش خدا هر روز برگ تقویم رو مناسبت می زد تا هر روز مثل هر روزی که محرمه یا رمضانه یادت می کردیم !
آدم وقتی میاد جمکران خجالت می کشه کاش می گفتی کل دنیا مسجد جمکران بشه شاید اون وقت مثل لحظه ی حضور توی مسجد ازت خجالت می کشیدیم !
خیلی عجیبه : 2 چیز بین ماها خیلی غریبه ! خدای تو.... خود تو!
لحظه ی اذان خدا فریاد می زنه و بنده هاشو صدا می کنه اما دختر نه ساله ی همسایه ی ما در جواب مادربزرگش می گه : مادر جون هر وقت بازیم تموم شد وقت کردم نماز می خونم ! به مادرش که می گی:
می گه اگه زورش کنی از خدا زده میشه ! خدا شده کدوم عروسک زندگی ما که ازش زده بشیم؟ بچه ی نه سالشون وقتی مریض می شه می برن دکتر آمپول می نویسه با زور براش می زنند ! اما خدا که خودش شخصا صدات می کنه می گی برو هروقت کارم تموم شد میام !
خودت که خیلی غریبی یعنی غریب نیستی.. ماها با تو غریبیم! و آشناها رو به محفل خودمو راه می دیم .تو که اربابمون هستی رو می گیم دیگه جایی برای آشنا نیست !
ز_ الف (منتظر المهدی)
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)