خانواده برتر

واقعا با وجود مفاهیم دقیق و عمیق و قابل اطمینان ما ایرانیها

چه نیازی هست که 

نظریات و تراوشات مغزی غیر دقیق و غیرقابل اتکا و سطحی دیگران رو وقت بزاریم 

خل و چلایی مثل فروید و ..

بله مثلث معروف استرنبرگ .

به هر حال با کم و زیاد شدن مولفه ها ، مفهوم عشق هم تغییراتی پیدا میکنه .

بعضی منابع به جای شهوت عبارت " جاذبه جسمانی" را به کار بردن .

عشق از راه دور و بی وصال مسلما" از نوع شیفتگی(دلباختگی) هستش.

احتمالا" آمار عشق رمانتیک از بقیه انواع عشق بیشتر باشه .

عشق کامل (آرمانی) هم حتما" هست ، ولی با آمار کمتر .

پیش به سوی  شماره ۸ و فراتر از آن ❤️😃

مامان بابای مورد 8 هستن 

خواهرم و شوهرشم همینطور 

هرسه تاش هم باشه ولی هدف مشترک نباشه بدرد جرز لای دیوار هم نمیخوره

عشق ارمانی علاوه بر ص و ش و ت..... ه هم داره هدف مشترک...

اون عشق ارمانی که نوشتی ارمانی نیست حیوانیه

انسان کمالاتش خیلی بیشتر از اینه که عشقش رو به صمیمیت و تعهد و شهوت محدود کنه

یه میمون هم به همسرش تعهد داره اونم چه تعهدی تعهد غریزی که غیرقابل تغییر

شهوت همکه داره خیلیم شهوتش بیشتر و بدنش سالم تر از ادمه

صمیمیتی بیشتر از اینکه هردوتاشون رو درخت بزرگ بشن و باهم تاب بخورن هم در بین انسانها وجود نداره

پس عشق ارمانی شما هیچ فرقی با حیوانیت نداره

فقط تبلیغ همون خوردن و خوابیدن و مردنه

تبلیغ خوشگذرونی

چیزی که دست و پای شمارو بسته

عشق ارمانی هدف مشترک داره بعد از اون تعهد صمیمیت و شهوت هم میاد...

عشق از دید  دختران

:پ . م. پ

ترجمه :پول ماشین پول

به علیرضا 1369 :

خیلی خوب میشه یه پست از نظریه های عمیق دقیق و قابل اعتماد ما ایرانی ها تو سایت قرار بدید استفاده کنیم

و دلایلتون برای غیر دقیق غیر قابل اعتماد و سطحی بودن این نظریه استرنبرگ که تو این پست بهش اشاره شده بفرمایید 

خب من یک بار شیفتگی رو تجربه کردم - اونم از نوع کور !

یعنی ب شناخت صفررررر تو ذهن خودم یه تصور ایده آل که داشتم رو به یه فردی که یبار دیدم نسبت دادم 

قطعا وقتی هر سه تا آیتم و جود داشته باشه رابطه سالم هست

و رابطه ای که توش تعهد نداشته می پاشه - دوستی ها و ازدواج سفید ها در بهترین و ایده آل ترین و خفن ترین حالت که علاوه بر شهوت توش صمیمیت هم وجود داشته باشه اون آیتم تعهدش می لنگه - شاید طرفین رابطه موازی ای نداشته باشن و به طرف مقابلشون متعهد باشن ولی از اینکه رابطه رو رسمی نمی کنن بنظرم یعنی در تعهد تردید دارن

@ بهلول دیوانه :

بنظرم تعهد از والاترین ارزش های انسانی هست - کلی طرف باید رو شخصیتش کار کنه و مراقبت کنه تا متعهد بمونه ! که میبینی خیلی ها نمی تونن - و حیوانیت شون غلبه می کنه

ثانیا صمیمیت هم بسیار مفهوم عمیق و پیچیده ای هست - این اهداف مشترک و ... که شما گفتی یکی از چیزاییه که میتونه منجر به افزایش و رشد صمیمیت بشه

ثالثا - این پست در مورد عشق آرمانی هست

نه ازدواج آرمانی !

تاکید زیاد شما به هدف مشترک بنظرم تو یه ازدواج قابل طرح هستش - هدف مشترک ، ارزش های مشترک .

