خانواده برتر

صددرصد به مشکل برمیخورن چون تناقض،وتفاوت رفتاری زیادی بین این دوتیپ هست وسازگاری خیلی سخته،برادرتون بایدعاقلانه عمل کنه،وگرنه به مشکل برمیخوره،پستندیدن تو دوسه جلسه تضمین کننده زندگی نیست

سلام اقای نجفی

تیتر برعکسه

سوال کننده گفته پسره درون گرا دختره برون گرا 

به سوال کننده

سلام

اول پیشنهاد میکنم اگر خودشون حرفی نزدن از این مورد شما به هیچ وجه پیگیر نشید

بستگی به شدتش داره

ازدواج قرارداد کنار اومدن و سازشه میشه همدیگه رو درک کنن و میشه به اختلاف برسن

پیشنهاد میکنم فقط به برادرتون چون خودش مطرح کرده بگید رو این موضوع صحبت کنن خودش و دختر خانم

همین

مسئله درون گرا و برون گرا خیلی پیچیده تر از اونیه که با یه اهل مهمونی بودن یا نبودن بشه درباره اش بحث کرد.
مثلا یک تیپ درون گرا داریم به نام istp که نسبت به مهمونی حس دوگانه دارند نسبت به آون بزن و بکوب و شادی که در مهمونی ها وجود داره حس خوبی دارند ولی از آون حال احوال کردن و درد و دل کردن و سوال و جواب شدن درباره مسائل خصوصیشون و شنیدن از راز های زندگی دیگران متنفر هستند .
یا درون گرا داریم به نام intj اعتماد به نفس و جاه طلبی این تیپ گاها از برون گراها هم بیشتره  اصلا اعتماد به نفس بیش از حد میتونه  یکی از مشکلاتشون باشه .
یا درونگرا داریم به نام infp بسیار انسان دوست ،خوش مشرب ،معاشرتی  با درک متقابل بالا رفتار اجتماعی قابل قبولی دارند.
اما به طور کلی اگر برادرتون آدم سنتی نباشه و نسبت به برابری مرد و زن نگاه مدرن داشته باشه هیچ مشکلی از این بابت به وجود نمیاد .

بله شک نکن 

برای هردو سخته 

آقای نجفی متن تاپیک اشتباه و جا به جاست

****

ازدواج به فاکتورای مختلفی بستگی داره . گاهی اوقات فرد درون گرا با همسرش خیلی میجوشه و بلعکس ؛ یک فرد برون گرا تو خونه ساکته

اصلا بحث ازدواج رو با ارتباطِ با مردم جدا بدونید که خیلی فرق داره . به نظرم جفت شون باید با هم صحبت کنن

آره صددرصد به مشکل میخورن به هیچ‌وجه ازدواج نکنن

من یه دوست دختر داشتم درونگرا بود من برونگرام

حالم ازش بهم میخورد یعنی همیشه توی خودش خگبود یهو خاموش میشد ساکت میگفتم چیه می‌گفت هیچ چی فکر میکردم ناراحته می‌گفت نه

خیلی کسب کننده و خسته کننده بود داغون بود مثل افسرده ها

البته میدونم تیپ درونگرا اینجوریه و در بیرون مشکلی نداره اما من که یه برون گرام دوست دارم شریک زندگیم اهل شیطون بازی و بگیر و ببند و بپر و بزن و برقص و بشکون و بریز و بپاش باشه

ولی شما چقدر خوب هستید برای برادرتون نگرانید

من اگه از خواهرم در زمینه ازدواج کمک هم بخوام کمکم نمیکنه چه برسه به اینکه بخواد بیاد برام نگران باشه سوال بنویسه هیییی

