سلام دوستان
میخواستم بدونم تو دوران آشنایی و نامزدی و .... چطوری میشه بدون سوال پرسیدن و از رفتار و گفتار طرف متوجه شد که مردی که باهاش آشنا میشم اهل و معتاد فیلم های پورن نباشه؟
کسی تا حالا راهکاری رو پیش گرفته که جواب داده باشه؟
پیشنهاد:
اطلاعات جنسی بالایی دارم، می ترسم در موردم بد فکر بکنن
اولین بار در چند سالگی و چطوری با مسائل جنسی آشنا شدید؟
با یه رمان که اتفاقی خوندم با مسایل جنسی آشنا شدم!
سلام
چه سوال هایی برای تحقیق اولیه از همسایه های دختر خانم بپرسیم؟ پیشنهاد می کنین چی بپرسم؟ (فوری)
صحبت های آقای فرهنگ رو گوش دادم سوالاتی رو لیست کردم اگر کم هستن کمک کنین بیشتر کنم اگر مناسب نیست عوضش کنم :
- پدر کجا کار می کنه؟
- پدر مادر چند سالشونه؟
- حجاب دختر خانم چیه؟ با چیز دیگه هم بیرون میاد؟
- درگیری ای تو کوچتون بوده؟
- این خانواده هم درش دخیل بودن؟
- توی آشتی دادن چطور؟
- دنبال کار های خیر تو کوچه هستن یا خدای نکرده مزاحم همسایه ها هستن مثلا با صدای بلند نوار ؟
- صدای شادشون بیشتر شنیدین یا صدار غم هاشون رو؟ در گیری بین مرد و زن هست؟
- دختر و پسرشون با هم درگیری ای داشتن که بشنوین؟
- سر چی بوده؟
سلام
حالا که بیشتر شما پزشکی میخونید از شما مخصوصا آقایون پزشک میپرسم چرا بیشتر از شاید 90 درصد شما با پزشکا ازدواج میکنید ؟ من خودم به پزشکی خیلی علاقه دارم ولی نتونستم بخونم مهندسی خوندم اما خیلی خیلی دوست دارم با یه پزشک ازدواج کنم البته اول آدم خوبی باشه بعد پزشک .
به نظر من یه خانم خونه دار برا یه پزشک بهتره چون به خونه و بچه اش بهتر میرسه با توجه به مشغله زیاد کار پزشکی.
دخترهای تحصیل کرده و خانه دار و خوب زیادی وجود دارند که نتونستن کاری پیدا کنن بهش بیشتر فکر کنید ؟
سلام دوستان ببخشید من یه سوال داشتم
می خواستم نظرتون رو بدونم.
من سه ماه که نامزد کردم یعنی صیغه محرمیت خوندیم و یک ماه دیگه هم قراره عروسی بگیریم خانواده ام اصرار دارند که الان عقد کنیم ولی من شنیدم که اگر عقد و عروسی با هم باشه لذتش بیشتره و منم نمی خوام این لذتو از دست بدم.
الانم با نامزدم هیچ مشکلی نداریم و همه چیزو در چارچوب عرف و شرع رعایت میکنیم نامزدمم گفته خودم در موردش تصمیم بگیرم چون اون هیچ مشکلی نداره حالا از شما می خوام که نظرتون رو بگید به نظرتون بهتر نیست این یه ماه رو هم صبر کنیم تا عقد و عروسی با هم باشه خواهش میکنم دوستانی که تجربه دارند نظر شونو بگن. ممنون
کلی جست و جو کردم تا اینجا رو پیدا کردم .
یک سوال داشتم که خیلی واسم مهمه اما میترسم به نظرتون مسخره بیاد.
من کلا آدم خجالتی تو دوران مجردی بودم یعنی نمیتونستم تو چشمای یک مرد نگاه کنم و یا دو کلمه حرف بزنم با یک آقا ، زود هول میشدم اضطراب میگرفتم و یا دستم میلرزید صورتم داغ میشد.