شاید باید متن پست مفصل تر می بود و توضیحاتی در مورد این سه جنبه می داشت 

عشق فقط اون مورد آخری یه.من فقط اون مورد رو عشق میدونم. خب هست ولی خیلی کم پیش میاد کسی واقعا عاشق بشه.اگرم بشه به احتمال زیاد بهش نمیرسه. البته عشق کجا بود؟!تو این دوره زمونه پول مهم ترین فاکتوره. دیگه کسی به عشق اهمیت نمیده. دختر و پسر معمولا اگه حسی هم به هم پیدا کنن،پول رو ترجیح میدن. در واقع تعهد تو اون مثلث حلقه گمشده روابط امروزه. گذشت اون دوران که به یاد عشقش یه عمر ازدواج نمی کرد. یکی از دبیرای دبیرستانمون به یاد پسرخاله اش که تازگی ها شیرینی خورده ی هم بودن،تا لحظه آخر عمرش مجرد موند.یه عکس هم تو کیفش بود،رفته بود جبهه شهید شده بود پسره. دیگه این تعهد و وفا تو نسل های الان به چشم نمیخوره. در صورتی که تعهد شرط شروع یه رابطه است،حتی اگه اون رابطه عشق نباشه. تعهد لازمه ی هر رابطه ای هست.

نسل جدید حال و حوصله ی لود شدن یه فیلم هم نداره،چه برسه فراق و دوری و رنج عشق!!

به بهلول دیوانه

لطفا دقت کنید که این نظر من نیست بلکه برای استرنبرگ هست .  در ثانی شما گفتین هدف مشترک؟ ببخشید مگه مجنون که عاشق لیلی بوده با هم هدف مشترکی دارن؟ در مورد عشق صحبت میکنیم نه ازدواج.  هر چند که در مورد 5 صمیمیت که پایین توضیح دادم درک متقابل میتونه نمودی از هدف مشترک باشه.

به الی خانوم

چشم الان توضیحشو میدم.

استرنبرگ در توضیح این 3 مولفه میگه:

❌صمیمیت: احساساتی که نشانه نزدیک بودن است. صمیمیت دارای 10 عنصر مختلف هست.

1.میل به رفاه شخص مورد علاقه   2.تجربه خوشحالی با او    3.داشتن توجه زیاد به او    4.قادر به اتکا بودن برای فرد مورد علاقه    5.داشتن درک متقابل    6.در میان گذاشتن مسائل شخصی    7.دریافت حمایت عاطفی    8.ارائه حمایت عاطفی    9.برقراری رابطه دوستانه و صمیمی با فرد    10.ارج نهادن به شخص مورد علاقه

پس صمیمیت عبارت است از احساس و محبت و علاقه و همدلی و غمخواری که احساس نزدیکی و در قید و بند معشوق بودن رو در عاشق ایجاد میکنه.

❌شهوت یا شور و شوق:

مبنی بر انگیزه شهوانی و جذابیت جنسی است که اشتغالات ذهنی نسبت به معشوق ایجاد می کند و جنبه ی انگیزشی دارد.

❌تعهد:   جنبه شناختی دارد و دربردارنده ی تصمیم بلند مدت برای مراقبت یا دوست داشتن معشوق است که برای نگهداری از معشوق برای رابطه طولانی و بادوام هست. یعنی عاشق تصمیم بگیرد فقط با یک نفر باشد و شریک دیگری انتخاب نکند و به معشوقش متعهد باشد.

همین موضوع که بعضی ادعا میکنن که چند بار عاشق شدن به نظرم میتونه وجود انواع عشق رو ثابت کنه.

آقای نجفی اگه تونستین این توضیحات 3 اصل عاشقی رو به پست اضافه کنین ممنون میشم.