ببین عشق مانند فیل است و عقل همچون فیل بان اگر باهم باشه مشکلی نیست ولی اگه اختلاف بیفته فیل بان هم مجبوره به راه فیل بره . می خوام بگم که عشق میتونه آدم رو تغییر بده به شرط اینکه آدم خودش هم بخواهد و هر روز قدمی بردارد همین قدم های کوچک در یک سال تغییر بزرگی ایجاد می کنه مثلا فرد درون گرا هر روز نیم ساعت برود در جامعه یا مثلا با خانواده بیشتر بروند منزل اقوام و یا بروند کتابخانه شهر و دوری بزنند . همین صبح زود ساعت مثلا 8 نیت کنه برای تقویت روابط عمومی خودش برای رضای خدا برود بیرون بازار و جامعه را ببیند به یکی دو تا پیرمرد پیرزن کمکی کند . حرکت بدن روی روحیه فرد تاثیر دارد البته جو خانواده هم باید همراهی کند ایشان احتمالا در خانه درون گرایی لااقل نسبت به افراد دیگر زندگی می کند ولی تغییر ممکن است . انسان اشرف مخلوقات است . مثلا حر در واقعه عاشورا متحول شد پس آدمی قابل تغییر است . ترس اگر کنار رود چاکرها کم کم قدرتمندتر می شوند ترس و خجالت خیلی از چاکراهای بدن را مسدود و فردرا درون گرا می کند در واقع درون گرایی خصوصا برای مردان که نیروی کار و تامین معاش می باشند چندان خوب نیست . 

بله حتما به مشکل میخورن

سلام
تیتر سوال برعکسه
باید مینوشتید پسرِ درونگرا و دخترِ برونگرا

آقای نجفی لطفاً اصلاح کنید 🙏

به سوال کننده

به نظرم به درجه ی برونگرایی و درون گراییشون خیلی بستگی داره و البته انعطاف پذیریشون

برادرتون اگه خیلی درونگرا باشن و اون دختر خیلی برونگرا، احتمالِ مشکل ایجاد شدن بیشتره

با افشین موافقم

توی یکی دو جلسه شاید نمود نداشته باشه ( که داره ) ولی توی یه عمر زندگی خودشو نشون میده

من به عنوانِ یه پسرِ درونگرا، هر مدل آدمی رو میتونم تحمل کنم
ولی آخه ازدواج کجا، تحمل کردن کجا ؟

اگه یه دخترِ خیلی برونگرا کنارم باشه ، هم خودش اذیت میشه هم من
برادرِ شما هم همینه

برونگرا از جمعیت و شلوغی و مهمونی انرژی میگیره
دوس داره زیاد توی این فضا باشه

ولی درونگرا انرژیشو توی شلوغی و جمعیت از دست میده ، لازم داره دوباره بره تو حاشیه امنِ خودش که انرژی بگیره

این صرفاً یکی از جنبه های تفاوتشونه

خیلی ناجوره آدم یه عمر با کسی زندگی کنه که ازش دوره ، که فقط داره تحملش میکنه

سعی کنین برادرتونو توی اینجور مسائل توجیه کنید

همین پستو می تونید بهشون نشون بدید

آقای اسکیزوئید بهتر میتونن کمکتون کنن

خیر باشه ان شاءالله

امیدوارم اونی واسشون پیش بیاد که صلاحه

همیشه استثنا وجود داره ولی نمونه های مشابهشو دیدم ک موفق نبودن

تصمیم گیرنده برادر شما و اون خانومن چون شرایط رو مسلما بهتر میدونن اماااا نظر شخص من وجود تفاوت باعث درک و شناخت بهتر و تکامل انسان میشه.فصل های متفاوت چرخه زندگی رو تشکیل میدن و در کنار هم زیبا میشن وگرنه اگه همیشه بهار بود یا پاییز مسلما همه چیز کسل آور میشد‌.

تاپیک سوال اشتباهه. برادر ایشون درونگراس دختره برونگرا .اشتباه نوشته شده

برادرتون یه تست mbtiبده .تو سایت های ایرانی بره تیپ های مناسب و تیپهایی که اصولا سازگاری ندارن با هم رو پیدا کنه.