نامزدی نداشتم مدتیه عقدم اما تازه فهمیدم فوق العاده تو رابطه بی حیا هستم و چیزی به نام شرم و حیا تو وجودم نیست و این حالتمم از همون روز اول که عقد شدیم در من شکفت .
من خیلی پر رو بودم که واقعا روز اول که ایشون خیلی با احیاط بودن من خیلی صمیمی بودم و اصلا حجب و حیایی نداشتم دست خودم نبود، اصلا خجالت نمیکشیدم و بقیه سرزنشم میکردن. به نظر خودمم خیلی بده این جوری، یعنی هم نظر خودمه هم دوستان متاهلم گفتن بده. خیلی سعی کردم اوایل خودم رو خجالتی جلوه بدم اما نمیتونم.
مدام فکر میکنم در مورد من چه فکری میکنه نمیتونم از خودش بپرسم چون میترسم بگه حتما به خودش شک داره .
سلام
شما برای فراموش کردن چیزهایی که آزارتون میده، چکار میکنید؟
چرا انسان نمیتونه راحت فراموش کنه؟
فراموش کردن عشق، چه دو طرفه چه یه طرفه، فراموش کردن کسی که غرورتو شکسته، یا فوت عزیزی و...
واقعا چجوری باید بتونیم فراموش کنیم؟
قبول دارید که اگه ما توانایی فراموش کردن بعضی از اتفاقات رو داشتیم، الان زندگیمون خیلی بهتر بود؟
سلام
من یه مشکلی دارم
اونم اینه که مامانم تو خونه خیییییییلی کار میکنه. یعنی اصلا نمیخواد کسی کمکش کنه. خودش همش درحال تمیز کردنه.
وای مخصوصا آشپزخونه. همیشه تو آشپزخونه اس. حتی اگه از تمیزی برق بزنه، همینجوری فقط تمیز میکنه و هر چند روز همه آشپزخونه و وسایلشو میشوره.
میگه کثیفن. ولی نیستن! همش خونه تکونی میکنه. وای هر روز این کمد منو میریزه و مرتب میکنه.کلا همش با خونه ور میره.
بنظرتون ما بچه هاش،چکار کنیم که مامانم کمتر از اینکارا بکنه؟
کلا به همه چی گیر میده. هی تو خونه میچرخه و تمیز میکنه و میگه کثیف نکنید کثیف نکنید!!!
همتون ماماناتون این شکلین؟!
یه سوال داشتم از شما دوستان عزیز
من یه پسری هستم که 25 سالمه ولی یه چیز فکرمو مشغول کرده واسه ازدواج ، اینکه من اصلا هیچ جای بدنم مو نداره یعنی هم ریش کم پشت و جاهای بدنم بدون مو هست به نظر شما ایا دخترا اینجور شوهری رو میپسندن؟
از اونجایی که خوندم اونها دوست دارن شوهرشون بدنش پر مو و مخصوصا سینهاشون پر پشت باشه . ایا این واسه یه مرد زشت نیست ؟ ایا به مشکل واسه ازدواج نمیخورم؟
دختر خانم ها لطفا نظراشونو بگن راهنماییم کنید لطفا که از نگرانی در بیام و در اخر ببخشید این جور سوالیو پرسیدم چون خیلی وقته فکرمو مشغول کرده ممنون
با سلام به همه عزیزان سایت
یه سوالی هست خیلی وقته ذهنمو مشغول کرده
من الان حدود 27 سالمه تو یه شرکت برگی مشغول کارم که بیشتر خانوادها رفتو امد دارن و من باهاشون به طور مستقیم ارتباط دارم من همیشه با هر کدوم از خونوادها برخورد داشتم بیشتر خانمهاشون هرگز نمیتونستم به طور مستقیم باهاشون یعنی چه جوری بگم چشم تو چشم یعنی راحت حرف بزنم و همیشه خودمو تو رابطه کاریم سنگین میگرفتم ولی الان میخوام ازدواج کنم مشکلی که هست همیشه همکارام میگن با این طرز برخوردت همه فکر میکنن تو از خود راضی هستی .