به سرکار خانوم الی:

همین که میگید فلانی معتقده فقط بدون دلیل 

یعنی حرفاش قابل اتکا نیست

یعنی وقتی کسی حرف میزنه

باید یا بر اساس منطق باشه(منطق به معنای خاص )

همون عقل

2+2=4

یا وحی

نمیشه کسی رو که چند انسان رو بصورتی کیفی سنجیده

و از اونها نتایج کمی رو خروجی گرفته

با درصد بالایی پذیرفت

البته اینها ریشه چند صد ساله داره

و برای جوامعی که تهی هستن

چیز قابل اتکا و با ارزشیه

من نفیش نمیکنم

خیلی مسائل هستن  که خروجی همین نظرسنجی ها و .. هست

ولی وقتی ما صد رو داریم چرا باید بریم دنبال 30یا35

تعجب میکنم 

شما تو ایران زندگی کرده باشید و هنوز دنبال منابع دقیق و قابل اتکا باشید

عجیب بود 

شایدم حرفام اشتباه باشه

نظر شخصیمه به هر حال

گزینه 4 از همه قشنگ تر بود : )

و اگر انتخابی بود احتمالا گزینه 3 یا 5 رو انتخاب میکردم.

به علیرضا۱۳۶۹

در علوم انسانی دقیق و قابل اطمینان نداریم صرفا تایید و رده خلاف علوم طبیعی که به اصطلاح اثبات و توافق اکثریت توشه. این که هر کدوم از ما یه سری عادات ذهنی و زاویه دید مشخصی داریم که دلیل بر بی اعتباری سایر زوایا نمیشه. 

به بهلول دیوانه 

اتفاقا برعکس 

حیوونا هستند که اهداف مشترک دارند. حیوونا به طور غریزی به سمت اهدافشون که یکسانن میرن. 

فرق بین انسان و حیوان اینه که انسان خودش هدفش رو انتخاب میکنه و به دنبالش میره . 

اگه اینطوری که شما میگین هست . خب این عشقی که شما گفتین حیوانی تره !

به امیر صدرا

داداش من بهتر برید کامنتی که یکی از پستاست رو بخونی پسری نوشته بود دنبال دختری هستم که باباش وضع مالیش خوب باشه

که دردسر نداشته باشم. حالا بگید دخترها دنبال پول هستند. شما پسرها دختر کارمند و بابای دختر پولدار باشه رو میخواید 

خوب من مورد سوم یعنی شیفتگی رو تجربه کردم وسه سال بود درگیرش بودم بدون اینکه طرف رو از نزدیک ببینم یا اون منو بشناسه خیلی بد بود کلا اعتماد به نفس و عزت ادمی رو تخریب میکرد الان با تصمیم خودم وبا عزم قوی و مهم تر از همه توکل به خدا در مرحله فراموشی هستم وخداروشکر تا الان موفق بودم و به خاطر تصمیمم کاملا از صمیم قلب برای خودم خوشحالم

به الی خانوم

سلام

وقتی شخصی میگه هدف داشتن هم وسیله ایه برای رسیدن به همون صمیمیت

یعنی اوج تفکر مادی

تفکری که به هرچیزی چنگ میزنه تا فقط زندگی بگذره یا خوش بگذره..

هیجان.هدف.خطر و...همه چیز درخدمت ایجاد صمیمیت میشه

تفکر مادی بد نیست ولی همونطور که مثلا تیپ شخصیتی istjیه فراوانی تقریبی دربین مردم داره مادی گرایی هم باید یه فراوانی خاص داشته باشه وقتی همه جامعه سراسر میشه ماده گرایی حتی معنویت هم به ابزاری باز برای مادی گرایی تبدیل میشه این طبیعی نیست دارن جامعه رو میبرن به سمتی و روال طبیعی خودش رو نداره

این تعریف عشق هم از ازادگی انسانی خالی بود

مادی گرایی بودنش لازمه مثلا نمیشه از عشقی که تعریف کرده شهوت یا تعهد یا صمیمیت رو جدا کرد چون عشقی نمیمونه ولی اگر فقط هم همین سه تا باشه اون رنگ و بویی از ازادی انسانی نداره برای گذران زندگیه

گفتید که این پست درمورد عشق ارمانی ن تعهد

نمیفهمم 

عشقی که تعهد توش باشه چه فرقی با ازدواج داره؟دوتاش زکیه بنظرم

فرقش چهار تیکه کاغذه

دوستی یا عشقی که با تعهد باشه فرقی با ازدواج نداره

این سوتفاهم پیش نیاد که دارم درباره دین و مذهب حرف میزنم

نخیر 

ازادگی انسان ربطی به دین و مذهب نداره

من ادمارو درک نمیکنم واقعا

یعنی همینکه با یه نفر خوش بگذره و صمیمیت باشه شهوت باشه تعهد باشه این کمال خواسته های یه انسانها