الزاما نمیشه گفت پسر درونگرا با دخترا برونگرا مچ نمیشه

من شوهرم درونگرا و خورشیفتس کل خاندانشونم خودشیفته و درونگران بشدت کسل کننده و حال بهم زنن کاش ریخته هیچکدومو نمیدیدم مادرشوهرم برونگرا و ****** * ****** اونم حال بهم زنه . ادم باید کسی رو پیداکنه یکدل باشه باهاش ربطی به درونگرا وبرونگرانداره .من ولی  تو برونگراها دنبال یکدلی هستم درونگراها عصبیم میکنن سکوتشون منزجرکنندست برام ازطرفی از برونگرای ****** مثل مادرشوهرم که دهنشو به یاوه هرجایی بازمیکنه و تیکه و کنایه ازش درمیادم متنفرم

ببین 

خودت داری میگی برونگرا. و درونگرا حتما تفاوت تضادهستکمی نیمه خالی روببینید اگه حرف علاقه در میون هست مشاوره کنید. تست شخصیت بدید فراموش نشه

منم همین تجربه رو داشتم یه بار شکست خوردم تفاوت منو دختره همین ها بود

اما در کل انشالله مقبول همدیگه باشن

میتونن به مشکل بر بخورن میتونه هم سازنده باشه و بعد از یه مدت هر دو متعادل بشن.

یکی از دوستام خیلی معاشرتی و برون گراست و همیشه ازینکه همسرش درونگراست و یه دوست نداره چه برسه به مهمونی میناله و براش سخته،

ازون طرف خودِ من موقع ازدواج درونگرا و همسرم برونگرا بودن الان هر دو کمی متعادل شدیم و داریم از زندگیمون لذت میبریم ولی خب تنِ پولادین میخواد و سخته.

سلام

صد در صد.

من خودم برونگرام. اجتماعی هستم بیرون ولی تو خونه یا خوابگاه، دوست دارم تو اتاق یا سالن مطالعه باشم و تنها.

مثلاً یکی خیار یا هویچ با صدای بلند بخوره یا داد بزنه یا صدای تلویزیون بلند باشه میره رو اعصابم.

اهل مهمونی با فامیل نیستم. دوست دارم با دوستام گردش کنم.

خودم این حس رو در خودم متوجه میشم که اگر در آینده دختری برونگرا انتخاب کنم، به مشکل برمیخورم. مثلاً ساعت به ساعت بیاد بگه پاشو بریم بیرون یا لوسبازی در بیاره...

سلام

ببینید در طولانی مدت به مشکل بر میخورن

بحث دو سه سال نیست

به نظرم اینا مهمه

از جیبم دَر نمیارم دیدم که میگم.

اون 2نفر شباهت داشته باشن خیلی بهتره تا اینکه هر کدومشون تو یه فاز متفاوت سَر کنن

اینکه بگیم به درک و شعور طرفین بستگی داره که بتونن همدیگه رو درک کنن

آره قبول دارم که اینم درسته و به درک طرفین خیلی بستگی داره ولی واسه یک هفته همدیگه رو درک کنن دو هفته درک کنن!

50سال میتونن درک کنن؟!

اومدیم و برونگرائه درک کرد اون‌یکی نخواست درک کنه!

اونموقع چی؟!

یا باید اون دختر مثه داداشتون رفتار کنه

یا داداشتون مثه دختر

یکی باید کوتاه بیاد این وسط

یا اگه لطف کنن دوتاشون کوتاه بیان که بازم فرقی نداره

هیچ کدومشم واسه طولانی مدت امکان پذیر نیست

توجه کنید لطفاً

از این مدُلا 2 مورد اطرافم دیدم.

و خودم⬇️

یه خواستگاری داشتم این پسر فک کنم 100 درصد درون‌گرا بود😐

چون آشنامون بودن و از بچگیش می‌شناختمش میدونستم دقیقاً رفتار و اخلاقش چجوریه

خیلی پسر خوبی بوداااخیلی زیاد

ولی از اونایی بود که دقیقاً روزی یکبار حرف می‌زد 😐خیلی هم متفکر بود.

