سلام
به نظرتون چرا توی این دوره زمونه تا تقی به توقی میخوره مرد و زن از هم طلاق میگیرن؟ چرا تفاوت عقیده ی همدیگه رو درک نمی کنند و با هم نمیسازن؟ چرا زود در برابر مشکلات کم میارن ؟
چرا ازدواج رو به شوخی گرفتن و نگاه ابزاری بهش دارن مثلا به این فکرمیکنند اگه طلاق بگیرند مشکلی نیست با یکی دیگه ازدواج می کنند. اخه مگه ازدواج مثل لباس عوض کردن میمونه تا از طرف مقابل دیگه خوشت نیاد دیگه بیخیالش بشی و ازش طلاق بگیری و با یکی دیگه ازدواج بکنی.
مگه دارن کالا عوض می کنند؟ چرا واسه درست شدن اوضاع زندگی تلاش نمی کنند و زود راه اخر رو انتخاب میکنند.
هر چند عوامل زیادی باعث طلاق میشه ولی میتونند رویه تک تک عوامل خوب فکر کنند و ریشه یابی کنند و یه راه حل واسش پیدا کنند. متاسفانه افراد استانه ی تحملشون تو این دوره زمونه تا حدی اومده پایین و زود تسلیم مشکلات زندگی میشند. ولی در ازدواج به نظرم اگه هر دو طرف به نقاط مثبت همدیگه فکر کنند و باطن زندگی خودشون رو با ظاهر زندگی دیگران مقایشه نکنند هیچوقت درگیر مسائل طلاق نمیشن.
خوش حال میشم به سوالاتم جواب منطقی بدین.
مرتبط با طلاق :
بعد از 3 سال جدایی بدون طلاق ، اظهار پشیمونی می کنه
به قاضی چی بگم که زودتر طلاق بگیرم ؟
چطور تو آخرین مرحله طلاق دوباره به زندگی برگردم؟
بعد از طلاق توافقی امیدی برای برگشت دوباره وجود داره ؟
بعد از طلاق ، گوشه گیر و خیالاتی شدم
آیا زندگی بعد از طلاق از زندگی الان من سخت تر است؟
می ترسم بعد از طلاق هیچ وقت نتونم ازدواج خوبی داشته باشم
وابستگی شوهرم به من ، بعد از طلاق ادامه خواهد داشت ؟
من بعد از طلاق باید امیدی به ازدواج داشته باشم ؟
کاش نمی شد به این راحتی طلاق گرفت
طلاق والدینم تا کی باید باعث تحقیر و سرشکستگی من بشه ؟
بعد از طلاق چی به سر شوهرم میاد ؟
بعد از طلاق همه منو گذاشتن کنار
فکر میکنم چون طلاق گرفتم دیگه نمیتونم خوشبخت باشم
سوال از رجوع کرده ها و یا کسانی که قبل از طلاق آشتی کردند
← مسائل اجتماعی روز جامعه (۶۳۴ مطلب مشابه)
- ۳۲۵۰ بازدید توسط ۲۶۵۲ نفر
- جمعه ۱۶ مهر ۹۵ - ۲۲:۳۵