من درک نمیکنم این عشقی که تعریف کردن به عنوان ایده ال اصلا هیجان و حرکت نداره خیلی ساکن و منفعل و خودمحوره

ممنون از پیشنهاد دهنده پست و کسی که مطالب رو جمع اوری کرد پست جالبی بود برای گفت و گو🙋

@ علیرضا 1369 :

سلام 

کامنت دومتون هم مثل اولی بود - یعنی یه سری جمله ی مبهم ، بدون منبع و سند، و با بار احساسی

بله من 31 ساله تو این کشور بزرگ شدم و بالاخره اگر نمی خواستم هم یه سری چیزا تو ذهنم وجود داره 

از شما پرسیدم برای اینکه بحث رو به یه سمتی جهت بدم - که موفق نشدم

خواستم شما fact  بیاری برای حرفات 

نه اینکه خیلی کلی و مبهم بیای نظریه یه دانشمند رو رد کنی و بری!

به الناز

وضعیت مالی چن سال خیلی سخت شده واقعا نمیشه زندگی چرخوند

سالها شما خاستگاراتون رو قبل اومدن بالا پایین میکنین و بعد اینکه از فیلتر های خاصتون عبور کرد خاستگار اجازه داره بیاد!!!

چرا نمیخوایم قبول کنیم و هی میگیم من و واس خودم بخواد!!!!عجیبه ازدواج یه معامله هستش و هردو زیر برگه ای رو امضا میکنن واس تعهد! اگر من پول دارم اگر شما دختر خانم شغل پردرامد یا بابای پولدار دارین یه آپشن واس خودتون ببینین و ازش استفاده کنین که به یه ازدواج مدنظرتون برسین!

هرکی از زندگی دنبال چیزهای نداشتش هست یه عده پول و یه عده واس عشق نداشته!

وقتی دو نفر مکمل هم باشن ب نظرم یه ازدواج خوب اتفاق میوفته

درود بر شما.

ندیدم کدوم پسته ولی دمش گرم .بهترین کار همونه که اون میخواد انجام بده..دختره پولدار باشه خوشگلم باشه ..دیگه چی میخاد

Triangular theory of love  نظریه مثلثی عشق 

خب اول ببینیم نظریه یا theory چی هست  :

یک نظریه علمی توضیحی عمیق و ذهنی از مجموعه ای از پدیده‌های مشاهده شده و مرتبط است که به علت و چرایی آن‌ها می‌پردازد.

نظریه‌ها، قله‌های علوم هستند و صحت آن‌ها به‌طور گسترده در مجامع علمی پذیرفته شده‌اند.

یک نظریه یا قانون علمی، نماینده یک یا گروهی از فرضیه‌های مرتبط است که از طریق آزمایش‌ها و سنجش‌ها تأیید شده‌اند.

نظریه‌ها به راحتی کنار گذاشته نمی‌شوند بلکه هرگاه به نظر رسد که مشاهدات جدیدی رخ داده‌اند که در قالب نظریه موجود نمی‌گنجند، دانشمندان نظریه موجود را مورد سؤال و بازسنجی بر اساس این مشاهدات قرار می‌دهند و تلاش می‌کنند آن را با تغییراتی اصلاح یا رد کنند.

نکته اول : برای رد یک "نظریه ی علمی" باید به " شیوه ی علمی" عمل کنیم 

با گفتن جمله هایی مثل من خوشم نمیاد و باهاش حال نمی کنم و بنظرم حیوانی و ... است روش "غیر علمی" ای در پیش گرفتیم 

نکته دوم : این نظریه یکی از نظریه های در مورد عشق هست - که سعی کرده عناصر اصلی موجود در عشق رو شناسایی کنه و دسته بندی ای مطابق اون ارائه بده  .برای توصیف علمی عشق و تفکیک انواع اون می تونه سودمند باشه - می تونه هم از نظر شما نباشه و ازش استفاده نکنید . مختارید !