همش به یه جا نگا می‌کرد و میرفت تو فکر🙄😒

اینو هر بار که می‌دیدیم اینجوری بود.

با دوستام ظاهراً اینطوری بود چون خودش گفت😐

خُب اینجور مدل پسری واسه من غیر قابل درک و تحمله

این یه پدر و مادر برون‌گرا و فوق العاده اجتماعی داشت.

برادر کوچیکترشم مثه مامان باباشون

ولی خودش تک افتاده بود برعکس بقیه 🙄اونقدم که گوشت تلخ بود

( این ربطی به درون گرا بودنش نداشت خودش کلاً از بچگیش همونجوری بود)

اینم شانس من😒😂

اینا شاید همه چی نباشن و به ظاهر مهم نباشن ولی بالاخره یه جاهایی مهم میشن دیگه😐

شاید حالا واسه ی چندسال بتونن همدیگه رو تحمل کنن ولی حس میکنم در طولانی مدت نَع نمیشه و سخته.

چون مثه هم رفتار نمیکنن. این دقیقاً مساوی با عذاب الهی میشه😑

فقط بحث مهمونی رفتن و اینا نیست.

اونا دغدغه های خیلی معمولیه

موضوع گسترده تر از این حرفاست

اینا نظر من بود دیگه.

ایشالله بهترین تصمیم رو میگیرن😊

اینم بگم اون پسره خیلی پسر خوبی بودااا

من نمیتونستم درکش کنم

یکم دیگه زیادی متفکر و ساکت بود.

دیگه اونقدری ساکت و بی سر و صدا بود که آدم شک می‌کرد این بنده خدا خوابه یا بیداره

🧐🤨🙄🤔

یا شاید هیپنوتیزم شده!!😵

این وسط به کسی بَر نخوره😐

گوشت تلخ بودنش هم والا هیییچ ربطی به درون‌گرا بودنش نداشت😂

خودش از بچگیش همونجوری بود😕😒

به نظرمن هرکسی باید به اندازه فرهنگ واعتقادات ورفتارهای خودش باطرف مقابل جلو رود تادراینده به علت اختلاف نظر بامشکل مواجه نشن.

سلام. من بار ها تست شخصیت های ۱۶ گانه را دادم و هر بارinfp در اومدم ولی اصلا اصلا این روحیه معاشرت و مردم دوستی که از ویژگیهای infp هست رو ندارم. هر بار که مهمانی میرم تا چند روز بعدش افسردگی دارم و حالم بده. 

آقای اسکیزوئید 

سلام، istj ها چطور؟ 

ببین ماها معمولا از مهمونی  شلوغ بدمون میاد ولی از معاشرات با افراد به شکل دونفره لذت مییریم یعنی یه مکالمه‌ی عمیق و پرمفهموم با آدما و شناختنشونو دوست داریم ولی تو جمع حرفای سطحی زدنو نه

بهAnna

اونجایی که گفتی

"دیگه اونقدری ساکت و بی سر و صدا بود که آدم شک می‌کرد این بنده خدا خوابه یا بیداره

🧐🤨🙄🤔

یا شاید هیپنوتیزم شده!!😵"

