خانواده برتر

میدونی مشکل چیه ؟ مشکل اینه خوشی میزنه زیر دلمون

من خودم ب شخصه همیشه بیکارم ولی هیچوقت نمیتونم بیکار بشینم ی زمانی افتادم رو موسیقی و هنوزم روشم ی زمانی ب کلم زده بود برم اونور ی زمان افتادم رو نماز خوندن و ... ی زمانی .... الان افتادم رو حس ناراحتی اصلن دوست دارم صبح تا شب گریه کنم تو خفا ولی نمیشه البته دلیل خودمو دارم همه اینا بخاطر بیکاریه که باروح و روان بازی میکنه یکم مشغله میتونه ذهن آدمو تو چیزای دیگه بکل ببنده من خودم مشکلمو میدونم راه حلشم میدونم ولی موضوع اینه هیچوقت نمیخام عوض شم

چراش مشخصه!!! مشکل از تربیت والدینمونه!! من خودم دوست دارم برای بدست آوردن هرچیز تلاشی یا سختیی بکشم ولی هر چی میخام آماده میشه میدونی موضوع اینه همه، چیزای مهیارو دوست دارن ولی زیادیش باعث میشه اعتماد بنفس ازبین بره آدم فکر میکنه هیچی ازدستش بر نمیاد واسه همین بهش توجه میکنن دیگه نمیدونن که باعث میشه آدم برای هرچیز حتی چیزای کوچیک متکی به دیگران باشه من خودم برای کوچکترین چیزا نظردیگرانو میپرسم که تاحالا خوب بود ولی تو آخرین بار فهمیدم باید ب خودم متکی باشم ! اگر میخای حالت درست شه و اعتماد بنفست بیاد سرجاش باید خودت دست بکارشی رو پای خودت وایسی مثلن شاید آسونترینش این باشه که خودت تنهایی بری سفر و چندوقتی رو پای خودت وایسی اولاش خیلی سخته بخصوص برای شماکه احتمالن دختری ولی بعدا عادت میکنی ولی موضوع اینه که چون ما یاد نگرفتیم سختی بکشیم ازش میترسیم ولی اراده میخاد که من ندارم و فک کنم باید قشنگ چوبشو بخورم بعد دست بکارشم

بااین وضع قبول مسیولیت میتونه خوب باشه ولی اصلن ب فکر ازدواج نباید بود چون خداییش شما شاید انتظاراتی از همسر داشته باشی و اون نتونه انجام بده و یا ایشون از شما انتظار داشته باشن و شما نتونی انجام بدی

در کل باید یادبگیریم تنهایی همه کارامون کنیم که اون موقع احتمالن هم افکار هم احساس هم استرس و مهمتر ازاون اعتماد بنفس میاد سرجاش!! ولی کیه اینطور زندگی کردنو نخاد!!!!^_^

ببخشید طولانی شد فک کنم!!   

سنت ربطی نداره من ۲۳ سالمه همینطورم!!!!هنوز پسرم !!!

حالا که احساس کردم یکم شبیه همیم یه حرفی میگم ببخشید

ببین شما الان احتمالن دوست دارین که دوست داشته شین و یا یکی بهتون اعتماد کنه تا همه چیتو براش بدی و خودتو ثابت کنی !! ولی خیلی مراقب باش

ی نصیحت برادرانه میگم ببخشید ! شاید تو این مواقع خیلی فکر کنی با **** *** داشتن مشکلم حل میشه منم هنوز دوست دارم ی *** **** داشتم تا باهاش درددل کنم ولی هنوز نیمه دومو پیدا نکردم!!!!

شما خیلی بیشتر احساسی هستی اگه دوس پسر نداری که خوبه *** *** **** ***** **** **** *** **** ****** ولی خیلی از پسرایی که میان راحت پیشنهاد میدن ... ان واسه همین احساسی تصمیم نگیر اونی که واقعن میخادتو پیداکن نه اونی که زودتر بیاد یا و همچنین ن بخاطر ظاهر و.. واگرهم *** *** **** *** *** ** **** ***** **** *** **** *** *** **** ***** *** *** **** **** **** چون من ****** میشناسم و باخوندن بعضی پستاهم متوجه میشی بخاطر چ چیزایی با احساسات دخترا ب اسونی بازی میکنن!!!

همونطور که گفتم راه حل مستقل شدنه اگه نمیتونی سفر!!! بهتره سعی کنی تنهایی مشکلاتتو حل کنی حتی اگه خراب شه چون اگه ی مشکل بزرگ بربخوری دوستات پشتتو خالی میکنن والدین نمیتونی چیزی بگی خودت میمونی با چند راه که باید خودت بهترینشو انتخاب کنی تجربه کردم که میگم که متاسفانه همشونم بدترین راهها رو رفتم شایدم از شانس من بدشدن!!!! درکل برای شروع زیاد رو دوستات حساب باز نکن حتی صمیمی ترینش و اونارو فقط واسه روزای خوش بدون و همشونو حسود بدون که واقعیتم همینه!!! که من اولین ضربمو از دوستام خوردم و بیدارشدم !! ببخشید اگه حرفام نامربوط بود و وقتتونو گرفتم خیلی زیاد شد اینسری ببخشید

درکل موفق باشی ‎:-\‎