نظریه های دیگه ای هم در مورد عشق وجود داره . شما ممکنه اونا رو سودمند دونسته باشید 

نکته سوم :

عشق یه بحث هست 

ازدواج به بحث دیگه !

تفاوت اصلی و اساسی و خیلی مهمش هم این هست که ازدواج یک نهاد اجتماعی هست و شامل تعهدات قانونی میشه !!! 

به قدمت تاریخ بشر هم این مسئله وجود داشته - عشق های بدون ازدواج و ازدواج های بدون عشق !

پس این دو تا از هم قابل تفکیک هستن - یکی نیستن !

خیلی از ازدواج هایی که اطرافمون داریم می بینی ممکنه توش عشق اصلن نباشه - حتی یه کم ازش !

ازدواجای زیادی هست زوجین به همدیگه هیچ "اشتیاق" ای ندارن

ازدواجای زیادی هست زوجین " صمیمیت " ندارن 

ازدواجای زیادی هم هست زوجین " تعهد " ندارن

پس اون ازدواج چطور ازدواج باقی مونده !؟ یعنی اون قرار داد قانونی چطور باطل نمیشه ؟

چون انگیزه های دیگه ای برای تدوامش وجود داره !

مثلا بچه ها 

مثلا پایگاه اجتماعی که ازدواج به آدما می ده ( طرف ترجیح می ده طلاق گرفته نباشه . مجرد نباشه . از امتیازات اجتماعی تاهل استفاده کنه ) 

هدفای مشترک - مثلا اموال مشترکی دارن که در صورت طلاق بحثای مالی پیش میاد . یا مثلا اون ازدواج منجر به روابط شغلی یا مالی ای یا حلقه های ارتباطی که پشتوانه قدرت فرد می شه ،  شده که لغوش به ضرر فرد تموم می شه

در ازدواج به لحاظ قانونی طرفین وظایف و مسئولیت هایی نسبت به هم دارن که در صورت سر باز زدن ازش در برابر قانون باید پاسخگو باشن !!!!

پس داریم می بینیم ازدواج تفاوت های اساسی ای داره 

حتی خیلی وقتا زوج هایی که عشق آتشین دارن رو از ازدواج منع می کنن !!!

مثلا می گن تب تند زود می خوابه یا حرفایی ازین قبیل که خب گاهی درست هم می گن و اون عشق شدید وقتی به ازدواج منجر می شه نتیجه ای جز شکست و آسیب خوردن طرفین رو نداره 

نهایتا نظر من برای زندگی شخصی خودم :

 یک ازدواج موفق با تمام اون هدف های اجتماعی و چارچوب قانونی باید محمل عشق باشه ، منتها در تعریف این عشق باید احتیاط کنیم، نسبت به ویژگی های و کیفیاتش باید دقت کنیم 

ایده آل شخصی من این هست که عشق رو خارج از چارچوب ازدواج نمی خوام 

هم دنبال تجربه زندگی عاشقانه با کیفیت خوب هستم - هم منکر جنبه های عقلانی و منطقی و اجتماعی ازدواج و الزامات منطقی یک رابطه طولانی مدت نیستم و برام مهمن 

پس

دنبال یه مدل می گردم که هم خواسته ها و نیاز های عمیق قلبی م رو پاسخ بدم - هم اون جنبه های اجتماعی و حساب کتاب دار ازدواج رو هم در نظر گرفته باشم - این دیگه نظریه علمی استرنبرگ نیست - ترجیح شخصی منه الی خانوم هست :)

خیلی بهش اعتقاد دارم به نظرم فرمول عشق واقعی همینه .

 هر کسی که تو یه رابطه احساسی رفته و می خواد در موردش تصمیم بگیره و نمی دونه چی کار باید بکنه فقط کافیه رابطه رو بذاره تو این مثلث بعد همه چی براش روشن می شه. تست فارسی هم داره که تو چند تا سایت دیدم .

به نظرم مدل ٣ و ٥ بیشتر از بقیه باشه .

به  نظرم عشق فلسفه ی عجیبی داره. قبل ازدواج ممکنه فرد چندین نوع عاشقی رو تجربه کنه مثلا عشق از نوع دوست داشتن یا عشق رمانتیک یا حتی شیفتگی ( که همون عشق در نگاه اول هست)

برای ازدواج هر 3 عامل باید بوجود بیاد حالا یکی کمتر اهمیت داره یکی بیشتر مثلا برای یکی تعهد مهم تره برای یکی بعد شهوت .