خیلی بامزه بود😅😂🤦‍♀️

حالا با این حال و احوال و این همه تضاد چطور عاشق شما شده بوده۰🤷‍♀️

اصولا تیپ های infp ,isfp,enfj,esfj انرژیشون رو از اشتراک احساسات می گیرند و ذاتا دنیا رو انسانی تر می بینند.
تیپ های infp ,isfp احساسات درونیشون مهم تر .اصطلاحا می گن ارزش های درونی برای این افراد مهمه.اصولا خود جمع برای این افراد غیرقابل تحمل نیست مسائلی توی جمع مثل مسخره کردن دیگران ،فضای رقابتی و زیر آب زنی که با ارزش های درونی این افراد در تضاد می تونه این دو تیپ رو کمی منزجر کنه اما گاها ممکنه یک infp شیطان صفت هم باشه که مثلا از لطیفه های قومتی خوشش بیاد و عمدا وارد جمع هایی میشه که تنوع قومیت ها در آون زیاد و لطیفه های قومتی در آون جمع مرسومه.
اکثر نویسنده های بزرگ دنیا infp هستند چطور بدون اینکه معاشرتی باشند میتونند شخصیت پردازی های فوق العاده انجام بدهند ؟
اما infp ها مثل esfj ها و enfj ها نیستند که تو یک برخورد با آدم پسرخاله بشن و تو هر جایی به راحتی بتونند دوست و رفیق پیدا کنند. infp ها و isfp ها بیشتر از معاشرت های چهره به چهره لذت می برند نه معاشرت های دسته جمعی یعنی تو مهمونی نفر به نفر معاشرت می کنند .
اماistj ها هم اصولا کمال طلب ترین تیپ شخصیتی رو دارند مفهوم کمال طلبی در اینجا به این معنیه اینه که اصولا استانداردهای istj ها سطح بسیار بالاتری نسبت به دیگران داره .صبح می خواد چای شیرین هم بزنه می دونه باید قاشقش رو چند دور بچرخونه.این استاندارها بسیار جزئی نگرانه و دیتایلست.  اصولا مهمونی هایی که در آون بی نظمی وجود داره .مثلا مشخص نبودن  تعداد مهمان ها، زمان صرف شام ،زمان شروع و پایان مهمونی و مشخص نبودن تمهیدات پذیرایی کلا هر موضوعی که با استانداردهای سطح بالای istj ها همخوانی نداشته باشه istj ها رو اذیت می کنه .

به

بهاری که از دور دستها آمد :

چه میدونم والا 😂شبیه مجسمه ابوالهول😐

اینم شانس منه دیگه😒😐

آخه از بچگیمون رفت و آمد داشتیم تا اینکه اینا واسه4 سال نبودن

وقتی هم برگشتن این منو دوباره دید😑

فک کنم یادش رفته بود بچه بودیم چقد سر دزد و پلیس بازی دعوا میکردیم خوشم نمیومد ازش😒

الان یاد یه چی افتادم😁فک کنم 5سالم بود

رفتم به باباش گفتم عمو این پسرتونو بندازین بیرون از خونه🤣

اصلاً به درد نمیخوره

تفنگ بزرگِش رو نمیده دستم😅😂

قشنگ یادمه باباش رفت خیلی جدی دعواش کرد😑گفت خجالت بکش😑🙄

 حقش بود😑

اینا خودشون دختر ندارن از قدیم خییلی منو دوست داشتن

خلاصه منم که از همون اولش خوشم نمیومد ازش😑

البته دلم که نیومد اینا رو بگم😂

نمیدونم بستگی داره داداش شما چقدر درون گرا باشه

و اون بنده خدا چقدر برون گرا

اما من که حد وسطم به حدش حوصله ارتباط برقرار کردن دارم

با کسی که زیاد حرق نمیزنه

یا با منی که همراه و رفیقشم خوب بلد نیست صحبت کنه

حوصلم سرمیره

خب بالاخره اگر من زنشم باید بتونه عقایدشو حداقل قشنگ بمن بگه!