ولی من اینجوری نیستم هرگز کبر و غرور نداشتم ولی با جنس مخالفم نتونستم هرگز زاحت باشم مخصوصا دختر همیشه سر به زیر بودم اونها میگن با این برخوردت نمیتونی دل کسیو برا ازدواج به دست بیاری راحت تر باش بگو بخند کن و.....ولی من نمیتونم در عین حال با همه مهربون برخورد میکنم ایا به نظر شما خانها و دختر خانم های سایت این برخود من بده یا اشتباش ایا حرف اونها درسته من برخوردمو عوض کنم راهنماییم کنید تو رو خدا موندم
سلام
محتوای این صفحه به دستور کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه حذف شد
لطفا از بخش جستجوی زیر ، دوباره مطلب مورد نظر خود را جستجو بفرمائید تا اگر مطلب حذف نشده ای در مورد موضوع دلخواه شما وجود دارد برای شما نمایش داده شود . بابت مشکل پیش آمده از شما عذرخواهی می کنم ، در صورتی که خطاب به مدیر پیامی دارید می توانید از طریق صفحه ارتباط با مدیر نظر خود را مطرح بفرمائید .
سلام
من پسری 25 ساله هستم که عاشق دختری شدم و تقریبا می تونم یک زندگی رو بچرخونم وقتی رفتم خواستگاری مهریه رو خیلی بالا گفتن منم قبول کردم و قرار مدارا رو گذاشتیم .
ولی الان با دیدن بچه ها ی این وبلاگ و سرنوشت خیلی از پسرا که بدبخت شدن کاملا پشیمونم البته عقد نکردیما فقط شیرینی خورانی بوده و چند روز دیگه عقده چیکار کنم برم بگم پشیمونم.
آخه دیر شده بخوام قبول کنم هم این دنیا بی چاره ام هم اون دنیا . من بدبخت تازه فهمیدم فلسفه مهریه چیه تازه احادیثو خوندم این مهریه ای که طلب کردن پدرم هم نمی تونه بده
سلام
درسته اینجا جاش نبود بنویسم من کمک میخوام چه میدونم شاید ابراز هم دردی یا اینکه یکی درکم کنه .
من پسری 20 ساله و پشت کنکوریم از لحاظ عاطفه تو خانوادم تامین شدم ولی واقعا این روزا وقتی تو خیابون راه میرم و زن وشوهرایی و می بینم که با هم راه میرن خیلی احساس تنهایی بهم دست میده .
من یه پسرم هنوز سربازی نرفتم همه خانواده چششون به منه و کنکور بعد کنکورمم خانوادم ازم درسو خواهند خواست که تا مدرکم و نگیرن خبری از ازدواج نباشه.
پدر مادرم میگن ازدواج ادمو از درس میندازه ازدواج چیه؟ ازدواج...! در صورتی که خودشونم تو سن پایین ازدواج کردن قبول دارم واسه ازدواج شرایطی میخواد قبول دارم باید شغلی داشته باشم باید یه مدرکی بگیرم باید یه حقوقی داشته باشم همش قبول ولی واقعا این حق هر کسی نیس که بهترین لحظات عمرشو کنار شریک زندگیش باشه کنار همدمش کسی که اونو به عنوان مردش قبول داره!
باید قبول کنیم که همه ی ما چه از لحاظ عاطفی و چه از لحاظ جسمی نیاز به ازدواج داریم ولی چرا؟ چرا باید یه پسر مدرکش و بگیره سر کارم بره تازه تو موارد حادتر سربازیم رفته باشه که ... اگه قرار باشه مدرک و بگیرم تو رشته ی مورد علاقه و ادامه تحصیل و سربازی حداقلش 9 سال طول میکشه .