بعد ازدواج ممکنه با گذشت زمان عشق آرمانی تبدیل به عشق ابلهانه یا رفاقتی بشه یا حتی ممکنه به عشق پوچ تبدیل بشه همونطوری که بعضی زوج ها دیگه نه صمیمیتی دارن نه شور و شوق جنسی نسبت به هم و فقط بخاطر تعهد و مسیولیت پذیری به زندگی مشترک ادامه میدن.

حالا سوال اینجاست که آیا می شود این عشق ها رو دوباره به عشق آرمانی تبدیل کرد یا نه؟

با سلام من نمیتونم با همسرم صمیمی بشم هیچی از ناراحتیامو درک نمیکنه یا به شوخی میگیره یا عصبانی میشه میل به روابط زناشوییمم بهش از دست دادم هنوز هم عقدیم بعدا چی میشه با اینکه اصرار میکنه ناراحتیامو بهش بگم ولی من خیلی ازش میترسم تروخدا انقدر اقایون نذارین همسرتون ازتون بترسه مه حرفاشو بزنه من همش حرفام قلمبه شده روی هم از خودم میترسم نکنه این شرایط بهم فشار بیاره

الی  خانم عالی نوشتی

الی خانم عزیز تو یه پستی me before you رو معرفی کردی من این فیلم دیدم و فیلم قشنگی بود و نکته هایی که گفته بودی تو اون پستت رو توش داشت، از جای خاصی این فیلم رو شناختی؟ یا شانسی دیده بودی و معرفی کردی؟

ممکن اون منبعت رو بگی

ممنونم

تعاریف متفاوتی از عشق وجود دارند. برای عشق نمی توان یک تعریف واحد ارائه داد زیرا دیدگاه های متفاوتی نسبت به عشق وجود دارند. 

مکانیسم عشق را در علم نورولوژی یا عصب شناسی بررسی کرده اید؟

یک ساز و کار خارق العاده ی هورمونی که مغز فرماندهی آن را برعهده دارد. 

از نظر بنده عشق یا وجود ندارد و یا زمانی وجود دارد که مرکز جریان آن یعنی مغز، در بلوغ، به طور تمام و کمال و همه جانبه آن را بپذیرد و از آن لذت ببرد. مواردی که فرمودید عشق بالغانه را به طور جامع در بر نمی گیرد.

احتمال زوال و خاموشی عشق با سه راس مثلثی که فرمودید، امکان پذیر می باشد اما زمانی که بلوغ و منطق عقلی نیز همراه و همگام با موارد فوق شود، عشق حقیقی حاصل می شود.

درود بر الی خانوم نظرشون واقعا عالی بود استفاده کردم

رابطه ی من و شوهرم که هیچکدومو نداره مثل ببعی داریم باهم و بچه مون زندگی میکنیم.

البته ازاولشم نبود.خیییییلیییی زور زدم ولی نشد یکطرفه نمیشه.

عشقی نیست اینجا.

خوشبحال اون خانمای زشت و بداخلاقی که شوهرشون هم خمایت میکنه هم خرج میکنه هم عاشقونه.

والا بخدا ماهم خوشگلیم خیلی گرم و لوند.بخدا خیلی بسازم و قناعتگرم. خیلی اهل رابطه همه جوره

ولی شوهرم یک ادم سردکمحرف 

باهمه همینطوره

توی دنیا توی تلگرام و واتساپ و اینستلگرامش فقط و فقط کفتر هست و تمام.

تمام زندگیش کفتره

خب منم کفترشم فقط بال ندارم و بق بقو نمیکنم.شکلک گریه و کشیدن گیسو لطفا.

برای این زن گرم و بساز و فوق العاده خوش اخلاق یک شوهر برعکس نصیب شده

فعلا هشت سالش گذشته یکم دیگه مونده.

کرونا بگیرم بمیرم از دستت رضااااا که منو عقده ای کردی رضا رضا رضا رضا رضا رظا رظا رظا رزا رزا رزا

ای کفتر پرست دیوانه.

