سلام
سوال دارم
راستش رو بخواین ، من یه پسر عمه دارم که از بچگی با هم بزرگ شدیم، دقیقا خونه مون رو به روی همه و بچگی هامون اینقدر با هم دوست بودیم که وقتی میرفتم مدرسه مامانم منو میسپرد دست اون، خیلی پسر خوبی بود.
راستش بچگی هام خیلی دوسش داشتم، یه حس کاملا بچگانه، اما ... الان هم که بزرگ شدم ... هنوزم یه حسایی بهش دارم، یعنی نمیتونم باهاش مثل پسرهای دیگه سرد و خشک برخورد کنم، من خیلی مغرورم و خیلی هم سنگین، باورتون میشه که حتی نمیدونم دقیقا چند سال از من بزرگتره ؟ ولی ... یه چیزی تو دلم بالا پایین میره، البته اینم بگم که از وقتی کلاس چهارم و اینا بودم دیگه بیشتر از دو تا کلمه حرف نزدیم، اونم ( سلام ) و (خداحافظ ) بوده .
راستش احساس میکنم اونم بی حس نیست، دلیلش رو نمیدونم، ولی خب، چیکار کنم دیگه ... حس میکنم که اونم بی حس نیست، میشه کسانی که همچین حالتی رو تجربه کردن بهم بگن که این حس من عشقه ؟ و به نظرتون در مورد سعید (پسر عمه م ) این قضیه چطوره ؟ اینم بگم که خانواده های ما چند سالی میشه که خیلی با هم مشکل پیدا کردن، آها ... اینم بگم که مطمئنم سعید به هیچ وجه دوست دختر نداره، برادرم همیشه میگه تو خانواده پدری مون تنها کسی که دوست دختر نداره سعیده
ممنون میشم اگه جواب بدین
مرتبط:
فرق دوست داشتن و عشق واقعی چیه ؟
دوستانم به زور می خوان عاشقم کنن
نشانه های عشق واقعی در مردان ( برای زنان )
نشانه های عشق واقعی در زنان ( برای مردان )
← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)
- ۲۷۴۳ بازدید توسط ۲۱۳۹ نفر
- سه شنبه ۳۰ ارديبهشت ۹۳ - ۰۰:۲۵