یعنی قید ازدواج این نعمت خدا این ارامش درونی رو بزنم یعنی واسه درس و آینده باید قید همه چیمو بزنم چرا سن ازدواج اینقده بالا رفته از کجا معلوم مدرکمم گرفتم دختر خوبو با اخلاق گیرم اومد از کجا معلوم منو به خاطر مدرک و کارم نخواد.
این مطلب برای همه صدق میکنه قبول دارم که پاک باشی پاک گیرت میاد نباشی نه ولی همیشه همه ی پاکا که از همه لحاظ خوب نیستن همه ی انسانا یه عیب هایی داریم خطاب من به همه ی مادر پدرایی که این مطلب و میخونید از جمله پدر و مادر خودم ازدواج یه امر مقدسه واسه درسو دانشگاه این نعمت پاک بچتونو نگیرین حتی واسه یه سال .
پاسخ :
سلام
این که سن ازدواج بالا رفته طبیعی نیست . بدون شک ما داریم اون طوری زندگی مون رو به پیش میبریم که دیگران برای ما برنامه ریزی کردند .
ما هم بدون این که حواس مون باشه داریم طبق نظر اون عده ی خاص زندگی می کنیم . جوون ها یه طرف ، پدر و مادرها از طرف دیگه و ضلع سوم هم مسئولین قرار دارن . همگی در این اتفاق ناگوار ( بالا رفتن سن ازدواج ) مقصریم .
ذره ذره فرهنگ ما رو عوض کردن . معیارهای بد رو جایگزین معیارهای مثبت کردند . معنویات رو زشت معرفی کردند و زرق و برق های دنیوی رو مهم جلوه دادند .
جوون ها با تغییر معیارها ، پدر و مادر ها با آرزوهای خودشون و مسئولین هم با ندیدن بعضی حقایق دارن به مشکل بالا رفتن سن ازدواج کمک می کنند .
برای حل این مشکل سه ضلع مثلت عوامل بالا رفتن سن ازدواج باید با هم همکاری کنن . مگه یه دختر و پسر چند سال قراره با هم زندگی کنن ؟! 50 سال ؟ 100 سال ؟
جالب نیست که ما برای 50 سال زندگی مشترک این همه داریم حساسیت به خرج میدیم ولی غافل از این شدیم که میلیارها میلیارد سال قراره یه جای دیگه زندگی کنیم ؟
واقعا چه اشکالی داره که یه دختر و پسر زیر 20 سال با کمک بزرگ ترها و تحقیقات مفصل با هم عقد کنن ؟! دختر خونه ی باباش باشه و پسر هم خونه ی باباش ؟!
بعدش با کمک هر دو خانواده برن سر خونه زندگی شون !
اگه کمی از بعد معنوی به ازدواج نگاه کنیم خیلی از مشکلات حل میشه .
امیدوارم یکی بیاد و یه سطل آب سرد رو سرمون بریزه و جلوی خوابگردی ما رو بگیره .
موفق باشید
یه سوال داشتم
به نظر شما شنا کردن تو استخرهای عمومی که اول آقایون هستن بعد خانم ها برای دختران اشکالی داره مامان من نمیذاره برم استخر میگه .....
سلام
میخوام بدونم اگر مسئله رفع حلال نیاز جنسی مطرح نبود کیا توی شرایط امروز کشور حاضر بودن ازدواج کنن با این همه سختی؟ خواهشا شعار ندید فقط، محصوصا اقایون
مطالب مرتبط :
نیاز جنسی مرد کی تموم میشه شرش کنده بشه
آقایون بیشتر دنبال ارضاء نیاز جنسی هستن یا نیاز عاطفی؟
مردها نیاز جنسی شون رو چطور نشون میدن ؟
آپارتمان کوچک+داشتن فرزند بزرگ+نیاز جنسی زوجین
طلاق عاطفی و چگونگی رفع نیاز جنسی
دلایل تون برای ازدواج به جز رفع نیاز جنسی و عاطفی چی میتونه باشه؟