کبوتری بیبال و پرم در استانه ی غمبادشدن از دستت رضاجان

این پست رو که خوندم کلاً پایه های عشق شِناسیم رفت زیر سوال

🤭😂

هنگ کردم😵🤯😭😪😒🙄

ینی اینقد پیچیده ست؟؟

من هنوزم فک میکنم همین حال دلت با طرف خوب باشه ، با هم مَچ باشین، همدیگه رو درک کنین، رو اعصاب هم رژه نرین ، باهم از زندگی لذت ببرین ، تفکرات و دغدغه ها در "یک راستا" باشه، انتظارات از زندگی یکسان باشه

و یه سری مسائل دیگه👇

( به اندازه 5 تا برگه A3پشت و رو🤭)

همینا کافیه😂

نگو پس من با دوستِ مهدکودک اشتباه گرفتم 😅😜🤪😁

🤦‍♀️😂🤣

+چرا ماهی میخوری؟

_عاشق ماهی ام

+تو اونو میکشی میپزی و میخوری ، پس تو عاشق خودتی و مزه ماهی نه خود ماهی

عشقای امروزی مثه عشق آدما به ماهی هست

به  AMN

الناز هم درست میگه چرا پسر دنبال پول بابای دختره چرا دختر دنبال پول پسره یا چیزای دیگه.

چرا پسر و دختر باید سخت بگیرن؟ مگه قرار نیست باهم زندگی رو بسازن؟  چرا فقط باید دنبال آپشن طرف مقابل باشیم چ پسر چ دختر؟  کاش می شد زندگی و ازدواج رو ساده گرفت حالا یه شب آدم گشنه بخوابه مگه چی میشه؟ مگه نمیشه ب جای رفتن ب بهترین رستوران برن از دکه فلافلی بگیرن. حالا جلو مهمون غذا ساده بزاریم ب جا چند نوع غذا چی میشه. ی چندسال پیش خانواده هنسر زندکی کنیم چی میشه

خودمون همه چیزو سخت کردیم

لذت زندکی ب اینه ک دوطرف زندکی رو باهم بسازن

@ بنیامین : اتفاقی بود

@ احسان : ممنون 

خوش اشتها هم هستی نمیدونستم خخخ

کاش همه اون کسی رو که مدنظرشون هست نصیبشون بشه و خوشبخت به پا هم پیر شن‌.آمین

با کامنت آقای Lapetus هم موافقم.

به خصوص 2 جمله ی اول.

اینکه واسه عشق دیدگاه های متفاوتی وجود داره و یه تعریف مشخص نداره.

نمیشه محدودش کرد به چند تا جمله.

به خانم anna

من هم مثل شما خانم هستم آنا خانم عزیز

به فاطمه

کامنت من سوالی بود. یعنی خودمون همه چیو سخت کردیم. برا همین ازدواجا سخت شده.

حالا جدا زندکی کرد. بقیه موارد که سخت نگیریم ی محله پاییتر آدم خونه بگیره وسایل خونش ساده باشه غذاشون ساده باشه. عروسی نگیرن و.... 

ب هرحال خودمون سخت گرفتیم ک این الان آمار دوستی بالاس آمار ازدواج پایین چون حاضر نیسیم از توقعاتمون کوتاه بیایم.چ پسر چ دختر چ خانواده هاشون

به الی خانم

علامت تعجب زیاد نشان از حرص خوردنه

دارید به در و دیوار میزنید خودتون رو که با تعریف نظریه و شما مختارید نپذیرید و باز تاکید روی ازدواج و باید علمی عمل کنیم باید علمی عمل کنیم و...با نظر شخصی من مخالفت کنید؟؟

 خودتون رو اذیت نکنید برای مخالفت کردن و لجبازی

نظر شخصی منه اجباری در پذیرشش نیست...