به اسکیزوئید

من  همیشه فکر میکردم  ازدواج تیپ درونگرا با برونگرا  مشکل ایجاد میکنه  اما نه از جهت ارتباطات  و مسائل خودشون بلکه معاشرت های بیرونی به این معنی که دو نفر مشکلی در ارتباط گرفتن با هم ندارن 

به طور مثال یک اقای درونگرا با خانم برونگرا   مواقعی  که خودشون  تنها هستن از روابط با  هم لذت میبرن  اما از لحاظ   معاشرت با افراد چه کمی و چه کیفی به دلیل تفاوت در بعد اول شخصیتی به مشکل میخورن قطعا, آیا اینطوره ؟ و دومین نکته  که به ذهنم میرسه اینه که  بین اقا درونگرا  با خانم  برونگرا و اقا برونگرا با خانم  درونگرا کدومشون  در زندگی مشترک سختر کنار میان با هم ؟

به سوال کننده 

 من فکر میکنم درجه و شدت درونگرایی و برونگرایی هر دو نفر عامل تعیین کننده ای  میتونه باشه برای به  مشکل خوردن یا نخوردن  این مورد رو بررسی کنید بهتر میتونید به جواب برسید

بله حق با شماست معاشرت در اولویت افراد درونگرا نیست به جز ء تیپ های isfp  وinfp که توضیح دادم دربارشون .

اصولا پیشنهاد میشه خانم از آقا درون گرا تر باشه تا آون احساس مردانگی و اقتدار مرد تامین بشه ولی این مسئله درباره مردهای سنتی صادقه .

قصد دارم یک مطلب درباره فلاسفه درون گرا و برون گرا و نوع استدلال هاشون بزارم تا اونجا به خوبی متوجه بشید افراد درون گرا و برون گرا چه تفاوتی در نوع جهان بینی شون وجود داره .

به اسکیزوئید

ممنون از توضیحات

ما مشتاقانه منتظریم

سلام

به اسکیزوئید

میشه در مورد تیپ های intp و intj توضیح بدید٬من 2 بار تست دادم یه بار intp شد یه بار intj.

چه کسانی واس این نوع تیپ ها مناسبند برای ازدواج؟

رفتار های شخصیتیشون چطوره؟

و اینکه آیا جنسیت هم تأثیر داره در این شخصیتها یا فرقی نمیکنه؟

این لینک خیلی خوب تفاوت هاشون رو توضیح داده .

https://www.typeshenasi.com/%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA%E2%80%8C-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-intj-%D9%88-intp/

Intj ها کارکرد اصلیشون شهود درون ریز و کارکرد کمکیشون منطق برون ریز 

Intp ها کارکرد اصلیشون منطق درون ریز کارکرد کمکیشون شهود برون ریز .

تو سلسله مراتب مردان هم توضیح داده بودم .

مردان intj سیگما هستند و intp ها لاندا هستند .

هر دو تو روابط عاطفی ضعیف هستند البته intj وضعیتش بهتره .کمتر خیانت می کنند درد ودل شما رو گوش می کنند ولی همدلی نمی کنند ولی intp اصلا به احساسات دیگران اهمیت نمیده .مشکل intj ها بیشتر زندگی نکردن در لحظه هست مسلما تو سکس آدمهای جالبی نیستند .

اینکه بگیم کی با کی ازدواج کنه جالب نیست .ولی هر چی تشابهات بیشتر باشه تفاهم بیشتر .

مفاهیم شخصیت شناسی کلی گوییه و اصلا زن و مرد نداره ولی باورهای عمومی جامعه زندگی رو برای زن های منطقی و برونگرا و مردهای احساسی و درونگرا پیچیده کرده که ریشه در فرهنگ جوامع سنتی داره 

این حرفا همش چرته اگر دونفر ادم باشن میتونن باهم زندگی کنن وخوشبخت بشن هیچ ربطیم به تیپ شخصیتی نداره 

به اسکیزوئید

تا یه جاییش موافقم.

مثلا درمورد روابط عاطفی و در لحظه زندگی نکرد درسته٬ولی اینکه به احساسات کسی اهمیت نمیدیم و تو سکس ضعیفیم درست نیست بنظرم.

چون بیشتر از اینکه به جنس مخالف به چشم سکس نگاه کنم به چشم عاطفی نگاه میکنم و فکر نکنم تو سکسم مثل رباط عمل نخواهم کرد.

به Yeki

موافقم😊.