به نویسنده

مجنون رو مثال زدید افرین

ب نظرتون اگر علاوه بر اینکه مجنون لیلی رو دید و اینجوری دلباخته شد با لیلی هدف مشترکی مثل مثلا مطالعه ستاره ها و علم نجوم هم داشتن بیشتر دلباخته لیلی نمیشد؟؟؟

و توضیح دادم ازدواج برای تعهده تعهدی که هردو طرف به دین میدن حالا اگر تو یه دوست داشتن بدون ازدواج هم تعهد باشه چه فرقی میکنه؟هیچی

دین رو رعایت نکردید ولی اون دوست داشتن و عشق فرقی نمیکنه به حالش چه شما ازدواج کنید و متعهد بشید چه بدون ازدواج متعهد بشید

به مریم

اون مثال لیلی و مجنون که برای سوال کننده زدم رو بخونید

و یکبار دیگه کامنت تون رو بخونید

@ بهلول دیوانه :

علامت تعجب نشان از تعجب هست  

علامت تعجب به تعداد زیاد هم نشان از تعجب زیاد 

رابرت استرنبرگ پسرخاله ی من نیست

نپذیرید نه چیزی از من کم میشه نه از ایشون 

بپذیرید هم نه لطفی در حق من می کنید نه منتی بر سر استرنبرگ می ذارید

حرص نخورید 

موفق باشید :) 

خانوم Lapetus :

سلام خانوم 🌹

من واقعاً عذر خواهی میکنم🤦‍♀️

انگار این قوه ی تشخیص جنسیت درست عمل نمیکنه😂😐

خلاصه عفو بفرمایید🙏

من همیشه کامنتای شما رو میخونم و نظراتتون رو خیلی دوست دارم.

خدا حفظتون کنه🌹

😊

بهLapetus

منم اوایل فکر میکردم آقا هستی نمیدونم چرا شاید بخاطر اسم کاربریت!   ولی بعدا فهمیدم خانم هستی.

به بهلول دیوانه

مسلما اگه هدف مشترک بود بیشتر به هم علاقمند می شدن . به هر حال من فقط فکر میکردم عشق یه معنای واحدی داره ولی فهمیدم نگاه انسان ها به عشق متفاوته . به خاطر همینه که وقتی آدما عاشق می شن رفتارهای متفاوتی دارن . به خاطر همین این موضوع برام جالب اومد و گفتم یه پست بذارم ببینم نظر بقیه چیه؟ هیچ اجباری هم نیست بالاخره هر کسی یه نظری داره که محترمه.

به خانم anna

خواهش می کنم عزیز

پیش از این هم یک بار شاخص آقا را پیش از نام کاربری خود مشاهده کرده و متعجب شدم!!!

نظر لطف شماست آنا خانم عزیز

امیدوارم همواره موید و برقرار باشید

در پناه حق

با بهلول موافقم..
عشقی ک تعهد داشته باشه مساوی با ازدواجه... فقط تنها فرقش اینه که ازدواج از لحاظ قانونی و مذهبی تایید شده ست.. ولی تفاوتی توی رابطه دو طرف نمیذاره.. واقعا فهمش انقدر سخته!؟

الی خانوم جسارتا من یه انتقادی بهتون داشتم به عنوان خواهر کوچیکتر.. اینکه پیام هاتون انگار پر از اطمینان بیش از اندازه به خود و مطمئن بودن به چیزی که دارید میگیده..

یعنی یه درصد احتمال خطا ندارید شما؟!؟!؟!؟

شما میگید ازدواج هایی هست که فلان فاکتور (مثلا صمیمیت) رو نداره..

اما شما دارید برعکس معادله چینی میکنید.. یعنی دارید ازدواج رو براساس این فاکتورها تعریف میکنید.. اما بحث اقای بهلول این بود که رابطه ی دونفری که تعهد، شهوت و صمیمیت دارن فرقی با رابطه دونفری که ازدواجشون ایده ال بوده نداره.. (بحث روی نوع ارتباط اون دو طرف هست، نه بحثای حقوقی و این چیزا)

من که ی بار واقعا عاشق شدم به نظرم گزینه 6 بود چون واقعا به جذابیت جنسی توجه نداشتم،نه اینکه نداشت اتفاقا خیلی داشت ولی ی جا خوندم وقتی مردان عاشق میشن هورمن هاشون کمتر ترشح میشه و شهوتشون فروکش میکنه برعکس زنان تو زمانی که عاشق نیست بیشتر میشه و این خیلی خوبه بنظرم و ی عشق پاک هست!!

چون من اون زمان حاضر بودم همه موارد صمیمیت رو عملی کنم که برخیهاش شامل تعهد هم میشه

که نشد...